عباس رمضانی فرانی

عباس رمضانی فرانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

نقش باورهای مذهبی درونی و بیرونی در سلامت روان و میزان افسردگی سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی سلامت روان سالمند مذهب درونی مذهب بیرونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶۱
"هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش جهت گیری مذهبی (درونی و بیرونی) در سلامت روان و میزان افسردگی سالمندان مقیم مراکز بهزیستی و مقیم جامعه بود. روش بررسی: روش مطالعه از نوع مطالعات پس رویدادی و همبستگی است که با روش نمونه گیری تصادفی و خوشه ای تعداد 230 آزمودنی از افراد سالمند در مراکز سالمندی تحت پوشش سازمان بهزیستی و مکانهای عمومی (مسجد، پارک) که محل تجمع سالمندان مقیم جامعه است از دو جنس زن و مرد انتخاب و آزمودنیها ابتدا از نظر اختلالات شناختی سرند گردیدند. سپس آزمونهای 28 سوالی سلامت عمومی، افسردگی بک و آزمون نگرش مذهبی آلپورت تکمیل و با استفاده از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و من ویتنی نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد بین جهت گیری مذهبی با سلامت روان و افسردگی سالمندان رابطه همبستگی معنادار وجود دارد، بدین معنا که هر چه نمرات جهت گیری مذهبی به جهت بیرونی افزایش می یابد، نمرات اختلال در سلامت روان و افسردگی بالا می رود و هر چه نمرات به سمت جهت گیری مذهب درونی تمایل می یابد، نمرات اختلال در سلامت روان و افسردگی کاهش می یابد. همچنین بین سلامت روان، افسردگی و جهت گیری مذهبی سالمندان مقیم و غیرمقیم جامعه تفاوت معنادار وجود دارد. بدین معنا که افراد سالمند مقیم مراکز از جهت گیری مذهبی بیرونی تر برخوردار و اختلال در سلامت روانی و میزان افسردگی بالاتری را نسبت به گروه سالمندان مقیم جامعه دارند. نتیجه گیری: باور مذهب بیرونی با اختلال در سلامت روان و افسردگی و باور مذهب درونی با سلامت روان رابطه دارند. همچنین اختلال روانی و افسردگی در بین سالمندان مقیم بیشتر از غیرمقیم جامعه است ضمن آنکه سالمندان مقیم دارای نگرش مذهب بیرونی تر هستند. "
۲.

اثربخشی مداخله مبتنی بر رایانه چهره خوانی بر بهبود مهارت های اجتماعی، پردازش چهره و بازشناسی هیجانات در دانش آموزان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

۳.

ارتباط میان صفات اتیستیک، نقص مؤلفه های حل مسئله اجتماعی، نشانه های افسردگی و اضطراب: رویکرد مدلیابی معادلات ساختاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: صفات اتیستیک حل مسئله اجتماعی افسردگی اضطراب مدلیابی معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۸ تعداد دانلود : ۴۸۴
اهداف هدف مطالعه حاضر بررسی روابط ساختاری میان صفات اتیستیک، نقص مؤلفه های حل مسئله اجتماعی، نشانه های افسردگی و اضطراب است. مواد و روش   ها جامعه نمونه پژوهش شامل ۳۳۶ دانشجو ( مرد و زن) در سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۴ بود که در دامنه سنی ۱۸ تا ۳۵ سال قرار داشتند و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. دانشجویان به پرسش نامه های ضریب طیف اتیسم، حل مسئله اجتماع (فرم کوتاه)، افسردگی بک و اضطراب بک پاسخ دادند. داده های گرده آوری شده با استفاده از روش های همبستگی پیرسون، آزمون بوت استرپ و مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه ۱۸، LISREL نسخه ۸/۵ و Mplus نسخه ۵/۱ تجزیه وتحلیل شدند. یافته   ها نتایج حاصل از تحلیل نشان داد نقص مؤلفه های حل مسئله اجتماعی، در رابطه بین شدت صفات اتیستیک و نشانه های افسردگی و اضطراب نقش میانجی دارد و تمام شاخص های برازش مدل فرضی در محدوده برازش مناسب قرار داشت. همچنین همبستگی متقابل و مثبتی (۰/۲۵ ≥r≥ ۰/۴۵) بین صفات اتیستیک، نقص حل مسئله اجتماعی، اضطراب و افسردگی وجود داشت و تمامی روابط به لحاظ آماری معنی دار ( ۰/۰۱ < P ) بود. نتیجه   گیری یافته های حاصل از پژوهش حاضر حمایت بیشتری را از رابطه ساختاری بین نقص مؤلفه های حل مسئله و شدت نشانه های افسردگی و اضطراب و صفات اتیستیک ارائه می دهد و درک چگونگی ارتباط آن ها با نشانه های افسردگی و اضطراب کمک کننده خواهد بود تا در آینده به تلاش هایی برای ایجاد برنامه های حل مسئله برای افراد دارای صفات اتیستیک منجر شود .
۴.

مقایسه خطاهای شناختی و نشخوارهای فکری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی و فوبی اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواس فکری عملی اختلال فوبی اجتماعی خطاهای شناختی نشخوارهای فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۵۳۰
اهداف این مطالعه، با هدف مقایسه خطاهای شناختی و نشخوارهای فکری، در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی و فوبی اجتماعی انجام شد. مواد و روش   ها طرح پژوهش، تحقیق توصیفی پس رویدادی، از نوع مقطعی بود. شرکت کنندگان پژوهش، سی نفر بیمار مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی و سی نفر بیمار مبتلا به اختلال فوبی اجتماعی، در رده سنی پانزده تا پنجاه سال شهر زنجان بودند. این افراد، به صورت نمونه دردسترس و با استفاده از تشخیص روان پزشک و مصاحبه تشخیصی ساختاریافته ( SCID-I ) و (( SCID-II و براساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها، پرسش نامه خطاهای شناختی (( CET و پرسش نامه سبک پاسخ دهی نشخواری ( RRS ) به کار رفت. داده ها، با استفاده از نسخه هجدهم نرم افزار SPSS و ازطریق روش تحلیل واریانس چندمتغیره (( MANOVA تحلیل شد. یافته   ها نتایج نشان داد که بین مؤلفه های خطای شناختی بیماران دو گروه، تفاوت معنادار وجود دارد ( P ≤ 0/05). افزون براین، بین میانگین نمرات مؤلفه های نشخوار فکری در گروه ها، در سطح 05/0 تفاوت معنادار وجود ندارد. ن تیجه   گیری براساس یافته های پژوهش، خطاهای شناختی و نشخوارهای فکری، نقش مهمی در اختلال های وسواس فکری عملی و فوبی اجتماعی دارد که هر دو گروه، آن ها را تجربه می کنند؛ هرچند بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی، درمقایسه با بیماران مبتلا به اختلال فوبی اجتماعی، خطاهای شناختی بیشتری دارند. همچنین نتایج، نقش برابر نشخوارهای فکری را در آسیب شناسی این دو گروه تأیید می کند.
۵.

نقش واسطه ای شرم و خودانتقادگری در رابطه میان سبک های دلبستگی با شدت علائم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: واسطه گری افسردگی شرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۷۳
اهداف افسردگی، چهارمین عامل عمده بار بیماری ها در جهان است ک ه به تنهایی بزرگترین سهم ب ار بیم اری ه ای غیرکش نده را ب ه خ ود اختصاص می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای شرم و خودانتقادگری در رابطه میان سبک های دلبستگی با شدت علائم افسردگی انجام شد. مواد و روش ها طرح پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کل افراد با دامنه سنی 18تا 47 سال شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش شامل 212 نفر بود که با بهره گیری از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده از پرسش نامه افسردگی بک، پرسش نامه سبک های دلبستگی هازن و شیور، پرسش نامه احساس شرم تانگنی و همکاران و پرسش نامه سطوح انتقادی تامپسون و زاروف استفاده شد. برای تحلیل آماری داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده نرم افزار لیزرل 8/80 استفاده شد. یافته ها نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد بین سبک های دلبستگی مضطرب اجتنابی (62/r=0؛ 01/P<0) و مضطرب-دوسوگرا (0/51=r؛ 01/P<0) و شدت علائم افسردگی، بین احساس شرم و شدت علائم افسردگی (0/75=r؛ 01/P<0) و بین خودانتقادگری و شدت علائم افسردگی (45/r=0؛ 01/P<0) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مسیر دلبستگی ناایمن مضطرب-اجتنابی و مسیر دلبستگی ناایمن مضطرب-دوسوگرا به شدت علائم افسردگی با میانجی گری شرم به ترتیب با ضریب استاندارد 0/30 و 0/33 در سطح 05/P<0 معنادار است. علاوه براین مسیر دلبستگی ناایمن مضطرب-اجتنابی و مسیر دلبستگی ناایمن مضطرب-دوسوگرا به شدت علائم افسردگی با میانجی گری خودانتقادی به ترتیب با ضریب استاندارد 0/22 و 0/33 در سطح 05/P<0 معنادار است. نتیجه گیری باتوجه به نتایج پژوهش حاضر دلبستگی ناایمن مضطرب-اجتنابی و دوسوگرا، شرم و خودانتقادی عوامل زمینه ساز افسردگی می باشند و توجه به متغیرهای مطرح شده در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان