محمدی زیستن/قسمت چهارم
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
در شمارگان گذشته از دعوت اسلام به زندگی محمدی و روانسازی زندگی و ساده زیستی و از ناپسندی سخت گیری درزندگی گفتیم و سپس به نمونههایی از سختگیریهای مطلوب، اشاره کردیم. آنگاه دو مورد از سختگیریهای نامطلوب را نیز بر شمردیم. اینک آنچه بدان پرداخته میشود، ادامهی سختگیریهای نکوهیده از نظر اسلام است.
گونه هایی ازسخت گیرهای ناپسند درامور زندگی و توصیهی اسلام به روانسازی این امور
3. سختگیری در ازدواج؛ ازدواج زیباترین و آسانترین راه انس و الفت بین زن و مرد است. قرآن از این نوع ارتباط به لباس تعبیر کرده است،([1]) زیرا ازدواج فرصتی است تا انسان به کمک نزدیکترین فرد به خویش، کاستیها را جبران و نازیباییها را بپوشاند و برکمالات خود بیفزاید؛ همان گونه که نقش لباس چنین است.
اساسیترین گزینه در این امر، زیبایی طبیعی انتخاب همسر است که علاوه بر دارا بودن خصوصیات یاد شده بتواند با ایجاد الفت و محبت، مایه آرامش روحی و تسکین خاطر انسان شود.
با این وجود گاه بدون توجه به معیارهای اساسی، امور دیگری چون ثروت، مقام، شهرت، تحصیلات و ...، ملاک اساسی افراد در ازدواج قرار میگیرد. و گاه توجه به این امور با گزینه "کفو" همتا بودن که در روایات به عنوان ملاک انتخاب همسر مطرح شده است، توجیه میگردد. غافل از اینکه تعمیم معنای "کفو" به این موارد هرگز مورد پذیرش شریعت نیست، بلکه مراد از کفو آنچنان که از روایات فهمیده میشود، فقط همتایی در دین و آیین است نه غیر آن. همچنان که پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) فرمود: المؤمن کفو المؤمنة والمسلم کفو المسلمة.([2])
دین تنها عاملی است که فرد را در تمامی زمانها و مکانها از طغیان و سرکشی در مقابل انجام تکالیف و وظایف باز میدارد، و سایهی رحمت و مودت الهی را بر زندگی میگستراند. در حالی که قوانین و آنچه در دادگاههای خانواده میگذرد ـ هرچند وظیفهاش پیشگیری از تخلّفها است ـ هرگز نمیتواند رحمت و عطوفت و محبت را که لازمه زندگی است بر محیط خانوادگی حاکم کند. انسان متدیّن با التزام به احکام شریعت خود را در پنهان و آشکار ملتزم و مقید به تعهدات نموده و در زندگی مشترک نیز به عهد و پیمان خویش با همسر، وفادار است. در این صورت تلاش هر یک از زن و مرد در جهت تزیین و تکمیل یکدیگر و گستراندن بستر رحمت و آرامش و مودت در زندگی است که بقا و استحکام چنین عهدی در سایهی دین میسّر است.
انسان متدین خود را به صفات و اخلاق حمیده و پسندیده آراسته میسازد و از اوصاف زشت و ناپسند که آفت زندگی فردی و اجتماعی است، گریزان میباشد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نسبت به اخلاق فردی در ازدواج چنین سفارش فرمود: إذا جاءکم من ترضون خلقه و دینه فزوّجوه إلاّ تفعلوه فکی فتنة فی الأرض و فساد کبیر ؛ هرگاه مردی که از اخلاق و دین او راضی هستید به خواستگاری شما آمد بپذیرید؛ چرا که اگر چنین نکنید موجب فتنه و فساد بزرگی در زمین خواهید شد.([3])
امام باقر(علیه السلام) در پاسخ یکی از اصحاب خود به نام علیبن اسباط که به دنبال شناخت ملاکهای گزینش همسر برای دختر خویش بود فرمایش پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را نقل فرمود: فهمت ما ذکرت من أمر بناتک و إنک لاتجد أحداً مثلک فلا تنظر فی ذلک رحمک الله([4]) ؛ آنچه را که در رابطه با دخترانت گفتی که فردی مانند خودت برای آنها نمییابی، متوجه شدم، ولی به این توجه نداشته باش، بلکه به دین و اخلاق آنها اکتفا کن که اگر چنین نکنی به اشاعهی فساد و ایجاد فتنه در روی زمین کمک کردهای.
این روایت به خوبی ثابت میکند که مراد از کفو، همتا بودن در تمامی شؤون نیست، بلکه همتایی در دین منظور است، امّا گزینههای دیگر همچون: پول، ثروت، مقام، شهرت و تحصیلات به عنوان عامل اساسی برای انتخاب همسر شناخته نشده است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: کسی که به جهت زیبایی همسری را برگزیند، در او رفتارهایی خواهد دید که نمیپسندد و کسی که به جهت مال، همسری را برگزیند خداوند او را به حال خود رها خواهد کرد. به سراغ دینداران بروید. کسی که به خاطر دین با فردی ازدواج کند، همه امور را خداوند برای او جمع خواهد کرد.([5])
دربارهی ثروت از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمود: الکفو أن یکون عفیفا و عنده یسار؛ کفو دختر مسلمان فردی است که با عفت باشد و در حد کفایت بتواند زندگی را تأمین کند.([6]) توانایی اداره زندگی از جهت اقتصادی امری است که باید مورد توجّه قرار گیرد، زیرا اسلام تکدّیگری را ناشایست میداند، امّا این به معنای داشتن ثروت نیست، بلکه به معنای قادر بودن بر ادارهی زندگی و کار و تلاش است. مؤید این برداشت روایاتی است که اهتمام معصومین را بر روانسازی امر ازدواج و نادیده گرفتن ملاکهای مادی بیان میکند.
سختگیری در مراحل مختلف ازدواج و توجه به تشریفات و فاصله گرفتن از ساده زیستی مطلوب دینی، چهرهی زیبای این امر مقدس را خوفناک و پر خطر و زحمت ساخته است. اگر مجلس خواستگاری به بزم خودآرایی و خودنمایی و نفاق و تفاخر به داشتهها و ناداشتهها و اظهار خواستههای نابهجای طرفین از یکدیگر تبدیل شود و مجلس عقد به بازار خرید و فروش و مطالبهی قیمت بیشتر و مهریههای سنگین کشیده شود، فرار از ازدواج امری رایج و غیر قبیح خواهد شد.
به خود بیندیشیم که چرا شیرینی این رابطهی زیبای طبیعی را به تلخی تبدیل کردهایم و چرا ازدواجی که به تعبیر قرآن باید موجب رحمت و مودت و آرامش انسان گردد،([7]) گرفتاری و تشویش ذهنی و ناراحتی را برای نسل امروز به دنبال دارد؟! آیا همسران امروزی از همان آغاز زندگی، با گزیدن سادگی و روان نمودن امور؛ برای دیگری، زینتی برای آراستن و پوششی برای عیوب و مانعی از سرما و گرمای روزگار و مایهای برای راحتی و آرامش خاطر یکدیگر هستند تا بتوانند ادعای عمل به قرآن را داشته باشند که فرمود: ... هنّ لباس لکم و أنتم لباس لهنّ....([8])
4. سختگیری در احسان و هدیه؛ جامعهی دینی جامعهای مهربان، صمیمی و با رحم و عطوفت است، و هرچه جامعه از دین فاصله بگیرد نگاه افراد به یکدیگر نگاهی ابزاری و ماشینی میشود و رابطهها رو به سردی و بی مهری میگراید. آموزههای دینی همواره بر گزینههای تأثیر گذار در حرکت جامعه به سوی دوستی و محبت و صفا و یکرنگی تشویق و تأکید نموده است.
دیدار دوستان و اقوام در همه حال آثار بسیار نیکویی دارد که چیزی جایگزین آن نمیشود. در روایات آمده است: کسی که برای کسب رضای خدا و درخواست ثواب الهی به دیدار برادر ایمانی خود برود، خداوند هفتاد هزار ملک را میگمارد تا از زمان خروج او از منزل تا برگشتن به او خطاب کنند: "بهشت برای تو گوارا باد".([9])
توجه به این نکته لازم است که باید دیدارها، احسانها و هدیهها منشأ پیوند و نزول رحمت و برکت در بین ما باشد و مراقب باشیم تا سختگیریها، منشأ جدایی و نزول سخط و غضب الهی نگردد. پایبندی به آداب دست و پا گیر در مجالس دوستان و نزدیکان و هدیه دادن به بهانهی بزرگی و فخر فروشی و همچشمی، مودت و صمیمیّت را به دشمنی تبدیل میکند و زحمت جای رحمت را میگیرد.
5 . سختگیری در پذیرش خطاها؛ گاه فراموش میکنیم که اطرافیان و کسانی که در طول روز با آنها سر و کار داریم همان انسانهایی هستند که خداوند متعال پس از تکریم و تمجید بشر، او را ظلوم و جهول دانسته که به معنای فرصت دادن به انسان برای جبران اشتباه و پذیرش توبه از سوی خدای توبهپذیر است. و حال آنکه ما انسانها با گرفتن حق اشتباه از دیگران آنها را در ردیف فرشتگان قرار داده و از آنها میخواهیم که چون قدسیان و آسمانیان اشتباه نکنند و ملتزم به همهی ایدهها و آرمانها باشند. این روش یکی از سختگیریهای مذموم و ناپسند از نظر اسلام است که یکی از بخشهای مهم تربیت بوده و بحثهای مفصلی را به خود اختصاص میدهد.
در این زمینه قرآن کریم میفرماید: ... ولیعفوا و لیصفحوا ألا تحبّون أن یغفرالله لکم ...([10])؛ و باید عفو کنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟!.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز میفرماید: از شریفترین رفتارهای فرد کریم آن است که از عیوب دیگران تغافل کند.([11]) و سزاوارترین مردم به بخشیدن دیگران قادرترین آنها بر مجازات کردن است.([12])
ادامهی این بحث را به معرّفی زندگی ساده و روان رسول اعظم(صلی الله علیه و آله) اختصاص میدهیم؛ تا با آشنایی به سیرهی عملی آن حضرت، زندگی خود را براساس اصول محکم انسانی الهی بسازیم و به رشد و کمال شایسته نایل شویم. ادامه دارد...
[1]. البقره 2 : 178.
[2]. وسائل الشیعه، ج 7، ص 4.
[3]. همان، ج 14، ص 51 .
[4]. همان، ص 51 .
[5] . همان، ج 7، ص 31.
[6] . همان، ج 4، ص 52 .
[7]. الرّوم 30 : 21.
[8] . البقره 2 : 187.
[9]. اصول کافی، ج 2، ص 179.
[10]. النّور 24 : 22.
[11]. نهج البلاغه، حکمت 223 .
[12]. همان، حکمت 52
گونه هایی ازسخت گیرهای ناپسند درامور زندگی و توصیهی اسلام به روانسازی این امور
3. سختگیری در ازدواج؛ ازدواج زیباترین و آسانترین راه انس و الفت بین زن و مرد است. قرآن از این نوع ارتباط به لباس تعبیر کرده است،([1]) زیرا ازدواج فرصتی است تا انسان به کمک نزدیکترین فرد به خویش، کاستیها را جبران و نازیباییها را بپوشاند و برکمالات خود بیفزاید؛ همان گونه که نقش لباس چنین است.
اساسیترین گزینه در این امر، زیبایی طبیعی انتخاب همسر است که علاوه بر دارا بودن خصوصیات یاد شده بتواند با ایجاد الفت و محبت، مایه آرامش روحی و تسکین خاطر انسان شود.
با این وجود گاه بدون توجه به معیارهای اساسی، امور دیگری چون ثروت، مقام، شهرت، تحصیلات و ...، ملاک اساسی افراد در ازدواج قرار میگیرد. و گاه توجه به این امور با گزینه "کفو" همتا بودن که در روایات به عنوان ملاک انتخاب همسر مطرح شده است، توجیه میگردد. غافل از اینکه تعمیم معنای "کفو" به این موارد هرگز مورد پذیرش شریعت نیست، بلکه مراد از کفو آنچنان که از روایات فهمیده میشود، فقط همتایی در دین و آیین است نه غیر آن. همچنان که پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) فرمود: المؤمن کفو المؤمنة والمسلم کفو المسلمة.([2])
دین تنها عاملی است که فرد را در تمامی زمانها و مکانها از طغیان و سرکشی در مقابل انجام تکالیف و وظایف باز میدارد، و سایهی رحمت و مودت الهی را بر زندگی میگستراند. در حالی که قوانین و آنچه در دادگاههای خانواده میگذرد ـ هرچند وظیفهاش پیشگیری از تخلّفها است ـ هرگز نمیتواند رحمت و عطوفت و محبت را که لازمه زندگی است بر محیط خانوادگی حاکم کند. انسان متدیّن با التزام به احکام شریعت خود را در پنهان و آشکار ملتزم و مقید به تعهدات نموده و در زندگی مشترک نیز به عهد و پیمان خویش با همسر، وفادار است. در این صورت تلاش هر یک از زن و مرد در جهت تزیین و تکمیل یکدیگر و گستراندن بستر رحمت و آرامش و مودت در زندگی است که بقا و استحکام چنین عهدی در سایهی دین میسّر است.
انسان متدین خود را به صفات و اخلاق حمیده و پسندیده آراسته میسازد و از اوصاف زشت و ناپسند که آفت زندگی فردی و اجتماعی است، گریزان میباشد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نسبت به اخلاق فردی در ازدواج چنین سفارش فرمود: إذا جاءکم من ترضون خلقه و دینه فزوّجوه إلاّ تفعلوه فکی فتنة فی الأرض و فساد کبیر ؛ هرگاه مردی که از اخلاق و دین او راضی هستید به خواستگاری شما آمد بپذیرید؛ چرا که اگر چنین نکنید موجب فتنه و فساد بزرگی در زمین خواهید شد.([3])
امام باقر(علیه السلام) در پاسخ یکی از اصحاب خود به نام علیبن اسباط که به دنبال شناخت ملاکهای گزینش همسر برای دختر خویش بود فرمایش پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را نقل فرمود: فهمت ما ذکرت من أمر بناتک و إنک لاتجد أحداً مثلک فلا تنظر فی ذلک رحمک الله([4]) ؛ آنچه را که در رابطه با دخترانت گفتی که فردی مانند خودت برای آنها نمییابی، متوجه شدم، ولی به این توجه نداشته باش، بلکه به دین و اخلاق آنها اکتفا کن که اگر چنین نکنی به اشاعهی فساد و ایجاد فتنه در روی زمین کمک کردهای.
این روایت به خوبی ثابت میکند که مراد از کفو، همتا بودن در تمامی شؤون نیست، بلکه همتایی در دین منظور است، امّا گزینههای دیگر همچون: پول، ثروت، مقام، شهرت و تحصیلات به عنوان عامل اساسی برای انتخاب همسر شناخته نشده است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: کسی که به جهت زیبایی همسری را برگزیند، در او رفتارهایی خواهد دید که نمیپسندد و کسی که به جهت مال، همسری را برگزیند خداوند او را به حال خود رها خواهد کرد. به سراغ دینداران بروید. کسی که به خاطر دین با فردی ازدواج کند، همه امور را خداوند برای او جمع خواهد کرد.([5])
دربارهی ثروت از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمود: الکفو أن یکون عفیفا و عنده یسار؛ کفو دختر مسلمان فردی است که با عفت باشد و در حد کفایت بتواند زندگی را تأمین کند.([6]) توانایی اداره زندگی از جهت اقتصادی امری است که باید مورد توجّه قرار گیرد، زیرا اسلام تکدّیگری را ناشایست میداند، امّا این به معنای داشتن ثروت نیست، بلکه به معنای قادر بودن بر ادارهی زندگی و کار و تلاش است. مؤید این برداشت روایاتی است که اهتمام معصومین را بر روانسازی امر ازدواج و نادیده گرفتن ملاکهای مادی بیان میکند.
سختگیری در مراحل مختلف ازدواج و توجه به تشریفات و فاصله گرفتن از ساده زیستی مطلوب دینی، چهرهی زیبای این امر مقدس را خوفناک و پر خطر و زحمت ساخته است. اگر مجلس خواستگاری به بزم خودآرایی و خودنمایی و نفاق و تفاخر به داشتهها و ناداشتهها و اظهار خواستههای نابهجای طرفین از یکدیگر تبدیل شود و مجلس عقد به بازار خرید و فروش و مطالبهی قیمت بیشتر و مهریههای سنگین کشیده شود، فرار از ازدواج امری رایج و غیر قبیح خواهد شد.
به خود بیندیشیم که چرا شیرینی این رابطهی زیبای طبیعی را به تلخی تبدیل کردهایم و چرا ازدواجی که به تعبیر قرآن باید موجب رحمت و مودت و آرامش انسان گردد،([7]) گرفتاری و تشویش ذهنی و ناراحتی را برای نسل امروز به دنبال دارد؟! آیا همسران امروزی از همان آغاز زندگی، با گزیدن سادگی و روان نمودن امور؛ برای دیگری، زینتی برای آراستن و پوششی برای عیوب و مانعی از سرما و گرمای روزگار و مایهای برای راحتی و آرامش خاطر یکدیگر هستند تا بتوانند ادعای عمل به قرآن را داشته باشند که فرمود: ... هنّ لباس لکم و أنتم لباس لهنّ....([8])
4. سختگیری در احسان و هدیه؛ جامعهی دینی جامعهای مهربان، صمیمی و با رحم و عطوفت است، و هرچه جامعه از دین فاصله بگیرد نگاه افراد به یکدیگر نگاهی ابزاری و ماشینی میشود و رابطهها رو به سردی و بی مهری میگراید. آموزههای دینی همواره بر گزینههای تأثیر گذار در حرکت جامعه به سوی دوستی و محبت و صفا و یکرنگی تشویق و تأکید نموده است.
دیدار دوستان و اقوام در همه حال آثار بسیار نیکویی دارد که چیزی جایگزین آن نمیشود. در روایات آمده است: کسی که برای کسب رضای خدا و درخواست ثواب الهی به دیدار برادر ایمانی خود برود، خداوند هفتاد هزار ملک را میگمارد تا از زمان خروج او از منزل تا برگشتن به او خطاب کنند: "بهشت برای تو گوارا باد".([9])
توجه به این نکته لازم است که باید دیدارها، احسانها و هدیهها منشأ پیوند و نزول رحمت و برکت در بین ما باشد و مراقب باشیم تا سختگیریها، منشأ جدایی و نزول سخط و غضب الهی نگردد. پایبندی به آداب دست و پا گیر در مجالس دوستان و نزدیکان و هدیه دادن به بهانهی بزرگی و فخر فروشی و همچشمی، مودت و صمیمیّت را به دشمنی تبدیل میکند و زحمت جای رحمت را میگیرد.
5 . سختگیری در پذیرش خطاها؛ گاه فراموش میکنیم که اطرافیان و کسانی که در طول روز با آنها سر و کار داریم همان انسانهایی هستند که خداوند متعال پس از تکریم و تمجید بشر، او را ظلوم و جهول دانسته که به معنای فرصت دادن به انسان برای جبران اشتباه و پذیرش توبه از سوی خدای توبهپذیر است. و حال آنکه ما انسانها با گرفتن حق اشتباه از دیگران آنها را در ردیف فرشتگان قرار داده و از آنها میخواهیم که چون قدسیان و آسمانیان اشتباه نکنند و ملتزم به همهی ایدهها و آرمانها باشند. این روش یکی از سختگیریهای مذموم و ناپسند از نظر اسلام است که یکی از بخشهای مهم تربیت بوده و بحثهای مفصلی را به خود اختصاص میدهد.
در این زمینه قرآن کریم میفرماید: ... ولیعفوا و لیصفحوا ألا تحبّون أن یغفرالله لکم ...([10])؛ و باید عفو کنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟!.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز میفرماید: از شریفترین رفتارهای فرد کریم آن است که از عیوب دیگران تغافل کند.([11]) و سزاوارترین مردم به بخشیدن دیگران قادرترین آنها بر مجازات کردن است.([12])
ادامهی این بحث را به معرّفی زندگی ساده و روان رسول اعظم(صلی الله علیه و آله) اختصاص میدهیم؛ تا با آشنایی به سیرهی عملی آن حضرت، زندگی خود را براساس اصول محکم انسانی الهی بسازیم و به رشد و کمال شایسته نایل شویم. ادامه دارد...
[1]. البقره 2 : 178.
[2]. وسائل الشیعه، ج 7، ص 4.
[3]. همان، ج 14، ص 51 .
[4]. همان، ص 51 .
[5] . همان، ج 7، ص 31.
[6] . همان، ج 4، ص 52 .
[7]. الرّوم 30 : 21.
[8] . البقره 2 : 187.
[9]. اصول کافی، ج 2، ص 179.
[10]. النّور 24 : 22.
[11]. نهج البلاغه، حکمت 223 .
[12]. همان، حکمت 52