فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۵٬۲۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقام ابراهیم در آیه شریفه «اتَّخِذُوا مِنْ مَقام ِ إ ِبْراهیمَ مُصَلًّى» از موضوعات بحث برانگیز میان مفسران فریقین است. تفسیر این آیه نقش عملی و فقهی به عنوان مصلای نماز طواف و محدوده طواف در حج و عمره دارد. در تفسیر مقام ابراهیم و تعیین جایگاه آن بیش از شش دیدگاه تفسیری ارائه شده است که رأی مورد نظر، مقام سنگی و حَجَری است. در نتیجه جایگاه مقام ابراهیم جزیی از بیت و حرم است. این دیدگاه با قواعد ادبی، ضوابط تفسیری و موازین فقهی هماهنگ است و روش تفسیر قرآن به قرآن، تبیین مجمل قرآن و ارجاع متشابه به محکم نیز مؤید آن است. قرآن با تعبیر «اتَّخِذُوا» که فعل امر و خطاب به امت اسلام است این معنا را القاء می کند که در شریعت محمدیه، محل این سنگ باید به عنوان مصلای نماز طواف واجب قرار گیرد. هر چند بر اساس گزارش های تاریخی و روایی جای اصلی مقام، از مکان عصر نبوی تغییر کرده است، اما با تقریر روایات اهل بیت(ع) به ویژه روایت رضوی(ع) جایگاه فعلی تایید شده است و نمازگزار در نماز طواف باید به گونه ای بایستد که مقام بین او و کعبه قرار گیرد.
ساختار نظام مند مفاهیم و گزاره های اخلاقی در سوره اسراء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گزاره های اخلاقی در قرآن کریم با استفاده از روش تحلیل محتوا و با هدف ارائه یک مدل نظام اخلاقی به منظور تبیین نقش و جایگاه آنها در هدایت فرد و جامعه حائز اهمیت است.
این پژوهه با استخراج گزاره های اخلاقی سوره اسراء به عنوان الگو و تجزیه و تحلیل آنها و سپس طبقه بندی موضوعی مضامین استخراج شده در نهایت مُدل جامع هدایت را از منظر آن سوره تبیین می نماید. گزاره های اخلاقی بیان شده در سوره نساء در دو بُعد فردی و جمعی به صورت همسان بیان شده و به منظور ساخت یک مدل و ساختار در حوزه اخلاق، هر کدام چهار رکن اصلی یک نظام، یعنی اصول و مبانی نظری، الزامات، مقدمات و موانع را در این زمینه تبیین کرده اند.
مدل ارائه شده در پایان مقاله، جامعیت نظام اخلاقی حاکم بر سوره اسراء را نشان می دهد. آنچه به استخراج چنین مدلی می انجامد، استفاده از روش «تحلیل محتوا» در بررسی آیات قرآن کریم است که به نوبه خود، شیوه ای جدید در مطالعات دینی می باشد.
عبودیت و بندگی در آیات
حوزههای تخصصی:
عبادت هدف آفرینش انسان و بعثت پیامبران الهی است. رفتار بشر از آغاز پیدایش تا کنون شاهد این نیاز می باشد و رازِ آن را باید در عهد و پیمان خدا با بنی آدم در صحیفه فطرت جستجو کرد.
عبادت خدا تنها راه رشد انسان و یگانه مسیر رسیدن به کمال است. تقوا، آرامش، آزادگی، رسیدن به مقام یقین و در امان ماندن از اغوا و سیطره ابلیس، تنها بخشی از آثار و برکات عبادت است و آشنایی با برکات عبادت و باور آنها انگیزه بندگی و شور زندگی را فزونی می بخشد.
عبادت از عقیده برمی خیزد و ثمره اش به صورت ملکات فاضله اخلاقی تجلی می یابد. از سوی دیگر روح را صیقل می دهد و اعتقادات دینی را مستحکم می کند و انسان در سایه آن هر لحظه به سوی قرب الهی حرکت می کند.
اثر بخشی نماز بر آرامش روان از دیدگاه قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین نیازهای بشر دست یافتن به آرامش روحی و روانی است و بسیاری از اقدامات و کارهایی که انجام می دهد برای پاسخ به این نیاز است. مسأله ای که همیشه برای آدمی به عنوان دغدغه مطرح بوده این است که راه رسیدن به آرامش واقعی روح و روان در چه چیز یا چیزهایی است؟ پرسشی که در متون دینی ما به روشنی بدان پاسخ داده شده و آن این که آرامش واقعی تنها با یاد خداوند میسر است و بالاترین مرتبه یاد خداوند با نماز حاصل می شود. مسأله ای که این مقاله در صدد پاسخ به آن است این که از نگاه قرآن کریم چگونه با نماز می توان آرامش یافت؟ و با چه اسلوب و روشی این مهم حاصل خواهد شد؟ روش تحقیق در این نوشته شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است.
مفهوم شناسی و حقیقت یابی حیات طیبه از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات طیبه، حیات حقیقی انسانی است که حیات دنیوی با همه گسترده گی اش بستر آن، و حیات اخروی با جاودانگی و اهمیتش تبلور این حیات حقیقی است. این حیات اصیل و حقیقی، واقعیتی ورای حیات ظاهری است که در همین دنیا حاصل می شود. حیات طیبه برخاسته از مرتبه بالای روح انسانی است. انسان مؤمن در سیر متعالی و تعالی معنوی خویش که تولدی بعد از تولد می یابد، به افاضه الهی از دل ایمانش مؤید به روحی می شود که حیات طیبه ثمره آن است. اگر حیات طیبه حیاتی جدید و برتر از حیات معمولی و منشأ آثاری بس ارزشمند برای انسان مؤمن است، در حقیقت مؤمن حائز مرتبه جدیدی از روح شده که از پرتو آن روح، این حیات و آثارش پدیدار شده است. البته این مرتبه فائقه روح که استعداد ویژه ای بوده و اکنون فعلیت یافته است، ظهور و شکوفایی اش را از ایمان و عمل صالح می گیرد.
معناشناسی «طمأنینه» در اشعار جاهلی و قرآن کریم از منظر روابط معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لایه دار بودن واژگان قرآن کریم، زمینه جست وجوی معناشناسانه «طمأنینه» را در این پژوهش فراهم نموده است. از آنجا که یکی از شیوه های تبیین معنایی واژگان، کشف روابط معنایی واژه و شبکه معنایی آن است، در این پژوهش، ارتباط معنایی «طمأنینه» با واژه های همنشین در شعر جاهلی، و با واژه های همنشین، متقابل و جانشین در قرآن بررسی گردیده است. حاصل تحقیق حاکی از آن است که واژه «طمأنینه» در شعر جاهلی، با توجه به فرهنگ آن عصر و تضاد خوی تند جاهلیت با طمأنینه، بیشتر در معنای امنیت جسمانی و آرامش مادی به کار رفته است و به دلیل انتقال در کاربرد و هنرآفرینی در اشعار جاهلی و قاموس لغت، از ویژگی چندمعنایی برخوردار شده و با نزول قرآن توسیع و ترفیع معنایی یافته است. حاصل مطالعه توصیفی در بافت قرآن نیز نشان می دهد که «طمأنینه» یک فعل ادراکی است که با همنشین های خود، رابطه تقابلی، جانشینی، مکملی، اشتدادی و شمول معنایی دارد و «ایمان» به عنوان فعل ادراکیِ توأم با عمل و با دارا بودن عنصر عاطفی و معرفتی، و «ذکر» به عنوان فعل ادراکی، مٶلفه های شرطیِ «طمأنینه» را تشکیل می دهند و «کشف حقیقت و یقین»، «رضای الهی»، «معیشت طوبی»، «سکینه» و «ربط قلب»، مٶلفه های ماهوی آن را می سازند و با واژه های «ارتداد»، «انقلاب قهقرایی در فتنه ها» و «خوف» تقابل مدرج دارد.
مبانی نظری مدارا در قرآن کریم و سنت معصومین(ع)
حوزههای تخصصی:
پیدایش اختلاف در بینش و منش انسان ها امری ضروری در نظام هستی است که از طبیعت آفرینش انسان و اختلافات موجود در منظومه هستی نشأت می گیرد، به رسمیت شناختن این اختلاف ها دلیل روشنی بر به کارگیری اصل «مدارا» در جامعه است. با دقت و تفحص و تتبع در آیات قرآن کریم و سنت معصومین(ع) به روشنی به دست می آید که «مدارا» یک اصل مهم در دین اسلام است و به کارگیری آن یکی از عوامل گسترش اسلام در شبه جزیره عربستان و در جهان بوده است؛ پیشوایان دینی با ملایمت و مدارا موفق گردیدند دنیای مردم ـ زندگی این جهانی ـ و آخرت آنان ـ زندگی آن جهانی ـ را اصلاح نمایند.
نگارنده در این مقاله با پرداختن به اهمیت طرح موضوع در جامعه امروز به تعریف «مدارا» و تفاوت های آن با «مداهنه» و «تولرانس» (Tolerance) پرداخته و سپس مبانی نظری مدارا را از منظر قرآن کریم و روایات معصومین(ع) و سیره پیشوایان دین در عرصه های عقیدتی و ایمانی، اخلاقی، رفتاری، فرهنگی و اجتماعی تبیین نموده است. در پایان این موضوع را که مدارا به معنی سرکوب نکردن اختلافات انسانی است که گستره عمومی زندگی ـ فردی و اجتماعی ـ را در بر می گیرد و شامل نرمش و ملایمت با تمام مخالفین، اعم از مخالفین عقیدتی و غیر عقیدتی است، با استناد به شواهد نقلی و دلایل عقلی تحلیل نموده است.
مبالغه در قرآن (بررسی بلاغی مبالغه در آیات قران کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاستگاه کلامى در بحث اعجاز بلاغی قرآن موجب شده توجه زیادی به جنبه هاى کلامى قرآن شود و کمتر به موضوع بلاغت از منظر ادبى و بلاغى محض نگریسته شود؛ با این حال تلاشهاى بسیاری در تبیین بلاغت قرآن صورت گرفته است.
در حوزه بلاغت قرآن پرسش اساسی این است که آیا پذیرفتن زبان مجازی واستعاری قرآن، به ساحت مقدس کلام الهی خدشه ایجاد نمی کند؟ و اگر زبان مجازی و استعاری قرآن را باور کردیم، بدون این که قداست کلام خداوند با کذب و غیر واقعیت آمیخته شود، آیا هر نوع آرایه ادبی را می توان درآیات جستجو کرد؟
از میان مباحث بلاغی مطرح در علم معانی و بیان و بدیع، مبحث مبالغه و به تبع آن اغراق و غلوّ، جزء پرمناقشه ترین موضوعات است و از آن جا که کمتر کسی به خود اجازه ورود به این بحث را داده است، در این پژوهش سعی می شود پس از بررسی آراء برخی علمای بلاغت در موضوع مذکور و پاسخ به پرسش های فوق، آیاتی را که موارد مبالغه و اغراق و غلوّ در آن ها وجود دارد، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
نتیجه حاصل این که مبالغه ای که در الفاظ و تصویر های قرآن آمده، در خدمت گزاره های صادقانه قرار گرفته و بار ادبی و هنری بیشتری به کلام بخشیده است و می توان آن را در قالب هایی از جمله تقصّی، آوردن صفات پیاپی، استفاده از افعال مقاربه، حروف تشبیه و تشکیک، آوردن امر ممکن در صورت امر ممتنع، حذف جواب شرط و ... نشان داد.
ناحیهای که حرکات ما را کنترل میکند
منبع:
بشارت ۱۳۸۵ شماره ۵۷
حوزههای تخصصی:
بانوان قرآن نویس
منبع:
بینات ۱۳۸۵ شماره ۵۱
حوزههای تخصصی:
سیمای قرآن در اشعار سنایی
منبع:
بشارت ۱۳۸۶ شماره ۶۰
حزب الله در قرآن
دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره رابطة تکوینی انسان و قرآن
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، این فرضیه را در آثار آیت الله جوادی آملی بررسی می کند انسان تامّ و قرآن رابطه تکوینی دارند. آیت الله جوادی آملی معتقدند انسان تام و قرآن پیوندی اصیل و ذاتی دارند و انقطاعشان ناشی از کثرت در بستر عالم طبیعت است. دیدگاه ایشان چهار محور دارد: 1) قرآن، حقیقت ذومراتبی است که در قوس نزول، جامع همه مراتب عالم، یعنی مرتبه الهی، عقلی، مثالی، کتبی و لفظی شده است؛ 2) انسان تام و انسان کامل، همه مراتب عالم را در خود جمع کرده اند؛ اولی، بالقوه و دومی، بالفعل؛ 3) خداوند قرآن را به انسان تعلیم داده است و چون این تعلیم، مقدم بر خلقت آدمی است، تعلیمی تکوینی است، نه آموزشی تدریس گونه؛ 4) یگانه افتراق انسان و قرآن در وجود طبیعی آن هاست. قرآن صورتی کتبی و انسان صورت حیوان ناطق دارد تا قابلیت حرکت و تغییر تکاملی یا تنزلی داشته باشد. قرآن برای انسان، ذاتی و مانند صورت برای ماده است؛ پس باوجودِ تفاوت در ظهور وجودی در عالم طبیعت، در قوس صعود و در مرتبه مثالی و عقلی، صورت انسان با صورت قرآن متحد می شود.
تناسخ از نگاه قرآن و برهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز نظریه تناسخ و بازگشت ارواح پس از مرگ و انتقال آن از بدنی به بدن دیگر، در مکاتب خاور دور مطرح بوده است.
این نظریه که از حکیمان مشرق زمین به جا مانده، و زیربنای عقیده آیین هایی چون «هندوئیسم» «بودیسم» و «جینیزم» گشته و مقبول گروهی از ساکنان مغرب زمین و برخی فرق منسوب به اسلام نیز شده است.
دانش مندانی بزرگ نیز این ایده را مورد بحث و انتقاد قرار داده اند که از میان آنان تلاش حکیمان و عالمان مسلمان یادکردنی است.
این مقاله ضمن تبیین این ایده، بطلان آن از دیدگاه حکیمان و عالمان مسلمان و ناسازگاری آن با آموزه های دینی را بررسی می کند .