وجود اشتباه های زبانی زبان آموزان در روند فراگیری هر زبان خارجی، امری بدیهی است که دلایل مختلفی دارد، از جمله عدم تمرکز، استرس، عوامل روانی و ضعف در ارزیابی آموخته های زبان آموز. چگونگی برخورد با این پدیده و تلاش برای رفع آن در روش های متنوع آموزش زبان اهمیت بسیاری دارد. سیر تحول تاریخی آموزش زبان آلمانی نشان می دهد که کارآمدترین و مهم ترین روش فراگیری زبان، روش «تحلیل آموزشی» است که تلاش می کند با آزمون سازی استاندارد و کیفی تا حد ممکن از بروز خطاهای زبانی زبان آموزان جلوگیری و بدین وسیله روند یادگیری زبان را تسهیل کند. در این روش نوین، آموخته ها و مهارت های زبان آموز از منظر تجزیه وتحلیل خطا و توصیف آن ها بررسی می شود. هر چه این آزمون ها دقیق تر و هدف مندتر طراحی شود، سنجش آموخته های زبانی زبان آموز و تحلیل آن ها از نظر میزان آموخته ها و آنچه نیاموخته است، آسان تر خواهد بود. با توجه به اهمیت مهارت گفتار، نوشتار، شنیدار و خواندن در روش «تحلیل آموزشی»، آزمون هایی در وقت و شرایط مناسب به طور جداگانه یا تلفیقی طراحی می شود. در این جستار تلاش می شود ویژگی های هر یک از این آزمون ها در خصوص هر مهارت به همراه مثال بررسی و معرفی شود تا مدرس زبان با کمک و آشنایی کامل آن ها بتواند میزان فراگیری و آموخته های زبان آموزان را به راحتی بسنجد و از این طریق زبان آلمانی را به نحو شایسته به دانشجویان و پژوهشگران این حوزه بیاموزد.