آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹

چکیده

یکی از مهم ترین مؤلفه هایی که اصالت سوژه سیاسی و کنش مدنی انسان امروز را متأثر ساخته، مسئله معنا و امنیت هستی شناختی بشر و نیست انگاری حاکم بر جهان مدرن است. برخی متفکران سیاسی که به ارتباط میان معنای زندگی و عمل سیاسی انسان می پردازند، در راستای توجیه این معناداری به دامان تفکر کلاسیک به ویژه هنر و فضیلت خواهی یونانی پناه می برند. این مقاله ضمن بررسی ناسازواری هنر و فضیلت کلاسیک با هستی شناسی مدرن، به برخی دلالت های عرفان اسلامی در حکمت عارفانه عطار در این حوزه خواهد پرداخت. حاصل بحث جستار حاضر این است که عرفان فردگرایانه عطار اگرچه در ارتباط با «نظریه سیاسی» دست کم از نگاه برخی از محققان در حالت امتناع به سر می برد، اما در سطح معناشناختی دربردارنده برخی تضمنات معناجویانه برای حضور اصیل سوژه سیاسی و نفی سیاست ایدئولوژیک و توده ای است.

تبلیغات