ناهید هواسی سومار

ناهید هواسی سومار

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۸ مورد از کل ۱۸ مورد.
۱.

نقش تعدیل کننده راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین شدت تجربه آسیب جنسی و علائم جسمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: تجارب آسیب زای جنسی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان علائم جسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۵۷۳
زمینه و هدف: با توجه به تأثیر رویداد تروماتیک جنسی بر عملکرد جسمانی و روان شناختی و اهمیت این موضوع در دانش آموزان، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شدت تجربه آسیب زای جنسی بر علائم جسمی با نقش تعدیل کننده راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در دانش آموزان دختر آسیب دیده انجام گرفت. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان ۱۴ تا ۱۷ سال استان تهران در سال تحصیلی ۹۷-۹۸ بود. در این پژوهش دو منطقه به صورت در دسترس انتخاب شدند (منطقه آموزش وپرورش رودهن و منطقه چهار) که با غربالگری موارد تجربه آسیب زای جنسی (آزار و اذیت جنسی و سوءاستفاده جنسی)، ۲۷۳ نفر به عنوان نمونه اصلی در تحلیل شرکت کردند. داده ها توسط چک لیست تجارب آسیب زای زندگی نیجن هوییس، وندر هارت و کروگر (۲۰۰۲)، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۱)، پرسشنامه سلامت جسمانی گرک (۲۰۱۵)، جمع آوری شد و با استفاده از روش همبستگی، آزمون بوت استرپ و اثرات شرطی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد از بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، راهبردهای فاجعه سازی و نشخوارگری به صورت مثبت و راهبرد پذیرش به شکل منفی توانستند اثرات آسیب جنسی بر علائم جسمی را به شکل معنی داری تعدیل کنند. نتیجه گیری: با توجه به نقش تعدیل کننده راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، در رابطه بین شدت تجربه آسیب جنسی و علائم جسمی، پیشنهاد می گردد با تدوین برنامه هایی جهت بررسی تاریخچه تروما و به ویژه ترومای جنسی نوجوانان با علائم جسمی و آموزش راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان در راستای ارتقای سلامت جسمانی و کاهش علائم جسمی، مداخلات مؤثری انجام شود.
۲.

فراتحلیل و مقایسه اثربخشی های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر مولفه های کیفیت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراتحلیل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد زوج درمانی رفتاری تلفیقی مولفه های کیفیت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۱۷۴
زمینه و هدف: درسال های اخیر در ایران پژوهش های متعددی اثربخشی درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاری تلفیقی را در حیطه حل تعارض و پربار ساختن رابطه زوجین بررسی کرده اند. این پژوهش با هدف یکپارچه سازی نتایج بدست آمده از این پژوهش ها و مقایسه میزان اثر گذاری این مداخلات بر مولفه های کیفیت زناشویی صورت گرفته است. مواد و روش: به این منظور از فراتحلیل به عنوان یک فن آماری جهت تعیین، گردآوری، ترکیب و خلاصه کردن یافته های پژوهشی مرتبط با اثر بخشی های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر مولفه های کیفیت زناشویی زوجین استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش های انجام شده در ایران در حوزه درمان های یاد شده است و نمونه آماری شامل پژوهش های انجام شده در این حوزه در داخل ایران است. به این منظور 22 پژوهش انتخاب و پس از بررسی 17 پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود، انتخاب ومورد تحلیل قرار گرفت. ابزار پژوهش چک لیست فراتحلیل بود و برای تحلیل داده ها از نرم افزار CMA استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد میزان اندازه اثر ترکیبی درمان ها برابر با 513/2d = که معادل 458/2g = ، 791/0r = و075/1z r = (01/0> P ) است و بر اساس جدول تفسیر کوهن به معنای اندازه اثر بزرگ یا بالا است. هم چنین، نتایج تفاوت معناداری میان اندازه اثر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی رفتاری تلفیقی نشان نداد. نتیجه گیری: بنابراین، می توان گفت بر اساس نتایج این فراتحلیل زوج درمانی درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاری تلفیقی بر بهبود مولفه های کیفیت زناشویی زوجین اثربخش است.
۳.

نقش واسطه ای نیازهای بین فردی، تعارض والد – نوجوان در رابطه بین سبک های والدگری، نیازهای بنیادین با جرح خویشتن غیرخودکشی گرا، ایده پردازی خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایده پردازی خودکشی جرح خویشتن غیرخودکشی گرا دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران و مدل ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۳۹۳
هدف: این پژوهش با هدفبررسی نقش واسطه ای ادراک باری بودن، تعلق پذیری خنثی و تعارض والد-  نوجوان در رابطه بین سبک های والدگری و نیازهای روان شناختی بنیادین با جرح خویشتن غیرخودکشی گرا و ایده پردازی خودکشیبه مرحله اجرا درآمد. روش: جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 98-99 به تعداد  224400 نفر تشکیل دادند، که از میان آن ها 420 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس ایده پردازی خودکشی بک (بک، کواس و ویزمن، 1979)، سیاهه آسیب به خود (سانسون، ویدرمن و سانسون، 1998)، پرسشنامه بافت اجتماعی والدین (سبک های والدگری) (اسکینر، اسنایدر و جانسون، 2005)، مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی (گنیه، 2003)، پرسشنامه نیازهای بین فردی (ون آردن، کوکرویکز و وایتو جوینر، 2012)   و  پرسشنامه رفتار متعارض (رابین و فاستر، 1989) بود. یافته ها: داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان داد، سبک های والدگری و نیازهای بنیادین روان شناختی با واسطه تعلق پذیری خنثی، ادراک باری بودن و تعارض والد- نوجوان بر جرح خویشتن غیرخودکشی گرا و ایده پردازی خودکشی اثر غیرمستقیم معنادار دارند. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش می توان دریافت که کاهش تعلق پذیری خنثی، ادراک باری بودن و تعارض والد- نوجوان در نوجوانان می تواند نقش موثری در کاهش جرح خویشتن غیرخودکشی گرا و ایده پردازی خودکشی داشته باشد.
۴.

فرا تحلیل و مقایسه اثربخشی های رفتاردرمانی دیالکتیکی و طرحواره درمانی بر مؤلفه های کیفیت زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: فراتحلیل رفتار درمانی دیالکتیکی طرحواره درمانی مولفه های کیفیت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۱۷۱
زمینه و هدف: در سال های اخیر در ایران پژوهش های متعددی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک و طرحواره درمانی را در حیطه حل تعارض و پربار ساختن رابطه زوجین بررسی کرده اند. پژوهش حاضر باهدف یکپارچه سازی نتایج حاصل از این پژوهش های پیشین و مقایسه میزان اثرگذاری این مداخلات بر مؤلفه های کیفیت زناشویی صورت گرفته است. مواد و روش ها: به این منظور از فرا تحلیل به عنوان یک فن آماری جهت تعیین، جمع آوری، ترکیب و خلاصه کردن یافته های پژوهشی مرتبط با اثربخشی های رفتاردرمانی دیالکتیکی و طرحواره درمانی بر مؤلفه های کیفیت زناشویی زوجین استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش های انجام شده در ایران در حوزه درمان های یادشده است و نمونه آماری شامل پژوهش های انجام شده در این حوزه در داخل ایران است. به این منظور ۱۹ پژوهش انتخاب و پس از بررسی ۱۷ پژوهش که ازلحاظ روش شناختی موردقبول بود، انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. ابزار پژوهش چک لیست فرا تحلیل بود و برای تحلیل داده ها از نرم افزار CMA استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد میزان اندازه اثر ترکیبی درمان ها برابر با ۶۲۹/۰r= که معادل ۷۳۹/۰zr= و ۵۵۷/۱g= (۰۱/۰>P) است و بر اساس جدول تفسیر کوهن به معنای اندازه اثر بزرگ یا بالا است. همچنین نتایج تفاوت معناداری میان اندازه اثر رفتاردرمانی دیالکتیکی و طرحو اره درمانی نشان نداد. نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت بر اساس نتایج این فرا تحلیل رفتاردرمانی دیالکتیک و طرحواره درمانی بر بهبود مؤلفه های کیفیت زناشویی زوجین اثربخش است.
۵.

نقش تجارب آسیب زای جنسی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و افشاسازی در تبیین علایم جسمی دختران نوجوان آسیب دیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجارب آسیب زای جنسی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان افشاسازی علائم جسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۳۵۳
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش تجارب آسیب زای جنسی، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و افشاسازی در تبیین علائم جسمی دختران نوجوان آسیب دیده بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان 14 تا 17 سال استان تهران در سال تحصیلی 98-97 بود. با غربالگری دانش آموزان دارای تجربه آسیب جنسیو حذف پرسشنامه های ناقص، 273 دانش آموز در تحلیل شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از چک لیستتجاربآسیب زایزندگی نیجن هویس، وندرهارت و کروگر (2002)، پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان گارنفسکیو همکاران (2001)، پرسشنامه سلامتجسمانی گرک (2015)، مقیاس خودافشاسازیپریشانیکانوهسلینگ(2003) استفاده شد و با استفاده از رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد راهبردهای شناختی تنظیم هیجان ناسازگارانهبا (441/0= β  و 01/0>p)، افشاسازی (213/0- = β و 01/0>p)، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان سازگارانه (172/0- = β  و 01/0>p)، تجارب آسیب زا (117/0= β  و 05/0>p) توانایی پیش بینی علائم جسمی را دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد می توان با بررسی تاریخچه تجارب آسیب زای جنسی، مدیریت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تسهیل افشاسازی در جهت کنترل علائم جسمی بهره برد.
۶.

بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی کنترل مهاری بر کارکردهای اجرایی سرد، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی در کودکان دارای اختلال کمبود توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانبخشی شناختی کنترل مهاری کارکردهای اجرایی سرد حافظه فعال انعطاف پذیری شناختی اختلال کمبود توجه/ فزون کنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۲۱۰
زمینه: کارکردهای اجرایی سرد، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی از جمله کارکردهای اصلی شناختی هستند که در اختلال کمبود توجه/فزون کنشی نقش دارند. توانبخشی شناختی به عنوان یک روش درمانی مؤثر و غیردارویی در بهبود و ارتقاء کارکردهای شناختی در طیف وسیعی از اختلالات روانی و رفتاری مطرح شده است، اما اثربخشی توانبخشی شناختی کنترل مهاری بر کارکردهای اجرایی سرد کودکان دارای اختلال کمبود توجه/فزون کنشی، کمتر مورد مطالعه قرارگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی کنترل مهاری بر کارکردهای اجرایی سرد مانند حافظه فعال، انعطاف پذیری شناختی در کودکان دارای اختلال کمبود توجه/فزون کنشی بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر و پسر ۷ تا ۱2 سال مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که مبتلابه اختلال کمبود توجه/فزون کنشی بودند. نمونه آماری شامل 30 دانش آموز بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اسنپ (SNAP-IV، سوانسون، نولان و پلهام،1980)، آزمون رایانه ای چند محرک پیشین (N-BACK، کرچنر، ۱۹۵۸) و آزمون رایانه ای ویسکانسین (WSCT، گرانت و برگ، 1948) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در عملکرد گروه آزمایش و گروه گواه در مؤلفه های حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی تفاوت وجود دارد (0/05 P>). نتیجه گیری: به نظر می رسد تکالیف ساختاریافته با هدف تقویت مهار تداخل و پاسخ به بهبود کارکردهای اجرایی سرد، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی کمک می کند
۷.

مقایسه سرسختی روان شناختی، راهبردهای مقابله با استرس و تنظیم شناختی هیجان در زنان مبتلا و غیر مبتلا به بیماری فشارخون

کلیدواژه‌ها: تنظیم شناختی هیجان راهبردهای مقابله با استرس سرسختی روان شناختی فشارخون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۴۸
هدف مطالعه حاضر مقایسه سرسختی روان شناختی، راهبردهای مقابله با استرس و تنظیم شناختی هیجان در زنان مبتلا و غیر مبتلا به بیماری فشارخون بود. روش پژوهش به صورت علّی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه زنان مبتلا و غیر مبتلا به بیماری فشارخون شهر کرج در سال 1398 بودند که با روش نمونه گیری هدفمند روی 50 نفر زن مبتلا به فشارخون و 50 نفر غیر مبتلا همتاشده، به لحاظ وضعیت تأهل، تحصیلات و سن انجام شده است. ابزار های به کار گرفته شده شامل پرسشنامه سرسختی روان شناختی لانگ و همکاران (2003)، راهبردهای مقابله با استرس لازاروس و فولکمن (1998) و تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (2002) بوده است. در مطالعه حاضر، از تحلیل واریانس چندمتغیره (مانووا) برای تجزیه وتحلیل اطلاعات استفاده شده است. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که میانگین نمره راهبردهای مقابله با استرس هیجان مدار و تنظیم شناختی هیجان سازش نایافته در زنان مبتلا به فشارخون به طور معناداری بیشتر از زنان غیر مبتلا بود. همچنین میانگین نمره سرسختی روان شناختی، راهبردهای مقابله با استرس هیجان مدار و تنظیم شناختی هیجان سازش یافته در زنان غیر مبتلا به فشارخون به طور معناداری بیشتر از زنان مبتلا بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان بیان کرد که سرسختی روان شناختی، راهبردهای مقابله با استرس و تنظیم شناختی هیجان بر نشانه های بیماری فشارخون و کنترل آن تأثیر می گذارند؛ بنابراین در تدوین برنامه های درمانی توجه به این خصوصیات ضروری به نظر می رسد.
۸.

مدل یابی معادلات ساختاری نگرش خوردن بر اساس تمایزیافتگی خود با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان

تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۵۰
زمینه و هدف: امروزه اختلالات خوردن یکی از اختلالات شایع روانی به شمار می رود که باعث ایجاد مشکلات فراوان در سلامت جسمی و عملکرد روانی و کیفیت زندگی می شود. این پژوهش با هدف مدل یابی معادلات ساختاری نگرش خوردن براساس تمایزیافتگی خود با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان انجام گرفت. روش پژوهش: روش انجام پژوهش به صورت همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری SEM و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی به تعداد 4730 نفر بود. تعداد 399 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل تست نگرش خوردن گارنر و گارفینکل (1979) ، فرم کوتاه سیاهه تمایزیافتگی دریک، مورداک، مارسزالک و باربر (2015) و مقیاس دشواری تنظ یم هیجان گراتز و روئمر (2004) بود. برای گردآوری داده ها از رو ش های آمار توصیفی و استنباطی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 26 و AMOS 24 صورت گرفت. جهت تحلیل روابط واسطه ای نیز از روش بوت استرپ در برنامه MACRO استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه مدل ساختاری نگرش خوردن براساس تمایزیافتگی خود با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان دانشجویان از برازش خوبی برخوردار است. رابطه تمایزیافتگی با نگرش خوردن منفی و معکوس (33/0-= β ؛ 001/0 > P )، رابطه دشواری تنظیم هیجان با نگرش خوردن مستقیم و مثبت برآورد شده است (23/0= β ؛ 010/0 = P ). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه به نقش مؤثر تمایزیافتگی و تنظیم هیجان در نگرش مختل خوردن در دانشجویان تأکید دارد. لذا باید آموزش های لازم برای تنظیم و کنترل هیجانات در این قشر مهم از جامعه انجام گیرد، تا از عوارض و پیامدهای نگرش مختل خوردن که ابتلا به اختلالات خوردن است، پیشگیری نمود.
۹.

بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی چندبُعدی بر تجربه سوگ و شدت سوگ در بازماندگان متوفیان ناشی از کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: روان درمانی معنوی چندبعدی سوگ شدت کووید- 19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۳۳
سابقه و هدف: با توجه به همه گیری بیماری کووید 19 و آمار بالای مرگ ومیر ناشی از آن، یکی از مسائل روان شناختی که بعد از همه گیری کووید 19 افراد با آن دست و پنجه نرم می کنند، سوگ و داغ دیدگی است. ازاین رو، نیاز به بررسی اثربخشی شیوه نامه های مشاوره سوگ برای ارائه خدمات مناسب به افراد سوگوار در دوران همه گیری وجود دارد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی چندبُعدی بر تجربه سوگ و شدت سوگ در بازماندگان متوفیان ناشی از کووید 19 بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری است. جامعه آماری پژوهش تمام افراد سوگواری بود که یکی از اعضای خانواده شان را به دلیل بیماری کووید 19 در سال 1401-1400 از دست داده بودند. از میان این افراد 34 نفر به صورت هدفمند نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند و به صورت تصادفی به دو گروه 17 نفره (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه تجربه سوگ و مقیاس شدت سوگ بود. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل آماری به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که روان درمانی معنوی چندبُعدی در بهبود تجربه سوگ و کاهش شدت سوگ در بازماندگان متوفیان ناشی از کووید 19 اثربخش بود. همچنین اثر تعاملی گروه × زمان برای مؤلفه های احساس گناه، تلاش برای توجیه، واکنش های بدنی، قضاوت شخص با دیگران و خجالت و شرمندگی تجربه سوگ در مقدار 01/0؛ برای مؤلفه احساس ترک شدن در مقدار 05/0 و همچنین برای متغیّر شدت سوگ در مقدار 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، پژوهش حاضر از اثربخشی مشاوره معنوی در بهبود تجربه سوگ و کاهش شدت سوگ قویاً حمایت کرده است. یافته ها نشان می دهد که توجه به ویژگی های زمینه ای افراد همانند مذهب و دین می تواند در کاربست مشاوره مفید و مؤثر واقع شود.
۱۰.

مقایسه اثربخشی درمان های شناختی-رفتاری و هیجان مدار بر اضطراب اجتماعی و نظم جویی هیجانی دانشجویان موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی - رفتاری درمان هیجان مدار اضطراب اجتماعی نظم جویی هیجانی دانشجویان موسیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۹۲
زمینه: مطالعات نشان داده است، اضطراب اجتماعی شیوع بالایی در میان دانشجویان دارد. برخی پژوهش ها یکی از عوامل مرتبط با اضطراب اجتماعی را دشواری در نظم جویی هیجانی معرفی کرده اند. اضطراب اجتماعی و دشواری در نظم جویی هیجانی نه تنها منجر به کاهش دستاوردهای تحصیلی دانشجویان می شود، بلکه می تواند سایر ابعاد روانی و اجتماعی زندگی آن ها را نیز تحت تأثیر قرار دهد. تاکنون پژوهشی که اثربخشی دو نوع درمان شناختی-رفتاری و هیجان مدار را در کاهش علائم اضطراب اجتماعی و بهبود نظم جویی هیجانی دانشجویان مورد بررسی قرار دهد، انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دو نوع درمان شناختی-رفتاری و هیجان مدار بر اضطراب اجتماعی و نظم جویی هیجانی دانشجویان موسیقی دانشگاه هنر انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان دوره کارشناسی رشته موسیقی مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه هنر شهر تهران در سال 1399 بود. از این جامعه آماری، تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند از نوع در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی ساده در سه گروه 15 نفری (درمان شناختی-رفتاری، درمان هیجان مدار و گواه) گمارده شدند. در جلسات مداخله درمان شناختی-رفتاری از پروتکل درمان شناختی-رفتاری (داودی، منشئی، گل پرور، 1398) و در جلسات مداخله درمان هیجان مدار از پروتکل درمانی جانسون (2004) و برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران،2000) و پرسشنامه تنظیم هیجان (گرانفسکی، کرایچ و اسپاینهون، 2002) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS26 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد هر دو نوع درمان شناختی-رفتاری و هیجان مدار بر کاهش علائم اضطراب اجتماعی و بهبود توانایی نظم جویی هیجانی دانشجوبان مؤثر بوده اند، اما درمان شناختی-رفتاری در کاهش علائم اضطراب اجتماعی و درمان هیجان مدار در بهبود نظم جویی هیجانی اثربخشی بیشتری را نشان دادند (0/01 >P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت، هر دو نوع درمان شناختی-رفتاری و هیجان مدار در کاهش علائم اضطراب اجتماعی و بهبود نظم جویی هیجانی دانشجویان مؤثر بودند، اما در زمینه مشکلاتی که افکار و جنبه شناختی زمینه ساز آن ها است، درمان شناختی-رفتاری اثربخشی بیشتری دارد و در زمینه مشکلاتی که بیشتر عامل هیجان در آن ها مطرح است، درمان هیجان مدار کارایی و اثربخشی بیشتری دارد.
۱۱.

بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر نظم جویی هیجانی و کیفیت زندگی دانشجویان موسیقی دارای رگه های اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان هیجان مدار اضطراب اجتماعی نظم جویی هیجانی کیفیت زندگی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۴
زمینه: درمان هیجان مدار، هیجان را به عنوان اساس و پایه تجربه در ارتباط با کارکردهای انطباقی و غیر انطباقی معرفی می کند. بنابراین این نوع درمان می تواند با کاهش شدت هیجانات منفی پیش از بروز پاسخ (تنظیم هیجانی)، به ارتقای کیفیت زندگی و کاهش سطح اضطراب دانشجویان کمک کند. در مورد بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر اضطراب اجتماعی، نظم جویی هیجانی و کیفیت زندگی دانشجویان، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر اختلال اضطراب اجتماعی، نظم جویی هیجانی و کیفیت زندگی دانشجویان موسیقی دارای رگه های اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی دانشجویان موسیقی دانشگاه هنر در سال 1399 بود. از این جامعه آماری، تعداد 30 نفر به شیوه هدفمند از نوع در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری آزمایش (گروه درمان هیجان مدار) و گواه گمارده شدند. در جلسات مداخله درمان هیجان مدار از پروتکل درمانی جانسون (2004) و برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران،2000) و دو پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گرانفسکی، کرایچ و اسپاینهون، 2002) و کیفیت زندگی (ویر و شربورن،1992) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS26 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد درمان هیجان مدار بر کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی، بهبود توانایی نظم جویی هیجانی و بهبود کیفیت زندگی دانشجوبان موسیقی دانشگاه هنر مؤثر بوده است (0/01>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، این نتیجه حاصل می گردد که درمان هیجان مدار می تواند با تأکید بر شناسایی نیازهای هیجانی، تمرکز بر نقش مهم هیجانات در روابط بین فردی و آموزش مدیریت هیجانات موجب کاهش علائم اضطراب اجتماعی، یهبود توانایی نظم جویی هیجان و کیفیت زندگی دانشجویان شود. بنابراین، تکرار آزمایش در گروه های دیگر و نمونه های بیشتر پیشنهاد می شود.
۱۲.

نقش الگوهای تعاملی خانواده و خودکنترلی در پیش بینی وابستگی به شبکه های اجتماعی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوهای تعاملی خانواده وابستگی به شبکه های اجتماعی خودکنترلی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۳۳
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بین الگوهای تعاملی خانواده و خودکنترلی با وابستگی به شبکه های اجتماعی در نوجوانان انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ روش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر 17-15سال مشغول به تحصیل در مدارس دولتی دوره متوسطه دوم شهرستان آبیک در سال تحصیلی 1401-1400 بود؛ که 258 نفر با روش نمونه گیری غیرتصادفی به صورت در دسترس انتخاب و از طریق شبکه های مجازی با استفاده از پرسشنامه های وابستگی به اینترنت (IAT) (یانگ، 1998) مقیاس تجدید نظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (RFCP) (ریچی، 1972)، خودکنترلی (SCS) (تانجی و همکاران، 2004) ارزیابی شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری انجام شد. یافته های به دست آمده از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد رابطه مثبت معناداری بین الگوی تعاملی گفت و شنود (01/0P<) و رابطه منفی معناداری بین الگوی تعاملی همنوایی (05/0P<) با وابستگی به شبکه های اجتماعی وجود دارد. اما بین خودکنترلی با وابستگی به شبکه های اجتماعی رابطه معنادار وجود ندارد. در واقع 19درصد واریانس وابستگی به شبکه های اجتماعی براساس الگوهای تعاملی خانواده (گفت و شنود، همنوایی)، خودکنترلی نوجوانان قابل پیش بینی است. با توجه به یافته های به دست آمد می توان به منظور کاهش یا پیشگیری از وابستگی به شبکه های اجتماعی در نوجوانان برنامه های ویژه به منظور بهبود الگوهای تعاملی خانواده تدوین نمود.
۱۳.

پیش بینی راهبردهای مقابله با استرس براساس طرح واره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در مادران دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبرد مقابله با استرس طرحواره ناسازگارانه اولیه هوش معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۲۷
هدف این پژوهش پیش بینی راهبردهای مقابله با استرس براساس طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در مادران دانش آموزان کم توان ذهنی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی محدوده سنی 6 تا 18 سال (حدود 900 نفر) مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان قزوین در سال 1400-1399 بودند. که از بین آنها به صورت تصادفی خوشه ای 246 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن ( WSQ، 1984) و مقیاس هوش معنوی کینگ (SISRI، 2008)، طرحواره های یانگ فرم کوتاه (YSQ-SF) (2005) (بود. روش تحلیل پژوهش، تحلیل رگرسیون به روش همزمان بود. یافته ها نشان داد که حوزه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، دیگر جهت مندی، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری، محدودیت های مختل با راهبردهای مقابله ای مسئله مدار رابطه منفی و معنادار و با راهبردهای مقابله ای هیجان مدار مثبت و معنادار دارد. همچنین ارتباط هوش معنوی با راهبردهای مقابله ای مسئله مدار مثبت و معنادار و با راهبردهای مقابله ای هیجان مدار منفی و معنادار است. همچینن در مجموع 7/50 واریانس متغیر راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و 5/14 واریانس متغیر راهبردهای مقابله ای هیجان مدار توسط متغیرهای پیش بین تبیین می شود (05/0>p). نتیجه گیری می شود که طرح واره ناسازگارانه اولیه، هوش معنوی در پیش بینی راهبردهای مقابله با استرس نقش اساسی دارد.
۱۴.

پیش بینی پذیرش مسئولیت پذیری براساس انعطاف پذیری و تفکر وجودی انتقادی در مادران دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری پذیرش مسئولیت پذیری تفکر وجودی انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۳۲
هدف این پژوهش پیش بینی پذیرش مسئولیت پذیری براساس انعطاف پذیری و تفکر وجودی انتقادی در مادران دانش آموزان کم توان ذهنی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی محدوده سنی 6 تا 18 سال (حدود 900 نفر) مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان قزوین در سال 1400-1399 بودند. که از بین آنها به صورت تصادفی خوشه ای 246 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (WSQ، 1984)، مقیاس هوش معنوی کینگ (SISRI، 2008) و صفات شخصیتی کاستا و مک کری (1970، NEO) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل رگرسیون به روش همزمان بود. یافته ها نشان داد که انعطاف پذیری و تفکر وجودی توان پیش بینی پذیرش مسئولیت پذیری مادران دانش آموزان کم توان ذهنی را دارد و درمجموع 9/19 واریانس متغیر پذیرش مسئولیت پذیری را تبیین می کند (05/0>p). نتیجه گیری می شود که انعطاف پذیری و تفکر وجودی انتقادی در پیش بینی پذیرش مسئولیت پذیری نقش اساسی دارد.
۱۵.

مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای با بازی درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی شناختی - رفتاری توانبخشی شناختی رایانه ای عملکرد خواندن نارساخوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۹۴
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای با بازی درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان 12- 8 سال که در سال تحصیلی 1400-1399 به مرکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شماره 2 ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر کرج مراجعه کردند، بود که 45 دانش آموز بصورت هدفمند وارد مطالعه شده و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه های مداخله هر یک به ترتیب طی 10جلسه بصورت دو جلسه هفتگی تحت مداخله توانبخشی شناختی رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن و نارساخوانی (EDT) (کرمی نوری و مرادی، 1384) و نرم افزار کاپیتان لاگ (نسخه 2018) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته انجام شد. یافته ها نشان داد هر دو روش مداخله ی توانبخشی شناختی رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری در مقایسه با گروه گواه بطور معنی داری باعث بهبود عملکرد خواندن می شوند (01/0P<)؛ و هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری (یک ماهه) دارای ماندگاری اثر بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). بنابراین با بکارگیری هر یک از روش های توانبخشی شناختی-رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری می توان گام مؤثری در بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان برداشت.
۱۶.

مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری و خودکارآمدی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان پذیرش و تعهد واقعیت درمانی مسئولیت پذیری خودکارآمدی زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۷۷
مقدمه: پدیده طلاق یکی از پیچیده ترین مشکلات زندگی زناشویی در تمام جوامع به شمار می رود و این پیچیدگی به دلیل نقش عوامل گوناگون در بروز این پدیده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری و خودکارآمدی در زنان مطلقه انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون و پیگیری سه ماه، با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مطلقه شهر همدان که بین سال های 1401-1398 به دادگاه خانواده شهرستان همدان مراجعه کرده بودند که از میان آنها 60 نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و سپس با جایگزینی تصادفی در 3 گروه واقعیت درمانی ، پذیرش و تعهد و کنترل قرار داده شدند (هر گروه 20 نفر). ابزار پژوهش شامل پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد Twohig (200۶)، پروتکل واقعیت درمانی (2013) که هفته ای یکبار به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای برگزار شد و دو پرسشنامه مسئولیت پذیری Gough (1982) و خودکارآمدی عمومی Sherer و همکاران (1982) بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزارSPSS-25 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که هر دو روش درمانی باعث افزایش مسئولیت پذیری و خودکارآمدی این زنان شده اند. (0/001=P) به علاوه یافته ها نشان می دهند که درمان پذیرش و تعهد در افزایش خودکارآمدی موثرتر بوده است و واقعیت درمانی در افزایش مسئولیت پذیری موثرتر بوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان درمان پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی را برای افزایش مسئولیت پذیری و خودکارآمدی زنان مطلقه استفاده نمود. البته برای افزایش خودکارآمدی بهتر است درمان پذیرش و تعهد خط نخست درمان باشد. و برای مسئولیت پذیری واقعیت درمانی. بنابراین درمانگران و مشاوران می توانند برای افزایش مسئولیت پذیری و خودکارآمدی از این دو شیوه استفاده نمایند.
۱۷.

مدل یابی معادلات ساختاری نگرش خوردن بر اساس تمایزیافتگی خود، واکنش پذیری عاطفی و اضطرار منفی با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش خوردن تمایزیافتگی واکنش پذیری عاطفی اضطرار منفی دشواری تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۳
هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی معادلات ساختاری نگرش خوردن براساس تمایزیافتگی خود، واکنش پذیری عاطفی و اضطرار منفی با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان در دختران انجام گرفت. روش پژوهش: روش انجام پژوهش به صورت همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران جوان بود که از این میان، تعداد 284 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل تست نگرش خوردن گارنر و گارفینکل (1979)، فرم کوتاه سیاهه تمایزیافتگی دریک، مورداک، مارسزالک و باربر (2015)، مقیاس رفتار تکانه ای لینهام و میلر (2004)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون، کلارک، و تلگن (1988) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) بود. برای گردآوری داده ها از رو ش های آمار توصیفی و استنباطی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 صورت گرفت. جهت تحلیل روابط واسطه ای نیز از روش بوت استرپ در برنامه MACRO استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه مدل ساختاری نگرش خوردن براساس تمایزیافتگی خود، واکنش پذیری عاطفی (عاطفی مثبت و منفی) و اضطرار منفی با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان از برازش خوبی برخوردار است (001/0>P). رابطه تمایزیافتگی با نگرش خوردن منفی و معکوس، رابطه دشواری تنظیم هیجان با نگرش خوردن مسقیم و مثبت برآورد شده است (001/0>P). همچنین واکنش پذیری عاطفی مثبت با نگرش خوردن رابطه منفی و معکوس داشت (001/0>P). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه به نقش مؤثر تمایزیافتگی، تنظیم هیجان و واکنش پذیری عاطفی در نگرش مختل خوردن در دختران تأکید دارد. لذا باید آموزش های لازم برای تنظیم و کنترل هیجانات در این قشر مهم از جامعه انجام گیرد، تا از عوارض و پیامدهای نگرش مختل خوردن که ابتلا به اختلالات خوردن است، پیشگیری نمود.
۱۸.

پیش بینی خستگی روانی بر اساس سبک دلبستگی اجتنابی و خودگردانی و عملکرد مختل در زوجین مراجعه کننده به کلینیک های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خستگی روانی خودگردانی و عملکرد مختل سبک دلبستگی اجتنابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۳۱
هدف این پژوهش پیش بینی خستگی روانی بر اساس سبک دلبستگی اجتنابی و خودگردانی و عملکرد مختل در زوجین مراجعه کننده به درمانگاه های شهر تهران بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش توصیفی_ همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه زوج های مراجعه کننده به درمانگاه های روانشناسی و مشاوره منطقه 6 و 7 شهر تهران در سال 1401 بودند که از میان آنها 186 زوج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل فرسودگی زناشویی پاینز (CBM، 1996) پرسشنامه دلبستگی کولینز و رید (RAAS، 1990) پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF، 2005) بود. روش تحلیل داده ها، تحلیل رگرسیون به روش همزمان بود. یافته ها نشان داد که بین سبک دلبستگی اجتنابی و خودگردانی با خستگی روانی رابطه معنارای جود دارد (05/0>p). و 1/17 درصد از واریانس خستگی روانی را تبیین می کنند. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که دلبستگی اجتنابی، خودگردانی و عملکرد مختل در پیش بینی خستگی روانی نقش اساسی دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان