علی اکبر سلیمانیان

علی اکبر سلیمانیان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۴ مورد از کل ۲۴ مورد.
۲۱.

نقش دلبستگی به خدا و اخلاق رابطه ای در پیش بینی تجربه اضطراب در زنان متأهل شهرستان شاهرود نقش دلبستگی به خدا و اخلاق رابطه ای در پیش بینی تجربه اضطراب در زنان متأهل شهرستان شاهرود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اخلاق اضطراب دلبستگی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۲۲۲
سابقه و هدف: سلامت روانی زنان خانه دار به ویژه مشکلات اضطرابی آنان از اولویت های نادیده گرفته شده طی سال های اخیر است که نیازمند توجه جدی سیاست گذاران حوزه سلامت است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش دلبستگی به خدا و اخلاق رابطه ای در پیش بینی تجربه اضطراب زنان متأهل انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل خانه دار شهرستان شاهرود بود که در سال 1398 وارد مطالعه شدند. حجم نمونه 380 نفر بود که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های اضطراب، اخلاق رابطه ای و دلبستگی به خدا پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین سنی زنان 89/41 سال و به ترتیب بیشترین و پایین ترین سطح تحصیلات با 65 درصد مربوط به دوره متوسطه و 15 درصد مربوط به تحصیلات دانشگاهی بود. بین اخلاق رابطه ای (57/0-=r و 05/0>P)، اخلاق عمودی (39/0-=r و 05/0>P) و اخلاق افقی (43/0-=r و 05/0>P) با اضطراب همبستگی منفی و بین دلبستگی به خدا (68/0-=r و 05/0>P) و مؤلفه های آن با اضطراب همبستگی منفی و معنادار وجود داشت. تحلیل رگرسیون نشان داد اخلاق رابطه ای توان تبیین 23% از واریانس اضطراب؛ اخلاق رابطه ای و دلبستگی به خدا با هم توان تبیین 33% از واریانس اضطراب؛ و دلبستگی به خدا مستقل از اخلاق رابطه ای توان تبیین 10% درصد از این واریانس را داشته اند. مؤلفه های دلبستگی به خدا نیز توانستند 12% از واریانس اضطراب را پیش بینی کنند. در میان ابعاد دلبستگی نیز ارتباط با خدا (38/0-=β) قوی ترین پیش بینی کننده اضطراب بود. نتیجه گیری: با توجه به نقش متغیّرهای یادشده در پیش بینی تجربه اضطراب زنان متأهل می توان از نتایج پژوهش حاضر در برنامه های پیشگیری و درمان اضطراب به عنوان متغیّرهای تأثیرگذار استفاده کرد.
۲۲.

اثربخشی درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک بر وضعیت پریشانی روان شناختی در افراد با سطح تمایزیافتگی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پریشانی روان شناختی تمایزیافتگی درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۲۱۷
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک بر وضعیت پریشانی روان شناختی در افراد با تمایزیافتگی پایین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان مراکز و مؤسسات آموزش عالی شهرستان بجنورد بود که در سال 99-98 مشغول به تحصیل بودند. از بین جامعه هدف ابتدا پنج مرکز به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. سپس از بین دانشجویان این مراکز، 20 نفر از دانشجویانی که در آزمون غربالگری اولیه تمایزیافتگی(DSI-SH) دریک (2011) نمره یک انحراف معیار پایین تر از میانگین را کسب کرده بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با جایگزینی تصادفی در یک گروه آزمایش (10=N) و یک گروه گواه (10=N) قرار گرفتند. گروه آزمایش نه جلسه 60 دقیقه ای درمان سیستمی بوئن به همراه 15 جلسه 20 دقیقه ای درمان نوروفیدبک دریافت کرد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه نشانگان اختلالات روانی (scl90) دروگاتیس و همکاران (1976) استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد نمرات پریشانی روان شناختی و تمامی خرده مقیاس هایش در گروه آزمایش کاهش یافته است که این کاهش در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (05/0>P). بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک بر بهبود وضعیت پریشانی روان شناختی در افراد با تمایزیافتگی پایین موثر بود.
۲۳.

The Effectiveness of Movement-Based Psychotherapy on Couple Intimacy(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Movement-based psychotherapy couple intimacy single-case design

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۳۵
Objective: The aim of the present study was to examine the effectiveness of movement-based psychotherapy on couple intimacy. Method: The research employed a single-case experimental design with multiple baselines. The statistical population consisted of all couples who visited counseling centers in Bojnord City in 2021. From this population, three couples who met the inclusion criteria were selected through purposive criterion-based sampling. Measurements were conducted using the validated Couple Intimacy Needs Questionnaire by Bagarozzi (2012). Participants were assessed over three baseline sessions, 12 intervention sessions, and three follow-up sessions. Data analysis was performed using visual analysis at both within-case and between-case levels. Findings: Results indicated an increase in intimacy for all participants. The graph lines demonstrated an upward trend in data changes during the intervention phase, with a high percentage of Nonoverlapping Data (PND) and a low percentage of Overlapping Data (POD). Additionally, in the follow-up phase, intimacy continued to increase for four individuals (two couples) and remained within the intervention range for two individuals (one couple), indicating that movement-based psychotherapy was effective in enhancing intimacy between couples. Conclusion: The results showed that movement-based psychotherapy, by utilizing the body as a tool to access the unconscious and applying techniques such as mirroring and fostering an understanding of each individual’s needs and emotions in their partner, increased awareness and recognition of personal and partner needs, thereby enhancing intimacy between couples. It is recommended that this method be implemented in therapeutic and counseling centers to enrich marital relationships.
۲۴.

مقایسه اثر بخشی مشاوره پذیرش و تعهد و رویکرد شفقت به شیوه گروهی بر نظم جویی هیجان و کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت رابطه زناشویی تنظیم هیجان شفقت پذیرش و تعهد ناباروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۴۴
زمینه: ناباروری به عنوان یک مسئله استرس زا می تواند تنظیم هیجان و کیفیت روابط زناشویی را تحت تأثیر قرار دهد. در این میان، درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد و شفقت به عنوان رویکردهای نوین روان درمانی مطرح شده اند که هر دو بر بهبود تنظیم هیجان و ارتقای روابط زناشویی تأکید دارند. بااین حال، پژوهش های اندکی به مقایسه اثربخشی این دو رویکرد در جامعه زنان نابارور پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد و رویکرد مبتنی بر شفقت بر تنظیم هیجان و کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان نابارور شهر بجنورد در سال 1402 بودند، که از بین آنان 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه ) جایگزین شدند. مداخلات آزمایشی با رویکرد پذیرش و تعهد و رویکرد شفقت در 8 جلسه 120 دقیقه ای برای گروه های آزمایش به اجرا در آمد. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجانات (گراس و جان، 2003) و پرسشنامه وضعیت زناشویی (گلوم بوگ راست، 1988) بود. به منظور تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس به شیوه اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار spss20 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اثرات زمان، گروه و اثر متقابل زمان و گروه همگی معنادار بودند (001/0> p). در مقایسه های زوجی تفاوت دو رویکرد پذیرش و تعهد و شفقت با یکدیگر در پس آزمون بازارزیابی هیجانی و تفاوت آن ها در بازداری هیجانی معنادار و گروه پذیرش و تعهد تأثیر بیشتری داشت و در کیفیت روابط زناشویی تفاوت معناداری نداشتند (001/0< p). همچنین هر دو گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه در ابعاد بازارزیابی و بازداری هیجانی و کیفیت روابط زناشویی تفاوت معنادار و تأثیر بیشتری داشتند (001/0> p). نتیجه گیری: نتایج نشان داد به منظور بهبود تنظیم هیجان و کیفیت روابط زناشویی در زنان نابارور، می توان از مشاوره گروهی با رویکرد پذیرش و تعهد و شفقت استفاده نمود تا از عوارض خانوادگی و روانشناختی فقدان توانمندی تنظیم هیجان و همچنین کیفیت پایین روابط زناشویی و احتمال افزایش تعارضات و طلاق جلوگیری شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان