فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۶۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در فلسفه اسلامی نبوت و رسالت با دو اصل عقل و خیال تبیین می شود. ابن سینا نبوت را دارای سه مرتبه دانسته است. نخستین مرتبه، مختص کمال عقل قدسی و قوه عقل نظری است. مرتبه دوم مختص به کمال متخیله و در نهایت هم نبوت مختص به انفعالات خاص جسمانی و قوای محرکه است. وی کمال متخیله را برای تحقق نبوت کافی می داند. اهمیت دادن به متخیله در تبیین معنای نبوت می تواند راه را برای وارد شدن تخیلات شخصی نبی به حوزه وحی و دریافت و انتقال آن به دیگران بگشاید. اما در فلسفه شیخ الرئیس متخیله هر چه قوی تر باشد، می تواند دریافت های خود را دقیق تر و البته با جزئیات بیشتر حکایت نماید. از طرفی اگر چون ابن سینا قوت قوای محرکه را مرتبه ای دیگر از نبوت بدانیم، راه را برای این خرده گشوده ایم که هر کس به کمال متخیله یا قوت محرکه برسد، به نبوت رسیده است. در حالی که ابن سینا دریافت وحی از عقل فعال را از طریق عقل قدسی، انتقال آن به دیگران را با حکایت های دقیق متخیله قوی و اظهار معجزات را با قوه محرکه می داند. تمامی قوای نفسانی در کمال قوت خود خادمان قوه ناطقه اند. بدین ترتیب ابن سینا نشان می دهد کمال متخیله و قوای محرکه نبی با همراهی قوت عقل مرتبه ای از نبوت را می سازد.
تفاسیر ارائه شده از دیدگاه ابن سینا در خصوص شناخت انسان از وحدت و کثرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر ابن سینا کثرت نزد تخیل انسان ها و وحدت نزد عقل انسان ها اعرف است. این دیدگاه این گونه مورد اشکال قرار گرفت که اگر وحدت و کثرت به عنوان دو مفهوم کلی در نظر گرفته شوند، در عقل حضور دارند و اگر به عنوان آن چه در محسوسات حاصل اند ملاحظه گردند، در تخیل حضور دارند؛ از این رو تخصیص اعرفیت هر یک از آن ها به یکی از دو قوه خیال و عقل وجهی ندارد. با توجه به جایگاه والای علمی ابن سینا و دقت او در طرح مباحث، اندیشمندان بعدی به توضیح دیدگاه ابن سینا و دفع این اشکال پرداختند. نخستین کسی که به این اشکال پاسخ داد میرشریف جرجانی در شرح کتاب مواقف است. پاسخ جرجانی مورد مخالفت قوشچی در شرح جدید تجرید قرار گرفت. دوانی و دشتکی و دیگران نیز در پی تحلیل دیدگاه ابن سینا و پاسخ به اشکال قوشچی برآمدند. فیاض لاهیجی هم از جمله کسانی است که در توضیح دیدگاه ابن سینا دیدگاه جدیدی ارائه کرد. نتیجه این نزاع علمی پیدایش چهار ملاک برای توضیح اعرفیت وحدت برای عقل و اعرفیت کثرت برای خیال، در مقام فهم عبارت ابن سینا است. به نظر می رسد که نظریه ملاصدرا در توضیح دیدگاه ابن سینا، فهم صحیح تری از عبارت ابن سینا را ارائه می کند.
مبنای ادراک و اقسام آن از منظر ابن سینا و پیامدهای تربیتی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
هدف اصلی این پژوهش، بازشناسی مبنای ادراک و اقسام آن از منظر ابن سینا و پیامدهای تربیتی آن است. در پژوهش حاضر که با بهره گیری از رویکرد کیفی و با روش توصیفی – تحلیلی و استنتاجی صورت گرفته است، پس از بازبینی منابع، مبنای ادراک و پیامدهای تربیتی آن بر اساس آرای ایشان استنباط شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که در فلسفه ابن سینا نفس جایگاه والایی دارد و به عنوان مبنای ادراک شناخته می شود. در ادامه نیز بعد از بحث در باب ادراک و تعریف و معرفی انواع و مراتب آن، بحث در باب دلالت های تربیتی به ویژه در مبحث اصول و روش با توجه به مبانی ادراک موردتوجه قرار گرفت و پرورش توأم جسم و نفس، تعقل و اندیشه ورزی، تهذیب و تزکیه، ارزش گذاری به علم، تعلیم و تعلم، طرد حصر معرفت به تجربه و جامع نگری در علم، ایجاد محیط و شرایط مناسب به عنوان اصول تربیت معرفی گردید. لذا به کارگیری فعّال حواس، حفظ و به خاطر سپردن، جهت دهی تخیل و خلاقیت، سیر عقلانی، آموزش های جستجوگرایانه و تقویت فکر و اندیشه، شهود یا مشاهده حضوری و باطنی (حدس) و روش های تلفیقی نیز به عنوان روش تربیت حاصل این پژوهش بود.
فارابی و موسیقی
مقدمات یادگیری فلسفه ی ارسطو از دیدگاه آمونیوس و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
آمونیوس فرزند هرمیاس از شارحان بزرگ ارسطوست که تمام نوافلاطونی های اواخر سده پنجم به بعد، از او متأثر بوده اند. وی در ابتدای کتاب خود، درباره مقولات ارسطو به ذکر مواردی می پردازد که در شناخت بهتر فلسفه ارسطو مؤثر است. او ضمن معرفی و دسته بندی آثار ارسطو، به تبیین غرض ارسطو از نگارش آن ها، نحوه حضور او در این آثار، چگونگی مطالعه آن ها و ویژگی افرادی که قصد مطالعه آثار و یا شرح آن ها را دارند، می پردازد. ذکر این مطالب که نه تنها برای فلسفه ارسطو، که حتی برای مطالعه فلسفه به طور مطلق ضروری است، نشان دهنده اهمیت ارسطو نزد آمونیوس و تلاش او در نزدیک کردن فلسفه ارسطو به فلوطین و رفع تعارض های موجود بین ارسطو و افلاطون است. فارابی در اثری مشابه، یعنی کتاب ""ما ینبغی أن یقدم قبل تعلم الفلسفه"" ارسطو، به جز در مواردی اندک، به تکرار سخن آمونیوس می پردازد و از این رو می توان این اثر را کاملاً آمونیوسی و ترجمه ای آزاد از اثر آمونیوس دانست.
صورت بندیهای مساله شر در آثار فیلسوفان مسلمان با تکیه بر آراء فارابی، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
مسأله شر در آثار فیلسوفان مسلمان عمدتاً در راستای دفع شبهات ناظر به توحید ذات باری و به طور خاص مقابله با شبهه ثنویه مطرح شده است. این وضعیت باعث شده است تا طرح این مسأله، عمدتاً مبتنی بر خیریت محض مبدأ اولی صورت بندی شود، اگرچه قدرت و علم مطلق الهی نیز در این موارد مفروض انگاشته شده است. طرح مسأله شر در آثار فیلسوفان محل بحث در مقایسه با طرح مساله های امروزین مساله شر، هیچگاه واجد صورت بندی منطقی دقیق، شفاف و مجزا نبوده است. این وضعیت به نوبه خود ناشی از پیش فرض های فلسفی ـ الاهیاتی فیلسوفان مسلمان در باب نظام احسن و دغدغه های عقیدتی ـ فرهنگی آنان به ویژه در مواجهه با شبهه ثنویه بوده است. اما با وجود این نقصان در صورت بندی های مسأله شر نزد فیلسوفان مسلمان، امروزه می توان با بهره گیری از صورت بندی های دقیق تر این مسأله در مباحث جاری حوزه فلسفه دین، علاوه بر کمک به روزآمدی مباحث فلسفه اسلامی، از پاسخ های فیلسوفان مسلمان در جهت ارائه یک نظریه عدل الهی منسجم بهره جست.
صورت بندی برهان صدیقین ابن سینا در نجات بر پایه ی منطق محمولات مرتبه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق یک تعریف رایج، برهان صدیقین استدلالی است که در آن بدون فرض وجود ممکن (مخلوقات)، وجود واجب الوجود اثبات می شود. شیخ الرئیس مبتکر برهان صدیقین، تقریرهای متفاوتی را از این سبک برهان ارائه نموده است که از جمله ی آن ها تقریر موجود در کتاب نجات می باشد. نوشته ی حاضر درصدد است تا امکان اثبات اعتبار منطقی این تقریر را در منطق محمولات بررسی نماید و نیز اصولی را که برهان مذکور بر آن ها مبتنی است آشکار سازد. از این طریق روشن می شود که تقریر شیخ با ملاکی که خود وی برای براهین صدیقین معرفی می کند، تا چه میزان هم خوانی دارد. در این راستا ضمن ارائه ی بیان روشنی از تقریر نجات، اشکالات وارد بر برخی عبارات آن را طرح و جهت رفع آن ها پیشنهاداتی را در قالب عبارات جایگزین مطرح می نماییم. سپس با بیان مفاهیم و مقدماتی که استدلال در تقریر نجات بر آن ها مبتنی است، صورت بندی برهان را در زبان منطق محمولات مرتبه ی اول به همراه اثبات کامل آن ارائه می نماییم. در نهایت مطابقت مدل سازی پیشنهادی را با ملاک معرفی شده برای برهان صدیقین نشان خواهیم داد.
نقدهای ملاصدرا بر تقریر ابن سینا از برهان امکان و وجوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
برای اثبات وجود خداوند براهین مختلفی ارائه شده است. یکی از براهین مشهور در اثبات وجود خداوند، برهان وجوب و امکان است، که برای اولین بار توسط ابن سینا در آثارش تقریر شده است. بعد از او متفکران اسلامی و غربی تقریرهایی از این برهان را با تفاوت آورده اند. این برهان در جهان اسلام از سوی بعضی از متفکران از جمله غزالی، ابن رشد، ملاصدرا و... و در جهان غرب از سوی هیوم، راسل و...مورد نقدهایی قرار گرفته است. ملاصدرا بطور مستقیم و غیر مستقیم چندین نقد بر تقریر ابن سینا از برهان امکان و وجوب دارد. این نقدها که در آثار ملاصدرا آمده شامل نادرستی ویژگی این برهان، استفاده از دور و تسلسل در آن، استفاده از وجود اعتباری به جای وجود حقیقی، وجود مغالطة ترکیب و ... می شود. بررسی این نقدها عدم کارایی آن ها را نشان می دهد. این نوشتار به شیوة تحلیلی- توصیفی، نقدی درصدد تبیین درستی یا نادرستی این نقدها است.
مجرد و مادی
حوزههای تخصصی:
تبیین و تحلیل اقسام رابطه جوهر و عرض در نظام صدرایی و مقایسه ای اجمالی با دیدگاه سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع «جوهر و عرض» از مباحث مهم فلسفی است؛ زیرا همه موجودات و یا همه موجودات ممکن با این دو عنوان، طبقه بندی می گردند. این موضوع دارای ابعاد گوناگونی است که در بین آنها کیفیت رابطه جوهر و اعراضش از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی بر آن است که با بررسی تعابیر گوناگون و متعدد ملّاصدرا و مقایسه آنها، دیدگاه وی را در بیان نوع این ارتباط مشخص نموده و به اجمال، با نگرش سینوی مقایسه نماید.
ابن سینا رابطه جوهر و اعراضش را رابطه علت و معلول می داند و به دوئیت وجودی جوهر و عرض قایل است، درحالی که در تعابیر ملّاصدرا علاوه بر رابطه علیت، دو نوع رابطه دیگر نیز بین جوهر و عرض طرح می شود: رابطه حالّ و محل یا تابع و متبوع، و رابطه شأن و ذی شأن. درواقع، ملّاصدرا ابتدا برای جوهر و عرض، دو وجود جداگانه که یکی وابسته به دیگری است، قایل می شود، اما به تدریج فاصله بین جوهر و اعراضش را کم نموده تا آنجاکه در دیدگاه سومش به تبع دیدگاه نهایی خود در باب علیت، دوئیت وجودی جوهر و عرض را برداشته و اعراض را شئون جوهر معرفی می کند. در تحلیل نهایی ملّاصدرا، عرض خارجی بودن به عرض تحلیلی بودن تبدیل می گردد.
شأن «ماهیت» بدون وجود: مطالعه ای تطبیقی میان فلسفه ابن سینا و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
در رابطه وجود و ماهیت مشهور این است که ماهیت، تابع وجود و منتزع از آن است و به بیان دقیقتر و تحلیلی تر، هیچ شأنی به جز شأن ظلی و تبعی نسبت به وجود ندارد. چنین تحلیل و تبیینی از ماهیت با مبنای اصالت و وحدت وجود صدرایی کاملاً سازگار است ولی در جواز انتساب آن به حکمایی که در مقام تعیین یکی از این دو(وجود و ماهیت) به عنوان امر اصیل نبودهاند ـ و بهطور خاص ابن سینا ـ تردید جدی وجود دارد. در متون شیخ عبارات فراوانی وجود دارد که در آن ها ماهیات دارای شأن و شیئیتی مستقل از وجود دانسته شده و از آن مهمتر متونی وجود دارد که شیخ به تقرر و تحصل و ثبوت ماهیت پیش از عروض وجود (اعم از وجود عینی و وجود عقلی یا وهمی) پرداخته و حتی برای این مقام ماهیت محل و مقری تعیین کرده است. این ها همه نافی شأن ظلی و تبعی برای ماهیت است. از طرف دیگر جست وجو در آثار ملاصدرا به ما نشان می دهد که هر چند او طبق مشی آموزشی خودـ که در مراحل ابتدایی تا حد امکان همراه و هم رأی قدما گام بر می دارد ـ گاهی گونه ای شأنیت صرف نظر از وجود را برای ماهیت می پذیرد ولی آن گاه که از موضع حقیقی خود و با تکیه و تأکید بر مبانیاش سخن می گوید، هرگونه شیئیت مستقل از وجودی را از ماهیت نفی می کند و هیچ شأنی جز ظلیت نسبت به وجود برای آن قائل نیست. بنابراین از یک سو نصوص رسیده از جانب شیخ، جایگاه و احکامی را که ملاصدرا برای ماهیت قائل شده است، تأیید نمی کند و از سوی دیگر مبانی شیخ بر خلاف مبانی صدرا چنین اقتضایی را ندارد.
فضیلت انگاری عفاف و حجاب با تکیه بر دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارابی شهروندانی را که کارهای نیک انجام می دهند، در سه گروه طبقه بندی می کند: ضابطٌ لنفسه، عفیف و فاضل. نحوه صدور فعل خیر از این سه گروه متفاوت است: التزام درونی، الزام قانونی یا دینی و خودانگیختگی. هرچند از نظر وی باید به ضابط لنفسه پاداش بیشتری داده شود ولی تربیت شهروندان فاضل که فعل خیر از آنها به سهولت و از روی میل صادر می شود برای رسیدن به جامعه ای سعادتمند ضروری است. خیر بودن عفاف و حجاب به معنای حق بودن آن در دو حوزه درون شخصی و برون شخصی اثبات و به تبع آن انجام فعل خیر به نحوی که از فرد فاضل سرمی زند، به عنوان بهترین الگو برای ترویج عفاف و حجاب مطرح می شود و دیدگاه رقیب یعنی التزام به عفاف و حجاب از سوی بانوان را تنها به علت سنت و یا دین برخواسته از دیدگاه های غربی است به چالش کشیده می شود.
نگاه سه حکیم مسلمان به مسئله شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله͏ شر یکی از مهم͏ترین مسائل کلامی در ادیان و حوزه͏ دین پژوهی است. اهمیت موضوع از آن جهت است که ناظر به اصل باورهای دینی یعنی اثبات وجود خدا و صفات اوست و به نحوی به آموزه͏های دینی جرح و نقد وارد می کند؛ اما در واقع این مسئله مشتمل بر شبهه͏ ناسازگاری دو ایده͏ یعنی وجود خدا و وجود شر در عالم است به طوری که می توان ادعا کرد گزاره های خدا وجود دارد، و شر وجود دارد، از نظر منطقی سازگار نیستند. مگر این که دست از اطلاق صفات خدا برداشت و به تقیید و تحدید صفات خدا قائل شد و برای جهان، دیدگاه دوئالیستی یعنی دو خالق خیر و شر در نظر گرفت. در این راستا، راه حل͏های سه حکیم مسلمان یعنی ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا به عنوان بزرگ͏ترین فیلسوفان اسلامی مورد بررسی و تحلیل قرار می͏گیرد. هر یک از این سه فیلسوف سهم عظیمی در پاسخ به شبهه داشته اند. از این رو این مقاله در صدد بررسی این مسئله است که راه حل های این سه فیلسوف چه اشتراکات و تفاوت هایی دارد. نهایتا با توجه به مبنای فکری آن͏ها به دست می͏آید که عدمی بودن شر و مقصود بالعرض بودن آن، جزء مؤلفه های بنیادین سه دیدگاه است.
نقد و بررسی دلایل مشائیان بر ابطال تناسخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تناسخ آموزه ای است که از دیرباز، فکر اندیشمندان را به خود معطوف داشته است؛ بحثی که هم در فلسفه نفس، بازتاب های درخور توجهی دارد و هم در دیگر مباحث فلسفی. علاوه بر اینکه نمیتوان از بازتاب های کلامی آن نیز غافل شد؛ از اینرو اندیشمندان مسلمان به فراخور توان فکری خویش به بررسی آن پرداخته و عمدتاً به امتناع عقلی آن گرایش نشان داده اند. فیلسوفان مشائی نیز بر امتناع عقلی تناسخ تأکید کرده اند و گاه تقریرهای جدیدی از دلایل گذشتگان ارائه نموده و گاه به دلایل جدیدی دست یافته اند. در این مقاله، تلاش شده تا دیدگاه مشائیان دربارة تناسخ ارائه شود. ابتدا نگاهی به تاریخچه آموزه تناسخ، گرایش های گوناگون در این باره، اصطلاحات تناسخ و انواع آن میشود و در نهایت مبانی انکار تناسخ طرح میگردد. بررسی دلایل ایشان، تعیین مقدار دلالت آنها و نقد و بررسی هر یک از آنها محور بحث های بعدی است.
رویا در فلسفه ی ابن سینا
منبع:
حافظ مهر ۱۳۸۵ شماره ۳۵
اثبات علیت در خارج از دیدگاه ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
در فلسفه ارسطو هیچگاه به رابطه علی پرداخته نمی شود و همیشه علت است که مد نظر می باشد و او را به سمت اثبات و تبیین نحوه وجود خارجی آن سوق می دهد؛ آنچه در خارج است و مفهوم آن از سنخ معقولات اولی علت است، نه علیت. بنابراین علیت در زمره هیچ یک از مقولات جوهری و عرضی قرار نمی گیرد، پس در خارج موجود نیست. ارسطو بر همین اساس می کوشد در فلسفه خویش وجود علل در خارج را ثابت کند.
از نگاه ابن سینا علیت رابطه ای موجود در خارج است که میان علت و معلول برقرار می شود، اما نه به گونه ای که حس، قادر به درک آن باشد. از نظر او مفهوم علیت از سنخ مفاهیم یا معقولات ثانی فلسفی است که در خارج وجود دارد، اما نه به وجود جدا و مستقل از مصادیقش. بنابراین هرگز با ابزار حس نمی توان علیت را دریافت اما با تحلیل روابط خارجی موجودات با یکدیگر می توان این رابطه را کشف کرد. به این ترتیب محسوس نبودن آن نمی تواند دلیلی بر موجود نبودن آن باشد.
آموزش فلسفه با رویکرد پرورش تفکر انتقادی و مقایسه آن با سبک سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های فعال و نوین آموزش تفکر فلسفی، روش «تفکر انتقادی» است. این شیوه از ابداعات ماتیو لیپمن و رابرت انیس است که مبتنی بر اصول کنجکاوی اندیشمندانه، عینیت گرایی، انعطاف پذیری، گستردگی فکر، شک گرایی معقول و روشمند بودن است. مسئله مهم و قابل طرح این است که فیلسوفان اسلامی و به طور مشخص ابن سینا به عنوان فیلسوف مروج تفکر فلسفی تا چه اندازه شیوه ی تفکر انتقادی را در مسیر ترویج فلسفه و رشد تفکر فلسفی به کار بسته است. با بررسی آثار ابن سینا و شیوه های عملی او مشخص می شود که وی در نقد و تحلیل اندیشه های عوام و خواص، در نحوه ی برخورد با نقادان معاصرش، در مناسبات علمی با شاگردانش، در تثبیت و ترویج تفکر منطقی (برهانی) در فلسفه به شیوه ی «تفکر انتقادی» برخورد کرده است.
نظریه معرفتی ابن سینا و بررسی آن در پرتو اصالت وجود و اصالت ماهیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا و پیروان او بر این باورند که نفس هنگام ادراک خارج مادی، از طریق قوا و آلات خود با خارج ارتباط برقرار کرده و در سایه این ارتباط و ملاقات کیفیتی مشابه کیفیت شیء خارجی ابتدا در آلت ادراکی و سپس در قوا و فضای نفس منطبع و مرتسم می شود؛ این صورت از آن جهت که حاکی از خارج است مناط علم نفس به عالم ماده می شود. این نظریه معرفتی هم در تطبیق با اصالت وجود مشکل دارد و هم در تبیین با اصالت ماهیت: رویکرد اصاله الوجودی به این نظریه معرفتی مستلزم عدم امکان اتحاد ماهیت وجود خارجی با وجود ذهنی است زیرا ماهیت وجود خارجی از حدّ همان وجود انتزاع شده و متناسب با مرتبه همان وجود است لذا امکان اتحاد آن با مرتبه ای دیگر از هستی، ممکن نخواهد بود؛ رویکرد اصاله الماهوی به آن نیز مستلزم انتقال امر اصیل (ماهیت) به ذهن می شود که محال است زیرا امور اصیل متقوم به مرتبه خاص خویش اند و قابل انتقال نیستند؛ حتی در صورت انتقال، در فرض همراهی آثار خارجی با آن مستلزم انقلاب ماهیت و در فرض عدم همراهی آثار خارجی، مستلزم انفکاک لوازم ذات از ذات خواهد بود.
خانواده و عوامل تحکیم آن با تکیه بر آرای ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باور ابن سینا، تشکیل خانواده متضمن تولید نسل، دلیل روشنی بر اثبات خداوند، نمود کرامت انسان و تربیت فرزندان است که همه به صیانت از دین منجر می شود. در ساختار حکمی سینوی کرامت انسان بستر ظهور و بروز روابط سالم انسانی بر پایه خردورزی و محبت بوده و تربیت به عنوان امر درجه دوم مأخوذ از آن است. ابن سینا با اشاره به لزوم حفظ کرامت انسان، ضرورت وفای به عهد، خردورزی و محبت پیشگی، وجود عقل سلیم در عقد و فسخ ازدواج و ترسیم چارچوبی معقول از نقش زن، مرد و فرزندان، درصدد تبیین اهمیت حفظ کانون خانواده بر مبنای اساسی ترین نیاز عقلانی و عاطفی انسان است. بر این اساس ابن سینا پس از ترسیم منزلت انسان در هستی، به تحلیل جایگاه عقل در وجود آدمی و خواص عنصر محبت در معنابخشی روابط آدمیان، بالأخص در خانواده می پردازد. اتخاذ این شیوه توسط ابن سینا متأثر از چهار رویکرد اصلی وی به حیات آدمی است: هماهنگی با فطرت، کارکرد فلسفه در زندگی، تناظر عشق و عقل و حاکمیت اخلاق که ترکیب این چند عنصر در کنار هم، حکمت منزلی سینوی را در عصر حاضر به مجموعه نسبتاً قابل قبولی از قواعد عقلی و شواهد قلبی برای تشکیل خانواده تبدیل می کند.
چرایی درد از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان و متکلمان از زاویای مختلف به پدیده درد پرداخته و کوشیده اند به برخی از پرسش های مهم در این زمینه پاسخ دهند. یکی از این پرسش ها که در گذشته، افزون بر فیلسوفان، ذهن پزشکان را نیز به خود مشغول ساخته بوده است، پرسش از علت درد است. ابن سینا به مسئله مهم «چرایی درد»، هم به عنوان یک فیلسوف و هم به مثابه یک پزشک، پرداخته است. وی به رغم دیدگاه پزشکی رایج زمانه خود، علت دردهای جسمانی را در تفرق اتصال اعضای بدن منحصر نکرده و مزاج غیرمعتدل (سوء مزاج) را نیز از علل آن به شمار آورده است. شیخ الرئیس برای اثبات علیت تفرق اتصال نسبت به درد، توسل به شواهد تجربی را کافی می بیند. وی همچنین برای مدلل کردن علیت سوء مزاج، به ادله ای متوسل می شود. برای مثال، طبق احتجاج او، دردی که در کل اجزاء یک عضو، به صورت یکسان، پراکنده شده باشد، نمی تواند ناشی از تفرق اتصال باشد، بلکه از مزاج نامعتدل ناشی می شود. دیدگاه شیخ در تعیین علل درد که کاملاً متأثر از طبیعیات زمانه اوست، با نمونه های نقضی روبه روست که پذیرش آ ن ها به این نتیجه می انجامد که هیچ یک از دو گزینه موردنظر شیخ، بیانگر علت تامه دردهای جسمانی نیست.