تجارب زیسته ی «میرزاها» از «نظام آموزشی میرزاها» ازمنظر روش، هدف و محتوای آموزشی و مقایسه آن با «نظام آموزش ابتدایی» (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تحلیل تجارب زیسته ی میرزاها در نظام آموزش ابتدایی قبل از انقلاب از منظر روش آموزشی، هدف آموزشی و محتوای آموزشی آن ها بود. جهت دست یابی به این هدف از رویکرد کیفی و روش های پژوهش اسنادی-کتابخانه ای، پدیدارشناسی و سرگذشت پژوهی بهره برده شد. جامعه پژوهش، شامل تمام فارغ التحصیلان نظام آموزش ابتدایی میرزاها در استان کردستان بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس، تعداد 10 نفر از آنان تا رسیدن به درجه اشباع انتخاب شدند. یافته ها در سه دسته روش، هدف و محتوای آموزشی تقسیم شدند. در حوزه ی روش آموزشی، هردو نظام در وجود موانع تحصیلی و بی عدالتی آموزشی مشترکاتی دارند و شناخت سبک های یادگیری فراگیران، دچار چالش می باشد. در حوزه ی هدف، «نظام آموزشی میرزاها»، هدفش باسوادکردن به معنی توانایی خواندن و نوشتن بود. در «نظام آموزش ابتدایی کنونی»، تنها حیطه دانشی کافی نیست و خواندن و نوشتن ابزار لازم برای رسیدن به ظرفیت و قابلیت های وجودی هر دانش آموز است. در حوزه ی محتوای آموزشی، در «نظام آموزشی میرزاها»، محتوا عمدتاً در حیطه دانشی و در سطح کتاب های تعیین شده بود. در «نظام آموزش ابتدایی کنونی»، علاوه بر محتواهای کتابی، نیازسنجی صورت می گیرد و به تشخیص معلّمان، مواد آموزشی، تولید محتوا و طرّاحی آموزشی صورت می گیرد. نتیجه گرفته شد که دانش آموخته های نظام آموزشی میرزاها از این آموزش و تربیت رضایت نداشته و طبق اصول تربیتی دارای نواقصی بوده و ایده پردازان حوزه تعلیم و تربیت برای تقویت نظام آموزش و پرورش کنونی باید از نقاط ضعف و قوت این نظام بهره ببرند.Mirzaha's lived experiences from "Mirzaha's educational system" in terms of method, goal and educational content and comparing it with "primary education system"
The aim of the current research was to analyze the lived experiences of the Mirzas in the primary education system before the revolution from the point of view of their educational method, educational goal and educational content. In order to achieve this goal, a qualitative approach and the methods of document-library research, phenomenology and biographical research were used. The research population included all the graduates of the Mirza elementary education system in Kurdistan province, and 10 of them were selected using available sampling until reaching the saturation level. The findings were divided into three categories: method, goal, and educational content. In the field of educational methods, both systems have commonalities in the presence of educational obstacles and educational injustice, and it is challenging to recognize the learning styles of learners. In the target area, "Educational System of the Mirzas", its goal was to make literate which means the ability to read and write. In the "current primary education system", only the field of knowledge is not enough and reading and writing are necessary tools to reach the capacity and capabilities of every student. In the field of educational content, in the "Educational System of the Mirzas", the content was mainly in the field of knowledge and at the level of designated books. In the "current elementary education system", in addition to book contents, needs assessment is done and according to teachers, educational materials, content production and educational design are done.