آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

yمقدمه: فرسودگی شغلی، یک سندرم روان شناختی خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و کاهش کفایت شخصی است. فرسودگی شغلی، بیشتر در افرادی که در کارشان مستقیماً با مردم سروکار دارند اتفاق می افتد. امدادگران نیز ممکن است فرسودگی شغلی را تجربه کنند. بنابراین، بسیار مهم است که عوامل مرتبط با فرسودگی شغلی در آنان شناخته و درک شود. این امر باعث می گردد تا از بسیاری از آسیب های روان شناختی در آنان جلوگیری شود. این مطالعه بر آن است تا ارتباط برخی از متغیرهای دموگرافیک را با فرسودگی شغلی، در امدادگران بررسی کند. روش ها: این مطالعه توصیفی- همبستگی است که به صورت مقطعی در سال 1389 در بین شعب چهارده گانه جمعیت هلال احمر استان تهران صورت پذیرفت. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش تمامی امدادگران شعب چهارده گانه جمعیت هلال احمر استان تهران بودند. تمام امدادگران شعب جمعیت هلال احمر استان مورد سرشماری قرار گرفتند. تعداد افراد شرکت کننده در مطالعه جمعاً 297 نفر بود. با توجه به اینکه تمام این امدادگران مرد هستند، افراد مورد بررسی در این مطالعه، همگی مرد بودند. اطلاعات دموگرافیک مربوط به شرکت کنندگان در مطالعه، به وسیله پرسشنامه ای محقق ساخته جمع آوری گردید. برای ارزیابی درجه فرسودگی شغلی شرکت کنندگان در این مطالعه از پرسشنامه استاندارد شده فرسودگی شغلی مسلچ استفاده شد. در این پژوهش، نرم افزار SPSS برای ورود و تحلیل آماری داده ها، به کار گرفته شد و از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و مجذور خی استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد بین کفایت شخصی و سن رابطه مثبت و معنا دار ضعیفی وجود دارد (138/0=r، 05/0> P). همچنین بین کفایت شخصی با تعداد شیفت در ماه گذشته، این ارتباط ضعیف و معنی دار مشاهده شده است (170/0=r، 05/0> P). به علاوه بین سابقه امدادگری، تعداد مشارکت در امدادرسانی حوادث مجروح دار در ماه قبل، سطح تحصیلات و نوع امدادگری با مؤلفه های فرسودگی شغلی هیچ رابطه ای مشاهده نشد. نتیجه گیری: می توان گفت که متغیرهای دموگرافیک بررسی شده در این پژوهش، ارتباطی با فرسودگی شغلی امدادگران نداشته اند. البته با توجه به اینکه همه امدادگران مورد مطالعه مرد بودند، لذا تعمیم نتایج این پژوهش به امدادگران زن باید با احتیاط صورت گیرد.

تبلیغات