رمضان حسین زاده

رمضان حسین زاده

مدرک تحصیلی: استادیار دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۱ مورد از کل ۳۱ مورد.
۲۱.

اثر تغییر مصرف خانوارها در گروه های مختلف درآمدی بر اشتغال در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف خانوارها ساختار مصرف اشتغال داده- ستانده گروه های درآمدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۱۷۹
تقاضای خانوارها بخش عمده ای از تقاضای نهایی اقتصاد را تشکیل می دهد. بنابراین می تواند اثر عمده ای بر تولید و اشتغال بخش ها داشته باشد. بر این اساس هدف این مطالعه بررسی اثر تغییر ساختار (ترکیب) و حجم مصرف خانوارها در گروه های مختلف درآمدی بر تغییرات اشتغال در بخش های مختلف اقتصادی با استفاده از مدل داده- ستانده بین دو سال 1390 و 1385 می باشد. برای این منظور ماتریس مصرف خانوارها در هر گروه درآمدی به دو ماتریس، یکی ماتریس ترکیب (سهم بخش های مختلف از کل مصرف خانوارها) و دیگری ماتریس سطح مصرف (مجموع مصرف خانوارها از همه بخش های اقتصاد) تفکیک شد. نتایج این مطالعه نشان داد که تغییر سطح مصرف همه گروه های درآمدی موجب افزایش اشتغال کل اقتصاد شده است. افزایش اشتغال کل اقتصاد در اثر افزایش سطح مصرف خانوارها برابر 2797256 نفر بوده است. تغییر ترکیب مصرف خانوارها نیز در همه گروه های درآمدی به جز گروه اول موجب افزایش اشتغال شده است. میزان کاهش اشتغال ناشی از تغییر ترکیب مصرف گروه اول درآمدی برابر 165778 نفر می باشد.
۲۲.

اثر تغییر تقاضای نهایی بر ارزش افزوده با تاکید بر نقش صادرات: کاربرد مدل داده- ستانده در دوره 1395-1390(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر ساختار صادرات ارزش افزوده مدل داده- ستانده تحلیل تجزیه ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۴۵۴
افزایش تقاضای نهایی در اقتصاد از متغیرهای اثرگذار بر رشد تولید و ارزش افزوده به شمار می رود. بر این اساس هدف از این مطالعه بررسی اثر اجزای تقاضای نهایی بر تغییرات ارزش افزوده با تاکید بر نقش صادرات بین دو سال1390 و 1395 با استفاده از رهیافت تجزیه ساختاری (SDA) در مدل داده-ستانده می باشد. پایه های آماری این مطالعه دو جدول داده- ستانده 1390 و 1395 کشور هستند. نتایج مدل نشان می دهد که تغییر ساختار صادرات (با ثابت بودن حجم صادرات) بین دو سال مورد مطالعه موجب افزایش ارزش افزوده کل اقتصاد به میزان 31/73662 میلیارد ریال شده است. کاهش حجم صادرات بین دو سال نیز باعث کاهش ارزش افزوده کل اقتصاد به میزان 2/12443 میلیارد ریال شده است. بیش ترین اثر مثبت تغییر ساختار صادرات متعلق به سه بخش «حمل و نقل و ارتباطات»، «عمده فروشی و خرده فروشی» و «آب، برق و گاز» بوده است. ارزش افزوده این سه بخش در اثر این عامل به ترتیب 94/92481، 52/88672 و 77/45720 میلیارد ریال افزایش یافته است. از سوی دیگر، ارزش افزوده دو بخش «نفت خام و گازطبیعی» و «محصولات شیمیایی، لاستیک و پلاستیک» بیش ترین اثر منفی را از تغییر ساختار صادرات پذیرفته اند. ارزش افزوده این بخش ها در اثر این عامل به ترتیب 29/260550 و 67/12312 میلیارد ریال کاهش یافته است.
۲۳.

بررسی اثردرآمدهای نفت بر همگرایی منطقه ای در اقتصاد ایران: رهیافت اقتصادسنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درآمدهای نفتی سرریز فضایی اقتصادسنجی فضایی همگرایی منطقه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۳۵۰
هدف: همگرایی منطقه ای یکی از چالش های مهم در اقتصادهای در حال توسعه است. در ایران مجموعه برنامه های عمرانی قبل و بعد از انقلاب، موفق به ایجاد تعادل منطقه ای نشده اند و همچنان  قطبی شدن فضایی ادامه دارد. یکی از محورهای همگرایی منطقه ای نفت و درآمدهای حاصل از آن است. هدف این مطالعه، بررسی آثار مستقیم و سرریزهای فضایی درآمدهای نفتی بر همگرایی منطقه ای در ایران بر پایه الگوی سولوی فضایی است. بر پایه الگوی مذکور، اقتصادهای کمترتوسعه یافتهنسبتبهاقتصادهایتوسعه یافتهدارای رشدسریعتری هستند و نتیجه این فرایند همگرایی بین مناطق است.  روش: متغیرهای تحقیق شامل درآمد سرانه، درآمد نفت، سرمایه انسانی، نرخ پس انداز، نرخ رشد جمعیت و موجودی  سرمایه است. برای بررسی موضوع از آخرین داده های استان های کشور در دوره زمانی 1396-1384 استفاده شده است. پیوندهای بین مناطق که محصول نیازهای طبیعی و مشترکات جغرافیایی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است، می تواند ضمن تامین کمبودهای مناطق، روند تکامل آنها را تسریع نماید. در ادبیات اقتصاد منطقه ای، همگرایی رشد درآمد سرانه مناطق تابعی از وضعیت درون منطقه و همچنین مناطق پیرامون است که به صورت اثرات سرریز ظاهر می شود. بنابراین متغیرهای توضیحی حاوی بعد مکان (فضا) و ارتباط مکانی هستند و دارای آثار مستقیم و غیر مستقیم (سرریز) بر متغیر وابسته هستند. بر همین اساس ضروری است در مطالعات رشد و همگرایی منطقه ای، وابستگی بین مناطق در نظر گرفته شود. از آنجا که استفاده از داده های دارای بعد مکان در اقتصادسنجی متعارف مغایر با فروض گوس- مارکف است، بنابراین از تکنیک اقتصادسنجی دوربین پویای فضایی(DSDM) استفاده می شود. برای برآورد ضرایب نیز از نرم افزار استاتا استفاده می گردد.  یافته ها: مطابق نتایج، وقوع همگرایی منطقه ای در کشور تأیید می گردد. بطوریکه سرعت همگرایی 062/0 است. بنابراین هر سال 2/6 درصد از شکاف درآمد سرانه مناطق کاسته می شود و مناطق در مسیر رشد متوازن به سمت حالت پایدار حرکت می کنند. به بیان دیگر استان های با درآمد سرانه پایین تر رشد سریعتری نسبت به استان های با سطح درآمد سرانه بالاتر دارند و در بلندمدت شکاف درآمد سرانه بین مناطق کاهش خواهد یافت. متغیر نفت علیرغم تأثیر مستقیم مثبت و معنادار، دارای تأثیر سرریز منفی بر روند همگرایی منطقه ای است. سایر نتایج نشان می دهد، در بین عوامل تاثیرگذار، سرمایه انسانی دارای بالاترین آثار مستقیم و سرریز بر رشد و همگرایی منطقه ای است. بنابراین در ایران سرمایه گذاری در سرمایه انسانی و فراهم آوردن شرایط لازم برای استفاده از پتانسیلهای آن دارای بیشترین نقش در همگرایی منطقه ای است.  نتیجه گیری: نتایج این تحقیق در راستای تقویت توان تصمیم گیری و خلق شرایطی است که زمینه لازم برای استفاده مناسب از منابع و عوامل تأثیر گذار بر همگرایی منطقه ای به عنوانیکی از اولویتها و اهدافاصلی برنامه های توسعهفراهم آورد. در ایران ایفای نقش موثر نفت در همگرایی منطقه ای در گرو تقویت کانال های ارتباطی بین مناطق و اصلاحات نهادی و ایجاد نهادهای کارایی است که متضمن شفافیت و پاسخگویی باشند و مانع از تمرکزگرایی و توزیع رانت منافع حاصل از منابع بین افراد، سازمان ها و مناطق گردند.
۲۴.

اثر تغییر ساختار صادرات بر ارزش افزوده و جبران خدمات کارکنان در اقتصاد ایران: کاربرد مدل داده - ستانده

کلیدواژه‌ها: تغییر ساختار صادرات ارزش افزوده جبران خدمات کارکنان مدل داده- ستانده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۳۳۵
صادرات یکی از متغیرهای اثرگذار بر رشد تولید و ارزش افزوده در اقتصاد به شمار می رود. بر این اساس هدف از این مطالعه بررسی اثر تغییر ساختار صادرات بر تغییر ارزش افزوده و جبران خدمات بخش های مختلف اقتصاد ایران بین دو سال1380 و 1390 با استفاده از رهیافت تجزیه ساختاری (SDA) در مدل داده-ستانده می باشد. از جداول داده- ستانده آماری کشور در دو سال 1380 و 1390 به عنوان پایه های آماری این مطالعه استفاده شده است. نتایج مدل نشان می دهد که تغییر ساختار صادرات (با ثابت بودن حجم صادرات) موجب کاهش ارزش افزوده کل اقتصاد به میزان 76/30384 میلیارد ریال شده است. تغییر حجم صادرات باعث افزایش ارزش افزوده کل اقتصاد به میزان 108804121 میلیارد ریال شده است. سه بخش «خدمات مسکونی و کسب و کار»، «ماشین آلات» و «محصولات شیمیایی، لاستیک و پلاستیک» به ترتیب با میزان 24/113039، 42/99749 و 78/6674 میلیارد ریال، بیشترین افزایش ارزش افزوده را در اثر تغییر ساختار صادرات داشته اند. نتایج دیگر مطالعه نشان داده است که تغییر ساختار صادرات باعث افزایش 84/1793 میلیارد ریال در جبران خدمات کارکنان شده است. سه بخش، «محصولات شیمیایی،لاستیک و پلاستیک»، «حمل و نقل و ارتباطات»، و «ماشین آلات » بیش ترین اثر مثبت را از تغییر ساختار صادرات پذیرفته اند. میزان جبران خدمات کارکنان این بخش ها به ترتیب 00/1999، 00/1323 و 19/365 میلیارد ریال افزایش یافته است.
۲۶.

اثر تغییر ساختار مصرف خانوارها بر انتشار آلاینده های هوا: تحلیل تجزیه ساختاری

کلیدواژه‌ها: آلاینده های هوا ساختار مصرف خانوارها تحلیل داده ستانده سوخت های فسیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۳۱۳
خانوارها به طور مستقیم و غیرمستقیم موجب انتشار انواع آلاینده های هوا می شوند. انتشار غیرمستقیم آلاینده ها توسط خانوارها در اثر مصرف انواع کالاها و خدماتی اتفاق می افتد که برای تولید آن ها از سوخت های فسیلی استفاده می شود. از این رو هدف این مطالعه بررسی تغییر ساختار مصرف خانوارها بر میزان انتشار غیرمستقیم چهار نوع آلاینده هوا شامل دی اکسیدکربن، دی اکسید گوگرد، اکسیدهای نیتروژن و متان با استفاده از تحلیل تجزیه ساختاری در الگوی داده - ستانده بین دو سال 1380و1390 می باشد. در این مطالعه، ماتریس مصرف کالاها و خدمات توسط خانوارها به دو جزء، ساختار مصرف و حجم کل مصرف تجزیه و سپس اثر تغییر ساختار مصرف بر میزان انتشار آلاینده ها بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که تغییر ساختار مصرف خانوارها موجب افزایش هر چهار نوع آلاینده هوا شده است. میزان افزایش این آلاینده ها در اثر تغییر ساختار مصرف خانوارها برابر 08/78 میلیون تن دی اکسیدکربن، 28/319 هزارتن دی اکسید گوگرد و 1/296 هزارتن اکسید نیتروژن و 2/481 هزارتن متان شده است.
۲۷.

اداره امور عمومی و اشتغال در شهرستان زاهدان : بررسی مزیت فعالیت های اقتصادی و اثر آن بر اشتغال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مزیت رقابتی اشتغال شهرستان زاهدان الگوی انتقال سهم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۳۰۸
اشتغال یکی از متغیرهای مهم و مورد توجه اداره امور عمومی و سیاستگذاران در سطح ملی، منطقه ای و شهری می باشد. از این رو هدف این مطالعه بررسی تغییرات اشتغال در شهرستان زاهدان در دوره سرشماری 1385-1390 و اثر تغییرات مزیت رقابتی و تغییرات ساختاری بر میزان اشتغال در فعالیت های مختلف شهرستان در این دوره می باشد. روش تحقیق در این مطالعه روش توصیفی- تحلیلی می باشد و مدل های برنامه ریزی منطقه ای نسبت مکانی و الگوی انتقال سهم برای تحلیل به کار گرفته شده است. نتایج الگوی ضرایب مکانی نشان داده است که بخش هایی مانند "امور عمومی و دفاع"، "حمل و نقل انبارداری و ارتباطات" و "آموزش" جزء بخش های مزیت دار در اقتصاد شهرستان بوده اند. نتایج الگوی انتقال سهم نشان داده است که اثر تغییرات رقابتی در سه بخش "آموزش"، "بهداشت" و "خدمات کسب و کار و مستغلات" مثبت بوده و موجب افزایش اشتغال این بخش ها شده است.
۲۸.

اثر تغییر ساختار صادرات بر تولید بخش های اقتصاد ایران: رهیافت تجزیه ساختاری در الگوی داده-ستانده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر ساختار صادرات مدل داده-ستانده تحلیل تجزیه ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۳۸۶
صادرات یکی از عوامل مهم و اثرگذار بر تولید بخش های مختلف اقتصاد است. از این رو این مطالعه به بررسی اثر تغییر صادرات بر تولید بخش های مختلف اقتصاد ایران در دوره 1390-1385 با استفاده از تحلیل داده-ستانده می پردازد. برای دستیابی به این هدف، از جداول داده-ستانده کشور در دو سال 1385 و 1390 و تکنیک تحلیل تجزیه ساختاری ( SDA ) استفاده شده است. بر اساس این تکنیک، کل تغییر صادرات کشور به دو عامل تغییر حجم کل صادرات (با ثابت بودن ساختار صادرات) و تغییر ساختار صادرات (با ثابت بودن حجم کل صادرات) تجزیه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد تغییر ساختار صادرات (با ثابت بودن حجم صادرات) موجب افزایش 51/51947 میلیارد ریال در تولید کل بخش های اقتصاد شده است. همچنین تغییر حجم صادرات (با ثابت بودن ساختار صادرات) موجب افزایش تولید کل اقتصاد به میزان 65/1270999 میلیارد ریال شده است. تغییر کل صادرات (مجموع اثر تغییر حجم و تغییر ساختار) نیز موجب افزایش تولید کل اقتصاد به میزان 16/1322947 میلیارد ریال شده است.
۲۹.

اثر صادرات بین منطقه ای بر رشد تولید مناطق: مطالعه موردی استان گلستان و سایر مناطق با استفاده از تحلیل داده- ستانده دومنطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رشد اقتصادی استان گلستان صادرات بین منطقه ای جدول داده - ستانده دومنطقه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۴ تعداد دانلود : ۵۹۹
این تحقیق در پی بررسی اثر تغییر ترکیب صادرات واسطه ای و میزان کل صادرات واسطه ای بین-منطقه ای بر تولید بخش های مختلف استان گلستان و سایر مناطق کشور بر اساس مدل داده-ستانده دو منطقه ای می باشد. برای این منظور، ابتدا جداول داده- ستانده دو منطقه ای برای هریک از این مناطق(استان گلستان و سایر مناطق کشور) برای سال های 1385 و 1389 تهیه شده و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل تجزیه ساختاری (SDA) اثرات تغییر ترکیب صادرات و میزان کل صادرات بین منطقه ای بر تغییر تولید این مناطق مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج حاصل از مدل در مورد استان گلستان نشان می دهد که کل صادرات محصولات واسطه ای استان گلستان به سایر مناطق کشور در دوره مورد مطالعه 09/349 میلیارد ریال کاهش یافته است که این امر موجب کاهش 76/335 میلیارد ریال تولید کل استان شده است. همچنین تغییر ترکیب صادرات استان گلستان به سایر مناطق کشور موجب افزایش 78/9 میلیارد ریال در تولید کل استان شده است.
۳۰.

بررسی عوامل مؤثر بر رشد اقتصاد استان گلستان با تأکید بر نقش اثرات سرریزی و بازخوردی منطقه ای: تحلیل داده- ستانده دو منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان گلستان تحلیل داده - ستانده دو منطقه ای اثرات سرریزی اثرات بازخوردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۱ تعداد دانلود : ۶۸۱
مطالعه رشد منطقه ای نیازمند بررسی ساختار اقتصادی آن در جهت شناسایی عوامل مؤثر بر رشد بخش های اقتصادی منطقه است. این تحقیق در پی تجزیه عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی استان گلستان با تأکید بر اثر ضرایب سرریزی سایر مناطق کشور بر استان و اثر ضرایب بازخوردی استان بر رشد اقتصادی منطقه در دوره 1389-1380 می باشد. جداول داده- ستانده دو منطقه ای سال های 1380، 1385 و 1389 که با استفاده از جداول داده- ستانده ملی این سال ها تهیه شده است، منابع آماری این تحقیق را تأمین کرده است. نتایج حاصل از مدل نشان می دهد که افزایش سطح تقاضای نهایی سایر مناطق و تغییر ضرایب سرریزی در هر دو دوره 1385-1380 و 1389-1385 تأثیر قابل توجهی بر تولید استان گلستان داشته اند در حالی که تغییر ضرایب بازخوردی تأثیر چندانی نداشته است. نتایج بررسی در سطح بخش ها نیز نشان می دهد که دو بخش کشاورزی و صنایع وابسته به کشاورزی بیشترین تأثیر را از ضرایب سرریزی و بازخوردی پذیرفته اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان