احمد عزیزی را می توان به عنوان یک شیعة انقلابی عارف و فیلسوف نیز تعریف کرد. نوعی از تشیّع سرخ و انقلابی که با زبان عرفان و کلام و فلسفة اسلامی بیان می شود. عزیزی، شیدایی و طربناکی مولانا را دارد و شاید به همین دلیل ارادتش به مولانا را بیش از دیگران بروز می دهد. ارادتش به موسیقی نیز حاصل این شور و شیدایی است که بیش از هر چیز به زبان موسیقی قابل بیان است. یکی دیگر از بارزترین ویژگی های عرفان عزیزی طبیعتگرا بودن آن است که نشان از تأثیرپذیری او از سهراب است. اصل وحدت وجود در اندیشه های عزیزی دیده می شود؛ بر این اساس، استقلال و جدایی چیزها از هم، نمود و توهّمی بیش نیست و موجودات این جهان جلوه یک چیز و مظاهر یک حقیقت اند. نخستین کسی که این مسئله را در مباحث نظری و فکری وارد کرد «شیخ اکبر محیی الدین عربی» مؤسس این مکتب است. در این پژوهش بر آنیم تا محتوای شعر احمد عزیزی را بررسی کنیم. بر این اساس به بررسی جلوه های مذهبی شیعی عزیزی چون مهدویّت، عاشورا، عشق و علاقه به ائمّه اطهار، شعر شهادت، ولایتمداری، عرفان و تصوّف و زندگی و مرگ می پردازیم.
شیزوفرنیا به معنای گسیختگی روحی و چندشخصیته بودن از مؤلفه های شخصیت های پسامدرنیستی است که در آثار پسامدرن، تفاوت آنها با شخصیت های طبیعی نشان داده می شود. شخصیت های شیزوفرنیا چنان که دلوز و گتاری می گویند، میل خود را برخلاف شخصیت های ادیپی در ابژه خاصی محدود نمی کنند و به ابژه های متفاوتی می اندیشند و از همین راه دچار پراکندگی و گسیختگی می شوند. شخصیت های اگزیستانسیال، پوچ گرا و آواره به این پراکندگی و بیگانگی می رسند، اما پراکندگی و گسیختگی روحی آنان گاهی تشدید می یابد. این مقاله به سه رمان مطرح پسامدرن ایرانی توجه دارد و آنها را نمونه رمان های پسامدرن ایرانی قلمداد می کند. همه گونه های شخصیتی زنان در این رمان ها به چشم می خورد. نویسندگان دو رمان ساربان سرگردانو کولی کنار آتشزن اند و نویسنده رمان باورهای خیس یک مردهمرد است که این نکته نیز در مقاله مطمح نظر می باشد. از نتایج مقاله، شیزویی تر بودن شخصیت اصلی رمان هایی مثل کولی کنار آتشاست و عامل این ویژگی نیز چه بسا مردان هستند. از اهداف مقاله شناخت شخصیت های زن در رمان های پسامدرن است و روش آن به گونه ای تحلیلی به شخصیت شیزوفرنیایی زنان در رمان های یاد شده می پردازد و بیان می دارد که زنان در داستان های مردان نقش حاشیه ای تری دارند.