آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۶

چکیده

شناخت انسان و بررسی انواع ارتباط او با خداوند متعال، یکی از راه های اثبات وجود حق و ادراک مراتب توحید است. امیرالمؤمنین علی(ع) در مناجات معروف خود در مسجد کوفه، بیست و سه نوع رابطه را بیان فرموده است؛ از آن جمله «مَوْلَایَ یَا مَوْلَایَ أَنْتَ الْغَنِیُّ وَ أَنَا الْفَقِیرُ، وَ هَلْ یَرْحَمُ الْفَقِیرَ إِلَّا الْغَنِی» است. قرآن مجید نیز در دو آیه به این نوع ارتباط اشاره نموده است که کامل ترین صورت آن آیة شریفة «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» ( فاطر/15) است. این مقاله در صدد بررسی نقش رویکرد فلسفی فیلسوفان در تفسیر قرآن و تبیین مفادّ و محتوای آیه و بیان نظرات مفسّرین فریقین در ذیل آن می باشد. این آیة شریفه علاوه بر شناساندن حقیقت وجودی انسان و خداوند، در مقام بیان چگونگی استدلال بر وجود خدا می باشد. در این نوشتار، ضمن بیان دیدگاه هفتگانه مفسّرین که بهترین و جامع ترین معنا و مفهوم آیه را همان مفادّ برهان امکان فقری دانسته اند، به بیان تفاوت آن با امکان ماهوی و نتایج حاصله از آن پرداخته می شود.

تبلیغات