مهدی مقیم نژاد

مهدی مقیم نژاد

مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه هنر تهران- ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

بررسی مناسبات مفاهیم سبک شناسی و تعیین جایگاه آن ها در هنرهای تجسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک شناسی هنرهای تجسمی سبک مکتب ژانر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۲۰۶
بیان مسئله: اصطلاحات سبک شناسی مفاهیمی هستند که پیوسته در میان مباحث هنری مورد استفاده قرار می گیرند. مشابهت و نزدیکی معنایی این مفاهیم و همچنین عدم وجود یک مرزبندی صریح میان آن ها، زمینه ساز ایجاد نوعی درهم آمیختگی و آشفتگی مفهومی شده است. لذا تعیین جایگاه هر کدام از آن ها و نسبت شان با یکدیگر، هم به امر خوانش متون هنری و هم به درک جایگاه آثار و هنرمندان کمک می کند. هدف: این پژوهش با مرکزیت قرار دادن مفهوم سبک و بر اساس نسبت مفاهیم سبک شناسی دیگر با آن، به دنبال تبیین حد و مرز معنایی مفاهیم سبک شناختی است که دائم با یکدیگر اشتباه گرفته می شوند و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند. روش پژوهش: منابع این پژوهش کتابخانه ای و روش ارائه آن توصیفی و تحلیلی است. با استفاده از منابع کتابخانه ای مفاهیم مشابه مفهوم سبک مورد بررسی قرار گرفته و رابطه بین آن ها و مفهوم سبک تعیین شد. یافته ها: این پژوهش با بررسی های صورت گرفته به این نتیجه رسید که مفاهیمی نظیرِ مکتب، جنبش، روش هنری، سبک بصری، فرم، محتوا، مُد، تکنیک و ژانر دائماً به صورت اشتباه به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند. لذا با تبیین مفهوم دقیق هر کدام از این اصطلاحات و بررسی نسبت شان با مفهوم سبک، به این نتیجه می رسیم که سبک، ژانر و مُد، روش های مختلف هنری هستند و هر کدام، بسته به رویکردی مختص به خود، تحت تأثیر مؤلفه ها و زیر شاخه هایی مثل تکنیک، فرم، محتوا و ... قرار دارند. افزون بر این مشخص شد که مکتب و جنبش اگرچه مرزهای مفهومی نزدیکی دارند، اما ریشه اصلی تمایز آن ها در مکانمندی شان است.
۲.

تحلیل و بررسی کتاب عکاسی؛ هنر میان مایه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۲۳
پژوهش حاضر به دنبال تحلیل و بررسی کتاب «عکاسی؛ هنر میان مایه» به روشی ساختارمند است که با روشی توصیفی-تحلیلی بخش های مختلف کتاب را از منظرهای مختلف بررسی می نماید. این پژوهش با بررسی خاستگاه اثر و میزان تاثیرگذاری مطالب آن پس از گذشت بیش از نیم قرن از تالیفش، با مد نظر قرار دادن نسخه ترجمه فارسیِ کتاب، به فواید و کاستی های آن می پردازد. همچنین با مطابقت ترجمه فارسی با نسخه انگلیسی، به بررسی ترجمه اثر پرداخته شد که نهایتاً با این رویارویی مشخص گردید که کتاب در بخش هایی دارای نزول کیفیت ترجمه است و اشتباهاتی را در خود دارد. علاوه بر این نتیجه شد که با توجه به گذشت زمان طولانی از انتشار کتاب و سرعت تغییر حوزه های مورد مطالعه در آن، یعنی جامعه شناسی و عکاسی، امروز دیگر بخش اعظمی از کتاب، همانند سال های ابتدایی مورد توجه نیست و میزان ارجاع به مطالب آن کاسته شده است. همچنین به این دلیل که کتاب شامل مقالاتی ناپیوسته بوده و به تبع آن دارای نتیجه گیری مشخصی نیست، در حالت کلی وحدت مناسبی ندارد که ماحصل این شیوه چنین شده که هر بخش مستقل از سایر بخش ها قابل مطالعه است. کلیدواژه ها:
۳.

بررسی بازنمایی مفهوم امر آلوده ی ژولیا کریستوا در خودنگاره های عکاسان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژولیا کریستوا آلوده انگاری امر آلوده خودنگاره عکاسان معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۳۹
یکی از مهم ترین مراحل فرآیند سوبژکتیویته از دیدگاه ژولیا کریستوا، فیلسوف فرانسوی، مرحله ی آلوده انگاری است. کریستوا اولین بار نظریه ی آلوده انگاری را در سال1980 در مقاله ی «قدرت های وحشت» مطرح کرده است. آن طور که او در این مقاله نوشته است، آلوده انگاری مرحله ای در آغاز فرآیند سوبژکتیویته است که در آن شخص، هر آنچه برای خود، دیگری محسوب می شود را طرد می کند. این دیگری «امر آلوده» نامیده می شود. امر آلوده هرگز به طور کامل رفع نمی شود و همواره تهدیدی برای مرز های سوبژه باقی می ماند. به دلیل ماهیت هنجارشکنانه اش امر آلوده بار ها توسط هنرمندان برای رساندن پیام های اعتراضی و چالش برانگیز مورد استفاده قرار گرفته است. در دوره ی معاصر نیز که جامعه ی جهانی با مشکلات گوناگونی درگیر است، این روند ادامه یافته است. بسیاری از عکاسان، امر آلوده را به خودنگاره هایشان وارد کرده اند. هدف پژوهش پیش رو بررسی چگونگی بازنمایی مفهوم امر آلوده در خودنگاره های عکاسان معاصر است . این پژوهش در انتها به این نتیجه ی کلی می رسد که این هنرمندان، خودنگاره هایشان را به عنوان عرصه ای برای آلوده انگاری انتخاب کرده اند تا علاوه بر بیان دغدغه های شخصی از این راه، هنجار های حاکم بر جامعه را نیز به چالش بکشند. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است و از روش کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است.
۴.

تحلیل روان کاوانه عکس های آرتور ترس از دیدگاه یونگ و با روش اسطوره کاوی ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان کاوی عکس کارل گوستاو یونگ آرتور ترس ژیلبر دوران اسطوره کاوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۲۶۵
با آغاز نقد روان کاوی توسط فروید، تحول بزرگی در عرصه نقد به وجود آمد؛ زیرا تا پیش از او، مطالعات و نقد ادبی/هنری به طور عمده بر اساس ضمیر خودآگاه و نیت آگاهانه مؤلف استوار شده بود اما پس از آن، نقد به سوی کشف و خوانش ضمیر ناخودآگاه گرایش یافت و یونگ که یکی از شاگردان ایشان بود در ادامه، نظراتی در تکامل و در مواردی حتی تقابل با نظرات او را مطرح ساخت. یونگ برای ضمیر ناخودآگاه، دو بخش فردی و جمعی قائل بود. در این مقاله، ارتباط میان آثار آرتور تِرِس، عکاس صحنه پرداز معاصر آمریکا، با ضمیر ناخودآگاه فردی و جمعی مورد بررسی قرار می گیرد. انتخاب این عکاس به دلیل آن است که تِرِس، علاقه بسیاری به مطالعه روان شناسی یونگ دارد و خواب و رؤیا، دغدغه مهمی برای او به شمار می رود و بنابراین چنین خوانشی بر آثار او، چندان دور از ذهن و بی ارتباط با آنها نخواهد بود. این مقاله، به دنبال یافتنِ دلایلِ تکرار برخی مؤلفه ها یا درون مایه های آثار تِرِس است که با احتمال بیشتری می توان آنها را برخاسته از ناخودآگاه او دانست. در این پژوهش که با روش تحلیلی- تاریخی انجام گرفته است در مرحله نخست، آثار آرتور تِرِس با استفاده از روش و اصطلاحات خاصِ یونگ در باب ضمیر ناخودآگاهِ فردی تحلیل شده و سپس برای بررسی تأثیر ضمیر ناخودآگاه جمعی بر عکس های او، این آثار با اسطوره ها که به یقین برخاسته از ضمیر ناخودآگاه جمعی بشر بوده، مقایسه شده اند. بنابراین در این مرحله از پژوهش، از روش نقد اسطوره کاویِ ژیلبر دوران که بر مطالعه شباهت میان درون مایه های تکرارشونده در آثار هنرمند امروزی با اساطیر کهن استوار بوده، استفاده شده است و یافته ها نشان داده که برخی درون مایه های تکرارشونده در آثار تِرِس، ریشه در ضمیر ناخودآگاه فردیِ او که با زندگیِ شخصی و خاطرات او مرتبط است دارند. به علاوه، از آنجا که این درون مایه ها در کنار یکدیگر کاملاً هم راستا با درون مایه های اسطوره ای کهن هستند، نتیجه گرفته می شود که ضمیر ناخودآگاه جمعیِ بشر نیز جایگاهی مؤثر در شکل گیری آثار این عکاس داشته است.
۵.

مطالعه تطبیقی آثار تیپ نگاری آگوست زاندر و آنتوان سوریوگین

کلیدواژه‌ها: عکس تیپ نگاری زاندر سوریوگین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۴ تعداد دانلود : ۳۸۰
آنتوان سوریوگین برجسته ترین و پرکارترین عکاس حرفه ای ایران در پایان قرن نوزدهم است. او به مستند نگاری مردم دوره قاجار و ثبت وجوه مختلف ایران پرداخته است. تصاویر او از مردم دوره ی قاجار علاوه بر مستند نگاری، ارزش زیبایی شناسانه دارد. آگوست زاندر عکاس مستندنگار اجتماعی آلمان، از عکاسان گروه عینیت نوین، با دید جامعه شناسانه و هدف دار طبقات مختلف مردم دوره خود را در آلمان به طور دقیق و صریح به تصویر کشیده است. در این میان آثار تیپ نگاری سوریوگین شباهت فراوانی به آثار تیپ نگاری آگوست زاندر، که کمی بعدتر از سوریوگین می زیسته است، دارد. آثار سوریوگین با آثار زاندر از لحاظ ترکیب بندی و ساختاری و حتی زیبایی شناسی هم خوانی نزدیک دارد. هدف از پژوهش حاضر، آشنایی با شیوه ی بیان تیپ نگاری دو عکاس و سپس مطالعه تطبیقی آثار دو هنرمند و تعیین شباهت ها و تفاوت های آثار آن دو، که از عکاسان مشهور در زمینه مستند نگاری و تیپ نگاری در دوره خود بوده اند، می باشد. در این پژوهش، روش تحقیق بر اساس روش توصیفی- تحلیلی است، و از نوع مطالعات کیفی می باشد و مطالب، تصاویر و اطلاعات اولیه با استفاده از مستندات کتابخانه ای، از دو کتاب مرجع از آثار دو هنرمندگردآوری شده است. تشابه آثار تیپ نگارانه  دو عکاس غالباً ساختاری با استفاده از کادر مستطیل، ترکیبات عمودی و مثلثی، زاویه دید و عمق میدان و... است. اما هدف، ذهنیت و رویکرد دو عکاس با هم متفاوت است؛ زاندر در پی ثبت شناسنامه ی مردم زمان خود بود و سوریوگین در پی ثبت وجوه مختلف ایران. تفاوت دید و هدف این دو هنرمند، تفاوت هایی را نیز در شیوه ی بیان ایجاد کرده است؛ از جمله: در صحنه پردازی، نورپردازی، ژست و حالت مدل ها. سوریوگین با دخل و تصرف در صحنه پردازی، حالت و ژست مدل هایش ارزشی زیبایی شناسانه به آثارش بخشیده و زاندر مدل هایش را بدون هیچ دخل و تصرفی به صورتی دقیق و صریح ثبت کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان