صغری رحیمی
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
تحلیل مؤلفه های پسامدرنیسم در آثار داستانی جبرا ابراهیم جبرا (با تکیه بر رمان های البحث عن ولید مسعود و یومیات سراب عفّان)(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
عزت ملاابراهیمی صغری رحیمی
کلیدواژهها: پست مدرنیسم جبرا ابراهیم جبرا رمان فلسطین بینامتنیت
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم اصطلاحی است که برای توصیف نظریه هایی در زمینه فلسفه، ادبیات، هنر و علوم مختلف به کار گرفته می شود. برخی علت پیدایش آن را بحران های ناشی از پیشرفت های عصر مدرن، افراط در عقلانی کردن امور، دیوان سالاری و سیطره تکنولوژی بر انسان دانسته اند که نه تنها آزادی انسان را اعتلا نبخشید، بلکه موجبات محدودیت بیشتر او را فراهم ساخت. نویسندگان در این مقاله به بیان و نقد ویژگی های شاخص مکتب پست مدرنیسم در آثار داستانی جبرا پرداخته اند و در پی پاسخ گویی به این سؤال بوده اند که این تحولات چه تأثیری در آفرینش هنری رمان های او داشته است؟ فرضیه پژوهش بر این مدعا استوار است که جبرا با تأثیرپذیری از گرایش های پسامدرنیسم توانسته شیوه های بیان نوینی را در ابعاد مختلف داستان نویسی ابداع کند. این پژوهش به روش تحلیلی – توصیفی تدوین شده است و از مهم ترین دستاوردهای آن می توان به حضور غلبه محتوای وجود شناسانه بر محتوای معرفت شناسانه، چند صدایی و چند روایتی بودن رمان، رئالیسم جادویی و بینامتنیت اشاره کرد.
بررسی روابط بینامتنیت اسطوره ای در اشعار جبرا ابراهیم جبرا (با تکیه بر اسطوره تموز)(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
عزت ملاابراهیمی صغری رحیمی
کلیدواژهها: اسطور تموز بینامتنیت جبرا فلسطین
حوزه های تخصصی:
تأثیر و حضور اسطوره ها در متون را یکی از اشکال بینامتنیت می دانند. اسطوره ماهیتی بینامتنی دارد و الگویی تکرارشدنی تعریف می شود. جبرا ابراهیم جبرا، شاعر برجسته و متعهد فلسطینی، در سروده های خود از توان اسطوره برای بیان مسائل جهان معاصر، به خصوص اشغال فلسطین و سرنوشت ملتش، استفاده کرده و با فراخوانی اسطوره «تموز» (اسطوره مرگ و رستاخیز) در سروده های خود، با اشکال و مضامین گوناگون، به این مسئله ابعاد و معنای گسترده ای بخشیده است. پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که جبرا چگونه اسطوره تموز را برای بیان معانی موردنظر خود، به خصوص مسئله فلسطین، به کار می گیرد؟ فرضیه پژوهش بر این مدعا استوار است که جبرا در متن دیوان شعری خود، برای انعکاس معانی جدید و تعمیق آن، از بینامتنیت اسطوره ای کمک گرفته است. نگارندگان، پس از بیان مقدمه و تعریف بینامتنیت، سعی کرده اند در قالب این نظریه به نقدی تحلیلی توصیفی بر تبیین و تفسیر روابط بینامتنی اشعار جبرا با اسطوره تموز بپردازند. از مهم ترین نتایج پژوهش حضور این اسطوره در شعر جبرا، درک مضمون «مرگ و رستاخیزِ دوباره» از اسطوره و حضور متوازی آن در متن شعر جبرا، نوآوری و نگاه جدید و بازآفرینی اسطوره، ادغام آن با اسطوره ها و مفاهیم تاریخی و ادبی و فرهنگی برای خلق معانی جدید و انتقال حقایق جامعه از خلال به کارگیری اسطوره است.