مرتضی مدرس غروی

مرتضی مدرس غروی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه روانشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی مشهد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۲۲.

اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک مبتنی بر آموزش تنظیم هیجان بر علایم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی هیجان رفتاردرمانی دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۵
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی با رشد روزافزون است. با توجه به نقش تنظیم هیجان در مشکلات روان شناختی و از جمله افسردگی، مطالعه ی حاضر، اثر رفتاردرمانی دیالکتیکی مبتنی بر آموزش تنظیم هیجان را بر علایم افسردگی مراجعه کنندگان به یکی از کلینیک های روان شناسی بررسی نموده است. روش کار: این کارآزمایی بالینی با جامعه ی آماری شامل تمام مراجعان به یکی از کلینیک های روان شناسی شهر مشهد از بهمن 1391 تا فروردین 1392 با روش نمونه گیری در دسترس انجام گرفته است. معیار ورود دریافت نمره ی 20 و بالاتر در پرسش نامه ی افسردگی بک و معیار خروج شامل دریافت مداخله ی دیگر، اعم از دارودرمانی و روان درمانی در زمینه ی افسردگی در زمان اجرای پژوهش بود. تعداد 30 نفر، به طور تصادفی و تعداد برابر در گروه آزمون (آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک در 8 جلسه به صورت دو بار در هفته) و گروه شاهد، قرار گرفتند که با پیش آزمون و پس آزمون و پی گیری یک ماهه بررسی شدند. ابزار بررسی، پرسش نامه ی افسردگی بک و مقیاس دشواری های هیجانی بود. برای تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تی تحت نرم افزار SPSS نسخه ی 16 استفاده شد. یافته ها: گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد کاهش معنی داری در نشانه های افسردگی (01/0=P، 9/62=(28و1)F) و دشواری های تنظیم هیجان (01/0=P، 9/15=(28و1)F) نشان دادند که در پی گیری یک ماهه نیز حفظ شده بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی منجر به کاهش موثر و ماندگار نشانه های افسردگی و دشواری های تنظیم هیجان می گردد.
۲۳.

بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس امنیت و لذت اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: نوجوانان ذهن آگاهی اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۵ تعداد دانلود : ۵۴۰
مقدمه: پژوهش ها نشان داده اند که امنیت اجتماعی یک عامل آسیب پذیری فراتشخیصی در گستره ای از مشکلات روان شناختی است. از این رو به نظر می رسد ضروری است که پژوهشگران و متخصصان بالینی، این مولفه را در بررسی های آسیب شناسی خود، مورد توجه قرار دهند. برای رسیدن به این مهم، نخستین گام، آماده سازی یک شاخص مناسب برای ارزیابی سازه ی مورد نظر است. هدف مطالعه ی حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه ی فارسی مقیاس امنیت و لذت اجتماعی (SSPS) بود. روش کار: فرآیند ترجمه و بازترجمه برای تهیه ی نسخه ی فارسی SSPS انجام شد. 521 نفر از دانشجویان سه دانشگاه در تهران در سال تحصیلی 95-1394 به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس امنیت و لذت اجتماعی به همراه پرسش نامه های مشکلات بین فردی، افسردگی بک و هراس اجتماعی پاسخ دادند. برای بررسی اعتبار مقیاس از اعتبار سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی) و اعتبار واگرا استفاده شد. به این منظور نمونه به طور تصادفی به دو بخش 300 نفری برای تحلیل عاملی اکتشافی و 221 نفری برای تحلیل عاملی تاییدی تقسیم شد. برای بررسی پایایی مقیاس از روش های آلفای کرونباخ و ضریب پایایی بازآزمایی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی مقیاس امنیت و لذت اجتماعی حاکی از وجود یک ساختار تک عاملی است و تحلیل عاملی تاییدی نیز موید این ساختار است. ضریب آلفای کرونباخ 91/0 و ضریب پایایی بازآزمایی 82/0 به دست آمد. اعتبار واگرا نیز از راه محاسبه ی همبستگی مقیاس با سه پرسش نامه ی مشکلات بین فردی، افسردگی بک و هراس اجتماعی تایید شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد نسخه ی فارسی مقیاس امنیت و لذت اجتماعی از ویژگی های روان سنجی مناسبی برخوردار است.
۲۴.

اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر سبک دلبستگی بر بهزیستی روان شناختی نمونه ی غیر بالینی دانشجویان دارای سبک دلبستگی ناایمن دل مشغول(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: دانشجویان بهزیستی روان شناختی گروه درمانی دلبستگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره بزرگسالی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره گروهی
تعداد بازدید : ۱۰۹۸ تعداد دانلود : ۶۲۱
مقدمه: اهمیت ارتباط الگوهای دلبستگی در کودکی با کیفیت روابط نزدیک در بزرگسالی، از جمله موضوعاتی است که در دهه های اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در همین راستا، این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر دلبستگی بر روی بهزیستی روان شناختی نمونه ی غیر بالینی دانشجویان انجام شد. روش کار: در این کارآزمایی بالینی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 16 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 92-1391 دارای سبک دلبستگی ناایمن دل مشغول، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه جای داده شدند. پرسش نامه ی مقیاس های رابطه (RSQ) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف- فرم کوتاه (RSPWB) در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. گروه آزمون 7 جلسه ی 90 دقیقه ای آموزش گروهی مبتنی بر دلبستگی دریافت کردند در صورتی که گروه شاهد در لیست انتظار قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و به کمک آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و نیز با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری، تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس نتایج، نمرات دو گروه آزمون و شاهد در پیش آزمون تفاوت معنی داری با هم نداشتند و مقایسه نمره ی کلی بهزیستی روان شناختی دو گروه در پس آزمون نیز تفاوت معنی داری نیافت (05/0<P). نتیجه گیری: به نظر می رسد که آموزش گروهی مبتنی بر دلبستگی با وجود افزایش برخی از متغیرها منجر به افزایش معنی دار در نمره ی کلی بهزیستی روان شناختی نگردیده است.
۲۵.

الزامات و چالش های اجرایی و اخلاقی پژوهش با کودک: ارائه نمونه الگوی مشارکتی برای پژوهش در حوزه جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پژوهش کودک روش شناسی جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۰ تعداد دانلود : ۵۳۸
در دهه های اخیر، رویکردی در بررسی دوره کودکی و پژوهش راجع به کودک، به وجود آمده است که در آن کودک به عنوان مشارکت کننده ای فعال جهت فهم موضوعات و مسائلی که مرتبط با وی می باشند، در نظر گرفته شده است؛ این رویکرد در تقابل با نگاهی است که کودک را عضو منفعل پژوهش می داند. این رویکردِ مشارکتی البته با چالش ها و مسائل اجرایی و اخلاقی پژوهش با کودکان روبرو ست. مقاله حاضر این چالش ها را مورد بررسی و تدقیق قرار می دهد و با ارائه پیشنهادات و راهکارهایی، راه را برای رویکرد مشارکتی بررسی کودک ممکن می سازد. همچنین در مقاله حاضر، نمونه یک پژوهشی کیفی با مدل مشارکت فعال با کودک در راستای فهم کودکان از جنسیت معرفی می گردد. در این پژوهش، ساخت ابزارهای مشارکت دهنده کودک برای انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با کودک مدنظر قرار گرفته است.
۲۶.

نقش عملکرد خانواده در پیش بینی نارضایتی جنسیتی در زنان و مردان تراجنسی

کلیدواژه‌ها: عملکرد خانواده نارضایتی جنسیتی تراجنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۵ تعداد دانلود : ۴۲۶
مقدمه : اغلب افراد نشانه های رفتاری متناسب با جنسیت زیستی و ظاهری از خود نشان می دهند. در حالی که اقلیتی از افراد رفتارهایی را نشان می دهند که با ظاهر جنسی شان متفاوت است که ملال جنسیتی و یا نارضایتی جنسیتی نامیده می شود. هدف : مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش عملکرد خانواده در پیش بینی نارضایتی جنسیتی مردان و زنان تراجنسی انجام شد. روش : این مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد مبتلا به نارضایتی جنسیتی بودند که برای طی مراحل قانونی تغییر جنسیت در سال ۹۶-۱۳۹۴ به اداره کل پزشکی قانونی خراسان رضوی مراجعه داشتند. شرکت کنندگان ۵۰ نفر زن و ۵۰ نفر مرد مبتلا به نارضایتی جنسیتی بودند که با رضایت آگاهانه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه عملکرد خانواده و اختلال هویت جنسی را تکمیل نمودند. مراحل آماری با استفاده از نرم افزار spss نسخه ۲۱ انجام شد و داده ها با استفاده از روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان تحلیل شدند. یافته ها : نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه همزمان نشان داد که بهترین پیش بین نارضایتی جنسیتی در زنان تراجنسی ارتباط (۰/۰۱۰> p ) و عملکرد خانواده (۰/۰۱۲> p ) است و در مردان تراجنسی بهترین پیش بین نارضایتی جنسیتی ارتباط (۰/۰۱۷> p )، همراهی عاطفی (۰/۰۳۹> p ) و آمیزش عاطفی (۰/۰۳۵> p ) بود. نتیجه گیری : ارتباط مختل و آشفته در عملکرد خانواده می تواند سهم بسزایی در بروز نارضایتی جنسیتی داشته باشد.
۲۷.

مؤلفه های کنش انعکاسی در والدین کودکان با تشخیص اختلال اضطراب جدایی: پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی اضطراب جدایی کنش انعکاسی والدینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۶ تعداد دانلود : ۵۲۰
زمینه و هدف: کنش انعکاسی والدینی، یک مؤلفه ضروری برای حساسیت والدینی و پاسخ رفتاری مناسب به نشانه ها و پیام های کودک است . این قابلیت نشان می دهد که والد تا چه اندازه می تواند نسبت به حالات درونی کودک، واکنش مناسب و کافی نشان دهد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های کنش انعکاسی والدینی در والدین کودکان با تشخیص اختلال اضطراب جدایی است. روش: این مطالعه، پژوهشی کیفی با طرح پدیدارشناسی تفسیری است. نمونه پژوهش حاضر را تعداد 22 مشارکت کننده ( 9 مرد و 13 زن) از والدین دارای فرزند مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شهر مشهد در سال 1397 تشکیل می دهد. مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و سپس با استفاده از روش دیکلمن کدگذاری و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها منجر به استخراج 759 کد اولیه، 24 مفهوم، و 7 مقوله مشتمل بر ناتوانی در به رسمیت شناختن فرزند، مراقبت و حفاظت بیش از حد از فرزند، درهم تنیدگی با فرزند، ناتوانی در درک نیازهای فرزند، عدم پاسخ گویی به موقع به فرزند، اجبار کودک برای تغییر رفتار، و انتقال نیازهای دلبستگی خود در ارتباط با فرزند است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر ضمن تأکید بر عوامل والدینی موثر بر اضطراب جدایی، تأثیر کنش انعکاسی والدینی در ارتباط با فرزندان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی را تأیید می کند که باید در مداخلات مربوط به این کودکان مورد توجه قرار گیرد. به ویژه باید به والدین این کودکان در زمینه کنش انعکاسی آموزش داده و توانمندی آن ها را در این مورد ارتقا بخشید.
۲۸.

نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و دشواری در تنظیم هیجان در پیش بینی نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی

کلیدواژه‌ها: طرحواره های ناسازگار اولیه دشواری در تنظیم هیجان نارضایتی جنسیتی تراجنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۴ تعداد دانلود : ۶۵۷
مقدمه: نارضایتی جنسیتی بصورت تمایل پایدار به تعلق به جنس مقابل یا اصرار بر تعلق داشتن به جنس مقابل و ناراحتی مفرط از جنسیت تعیین شده و نقش جنسی نسبت داده شده به فرد تعریف شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان عوامل شناختی و نقش دشواری در تنظیم هیجان به عنوان عوامل هیجانی در بروز نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی انجام شد. روش : پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مردان مبتلا به نارضایتی جنسیتی بودند که برای طی مراحل قانونی تغییرجنسیت در سال ۹۶-۹۴ به اداره کل پزشکی قانونی خراسان رضوی مراجعه کردند. بدین ترتیب ۵۰ نفر بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه های دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و پرسشنامه اختلال هویت جنسی را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان بکار گرفته شد. یافته ها : بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون در زمینه دشواری در تنظیم هیجان، مهمترین متغیر دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجان بود همچنین نتایج این تحلیل در زمینه طرحواره های ناسازگار اولیه، به ترتیب طرحواره های بی اعتمادی و بازداری هیجانی را در پیش بینی نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی مطرح میکند. نتیجه گیری : بر اساس یافته های پژوهش، نقش همزمان عوامل شناختی و هیجانی در بروز نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی شایان توجه است.
۲۹.

فهم کودکان سه تا شش ساله شهر مشهد درباره زنانگی در دو عرصه خصوصی و عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنانگی کودک پژوهش کیفی عرصه خصوصی و عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۵۳۵
هویت زنانه به معنای بایسته هایی است که در نقش های جنسیتی فرد به اجرا در می آید. ادبیات تحقیق نقش های زنانه را در دو عرصه خصوصی یعنی خانه و عرصه عمومی یعنی جامعه همواره موردبررسی قرار داده است. اتخاذ رویکرد کیفی و گفت وگو با کودکان برای بررسی مفهوم زنانگی در این دو عرصه از جمله حوزه های مورد نیاز برای گسترش در ادبیات پژوهش است. از آنجایی که هر فرهنگی الزامات هویتی خاص خود و اَشکال مختلف بروز این هویت جنسیتی را دارد، در این پژوهش، گستره فرهنگی شهر مشهد مورد بررسی قرارگرفت. هشتاد و سه کودک سه تا شش ساله در نواحی پنج گانه طبقه بندی منزلت اجتماعی شهر مشهد در این پژوهش شرکت داشتند. در پژوهش کیفی حاضر با روش پدیدارشناسی تفسیری، از طریق بازی با اسباب بازی ها و کارت ها، نقاشی، داستان دیجیتال و گفت وگو با کودکان، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. نتایج پژوهش کیفی حاضر نشان داد که در نگاه کودکان، عرصه خصوصی قلمروی خاص زنان محسوب می شود. در این عرصه زنان مسئولیت رسیدگی به امور خانه را بر عهده دارند که شامل آشپزی، نظافت و مراقبت از کودکان است. در عرصه اجتماعی، زنان حضور خیلی کم رنگ تری نسبت به مردان دارند و بیشتر در شغل هایی چون معلمی، پزشکی یا پرستاری شاغل اند. در نگاه ِکودکان زنان با مفهوم مراقبت و توانمندی در خانه و ترس و ناتوانی مالی، شناختی، جسمی و عملکردی در بیرون از محیط خانه شناخته می شوند. دوگانه های مشخصی در هویت جنسیتی زنانه به چشم می خورد که می تواند موضوع تفکرو پژوهش راجع به مفهوم زنانگی و به طور کلی، جنسیت باشد.
۳۰.

اثربخشی روان درمانی تحلیلی مبتنی بر دلبستگی در بهبود دلبستگی ناایمن و عشق وسواس گونه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان درمانی تحلیلی دلبستگی ناایمن عشق وسواس گونه زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۷۲
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی تحلیلی مبتنی بر دلبستگی دربهبود دلبستگی ناایمن و عشق وسواس گونه زنان با سبک عشق وسواس گونه بود. طرح پژوهش در قالب طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه منفرد با پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز درمانی و مشاوره مشهد که با مشکلاتی در روابط صمیمانه در سال 99-98 مراجعه کردند، بود که به روش نمونه گیری هدفمند سه زن انتخاب شدند. مطابق با طرح پژوهشی، مرحله خط پایه با استفاده از پرسشنامه تجربه روابط نزدیک فریلی و همکاران (2000) و پرسشنامه اعتیاد به عشق فالانگو (2012) اندازه گیری شد. سپس در مرحله مداخله طی 50 جلسه (هفته ای دو جلسه 45 دقیقه) روان درمانی تحلیلی مبتنی بر دلبستگی بر اساس الگویی به مرحله اجرا گذارده شد. در این راستا در مرحله میان درمان، پس از درمان و پیگیری دوماهه نمرات متغیرها اندازه گیری شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل دیداری و نموداری و نیز محاسبه درصد بهبودی استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که روان درمانی تحلیلی مبتنی بر دلبستگی در اصلاح دلبستگی ناایمن اضطرابی و بهبود سبک عشق وسواس گونه زنان با سبک عشق وسواس گونه تأثیر داشت. همچنین نتایج نشان داد که روان درمانی تحلیلی مبتنی بر دلبستگی تأثیر ناچیزی بر اصلاح سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی زنان داشت، این یافته ها تلویحات عملی در عرصه های بالینی می توانند داشته باشند و موجب بهبود سبک عشق وسواس گونه و دلبستگی اضطرابی زنان شوند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان