علیرضا رجایی

علیرضا رجایی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۴ مورد از کل ۴۴ مورد.
۴۱.

اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زنان و مردان مبتلا به درد مزمن عضلانی – اسکلتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۶۱
هدف: درد به عنوان یک حس عمومی، دارای پایه های زیستی است، و نقش عوامل روانشناختی دارای اهمیت است؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلابه درد مزمن عضلانی – اسکلتی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد مبتلابه درد مزمن عضلانی – اسکلتی در تابستان 1399 شهر تربت جام بودند که از بین آن ها 30 نفر از افراد واجد شرایط به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. و به پرسش نامه بهزیستی روانشناختی پاسخ دادند. درمان پذیرش و تعهد طی هشت جلسه به صورت هفتگی آموزش داده شد. داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار -16 SPSS در سطح معنی داری 05/0= α تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که درمان پذیرش و تعهد بر ارتقای بهزیستی روانشناختی (03/39=F، 001/0=P) و ابعاد آن در مرحله پس ازمون موثر بود؛ این تاثیر در محله پیگیری پایدار بود (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت درمان پذیرش و تعهد بر افزایش بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلابه درد مزمن عضلانی – اسکلتی مؤثر بود و می توان از این روش در جهت بهبود مشکلات روان شناختی بیماران مبتلابه درد مزمن عضلانی – اسکلتی استفاده نمود.
۴۲.

کارکردهای نوروپسیکولوژیک بیماران بهبودیافته از کووید-19، مقایسه با جمعیت سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزمون های رایانه ای عصب روانشناختی کارکردهای نوروپسیکولوژیک کووید-19 کوویدطولانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۵۴
مقدمه:مطالعات متعدد نشان می دهد ابتلا به ویروس کرونا که باعث سندرم زجر تنفسی حاد و بیماری کووید-19 می شود، می تواند منجر به تغییراتی در سیستم عصبی مرکزی (CNS) شود و  برخی از افراد مبتلا به این بیماری ممکن است تا مدت ها پس از بهبودی، علائم اختلالات نوروپسیکولوژیک را نشان دهند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای نوروپسیکولوژیک بیماران بهبود یافته از بیماری و جمعیت سالم انجام شد. روش شناسی: این پژوهش در قالب طرح علی مقایسه ای انجام شد. نمونه پژوهش متشکل از 65 بیمار بهبود یافته از کووید-19 بود که به روش هدفمند از میان افرادی که در پاییز و زمستان 1400 در مراکز درمانی شهر مشهد مورد پذیرش و درمان قرارگرفته بودند انتخاب و با 65 فرد سالم مقایسه شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های رایانه ای N-Back ، استروپ رنگی ، طبقه بندی کارت های ویسکانسین  و تکلیف برو/ نرو استفاده شد. داده ها به وسیله آزمون کالموگروف-اسمیرنف و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج نشان داد کارکردهای نوروسایکولوژیک شامل حافظه فعال، بازداری شناختی ، بازداری رفتاری (به جز شاخص خطای حذف در تکلیف برو/نرو) و انعطاف پذیری شناختی میان بیماران بهبودیافته از کرونا و افراد غیرمبتلا از تفاوت معناداری برخوردار است. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که بدکارکردی های نوروپسیکولوژیک در میان بهبودیافته گان از بیماری کرونا بیشتر از افراد غیرمبتلا است و این نقایص ممکن است تأثیرات منفی طولانی مدت بر عملکرد مبتلایان بهبودیافته داشته باشد، لذا می توانند به عنوان اهداف مهمی در درمان و توانبخشی این بیماران مورد توجه قرار گیرند.
۴۳.

مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طرح واره درمانی پردازش هیجانی خودکارآمدی آرتریت روماتوئید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۸۸
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد مبتلا به بیماری آرتریت روماتوئید در سال 1402-1401 از بیمارستان لقمان شهر تهران بودند. 60 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب به صورت تصادفی در 3 گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از مقیاس پردازش اطلاعات هیجانی (EPS، باکر و همکاران، 2007) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE، شرر و همکاران، 1982) برای گردآوری داده ها استفاده شد و همچنین پروتکل 12 جلسه ای طرح واره درمانی و پروتکل 11 جلسه ای درمان پذیرش و تعهد برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که گروه های طرح واره درمانی و پذیرش و تعهد به شکل معناداری نسبت به گروه کنترل سبب افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی شده اند (001>p)، همچنین گروه طرح واره درمانی به شکل معناداری در دو متغیر وابسته نسبت به گروه پذیرش و تعهد بهتر عمل کرده بود (001>p). بنابراین با استفاده از طرح واره درمانی و درمان پذیرش و تعهد می توان به افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید کمک شایانی کرد.
۴۴.

مقایسه تأثیر تحریک شناختی مبتنی بر تکالیف رایانه ای با و بدون تحریک فراجمجمه ای از طریق جریان الکتریکی مستقیم (tDCS) بر کیفیت زندگی بیماران بهبودیافته از کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانبخشی شناختی رایانه ای تحریک الکتریکی فراجمجمه ای کووید-19 کیفیت زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۶۲
زمینه: آسیب عصبی ناشی از کووید-19 می تواند تأثیر منفی طولانی مدت بر عملکردهای شناختی و کیفیت زندگی بهبودیافته گان از بیماری کووید-19 داشته باشد. تحریک شناختی مبتنی بر تکالیف رایانه ای همراه با تحریک الکتریکی فراجمجمه ای از طریق جریان الکتریکی مستقیم (tDCS) یک رویکرد امیدوارکننده برای مقابله با اختلالات شناختی و به تبع آن کیفیت زندگی این افراد است. ازطرفی، بررسی ها حاکی از آن است که ادبیات پژوهشی درخصوص اثربخشی این روش ترکیبی شکاف تحقیقاتی دارد؛ فاصله ای که نیازمند توجه پژوهشی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر تحریک شناختی مبتنی بر تکالیف رایانه ای با و بدون تحریک فراجمجمه ای از طریق جریان الکتریکی مستقیم (tDCS) بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران بهبود یافته ازکووید-19 انجام شد. روش: این پژوهش در قالب طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه گواه با پیگیری یک ماهه انجام شد. حجم نمونه پژوهش متشکل از 45 بیمار بهبود یافته از کووید-19 در شهر مشهد بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و بطور تصادفی در 3 گروه 15 نفری شامل گروه تحریک شناختی رایانه ای، تحریک شناختی رایانه ای همراه با اعمال تحریک الکتریکی (tDCS) با تحریک آنودال به شیوه تک موضعی و تحریک شناختی رایانه ای همراه با تحریک الکتریکی تصنّعی (شَم) جایگزین شدند. شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله فرم کوتاه 36 سؤالی کیفیت زندگی مبتنی بر سلامت SF-36 (ویر و شربورن، 1992) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و نرم افزار 24SPSS استفاده شد. یافته ها: هر دو روش تحریک شناختی مبتنی بر تکالیف رایانه ای به تنهایی و در ترکیب با (tDCS) موجب افزایش میانگین نمرات کیفیت زندگی و زیرمقیاس های آن در بهبودیافتگان از مرحله حاد کووید-19 شدند (05/0 =p) و این افزایش در مرحله پیگیری یک ماهه نیز پایدار بود. همچنین میان اثربخشی دو درمان در بهبود کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: توانمند سازی شناختی رایانه ای به تنهایی و همراه با تحریک فراجمجمه ای مغز می توانند منجر به ارتقاء کیفیت زندگی وابسته به سلامت در بهبودیافته گان از بیماری کووید-19 شوند. این امر ما را قادر می سازد تا برنامه های توانبخشی فعلی را ارتقاء دهیم و مطابق با نیازهای بیماران بروزرسانی کنیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان