فرآیند ایجاد اقلام تعهدی در شناسایی درآمد و هزینه منجر به ایجاد خطا در برآورد اقلام تعهدی میگردد که این خطای برآورد (اقلام تعهدی غیرعادی)، کاهش در کیفیت سود را به همراه دارد. بررسی دقیق این فرآیند و شناسایی عواملی که باعث میگردد سودهای تعهدی و سودهای نقدی در نهایت با یکدیگر برابر نباشند، راه مناسبی برای سنجش کیفیت سود می باشد. در این تحقیق با موشکافی فرآیند ایجاد اقلام تعهدی در زمان شناسایی درآمدها و هزینه های شرکت، ساختاری نظام یافته برای شناسایی خطای برآورد اقلام تعهدی تبیین گردید و این ساختار نظام یافته به نحوی عملیاتی شد که آزمون پذیر باشد.
معیار کیفیت سود حاصل از این تحقیق با توجه به داده های 123 شرکت بورسی در سال های 1380-1392 از منظر خطای نوع اول و دوم با مدلهای جونز تعدیل شده و دیچاو و دیچو مقایسه شد.
این مقایسه نشان داد که مدل این تحقیق هم از منظر خطای نوع اول و هم از منظر توان (عکس خطای نوع دوم) نسبت به مدل های مورد مقایسه از وضعیت بهتری برخوردار میباشد. به عبارت دیگر، ساختار نظام یافته در خصوص فرآیند شناسایی اقلام تعهدی و تطابق زمانی این اقلام با جریان های نقدی، معرفی اقلام تعهدی چسبنده، استفاده از اجزای اقلام تعهدی در برآورد خطای اقلام تعهدی و برازش مدل ها در سطح صنعت باعث بهبود توان مدل کیفیت اقلام تعهدی گردید.