برهان انباشتی یکی از مهم ترین براهینی است که برخی از فلاسفه معاصر غربی برای اثبات وجود خدا به آن روی آورده اند به طوری که برخی از آن ها همچون ریچارد سوئین برن، این برهان را تنها دلیل موجه قلمداد می کنند و بقیه ادله را شاهد و موید مدعا می خوانند. قبل از کانت فلاسفه غربی و فلاسفه اسلامی معتقد بودند که مسایل فلسفی باید با روش قیاسی بطور یقینی اثبات شود اما بعد از اینکه کانت میزان توانایی شناخت یقینی عقل را به چالش کشید، فلاسفه غربی مغلوب این چالش شدند و از اثبات یقینی با روش قیاسی، به محتمل ساختن مدعا با روش علمی و استقرایی روی آوردند؛ اما براساس مبانی فلسفه اسلامی نظریه کانت قابل قبول نمی باشد و فلاسفه اسلامی روش برهانی و اثبات یقینی را در پیش گرفته اند. در این مقاله ابتداء، بنا داریم که بصورت مختصر تعریفی از برهان انباشتی ارایه بدهیم و سپس به تبیین نظریه شناخت کانت که مهمترین زمینه ای گرایش اندیشمندان غربی به برهان انباشتی براثبات وجود خدا است بپردازیم و سرانجام با مبانی فلسفه اسلامی نظریه کانت را به نقد بگذاریم.