عزیزالدین محمدنسفی را به جرات می توان از بزرگ ترین حکمای الهی ایران در قرن هفتم دانست که متاسفانه چندان شناخته شده نیست. ویژگی مهم این عارف- فیلسوفِ مکتب کبراویه تعادل فکری وی در زمانه ای (سخت ترین دوران هجوم مغولان) بود که خشونت و افراط از مشخصات بارز آن بود. نسفی مفاهیم فلسفی بسیاری را در کتب خود تشریح کرده است که یکی از مهم ترین آن ها مفهوم سیر استکمالی انسان و اساساً حرکت جوهری است که بعدها توسط صدرالدین شیرازی دنبال شد. به نظر می رسد فهم فلسفه اسلامی زمانی ممکن است که بتوان حلقه های مفقوده این زنجیر را بازیافت. نسفی را می توان یکی از آن حلقه ها دانست که پیوند دهنده عرفان به فلسفه بود و بعد ها بر مکتب اصفهان بسیار تاثیر گذارد. این مقاله به بررسی وجوهِ تاثیرپذیری صدرالدین شیرازی از عزیز نسفی در مفاهیم حرکت جوهری و سیر استکمالی این اندیشه می پردازیم.