جواد مرشدلو

جواد مرشدلو

مدرک تحصیلی: استادیار تاریخ، دانشگاه تربیت مدرس

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۴ مورد از کل ۲۴ مورد.
۲۱.

شهرنشینی در موقعیت مرزی: تحول حیات شهری در دربند دوره اسلامی با تکیه بر سهم عامل کوچ نشین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داغستان دربند شهرنشینی قفقاز کوچ نشینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۲۹۲
در این مقاله، شهرنشینی در شمال قفقاز به مثابه یک مؤلفه مهم حیات اجتماعی در پیوند با موقعیت جغرافیایی و یک عامل ساختاری بومی یعنی «کوچ نشینی» بررسی شده است. کانون تمرکز آن، شهر تاریخی دربند و مقطع تاریخی مطالعه، دوره اسلامی با تمرکز بر سده های یازدهم/ هفدهم و دوازدهم/ هجدهم است. مسئله محوری پژوهش ناظر بر واکاوی علل و عواملی است که مانع از تکوین یک شهرنشینی پررونق، پایدار و واجد هم بستگی اجتماعی در این مکان شد. مدعای پژوهش آن است که موقعیت راهبردی دربند در مرز ایران و دشت قبچاق، زمینه ای برای اعمال اقتدار دولت در قالب سیاست های مرزبانی و تکوین یک جامعه شهری در مقیاس محدود فراهم می کرد. هم زمان، دسترسی دربند به دریای خزر و تجارت چشمگیر آن، زمینه ساز شکل گیری یک شهرنشینی محدود اما پایدار در این مکان شد. باوجوداین، تجمع و گونه گونی کم مانند نیروهای کوچ نشین در داغستان و ظرفیتی که در این ناحیه برای اعمال نفوذ دولت های رقیب و ایجاد ناامنی وجود داشت، مانع از توسعه این شهرنشینی بود. تبیین رابطه موقعیت جغرافیایی، سیاست های مرزبانی و سهم نیروهای تمرکزگریز در فرسایش حیات شهری هدف اصلی این تحقیق است که با رویکرد جامعه شناسی تاریخی و رهیافت تببین علّی به آن پرداخته می شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد که بین موقعیت مرزی دربند و شکل گیری و تحول حیات شهری آن در گذار تاریخ می توان رابطه معناداری را تشخیص داد. در این زمینه، عامل تجارت چونان پوی ه ای ایجابی و نیروهای کوچ نشین همچون عاملی فرساینده سهم تعیین کننده ای داشته اند .
۲۲.

موانع توسعه اقتصاد تجاری دریامحور در ایران دوره قاجاریه: نمونه بندر پیربازار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۹۱
در این پژوهش درصدد است تا ضمن تمرکز بر یک نمونه معین، ابعادی از مسئله توسعه در ایران روزگار قاجاریه را واکاوی شود. بندر پیربازار، به مثابه موضوع محوری پژوهش، یک آبادی کوچک در شمال مرداب انزلی بود که اهمیت آن از اواخر دوره صفوی به بعد افزایش یافت. این اهمیت در مرتبه نخست، مدیون موقعیت جغرافیایی مساعد این آبادی در میانه بندر انزلی و رشت، و امکانی بود که در نبود راه زمینی مناسب، برای اتصال با دریای خزر فراهم می آورد. از اواخر دوره قاجاریه، رونق روزافزون تجارت دریامحور ایران و روسیه و همزمان، گشایش راه آهن ماورای قفقاز، بندر پیربازار را به یک کانون پرجنب وجوش تبدیل کرد. همین عوامل زمینه ای فراهم کرد تا بندر مذکور، در یک مقطع گذرا، روندی از توسعه را تجربه کند. پرسشی که در کانون پژوهش حاضر قرار دارد، ناظر بر واکاوی زمینه، کیفیت و موانع پیش روی این تجربه از توسعه است. بررسی دقیق و مستند این نمونه، می تواند برای رسیدن به درک ژرف تری از سرشت توسعه در ایران دوره قاجاریه کارآمد باشد. به این منظور، روند تاریخی ظهور پیربازار در قامت یک لنگرگاه مهم در گیلان، الگوی توسعه و افول این بندر و عوامل زمینه ساز این تحولات بر مبنای اسناد آرشیوی و گزارش های دست اول بررسی شده است. رویکرد پژوهش توصیفی-تبیینی است و روش آن، واکاوی مسئله در چهارچوب کلان زمینه تاریخی مبتنی بر شواهد تجربی و با تمرکز بر یک نمونه خُرد است. به این منظور، عوامل جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی به موازات هم و در بستر تاریخی متناسب با موضوع واکاوی شده است. نتیجه پژوهش حاکی از پیچیدگی ویژه مقوله توسعه در ایران این روزگار و دشواری دستیابی به استنباط های تعمیمی در این زمینه است.
۲۳.

گفتگوی دینی مسلمانان و مسیحیان در دربار گورکانی: زمینه، کیفیت و دستاوردها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیینه حق نما جهانگیر گورکانی مجادله مسلمان-مسیحی مجالس جهانگیری یسوعیان (ژزوئیت)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۸۴
در پژوهش حاضر مقطعی از گفتگوهای دینی مسلمانان و مسیحیان بررسی می شود که در هند دوره گورکانی صورت پذیرفته است. مسئله پژوهش ناظر بر واکاوی زمینه، کیفیت و نتایج این گفتگوی دینی در چهارچوب سنت مجادلات اسلامی-مسیحی و تأثیری است که دو عامل زمینه ای بر روند و جهت گیری گفتمانی آن داشته است؛ نخست، نگرش فرهنگی شاهان گورکانی، به ویژه جهانگیر شاه و دوم، شرایط ویژه زمانه که ظهور استعمار پرتغال و بازوی فرهنگی آن یعنی تبشیر مسیحی محور آن بود. مبنای استنادی بررسی، گزارش ها و روایاتی است که به قلم افراد حاضر در متن گفتگوها نگاشته شده است. این گزارش ها در مرتبه نخست، شامل یک ردیه حجیم فارسی با نام آیینه حق نما، نوشته ژروم گزاویه، مبشر یسوعی پرتغالی و نیز، تقریری از مناظره ها و مجادلات دینی است که زیر عنوان مجالس جهانگیری توسط عبدالستار لاهوری گردآوری شده است. محتوای این منابع در کنار دیگر مطالب و شواهد مرتبط، با یک رهیافت تحلیلی-استنباطی، ارزیابی و در جهت پاسخ به پرسش محوریِ پژوهش استفاده شده است. تمرکز اصلی پژوهش بر ترسیم نمایی از کیفیت این گفتگوها در دربار جهانگیر کورگانی و تبیین سهم وی در شکل گیری فضای این مناظرات است. همزمان، چندوچون حضور نمایندگان ادیان در متن گفتگوها، محتوا و سرشت آن، منطق مجادله و دستاوردهای آن نیز واکاوی می شود. نتیجه بررسی نشان می دهد که سرشت و چهارچوب گفتگوی دینی میان مسلمانان و مسیحیان در دوره گورکانی، در عین اینکه آن را می توان تداومی از سنت جدل اسلامی-مسیحی قلمداد کرد، آشکارا از عوامل و مؤلفه های زمانه تأثیر پذیرفته بود. این عوامل عبارت بودند از نگرش فرهنگی و دینی شاهان گورکانی، نفوذ و رسمیت زبان فارسی به مثابه زبان رسمی دربار و دیوان حکومت گورکانی و نیز، ظهور و گسترش استعمار پرتغال که تبشیر مسیحی با محوریت یسوعیان گفتمان فرهنگی آن را نمایندگی می کرد.
۲۴.

روابط ایران و روسیه و ژئوپلیتیک متغیر قفقاز (1521-1722)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئوپلیتیک نظم منطقه ای قفقاز روسیه مسکوی ایران صفوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۷
در آستانه دوران جدید، قفقاز به میدان رقابت ایران، عثمانی و روسیه تبدیل شد. ایران زیر فرمان صفویان، اقتدار تاریخی خود در قفقاز را بازآرایی کرد که واکنش عثمانی را در پی داشت. روسیه نیز پس از تسلط بر آستراخان، به سوی گسترش قلمروی خود در شمال قفقاز گام برداشت و در این مسیر، با عثمانی رویارو شد. این تحول با شکل گیری روابط جدید ایران و روسیه هم زمان بود. در این پژوهش می کوشیم به این پرسش پاسخ دهیم که قفقاز در تکوین و جهت یابی روابط ایران و روسیه در دوره صفویه چه جایگاهی داشته است؟ بنابر فرضیه، اهمیت ژئوپلیتیک قفقاز و رقابت مشترک با عثمانی، زمینه ای برای هم گرایی روسیه و ایران ایجاد کرد. این هم گرایی بر مدار دشمنی مشترک با عثمانی و تجارت ابریشم رو به گسترش بود، اما عامل هایی مانند تلاش روسیه برای گسترش نفوذ در شمال قفقاز، بحران اقتدار دولت صفوی و سرانجام فروپاشی آن، منطق روابط و جهت گیری آن را تغییر داد. برای آزمودن این فرضیه، نخست، روند گسترش حاکمیت صفوی در قفقاز و بازآرایی اقتدار پیرامونی ایران در این منطقه را واکاوی می کنیم. سپس، عامل های مؤثر در هم گرایی ایران و روسیه در قفقاز بر محور تجارت را بررسی می کنیم. سرانجام، عامل های زمینه ساز بحران اقتدار صفوی در قفقاز و سهم آن در واگرایی روابط دو کشور را ارزیابی می کنیم. رهیافت روش شناختی پژوهش تبیینی و مبنای استنادی آن، شواهد تاریخی است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که قفقاز در تکوین و دگرگونی روابط ایران و روسیه در این دوره و شکل گیری نظم منطقه ای جایگاه کانونی داشته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان