فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۵۰ مورد.
نظریه پایه توسعه ملی
حوزه های تخصصی:
این مقاله، به اهمیت و ضرورت توجه به مقوله نظریه پایه توسعه ملی و جایگاه آن درنظام برنامهریزی و به ویژه نقش آن در فرایند تهیه طرح پایه آمایش سرزمین میپردازد. مقاله، باارائه تعریفی از نظریه پایه توسعه ملی و محتوای مقوله و ترتیببندی منطقی آن آغاز میشود وآن را به عنوان چارچوبی مرجع برای اتخاذ استراتژیهای توسعه در زمینههای مختلف معرفیمینماید. مقاله با مروری اجمالی بر مبنای نظری خط مشیهای توسعه در برنامههای میانمدت کشوردر قبل و بعد از انقلاب بر ضرورت و اهمیت تدوین چنین چارچوبی تأکید مینماید. بحثمحوری این مقاله، طرح سناریوهای اساسی برای انتخاب نظریه پایه درازمدت کشور میباشد.این بحث، ابتدا چند سناریوی ناظر بر پیشبینی روندهای محتمل بر چشماندازهای اقتصادی،سیاسی و زیستمحیطی جهان را مرور میکند تا زمینه را برای طرح نظریه پایه توسعه فراهمسازد. آن گاه نظریه پایه توسعه ملی را در سه وضعیت یا سناریوی متفاوت که براساس سه دیدگاهدرونگرایی، برونگرایی و میانه روی میباشند مورد بحث قرار میدهد. در بخش پایانی تمرکز مقاله بر بحث در مورد مفروضات اساسی نظریه پایه پیشنهادینویسنده میباشد. در قسمت اجمالی در مورد اینکه چگونه دیدگاههای مختلف در زمینههایتوسعه درازمدت کشور بر شکلبندی سازمان فضایی کشور و مبانی آمایش سرزمین اثر خواهدگذاشت، گفتگو خواهد شد.
مروری بر محتوای برنامه ها و عرصه فعالیتهای ترویج کشاورزی در ایران
حوزه های تخصصی:
بررسی زمینه های مشارکتی روستاییان و ارتباط آن با ترویج کشاورزی (1)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد برنامه ریزی و سیاست گذاری مدل های برنامه ریزی،سیاست ها
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد توسعه اقتصادی منابع انسانی،توسعه انسانی،توزیع درآمد،مهاجرت
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
تعدیل ساختاری و کاهش فقر: تحقیقی بر مبنای تفسیر نتایج مطالعهکشورها
حوزه های تخصصی:
در مورد اثرات برنامههای تعدیل بر فقر، تعمیمهای ساده چندانی صورت نگرفته است.مسائل بسیاری در مورد دادهها و روش شناسی باقی است و نتایج پیچیده و متنوع هستند.اغلب، گروههای فقیر، و به ویژه، کارگران فقیر شهری از برنامههای تعدیل زیان میبینند، اماگرایشی وجود داشته است تا بیش از حد و به صورتی مبالغهآمیز بر اثرات منفی آن تأکید ورزند.در بلندمدت، تعدیل، لازمه حذف فقر است. مسئولیت اصلی دستیابی به هدفهای ضدفقربرعهده دولتهای ملی است، اما آنها اغلب علاقه چندانی به مسئله فقیران نشان نمیدهند. در هرصورت، نهادهای مالی بینالمللی نیز باید در این مسئولیت سهیم باشند و تلاش بیشتری درجهت طراحی برنامههای تعدیل ساختاری در یک چارچوب کاهش دهنده هزینه بنمایند.وظایف سیاستی اصلی، عبارتند از ضابطه بندی یک راهبرد ضدفقر بلندمدت و حصولاطمینان از این که سیاست های تعدیل با آن سازگار میباشند، بدون اینکه از امر مهم سازگاریاقتصاد با شرایط در حال تغییر منحرف گردیم.