محمدعلی رجبی

محمدعلی رجبی

پست الکترونیکی: m.a_rajabi@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۸ مورد از کل ۲۸ مورد.
۲۵.

حکایة "الحمال مع البنات" فی نسخة ألف لیلة ولیلة الخطیة القاجاریة فی ظل التحلیل التناصی علی أساس النقد الجغرافی لبرتراند ویستفال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: التناص النقد الجغرافی النسخة الخطیة ألف لیلة ولیلة صنیع الملک حکایة الحمال مع البنات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۹۷
تعتبر نظریة التناص من الاکتشافات المهمة للقرن العشرین والتی تقوم بتحلیل العلاقات المتشابکة بین النصوص حیث توصلت حتی الآونة الأخیرة وبعد اعتماد العدید من الباحثین علی فروعها المتنوعة إلی وجهات نظر حدیثة فی العلوم الإنسانیة بمختلف حقولها وخاصة الفنون والآداب. یتم ترکیز التناص فی النقد الجغرافی لبرتراند ویستفال بوصفه أحد أبرز فروع نظریة التناص علی أهمیة دور الفضاء والمکان والجغرافیا فی النتاجات الفنیة والأدبیة وذلک فی الفترة ما بعد البنیویة. وقبل هذه الفترة لم یتوسع دور الجغرافیا فی خلق المعرفة إلی هذه الدرجة. إن نسخة ألف لیلة ولیلة الخطیة القاجاریة لصنیع الملک فی قصر کلستان إحدی أکثر النسخ الخطیة ذات الرسوم واللوحات الفنیة تمیزا فی العالم إذ تحظی بمکانة تناصیة ممتازة من حیث حوارات النصوص الرئیسة والرسوم. هذا وإن النسخة المذکورة تتواءم والمبادئ النظریة والمنهجیة لبرتراند ویستفال حیث تتجلی فیها السیمیائیات والثقافات البینیة فی النقد الجغرافی بوضوح. فعلی أساس هذا المنهج وبعد اختیار سبع حکایات متداخلة من مجموعة "الحمال مع البنات" والتی تم رسمها الفنی بخمس عشرة لوحة من روایات صنیع الملک ذات الرسوم الفنیة فی النسخة المذکورة یقوم البحث بتحلیل هذا النتاج الأدبی والفنی ضمن حقل النقد الجغرافی لویستفال بالإضافة إلی دراسة المکانة التناصیة فی فترات تکوینها المختلفة. اعتمد الباحثون الأسلوب التحلیلی والتوصیفی إذ تم تطبیق هذا النهج فی استقصاء کل من النصوص والرسوم الفنیة. توصلت الدراسة إلی أن نسخة ألف لیلة ولیلة الخطیة القاجاریة لصنیع الملک نتاج متعدد الأصوات یخاطب جغرافیا إنسانیة ثقافیة لا حدود لها علی المستویین النصی والفنی.
۲۶.

پارچه بافی در دوره تیمور (مطالعه موردی پارچه های بکار رفته در تزیین چادر مراسم طوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۶۲۰
با توجه به جایگاه پارچه بافان در تمدن ایران و از جمله در دوره تیموری، پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی می کوشد تا به این پرسش پاسخ دهد که جلوه نمایی این هنر در غالب منسوجات پارچه ای مورد استفاده در طوی های تیمور در قالب پوشش چادرها از سوی بافندگان بر اساس روایات متون و نگاره های بازمانده از مجالس تیمور مبتنی بر چه سیاستی از سوی دربار و دارای چه ویژگی های هنری از سوی بافندگان بوده است؟ یافته ها مبتنی بر تحلیل کلامی و بصریِ روایات و نگاره ها، حاکی از آن است که از سویی بنا به طبع هنردوست تیمور و از سوی دیگر به دلیل نمایاندن اقتدار و ثبات سیاسی- نظامی در عرصه ملی و فراملی، نشان دادن رشد و تعالی فرهنگی- هنری سرزمین های تحت حکومت و کسب وجه و پایگاه در میان سایر ملل، همواره سعی می شد چادرهای مربوط به طوی های تیمور که گاه سفیران سایر کشورها در آن حضور داشتند، به نحوی منحصر به فرد تزیین شود. متعاقبا در پی نیاز و سیاست حمایتی تیمور نسبت به آثار تولیدی در این حوزه، سبک های هنری پارچه بافان این دوره به اوج بالندگی و رشد خود دست یافت، چنانکه پارچه های بکار رفته در چادرهای طوی مبتنی بر نبوغ هنری پارچه بافان ایرانی تا حد بسیاری از سبک چینی فاصله و با بهره گیری از الیاف، نقوش و رنگ بندی ویژه، به استقلال هنری مطلوبی دست یافت.
۲۷.

امر کلاسیک و سنّت تاریخی در هرمنوتیک گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اثر هنری گادامر امر کلاسیک سنت حجیت تاریخ مندی حقیقت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۴۲۱
در این مقاله بر بحث استطرادی گادامر درباره چیستیِ وصف «کلاسیک» برای آثار هنری و ادبی تمرکز می شود و با شرح آن، به عنوان نمونه ای که نحوه حضور و وجود امر تاریخی را در میانه زمانی بودن و داعیه حقیقت فرازمانیِ آن، به نحو بارزی نشان می دهد، کوشش می شود تا معنا و چگونگیِ تحققِ آنچه گادامر با استناد به هایدگر، وجود «تاریخ مند» یا نحوه وجودِ «تاریخ مندی» می نامد، به روشنی و وضوح درآوریم. گادامر برای آثار کلاسیک، هم زمان دو وجه «تاریخی» و «فراتاریخی» قائل است؛ بدین معنی که این آثار با وجود تحقق در گذشته، حضور و استمرارِ فرازمانی در تمامی اعصار دارند. از این حیث، گادامر تداوم امر کلاسیک را بیش از همه، مثالی آشکار از پیوستگی سنت می داند که همواره از گذشته با زمان حال پیوند دارد. در خلال این بحث روشن خواهد شد که فهم گادامر از تاریخ مندیِ حقیقت، همچنین فهم او از نحوه داعیه داریِ حقیقت برای اثر هنری، و نیز نحوه نسبت دادنِ حقیقت به سنت تاریخی، به چه معنا از یک سو گرفتار فرض متافیزیکی یک عرصه فراتاریخی و ادعای ساده انگارانه عقلانیتِ بی نسبت با واقعیت سنت تاریخی و حجیت خاص آن نمی شود و از سوی دیگر، به دام نسبی انگاری تاریخی و اصالت تاریخ نمی افتد و می تواند حضور پایدار حقیقت را در تاریخ نشان دهد.
۲۸.

تبیین کارکرد معراج در روایات اساطیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اساطیر کارکرد استعلایی کارکرد استنتاجی کارکرد استفهامی معراج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۹۶
عروج به ماورای ماده یا معراج، در آثار روایی و تجسمی جوامع خداباور (توحیدی یا چندخدایی) و اقوام غیرخداباور، نشان از توجه و اصرار انسان به برقراری ارتباط با جهان غیرمادی دارد و دامنه پراکندگی وقوع آن ، از شرق تا غرب دنیای باستان را در بر می گیرد. طیف گسترده معنایی معراج در اساطیر، از پرواز روح شمن، ورود قهرمان به جرگه خدایان و سفر به بهشت و جهنم تا تهذیب نفس و رسیدن به روشنگری را شامل می شود. در این مقاله، به منظور درک بهتر ارتباط تمدن های اساطیری با خدایان و ماورا، نمونه هایی از عروج به فراسوی دنیا در روایات اساطیری و آثار تصویری تمدن های هند، چین، ایران و بین النهرین، مصر، یونان و روم با روش اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری و با رویکرد توصیفی- تطبیقی بررسی شده اند تا در پاسخ به پرسش های ماهوی (چرایی، چگونگی و چیستی) معراج، سه کارکرد استفهامی، استعلایی و استنتاجی برای این سفرها تبیین گردند. بدین ترتیب، با پژوهش در روایات اساطیری تمدن های نا م برده، در پرتو کارکرد استفهامی، پیش زمینه ها و انگیزه های شکل دهنده سفر معراج، در فرایند کارکرد استعلایی، چگونگی و حدود و ثغور تماس با عالم برین و در کارکرد استنتاجی، نتایج و دستاوردهای عروج در دو سطح فردی و اجتماعی مشخص شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان