مطالب
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۰ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
133 - 142
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف بررسی بازتاب موضوعات اجتماعی در نقوش موجودات زنده در کاشی های زرین فام در بنای مذهبی و آرامگاهی است. بر این اساس تلاش می شود تا به ماهیت نقش مایه های موجودات زنده و بکارگیری آن ها در بنای آرامگاهی علی بن جعفر قم و به موازات آن نقاشی دیواری امام زادگان طیب و طاهر پرداخته شود. اصلی ترین پرسش های مطرح شده بدین قرار است:۱- منبع تصویری موجودات زنده غیر انسانی کاشی های زرین فام بقعه علی بن جعفر قم چه بوده است؟ ۲- استفاده از نقشمایه های موجودات زنده در این بنای مذهبی در راستای چه ایده هایی شکل گرفته؟ بررسی ها نشان داد که فرم و موضوع نقشمایه ها با نمونه های تصویر شده در نسخه قرن هفتمی عجایب المخلوقات قزوینی مطابقت دارد. با این هدف که با زبانی ساده به مردم نشان دهد که همه چیز این دنیا جزیی از نمود آفریدگار است که شاید ناشی از همان دیدگاه وحدت وجودی باشد که ابن عربی استاد قزوینی مطرح می کند. این عقاید با سوگیری های فکری بانیان احتمالی بنا یعنی خاندان صفی در قم نیز هم راستا بوده. توجه به نقشمایه های عجایب المخلوقات به استناد نقاشی های دیواری امامزاده طیب و طاهر تا قرن ها بعد ادامه داشته است.
آزمون کاربرد روش چیدمان فضا در طراحی فضاهای سنتی شهری؛ نمونه موردی: طراحی محور پیاده امامزاده قاسم (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی موضوع طراحی شهری امروز به حدی است که کمتر طراحی می تواند همه مسایل و تأثیر متقابل آنها را به طور همزمان درنظر گرفته و تصمیم گیری نماید. در این میان استفاده از روش های کامپیوتری، با فراهم آوردن امکان تجزیه و تحلیل موضوعات پیچیده، به کمک طراحان آمد. یکی از روش هایی که بر پایه استفاده از کامپیوتر و روش های علمی در طراحی شهری به کار رفته، روش چیدمان فضاست. این روش تا حدودی توانایی تحلیل شرایط موجود و مدل سازی نتایج تغییرات پیشنهادی را دارد. در پژوهش حاضر طی بررسی روش چیدمان فضا، نقاط قوت و ضعف آن شناسایی و در راستای برطرف کردن کاستی ها، دو سیاست اتخاذ شد. سیاست اول طی کردن فرایند طراحی در سه مقیاس جهانی، ملی و محلی و سیاست دوم رجوع به برخی روش ها، به عنوان روش های مکمل، برای برطرف کردن نواقص است. نتیجه آنکه می توان از توانایی های روش چیدمان فضا در شناخت و تحلیل فضاهای شهری بهره گرفت اما لازم است در تطبیق با شرایط بومی اقدم به برطرف کردن نواقص کرد. نواقص یاد شده به ویژه در بخش طراحی بیشتر مشاهده می شود که به نظر می رسد بتواند به کمک سایر روش ها، تا حدودی تعدیل گردد. در نهایت این روش در طراحی محور پیاده امامزاده قاسم(ع)، آزموده شد.
مبانی نظری تاریخ نگاری تاریخ شفاهی با تکیه بر زندگی مخفی عالیه امامزاده (خاله شهید محمد جهان آرا
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷
41-58
حوزه های تخصصی:
عوامل مؤثر در شکل گیری گنبد اُرچین (نمونه موردی: گنبد امامزاده سید صلاح الدین محمد(ع)- آبدانان، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۹
47 - 58
حوزه های تخصصی:
معماری گنبد اُرچین از شاخصه های بناهای آرامگاهی در بخش های جنوبی و جنوب غرب ایران بوده، که در مطالعات علمی- پژوهشی کمتر به آن پرداخت شده است. هدف اصلی این پژوهش، شناخت عوامل مؤثر در شکل گیری گنبد امامزاده سید صلاح الدین محمد(ع) در شهر آبدانان است. در این راستا تأثیرگذاری عوامل تاریخی، هندسی (کالبدی) و سازه ای بر شکل گیری گنبد این امامزاده مطرح شده است. این پژوهش، به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در قالب مطالعات کیفی انجام و اطلاعات آن، براساس مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی گردآوری شده است. با توجه به مطالعات و مشاهدات میدانی، بنای مورد مطالعه، گنبد مضرس، از نوع کثیرالاضلاع بود، که از شاخص های اصلی این گنبد، ساده کردن کثیرالاضلاع در زینه های آن است. به نظر می رسد معمار گنبد، برای افزایش ارتفاع گنبد و به هم رساندن زینه ها از یک نیم طاسی استفاده کرده است. دیگر یافته های پژوهش نشان می دهد عوامل تاریخی از قبیل موقعیت جغرافیایی، پیشینه تاریخی شهر آبدانان، مجاورت با تمدن عیلامی، زیگورات ها و دیگر مقابر تاریخی دشت خوزستان (مقبره دانیال نبی (ع) در شوش و مقبره امامزاده رودبند (ع) و یعقوب لیث صفاری در دزفول) و همچنین شکل کالبد مقابر دوره سلجوقی در منطقه، بر شکل کالبدی گنبد مورد مطالعه مؤثر بوده اند. از حیث سازه ای، گنبد این بنا بیشتر از مصالح بومی استفاده و تلاش شده است به کمک هندسه مناسب، از پدیدآمدن نیروهای نامتقارن و کششی جلوگیری شود. بنابراین روابط عددی در تناسبات شکل های خود متشابه در طبقات و تناسبات اجزای گنبد اعم از ارتفاع طبقات، دهانه و سایر اجزاء هریک با روابط خاص الگویی برخالی (فراکتال) ایجاد می کند. به کارگیری این هندسه بی نظیر در گنبد مانع از جذب نور خورشید در گنبد شده است. از سویی ارتفاع، شکل و رنگ گنبد در منظر و سیمای بصری تأثیر گذار بوده است و موجب شاخص شدن بنا می شود.
پیشینه و شاخصه های بصری تزیینات در چوبی امامزاده حمزه دهدشت آل بویه (محفوظ در موزه ملی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
107 - 125
حوزه های تخصصی:
هر دوره تاریخی دارای ویژگی هایی از نظر معماری و سبک تزیینات است. بررسی این ویژگی ها در بازشناسی آثار متعلق به ادوار مختلف مؤثر است. یکی از آثار موجود در موزه ملی ایران، در چوبی است که مختصات زمانی و مکانیِ دقیق آن نامشخص است. در چوبی به شماره 3292 یکی از آثار نفیس موزه ملی ایران بشمار می رود که اطلاعات چندانی از آن در دست نیست. براساس اطلاعات موزه، در چوبی متعلق به قرن پنجم ه .ق و منسوب به شهر بهبهان می باشد. مسئله ای که می توان اینجا مطرح کرد نقش واکاوی تزیینات موجود در این در چوبی برای شناخت ماهیت دقیق آن است. این در، مربوط به اواخر سده چهارم و یا اوایل سده پنجم ه .ق و متعلق به دوره حکومت آل بویه باشد. بر روی این در و کتیبه های آن اسامی پنج تن آل عبا و اسماء الهی، قسمتی از دعای توبه صحیفه سجادیه، آیه 1 تا 52 سوره یس، قسمتی از دعای امام زمان(عج) (اللهم ارزقنا) و نوشته هایی در رابطه با حاکم وقت در چهار قاب، دیده می شود. این پژوهش به روش تاریخی، توصیفی و تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در چوبی، به فرمان آخرین حکمران آل بویه در منطقه فارس، بین سالهای 440تا 448 ه .ق ساخته شده است. اسناد موجود در مورد درِ گمشده امامزاده حمزه در دهه 1320ش. توسط متولی آن به وزیر فرهنگ وقت، عامل مؤثر در گمانه زنی شناسایی مکان اصلی در را فراهم نمود. با بررسی اسناد موجود مشخص شد که درِ فوق به امامزاده حمزه دهدشت در شصت کیلومتری بهبهان تعلق دارد. پژوهش فوق با روشن نمودن وضعیت تاریخی و مکانی در و بررسی شاخصه های بصری تزیینات آن، این در را به عنوان اثر ارزشمند هنر شیعی آل بویه در سده پنجم ه .ق معرفی می کند. اهداف پژوهش: 1.بررسی پیشینه تاریخی و هویتیِ در چوبی موجود در موزه ملی ایران. 2.واکاوی شاخصه های تزئینات بصری موجود در چوبی مقبره امامزاده دهدشت. سؤالات: 1.در چوبی موجود در موزه ملی ایران دارای چه هویت زمانی و مکانی است؟ 2-در چوبی موجود در موزه ملی ایران دارای چه شاخصه هایی در تزیینات بصری است؟
پهنه بندی خطر وقوع بهمن در مسیر امامزاده هاشم تا هردو رود با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
554 - 567
حوزه های تخصصی:
پهنه بندی خطر وقوع بهمن مسیر امامزاده هاشم تا هردو رود با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS)) چکیده سقوط بهمن یکی از پدیده های مخاطره آمیز مناطق برفگیر است. جاده کوهستانی هراز از جمله محورهای بسیار پر تراکم ارتباطی شمال کشور می باشد که به علت شرایط خاص ژئومورفولوژیکی، بخش هایی از مسیر آن در معرض مخاطره سقوط بهمن قرار دارد. به طوری که از ابتدای احداث این جاده تاکنون منجر به ایجاد خسارات مالی و جانی فراوانی شده است . از این رو به عنوان خبر سازترین جاده ایران شناخته شده است. هدف این پزوهش شناخت عوامل موثر بر شکل گیری بهمن و نیز شناسایی محل های وقوع آن و همچنین تهیه نقشه پهنه بندی خطر بهمن در منطقه با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS)) و سنجش از دورRS) ) می باشد. جهت دستیابی به هدف پژوهش با استفاده از نرم افزار GIS اقدام به ترسیم نقشه های طبقات ارتفاعی (هیپسومتری ) مقدار و جهت شیب دامنه ،ژئومورفولوژی و سایر نقشه ها مربوط گردید. سپس با بررسی منابع اطلاعاتی مربوطه جداول امتیاز بندی عوامل موثر وقوع بهمن تشکیل شد. این جداول شامل 5 معیار اصلی (میزان شیب، جهت شیب، ارتفاع، دما و بارش می باشد.که هریک به شاخص هایی تقسیم شده اند و امتیاز های مربوطه با توجه به نوع عامل و درجه تاثیرگذاری در وقوع بهمن درج شده است .در ادامه با تلفیق اطلاعات گفته شده در قالب مدل Bolean با توجه به درجه تأثیر آنها وزن دهی شده و ضمن ترکیب این لایه ها با هم ، نقشه پهنه بندی خطر بهمن محدوده مورد مطالعه تهیه شد ودر انتها نتایج به دست آمده از نقشه ها با نتایج کنترل صحرایی مقایسه شد. کلمات کلیدی: بهمن، جاده هراز،پهنه بندی خطر
تحولات کالبدی آرامگاه امامزاده عبدالله شوشتر نمودی از معماری ایرانی در گذر از دوره سلجوقی -خوارزمشاهی به دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
171 - 187
حوزه های تخصصی:
شوشتر با دارا بودن تعداد زیادی از بناهای آرامگاهی به گنجینه ای از معماری اسلامی بدل گشته است؛ در این میان، بنای امامزاده عبدالله به دلیل دوره زمانی ساخت(دوره انتقال از دوره سلجوقی-خوارزمشاهی به دوره ایلخانی)، ساختار شکلی، نوع گنبد، سابقه تاریخی گنبد به عنوان نمونه پیشگام در معماری ایران، ویژگی های معماری، تزیینی و تنوع کتیبه ها، جایگاه ویژه ای دارد. با در نظر گرفتن موارد یاد شده که حکایت از اهمیت بنا دارد و با این فرض که معمولاً بناهای مذهبی به علت دفعات مرمت، بازسازی و گسترش ساختمانی از کالبد اولیه خود خارج می شوند؛ پژوهش حاضر بر آن است تا چگونگی شکل گیری و نحوه گسترش آرامگاه را مورد مطالعه و بازنگری قرار داده و زوایای جدیدی از نحوه شکل گیری، پلان اولیه، توسعه ساختمانی و تاریخ معماری بنا را مشخص کند. نتایج پژوهش که به روشی توصیفی-تطبیقی-تحلیلی با تکیه بر اطلاعات بدست آمده از دو مرحله مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که ساختار اولیه ی مقبره، گنبدخانه ای منفرد مربوط به دوران قبل از دوره مغول بوده است. در دوره ایلخانی آرامگاه بر حسب نیاز گسترش یافت و متأثر از شیوه ی رایج گنبدسازی این دوره، گنبدخانه ای به بنای اولیه الحاق می شود. در دوره ی صفویه با وارد شدن فضاها و عناصر معماری جدیدی چون آرامگاه بی بی گزیده خاتون و فضاهای وابسته به آن و بازسازی سردر اصلی مجموعه، کالبد بنا دچار تغییر اساسی می شود. دو مناره در زمان افشاریه به بنا الحاق گردید و در دوره ی قاجاریه با وجود عدم دخالت در کالبد اصلی، برخی کتیبه ها و تزیینات به ویژه نقوش گنبدخانه اصلی ایجاد می شوند.
جستاری در هنجارهای کیفیت ادراک مکان در تجربه بازآفرینی فضای شهری مطالعه موردی: مجموعه شهری امامزاده صالح تجریش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
89 - 104
حوزه های تخصصی:
فضای شهری عرصه بروز حیات جمعی و گفتمان اجتماعی در بستری واجد مؤلفه های پاسخ دهندگی به کیفیات مکان است. در نظر گرفتن کیفیات مکانی مورد ادراک کاربران یک فضای شهری هم تراز با مؤلفه های مکانی مدنظر سازندگان شهری، بیانگر توجه به بُعد اجتماعی فضا و زمینه ساز تحقق الگوی طراحی شهری ادراکی خواهد بود. کاربست این الگو در ساماندهی و احیای هر محیط شهری امکان توجه توأمان به محیط شهری یا فضا، کاربران در فضا و طراحان بر فضا را در برداشت کیفیات ادراک شده از مکان فراهم می سازد. این امر ضرورت مشارکت فعال شهروند در اقدامات مداخله در عرصه های شهری را مطرح می کند. این مقاله سعی دارد مؤلفه های مرتبط با هر یک از ابعاد کیفیت محیط شهری، هنجارها و سنجه های ابعاد طراحی شهری و به عنوان زیربنای پژوهشی این مقاله، زیرسنجه ها و سیاست های ابعاد ادراکی و معنایی طراحی شهری را به دست دهد. گفتنی است در ارزیابی سنجه های ادراکی مکان مورد پژوهش- مجموعه شهری امامزاده صالح (ع) تجریش- داده های کمّی و کیفی حاصل از پرسشنامه در برداشت اطلاعات ذهنی مخاطبان از کیفیات مکان، در قالب نقشه و نمودار به روش توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرار می گیرد. بنابراین رویکرد پژوهش، روش تحقیق "پیمایشی" نتایج حاصل از اطلاعات پژوهش،"تحلیل محتوا" و"مطالعه موردی" است. ارزیابی ادراک فضای شهری، مؤلفه های دخیل در ادراک فضایی را از طریق شیوه انتظام سنجه ها با کلاسه هنجارهای کیفی ادراکی "ادراک بصری"، "تعامل ذهنی با محیط"، "نظم"، و "کیفیت دید و منظر" در بُعد ادراکی و هنجارهای کیفی ادراکی "خوانش"، "معناداری ارتباطی" و "هویت" در بُعد معنایی فضای شهری به دست می دهد. نتیجه این امر در بازآفرینی مجموعه شهری، "تصور آینده"محدوده پژوهشی منطبق بر هنجارهای ادراکی- معنایی مکان، ما را به بیان مجموعه ای از اهداف در راستای سنجه های هنجارهای کیفی ابعاد ادراکی- معنایی پاسخ دهندگی محیطی، تدوین اصول طراحی، اهداف طراحی و سیاست های اجرایی طراحی رهنمون می سازد. در این راستا این مقاله بدین سئوالات پاسخ می گوید: سنجه ها و هنجارهای کیفی مطرح در ارزیابی ابعاد ادراکی- معنایی مکان کدامند؟ کدامین سیاست های طراحی امکان حصول به سنجه ها و هنجارهای ادراکی- معنایی مکان را به صورت عام مقدور می سازد؟ چگونه سنجه های ادراکی- معنایی در"تصور آینده"محدوده پژوهش، و بیان اهداف کلان آن و از آن ره در تدوین اصول طراحی، اهداف (خُرد) طراحی و سیاست های اجرایی فرآورده طراحی لحاظ می شود.
شناسایی عوامل موثر بر توسعه گردشگری مذهبی در استان چهارمحال وبختیاری(مطالعه موردی امامزاده حمزه علی در شهرستان بروجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری مذهبی یکی از رایج ترین اشکال گردشگری در جهان است و صاحب نظران صنعت گردشگری بر این باورند که به لحاظ موقعیت فرهنگی مذهبی خاص ایران در میان کشورهای دیگر، گردشگری مذهبی جای رشد و توسعه بسیاری در کشور دارد؛ در ایران امکان مذهبی مقدس فراوانی وجود دارد که تعدادی در زمره آثار ثبت شده در فهرست میراث ملی نیز قرار دارند و علاوه بر داشتن جاذبه زیارتى، دارای جاذبه های فرهنگی تاریخی نیز هستند؛ استان چهارمحال بختیاری با دارا بودن موقعیت استراتژیک، پیوند دهنده ناحیه گردشگری مرکز کشور به غرب و جنوب غربی و همچنین دارا بودن منابع و جاذبه های گردشگری، می تواند نقش قابل توجهی را در توسعه گردشگری مرکز و جنوب غربی کشور داشته باشد هدف از این تحقیق شناسایی اثرات مکان های مذهبی بر توسعه گردشگری است و امامزاده حمزه علی در شهرستان بروجن به عنوان یک نمونه موردی مطالعه قرار گرفته و سعی شده با استفاده از تکنیک SWOT نقاط قوت، ضعف و فرصتها و تهدیدهایی که این مکان مقدسه را تحت تاثیر قرا می دهد را بررسی کرده و سپس با ارائه راهکارهای مناسب به بهبود وضعیت فعلی کمک نماییم روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای- اسنادی و میدانی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد منطقه مورد مطالعه با 29 نقطه قوت و امتیاز وزنی833/3و 10 فرصت و امتیاز وزنی 359/3در مقابل 16 نقطه ضعف و امتیاز وزنی 2622/3و 14 تهدید و امتیاز وزنی 974/2توانمندی های نسبتا بالایی را برای توسعه گردشگری مذهبی در استان چهارمحال و بختیاری برخوردار می باشد و در صورت برنامه ریزی دقیق برای این پتانسیل های و مهمتر از همه اجرای دقیق این برنامه ها، می توان زمینه های توسعه گردشگری را در این استان فراهم سازد.
تأثیر وجود و گسترش آرامستان بر محله های همجوار آن؛ (مورد پژوهی: آرامستان امامزاده سلطان ابراهیم، شهر قوچان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
127 - 138
حوزه های تخصصی:
آرامستان ها به عنوان منزلگاه نهایی انسان ها می باشند. روند روزافزون جمعیت موجب افزایش شمار فوت شدگان می شود. جهت حل این معضل روش هایی نظیر چندطبقه کردن قبرها، افزایش تعداد و گسترش فیزیکی آرامستان ها موردتوجه می باشد.آرامستان امامزاده سلطان ابراهیم قوچان یکی از مواردی است که در سال های اخیر، گسترش پیدا کرده است. در نتیجه آرامستان تاثیراتی بر محله های همجوار خود گذاشته که نیازمند بررسی است. لذا این آرامستان مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف این مقاله بررسی تأثیرات آرامستان ها بر بافت همجوار آن ها می باشد. پژوهش به لحاظ نوع، کاربردی و روش مورد استفاده کیفی است. برای تدوین شاخص ها از تکنیک دلفی در دو راند استفاده شده است. ابتدا با استفاده از روش دلفی (10 نفر متخصص) به بررسی شاخص های مهم، پرداخته سپس 21 عدد مصاحبه عمیق به صورت تصادفی با ساکنین و کاسب های محله (شامل 52 درصد مرد و 48 درصد زن و 43 درصد بین 20-39، 38 درصد بین 40- 59 و 19 درصد بالای 60 سال) انجام گرفت. نتایج به دست آمده از بررسی در این پژوهش نشان می دهد که وجود یا گسترش آرامستان بر ابعاد مختلف بافت همجوار تأثیرگذار است. تأثیرات آرامستانها عمدتاً در زمینه ترافیک و دسترسی (ویژه ایام خاص)، مشکلات روانی و ترس(به خصوص در بین زنان)، مشکلات زیست محیطی، سروصدا، یکنواختی بصری است. دیدگاه افراد نیز بر موارد یاد شده موثر است. بنابراین برنامه ریز شهری می بایست با رعایت حد فاصله مطلوب، شعاع دسترسی ها، کاربری های همگرا، برنامه های نظارتی، افزایش فضای سبز و غیره، از میزان جلوه نامناسب این فضا در دیدگاه عمومی بکاهد. همچنین از طریق پیوند این محیط و بافت اطراف، این فضا را نظیر آیین گذشته تبدیل به فضای جمعی کند.
مطالعه ژئومورفولوژی (مرفوتکتونیک) بخش میانی طاقدیس کبیرکوه ایلام (محدوده بین پشته اریشت تا امامزاده شاه محمد کوه نشین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری های کمی به ژئومورفولوژیست ها این امکان را می دهد که لندفرم های مختلف را بررسی و شاخص های ژئوموریک را محاسبه کنند. ازجمله مهم ترین عوارضی که نسبت به تغییرات زمین ساختی بسیار حساس هستند رودخانه ها، شبکه های زهکشی و عوارض توپوگرافی می باشند. حوضه ی آبخیز طاقدیس کبیرکوه در زاگرس میانی، در محدوده ی جغرافیایی استان ایلام واقع شده است که شواهد ژئومورفولوژیکی در این حوضه نشان از فعالیت نئوتکتونیکی در دوران پلیو-کواترنر دارد. در این مطالعه به منظور ارزیابی میزان فعالیت تکتونیکی اخیر در بخش میانی تاقدیس کبیرکوه، تعداد 30 حوضه آبریز به همراه طولانی ترین مسیر احتمالی عبور رودخانه آن ها در محیط ArcGIS10.1 ، استخراج گردیده و سپس شاخص های ژئومورفیک گرادیان طولی رود (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (AF)، شاخص تقارن توپوگرافی (T)، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، سینوسی پیشانی کوهستان (Smf) و نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vf) و شاخص سینوسیته کانال رودخانه (S) مورداندازه گیری قرارگرفته اند. درنهایت، با تلفیق شاخص های مزبور، شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) در این بخش از تاقدیس مزبور ارائه گردید. بر این اساس در 28 زیر حوضه منطقه، سطح فعالیت تکتونیکی با شدت متوسط تا بالا عمل می کند. نتایج به دست آمده از این روش با شواهد صحرایی و ژئومورفولوژیکی مانند تغییرات شدید در نیمرخ طولی رودخانه ها، پیشانی های مستقیم کوهستان، تنگه ها، عدم تقارن شبکه زهکشی، سطوح مثلثی، دره های V شکل ، شیب های تند، زمین لغزش ها و همچنین گزارش مرکز لرزه نگاری کشور مبنی بر ثبت بیش از 1000 زمین لرزه در سال 1393 در این محدوده همخوانی خوبی داشته و بیانگر فعالیت نئوتکتونیکی در بخش میانی تاقدیس کبیرکوه می باشد.
گونه شناسی ریشه ها و پیامدهای نزاع دسته جمعی (مورد مطالعه: جامعه روستایی امامزاده عبدالله(ع) - شهرستان هندیجان- استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
482 - 495
حوزه های تخصصی:
نزاع جمعی در جامعه ازجمله مسائلی است که می تواند آرامش و امنیت و درنتیجه کیفیت زندگی مردم را به خطر اندازد. در پژوهش حاضر مسئله اصلی پژوهشگران مطالعه گونه شناسی ریشه ها و پیامدهای نزاع دسته جمعی در روستای امامزاده عبدالله (ع) است. روستای موردمطالعه در محدوده سیاسی بخش مرکزی شهرستان هندیجان از توابع استان خوزستان قرار دارد. پژوهشگران از رهیافت کیفی و مطالعه یک روستا برای دستیابی به اهداف اساسی پژوهش بهره برده اند. نگارندگان به منظور گردآوری داده ها از تکنیک هایی همچون مصاحبه و مشاهده سود جسته اند و تجزیه وتحلیل داده ها با تکنیک تحلیل تماتیک صورت گرفته است. با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی، 10 نفر از اهالی شناسایی شده و موردمطالعه قرار گرفتند. همچنین با دو گروه (6 نفره و 3نفره) نیز مصاحبه گروهی انجام گرفته شده است. در این پژوهش از نظریات (محرومیت نسبی و نسبت دادن رانی مان و هوندریش، نظریه تعصب و پیش داوری دیوید مایر) استفاده شده است. یافته ها در سه بخش اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی گردآوری شدند. ریشه های نزاع در بخش های مختلف عبارت اند از: اقتصادی (محدودیت منابع، حقوق مالکیت)، فرهنگی (نادیده گرفتن عرف و طایفه گرایی) و اجتماعی که به عنوان عوامل جانبی تشدیدکننده نزاع شناسایی شدند عبارت اند از: ضعف سرمایه اجتماعی برون گروهی، تحریک جوانان توسط ریش سفیدان، ناآگاهی اجتماعی. یافته ها همچنین نشان می دهند عواملی همانند: کاهش انسجام اجتماعی، افزایش پرونده های قضایی، رشد کینه توزی، گسست اجتماعی، عدم تمایل به سرمایه گذاری، ایجاد خسارات مالی و جانی، عدم پیشرفت روستا به عنوان پیامدها و آسیب های اجتماعی نزاع دسته جمعی در روستا شناسایی شدند.
ارزیابی تطبیقی ادراک فضای شهری از نظرگاه مخاطبین و متخصصین عرصه شهری (مطالعه موردی مجموعه شهری امامزاده صالح تجریش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین مسئله ای که در تفکر امروزی طراحی شهری به چشم می خورد در نظر گرفتن طراحی شهری به عنوان یک محصول تمام شده و کامل به جای""فرایندی بلند مدت و ادامه دار است که با مکانیزم های اجتماعی و سیاسی در هم بافته شده باشد"". نگرشی که طراحی شهری را از حالت انفعالی به فعال، از شکل گرایی صرف به عملکرد شکل گرا، از طرح محوری به فرایند محوری و از دستوری به تعاملی مشارکتی تبدیل می کند، ارتقای واقعی کیفیت محیط شهری را هدف غایی خود قرار می دهد. آنچه در اینجا دنبال می شود مدنظر قرار دادن تؤامان جایگاه کاربران و سازندگان فضای شهری است. در نظر گرفتن کیفیات مکانی مورد ادراک کاربران یک فضای شهری هم تراز با مؤلفه های مکانی مدنظر سازندگان شهری، بیانگر توجه به بعد اجتماعی فضاست. ادراک شهروندان از فضا تؤام با ریشه های فرهنگی و عرف جامعه تعلق فرد به آن، زمینه ساز شکل گیری چارچوب عملی فرد در استفاده از فضا و بروز رفتارهای اجتماعی در محیط است. در ساماندهی و احیاء هر محیط شهری باید سه عامل را هم زمان مدنظر قرار داد : محیط شهری یا فضا، کاربران در فضا، و طراحان بر فضا. هر محیط شهری در گذار به شخصیت مکانی خویش باید ریشه های هویتی و ساختار معنایی خود را در زمان تداوم بخشد تا موجد جاری شدن زمان در مکان شود. آنچه در عرصه های واجد پیشینه هویتی در شهر امروز مشهود است تنزل مکان نسبت به پایه های معرفت شناختی آن و ضعف ادراک لایه های مختلف زمانی در فضاست. این پژوهش بر آن است ارزیابی کیفیات ادراک مکان را با تکیه بر ""فضای وجودی عمومی"" مخاطبین و متخصصین عرصه شهری مورد توجه قرار دهد. در این راستا، مجموعه شهری امامزاده صالح (ع) تجریش تهران (محدوده فضای مقابل امامزاده و بازار، حدفاصل بستر رود جاری و میدان تجریش)، را به عنوان نمونه ای موردی مورد سنجش قرار داده و به صورت اخص به این پرسش پاسخ دهد : در ارزیابی سنجه های ادراکی مکان مورد پژوهش مجموعه شهری امامزاده صالح (ع) تجریش چه وجوه افتراق و تفاوتی میان نگرش شهروندان و متخصصین شهری وجود دارد. داده های کمّی و کیفی حاصل از پرسشنامه در برداشت اطلاعات ذهنی مخاطبین از کیفیات مکان، در قالب نقشه و نمودار به روش توصیفی تحلیلی مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از سطح سنجش مناسب تر شهروندان نسبت به متخصصین در غالب هنجارهای مورد ارزیابی است. لیک سنجش شهروندان نیز در هر هنجار کمتر از ""متوسط متمایل به خوب"" است. لذا در ارزیابی کلیت یک فضا تا زمانی که نیازهای نخستین فرد در مواجهه با عرصه عمومی پاسخ داده نشود، فرد قادر به دستیابی به ادراک سطوح بالاتر کیفیات محیطی نخواهد بود. دراین تحقیق با مراجعه به آراء مردم و متخصصان سعی شده است به کیفیات شهریِ متعارف معنایی عمیق تر و هم پیوند با مؤلفه های اجتماعی-فرهنگی داده شود.
سنجش حس مکان و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر آن در بافت تاریخی تهران (موردپژوهی: محله تاریخی امامزاده یحیی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
173-191
حوزه های تخصصی:
امروزه سطح پایین حس مکان و کمرنگ بودن احساس تعلق و هویت ساکنان در بسیاری از مناطق شهری، به خصوص در بافت های تاریخی، به واسطه دگرگونی ها و تغییرات نامتناسب با بستر، روح و غریزه آدمی، مسئله ای مهم در بحث چگونگی برخورد با بافت های تاریخی است. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مفهوم چندبعدی حس مکان و شناسایی عوامل تشکیل دهنده آن در محله تاریخی امامزاده یحیی به عنوان محله ای رو به زوال می پردازد. بدین منظور برای سنجش حس مکان و ارزیابی عوامل مؤثر بر آن از ابزار پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده و با استفاده از آزمون همبستگی به کشف رابطه معنادار، شدت و جهت رابطه میان آن ها پرداخته شده است. نتایج نشان داد که درمجموع، حس مکان ساکنان محله امامزاده یحیی در سطح پایینی قرار دارد و از جمله دلایل آن می توان به نارضایتی ساکنان از عوامل کالبدی، اجتماعی ، فعالیتی و معنایی در محله اشاره کرد. همچنین آزمون همبستگی نشان داد میان حس مکان ساکنان و احساس افتخار آن ها به حضور در محله، رابطه معناداری وجود دارد (05/0 P < ) و سطح بالای حس مکان باعث می شود تا ساکنان با شدت بیشتری خود را اهل محله خویش بدانند و متناسب با آن، انگیزه تداوم سکونت و ماندگاریشان در محل زندگی ارتقا یابد. در مقابل نحوه پیدا کردن مسیرها توسط ساکنان در این محله، رابطه معناداری با بُعد وابستگی به مکان برقرار نکرده است (156/0 r = و 05/0 P> ). همچنین نتایج حاکی از این است که وجود ابنیه تاریخی در محله امامزاده یحیی به رغم علاقه مندی ساکنان به آن (76/4 = میانگین)، به خودی خود موجب تقویت حس مکان در ساکنان نمی گردد و تنها یکی از توانمندی های موجود محسوب می شود. ازاین رو می توان به کمک آن و سایر توانمندی های موجود، با برنامه ریزی های مدبّرانه، راه رسیدن به سطح بالاتری از حس مکان، تعلق به مکان و هویت مکان را هموارتر کرد.
شناسایی عوامل موثر بر توسعه گردشگری مذهبی در استان چهارمحال وبختیاری(مطالعه موردی امامزاده حمزه علی در شهرستان بروجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری مذهبی یکی از رایج ترین اشکال گردشگری در جهان است و صاحب نظران صنعت گردشگری بر این باورند که به لحاظ موقعیت فرهنگی مذهبی خاص ایران در میان کشورهای دیگر، گردشگری مذهبی جای رشد و توسعه بسیاری در کشور دارد؛ در ایران امکان مذهبی مقدس فراوانی وجود دارد که تعدادی در زمره آثار ثبت شده در فهرست میراث ملی نیز قرار دارند و علاوه بر داشتن جاذبه زیارتى، دارای جاذبه های فرهنگی تاریخی نیز هستند؛ استان چهارمحال بختیاری با دارا بودن موقعیت استراتژیک، پیوند دهنده ناحیه گردشگری مرکز کشور به غرب و جنوب غربی و همچنین دارا بودن منابع و جاذبه های گردشگری، می تواند نقش قابل توجهی را در توسعه گردشگری مرکز و جنوب غربی کشور داشته باشد هدف از این تحقیق شناسایی اثرات مکان های مذهبی بر توسعه گردشگری است و امامزاده حمزه علی در شهرستان بروجن به عنوان یک نمونه موردی مطالعه قرار گرفته و سعی شده با استفاده از تکنیک SWOT نقاط قوت، ضعف و فرصت ها و تهدیدهایی که این مکان مقدسه را تحت تاثیر قرار می دهد را بررسی کرده و سپس با ارائه راهکارهای مناسب به بهبود وضعیت فعلی کمک نماییم روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای- اسنادی و میدانی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد منطقه مورد مطالعه با 29 نقطه قوت و امتیاز وزنی833/3و 10 فرصت و امتیاز وزنی 359/3در مقابل 16 نقطه ضعف و امتیاز وزنی 2622/3و 14 تهدید و امتیاز وزنی 974/2توانمندی های نسبتا بالایی را برای توسعه گردشگری مذهبی در استان چهارمحال و بختیاری برخوردار می باشد و در صورت برنامه ریزی دقیق برای این توانمندی های و مهم تر از همه اجرای دقیق این برنامه ها، می توان زمینه های توسعه گردشگری را در این استان فراهم سازد.
خاتم در آثار میراث معاصر: خوانش تاریخی در ورودی امامزاده زید تهران و در ورودی محفوظ در موزه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
157-142
حوزه های تخصصی:
اهداف: در این پژوهش خاتم کاری به عنوان بخشی از تزیینات معماری مورد نظر بوده که در این راستا به در ورودی امامزاده زید (ع) در شهر تهران و در ورودی محفوظ در موزه ملی ایران پرداخته شده است. هدف از پژوهش، مستندنگاری و تحلیل تخصصی درهای ورودی نامبرده، جهت دستیابی به اطلاعات تخصصی و فنی است. روش ها: خاتم کاری یکی از روش های تزیین سطح اشیای چوبی است که از دوره آل مظفر تاکنون آثار قابل توجهی در گنجینه های هنری از آن بر جای مانده است. از منظر روش شناسی، مطالعات صورت گرفته به صورت ترکیبی بوده و در آن از رهیافت زمینه ای استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده بر حسب هدف کاربردی و شیوه ی مطالعه بر حسب روش و ماهیت توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت بررسی میدانی و کتابخانه ای بوده است. همچنین دو در ورودی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. یافته ها: بررسی های صورت گرفته حاکی از آنست که پژوهش حاضر نقش مؤثری در واکاوی مؤلفه های نوآوری خاتم کاری دوره ی قاجار در دو اثر مورد مطالعه و جایگاه آن در تزیینات معماری داشته و همچنین مستندنگاری و تحلیل اطلاعات تخصصی حاصله کمک به ارتقای دانش حفاظت و نگهداری اثر دارد. نتیجه گیری: دستاوردهای پژوهش حاکی از آنست که درهای ورودی مورد مطالعه از جمله آثار شاخص دوره ی قاجار بوده که مؤلفه های نوآوری همچون خاتم معرق و خاتم به شیوه ی چیدمان گره در آن ها مشاهده می گردد. واکاوی و تحلیل این مؤلفه ها نقش مؤثری در حفظ آثار و همچنین به صورت اطلاعات مفید در راستای حفظ و نگهداری اثر به شمار می آیند.
توسعة اجتماع محلی با بهره گیری از ظرفیت های مشارکتی در رویکرد دارایی مبنا (مطالعة موردی: محلة امامزاده حسن، منطقة 17 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پس از معرفی رویکرد توسعة دارایی مبنا به تحلیل رابطة سرمایة اجتماعی (به عنوان مهم ترین دارایی در سطح اجتماع محلی)، عوامل اجتماعی-کالبدی و تمایل به مشارکت سازمان یافته (به عنوان پیش نیاز ضروری رویکرد دارایی مبنا) می پردازیم. شاخص های مورد بررسی را از مطالعات و تجربیات داخلی و جهانی استخراج کرده و با روش پیمایش، در محلة امامزاده حسن شهر تهران مورد سنجش قرار داده ایم. نتایج رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر تمایل به مشارکت سازمان یافته، سرمایة اجتماعی و عوامل اجتماعی- کالبدی نشان می دهد سرمایة اجتماعی (با ضریب 0.484) بر تمایل به مشارکت تأثیر مستقیم و افزاینده دارد. همچنین، قدمت سکونت (با ضریب 0.256)، میزان کیفیت امکانات کالبدی از دید ساکنان (با ضریب 0.333) و میزان حضور پذیری فضاهای عمومی در محله (با ضریب 0.354) با واسطة سرمایة اجتماعی بر تمایل به مشارکت سازمان یافته تأثیر افزاینده دارند و تأثیر وضعیت مالکیت (0.058) نسبت به سه عامل دیگر کمتر است. این نتایج نشان می دهد سرمایة کالبدی برای افزایش سرمایة اجتماعی دارای اهمیت ابزاری است و در رویکرد دارایی مبنا برای توسعة اجتماع محلی باید به سرمایه های کالبدی و اجتماعی به صورت یکپارچه برای ظرفیت سازی توجه کرد.
بررسی نقوش کاشی های زرین فام با موضوع صور فلکی در امامزاده جعفر دامغان (با تأکید بر نسخه صورالکواکب قرن هفتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
39 - 51
حوزه های تخصصی:
فراگیری نجوم و باورهای کیهانی در سده های چهارم تا هفتم هجری بر جوانب مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و هنری جامعه ایران تأثیر عمیقی گذاشت به گونه ای که حجم گسترده ای از آثار هنری تولیدشده در این بازه زمانی نقوش تزئینی نجومی را شامل می شود. آثار هنری بستری مناسب برای بازتابش فعالیت های علمی و اجتماعی و نیز باورهای عامیانه مردم است لیکن هنرمندان، که خود جزئی از جامعه هستند، از اهمیت و جایگاه نجوم و باورهای کیهانی آگاهی داشته و نمادهای نجومی را در قالب نقوش تزئینی در آثار هنری ازجمله کاشی منعکس نموده اند. ازآنجا که استفاده از نقوش حیوانی در مکان های زیارتی و مقدس در هنر ایرانی-اسلامی سابقه ای نداشته، هدف پژوهش، واکاوی ارتباط نقوش انسانی، حیوانی و گیاهی کاشی های کوکبی و چلیپای امامزاده جعفر دامغان با این مکان مقدس است. در راستای این هدف، نقوش بخشی از کاشی های این مجموعه، که در موزه لوور نگهداری می شود، تجزیه وتحلیل شده و ضمن تطبیق با نقاشی های کتاب صورالکواکب عبدالرحمن صوفی رازی، بر مفاهیم و باورهای نجومی نقوش تأکید شده است. سؤالات مقاله عبارتند از: ۱-بین نقوش کاشی ها و اشعار با کارکرد بنا چه ارتباطی وجود دارد؟ ۲-نقوش تزئینی کاشی های زرین فام امامزاده جعفر چه ارتباطی با باورها و مفاهیم نجومی دارد؟ ۳- با توجه به شباهت برخی از این نقوش با نقاشی های صورالکواکب، چه رابطه ای می توان مابین نقوش کاشی ها و نقاشی های صورالکواکب صوفی برقرار کرد؟ روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است. در نتایج به دست آمده می توان گفت اشعار عاشقانه به کار رفته در حاشیه کاشی های زرین فام امامزاده جعفر ارتباط مستقیمی با نقوش و نیز کارکرد بنا ندارد و نقوش گیاهی، حیوانی و انسانی این کاشی ها صرفاً جنبه تزئینی نداشته بلکه حاوی مفاهیم نمادین نجومی است و تأثیرات آشکاری از نقاشی های صورالکواکب صوفی دارند.
تخمین پارامترهای هیدروژئولوژیکی با روش های ژئوالکتریک و برآورد حجم تقریبی و حجم آب قابل استحصال از آبخوان دشت امامزاده جعفر گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخمین پارامترهای هیدروژئولوژیکی آبخوان (T، K، Sy و مواردی از این قبیل) برای ارزیابی، مدیریت و مطالعات منابع آب های زیرزمینی ضرورت دارد. روش های گوناگونی مانند آزمون پمپاژ، شبیه سازی یا مدل آب های زیرزمینی، ژئوفیزیکی و مواردی از این قبیل برای ارزیابی این پارامترها وجود دارند. اگرچه تعبیر و تفسیر داده های به دست آمده از آزمون پمپاژ، بهترین روش تخمین پارامترهای هیدروژئولوژیکی آبخوان است، اما این روش پرهزینه، وقت گیر است و نتایج آن برای نقاط محدودی کاربرد دارد. ازاین رو، برآورد پارامترهای آبخوان با روش ژئوالکتریکی به همراه روش آزمون پمپاژ، بسیار موثر و باصرفه است. در این مقاله پارامترهای هیدروژئولوژیکی آبخوان دشت امامزاده جعفر گچساران، واقع در جنوب استان کهگیلویه و بویراحمد، با استفاده از داده های مقاومت ویژه که از 86 سونداژ قائم ژئوالکتریکی(VES) با آرایه اشلومبرژه به دست آمد و با توجه به تشابه خصوصیات جریان آب زیرزمینی (قانون دارسی) و جریان الکتریکی (قانون اهم) در محیط متخلخل، تخمین زده شد. نتایج به دست آمده نشان داد مقدار متوسط تخلخل و آبدهی ویژه آبخوان به ترتیب حدود 26 و 044/0 درصد، ضخامت های متوسط آبرفت و آبخوان به ترتیب حدود 132 و 79 متر، حجم کل آبخوان دشت امامزاده جعفر 7/5 میلیارد مترمکعب، حجم تقریبی آب موجود در آبخوان 5/1 میلیارد مترمکعب و میزان حجم آب قابل استحصال از آبخوان 5/66 میلیون مترمکعب برآورد شده است. با مقایسه نتایج به دست آمده از روش ژئوفیزیکی و نتایج حاصل از آزمون پمپاژ، معلوم شد روش مقاومت الکتریکی قادر به تخمین قابل قبولی از پارامترهای هیدروژئولوژیکی آبخوان است. به طوری که می توان با تلفیق داده های به دست آمده از روش ژئوالکتریک و داده های حاصل از آزمون پمپاژ، علاوه بر کاهش هزینه ها، نتایج مطلوبی به دست آورد.
تحلیل آثار اجتماعی اقتصادی صنعت پتروشیمی قائد بصیر بر نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستاهای امامزاده ابراهیم و سعیدآباد از توابع شهرستان گلپایگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعتی شدن روستا به عنوان اهرمی پویا برای توسعه روستایی معرفی شده است و توزیع درآمد، متنوع ساختن اقتصاد روستایی و کاهش نابرابری های اجتماعی اقتصادی، از اهداف اولیه آن محسوب می شود. اغلب پژوهش ها درباره آثار صنعتی شدن مناطق روستایی دو ویژگی عمده دارند: اول کمی گرا هستند، دوم بیشتر آثار اقتصادی (اشتغال و درآمد) را بررسی کرده اند. در حالی که علاوه بر ارزیابی آثار اقتصادی صنعت در روستا، باید تأثیرات دیگر آن به ویژه آثار اجتماعی آن بررسی شود. از این رو در پژوهش حاضر آثار اجتماعی اقتصادی استقرار صنعت پتروشیمی در روستای امامزاده ابراهیم و سعیدآباد از دید خود روستاییان با روش کیفی مطالعه شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و از فنون مصاحبه فردی، بحث گروهی متمرکز و مشاهده برای جمع آوری اطلاعات و از روش تحلیل موضوعی برای تحلیل اطلاعات استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، ورود صنعت در نواحی روستایی مذکور به پیدایش پیامدهایی منجر شده است که از جمله آن ها می توان به این موارد اشاره کرد: به خطرافتادن سلامت انسان در اثر افزایش آلودگی زیست محیطی، پیدایش فرصت های اندک برای روستاییان، کاهش فرصت اشتغال برای زنان روستایی، اشتغال نیروی کار غیربومی در پتروشیمی، اسکان افراد غیربومی در روستا، تشدید نگرش منفی روستاییان به صنعت پتروشیمی، سنخیت نداشتن صنعت پتروشیمی با روستا، گرایش جوانان روستا به ادامه تحصیل، تغییر در برخی جنبه های مادی سبک زندگی روستاییان شاغل در پتروشیمی، کاهش انگیزه روستاییان برای انجام فعالیت در بخش کشاورزی و دامداری، لطمه به بخش کشاورزی، افزایش درآمد روستاییان شاغل در صنعت، رونق برخی کسب وکارهای روستایی و تغییر قیمت زمین.