پژوهش های بازاریابی گردشگری و میهمان نوازی
پژوهش های بازاریابی گردشگری و میهمان نوازی دوره 1 پاییز و زمستان 1402 شماره 1
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : تحلیل عاملی اکتشافی (EFA)، به یکی از پرکاربردترین روش های آماری چندمتغیره در پژوهش های کاربردی در بسیاری از حوزه ها از جمله گردشگری و میهمان نوازی تبدیل شده است. هدف مطالعه حاضر، شناسایی دلایل کاربست EFA، خطاهای رایج و به طور کلی آسیب شناسی استفاده از این روش در مطالعات گردشگری و میهمان نوازی می باشد. روش شناسی : روش پژوهش حاضر بر مبنای هدف، اکتشافی-توصیفی بوده است. حجم نمونه، 66 مقاله منتشر شده از 7 نشریه علمی گردشگری بودند. بررسی مقالات از طریق تحلیل توصیفی (فراوانی و درصد) با استفاده از نرم افزار SPSS26 و Excel انجام پذیرفت. یافته ها : بررسی ها نشان داد، در حدود 4% از پژوهش های منتشر شده در نشریات گردشگری از EFA استفاده می کنند و بیشترین گرایش تخصصی پژوهشگران جغرافیا است. از میان مراحل 5گانه ی انجام EFA، به ترتیب بیشتر به کمتر، مراحل حفظ عامل، استخراج عامل، چرخش عامل، غربالگری و کیفیت داده ها، و تفسیر-نامگذاری، گزارش نشده، نادیده گرفته شده و یا انجام نمی شوند. نتیجه گیری و پیشنهادات : علیرغم سهولت انجام EFA به دلیل وجود نرم افزارهای مختلف، مراحل و مفروضات اساسی EFA، به طور منظم و دقیق در پژوهش های گردشگری و میهمان نوازی گزارش نمی شود یا نادیده گرفته می شود که قطع به یقین می تواند تضمین اعتبار پژوهش های گردشگری را زیر سوال ببرد. نوآوری و اصالت : ضمن اینکه پژوهش برای اولین بار در حوزه ی پژوهش های گردشگری انجام شده است، بر اساس یافته ها و نتایج، یک جعبه ی ابزار با عنوان "فهرست نظارت" در سه فاز پیش تحلیل، تحلیل و پساتحلیل برای اطمینان از انجام و گزارش مراحل EFA برای پژوهشگران و ارزیابان پژوهش ها، طراحی و پیشنهاد گردید.
شناسایی عوامل موثر بر انتخاب مقصد گردشگری شهری درمناطق ساحلی (مطالعه موردی: شهر آستارا)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش عوامل موثر بر انتخاب مقصد گردشگری شهری در مناطق ساحلی تدوین شده است.. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری گردشگرانی است که در مرداد 1397 در مکان های گردشگری شهر آستارا در استان گیلان در دسترس بودند. روش شناسی : روایی و پایایی پرسشنامه ها بررسی گشت و به منظور تحلیل داده ها از SPSS و آزمون های آمار ناپارامتری استفاده شد. یافته ها : با توجه به یافته های تحقیق، تاثیر تداعی برند بر انتخاب مقصد گردشگری، ضرایب مسیر 89/0 به دست آمد که اثر مثبت میان این عوامل را بیان می کند. با توجه آماره T (19) در سطح 95 درصد معنادار است و این نکته بیانگر آن است که کیفیت ادراک شده به میزان 76/0 انتخاب مقصد گردشگری را تبیین می کند. رابطه خطی بین مولفه ها معنادار است (000/0 p≤ ) تحلیل معادله رگرسیون نیز نشان می دهد که از بین عوامل موثر بر انتخاب در مقصد گردشگری به ترتیب کیفیت درک شده برند مقصد (0518/0 = p ، 01/4 = β) و تداعی برند مقصد (0356/0 = p ، 06/2 = β) بیشترین تاثیر را در مقصد گردشگری دارند. نتیجه گیری و پیشنهادات : نتایج نشان داد که بین عوامل موثر در مقصد گردشگری ارتباط معناداری وجود دارد. کیفیت ادراک شده عامل اصلی در انتخاب مقصد گردشگری است و تاثیر قابل توجهی بر سایر ابعاد ویژه برند دارد. شاخص کیفیت درک شده در مقصد گردشگری به طور مستقیم انتخاب مقصد گردشگری را تحت تاثیر قرار می دهد.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری پایدار روستایی (مطالعه موردی: شهرستان نیشابور)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : تداوم و رونق گردشگری روستایی منوط به پایداری آن است چرا که گردشگری پایدار روستایی در پی کیفیت و دوام بلندمدت منابع طبیعی و انسانی در صنعت گردشگری است. مطالعه حاضر ضمن شناخت قوت و ضعف های داخلی و همچنین فرصت ها و تهدیدهای خارجی پیش روی توسعه پایدار گردشگری روستایی در شهرستان نیشابور، به دنبال ارائه راهبردهای مناسب جهت تحقق توسعه پایدار گردشگری است. روش شناسی : روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و میدانی صورت گرفته است. واحد تحلیل 173 نفر از خبرگان محلی شامل 111 دهیار و 62 شورای اسلامی روستا در 109 روستای مقصد گردشگری شهرستان نیشابور بوده است. در این مطالعه از ابزارهای برنامه ریزی راهبردی SWOT-QSPM استفاده شد. یافته ها : در این مطالعه 45 ضعف و تهدید و 21 قوت و فرصت پیش روی توسعه پایدار گردشگری روستایی در شهرستان نیشابور شناسایی شد. شهرستان نیشابور در زمینه توسعه پایدار گردشگری روستایی با ضعف ها و تهدیدهای زیادی مواجه است. با توجه به امتیاز نهایی (IFE) 1.84 و (EFE) 1.69، توسعه پایدار گردشگری روستایی در شهرستان نیشابور در جایگاه تدافعی قرار دارد. نتیجه گیری و پیشنهادات : توسعه پایدار گردشگری روستایی در شهرستان نیشابور نیاز به اتخاذ راهبرد بقا، یعنی از بین بردن تهدیدهای بیرونی با تقلیل ضعف های درونی سیستم دارد. از این رو با استفاده از ماتریس QSPM، 11 راهبرد ارائه شده ذیل راهبرد تدافعی اولویت-بندی شد. مهمترین راهبرد، ارتقاء کیفیت دید و منظر روستایی (چشم انداز طبیعی) در چارچوب مولفه بصری - زیباشناختی در کنار ارتقاء مولفه های دیگر کیفیت محیطی روستا مانند مولفه های عملکردی- فعالیتی، معنایی- ادراکی و زیست محیطی می باشد. نوآوری و اصالت : نوآوری و اصالت مطالعه در این است که ضمن بررسی محیط درونی و بیرونی، جایگاه گردشگری روستایی شهرستان نیشابور به لحاظ پایداری تعیین و راهبردهای مطلوب متناسب با شرایط سیستم ارائه شود.
شناخت عوامل موثر در برندسازی فرهنگ میهمان نوازی در گردشگری ایران
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : امروزه گردشگران به واسطه برندسازی از بسیاری از مناطق بازدید می نمایند. میهمان نوازی به عنوان یک منبع توسعه گردشگری ناملموس در ایران شناخته می شود که کمتر به گردشگران معرفی شده و برنامه ریزی مناسبی نیز در این زمینه انجام نشده است. بنابراین هدف پژوهش شناخت عوامل موثر در برندسازی فرهنگ میهمان نوازی در گردشگری ایران است. روش شناسی : روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های میدانی است. در این پژوهش از دو روش کیفی و کمی استفاده شد. در بخش مصاحبه، 11 نفر و پرسش نامه نیز 75 متخصص حوزه گردشگری مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل به روش تحلیل محتوا و آزمون های آماری انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد که 15 عامل در برندسازی فرهنگ میهمان نوازی در گردشگری ایران موثر است. آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که مهمترین عامل ثبت و معرفی فرهنگ میهمان نوازی به عنوان برند گردشگری ایران با میانگین 493/4 است. همچنین دو عامل کاهش اختلافات سیاسی خارجی با میانگین 213/4 و بهبود شاخص امنیت گردشگران خارجی با میانگین 173/4 در رتبه های دوم و سوم اهمیت شناخته شده اند. مدلسازی نیز تایید نمود که عوامل موثر برندسازی فرهنگ میهمان نوازی دارای اثرکل 54/0 در رشد گردشگری ایران است. در این زمینه بیشترین تاثیرگذاری مربوط به عامل تبلیغات و معرفی جاذبه های ناملموس با تبیین 871/0 بوده است. نتیجه گیری و پیشنهادات : در مجموع عوامل متنوعی در برندسازی فرهنگ میهمان نوازی تاثیرگذار هستند که این عوامل به رشد گردشگری ایران نیز می توانند ختم شوند. پیشنهاد می شود که جنبه های مختلف فرهنگ میهمان نوازی جهت برندسازی آن مورد مطالعه قرار گیرد. نوآوری و اصالت : نوآوری پژوهش این است که تحقیقات کمی در حوزه برندسازی فرهنگ میهمان نوازی در ایران انجام شده و این تحقیق می تواند جز گام های اولیه در این حوزه قلمداد شود.
شناسایی راهبردهای بازاریابی گردشگری روستایی در استان کردستان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : علی رغم اهمیت گردشگری روستایی در تسریع روند توسعه روستایی و نقش بازاریابی در توسعه آن، بررسی ها نشان می-دهد در این زمینه شکاف مطالعاتی زیادی وجود دارد و محققان تا حد زیادی از پرداختن به آن غافل شده اند. استان کردستان نیز به عنوان یکی از غنی ترین استان های ایران به لحاظ گردشگری روستایی، از قاعده مذکور مستثنی نبوده و در زمینه بازاریابی گردشگری روستایی با چالش های زیادی مواجه است. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی مهم ترین استراتژی بازاریابی گردشگری روستایی در استان کردستان است. روش شناسی : این پژوهش کاربردی، با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام گرفته است که در آن برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. ابزار اصلی برای گردآوری داده های میدانی، پرسشنامه محقق ساخته است و برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از مدل SWOT استفاده شده است. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد گردشگری روستایی در استان کردستان به لحاظ عوامل داخلی و خارجی مرتبط با بازاریابی گردشگری روستایی دارای شرایط پیچیده ای است. به این صورت که در کنار نقاط قوت و فرصت های متعدد بازاریابی گردشگری روستایی، نقاط ضعف و تهدیدهای متعددی نیز وجود دارند. همچنین یافته ها نشان داد استراتژی تهاجمی (SO)، مناسب ترین استراتژی جهت توسعه بازاریابی گردشگری روستایی در استان کردستان است. نتیجه گیری و پیشنهادات : متناسب با ماهیت استراتژی تهاجمی، باید برای تدوین و ارائه همه برنامه ها و راهکارها توسعه بازاریابی گردشگری روستایی بر روی نقاط قوت و فرصت های شناسایی شده تأکید نمایند. از این رو در راستای توسعه بازاریابی گردشگری روستایی پیشنهادهایی مانند تبلیغات برای معرفی جاذبه های طبیعی و انسانی گردشگری روستایی از طریق فضای مجازی و رسانه های جمعی، توسعه تورهای گردشگری و برگزاری جشنواره های مختلف ارائه گردید. نوآوری و اصالت : با توجه به اینکه در خصوص شناسایی استراتژی بازاریابی گردشگری روستایی در کشورمان مطالعه ای صورت نگرفته است، این پژوهش دارای نوآوری است.
روایت نگاری چالش های توسعه مدیریت مقصد گردشگری هوشمند (مورد مطالعه: مشهد)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : توسعه سریع فناوری در گردشگری و ظهور گردشگری هوشمند، توجه مدیران و سیاستگذاران مقصدها را به فرصت هایی جلب کرده است که از تطبیق راهبرد هوشمند در مقصدهای گردشگری ایجاد می شود. بر این اساس، گونه شناسی جدیدی برای مقصدها پدیدار شده که به آن مقصد هوشمند گردشگری اتلاق می شود. بر این اساس، هدف پژوهش روایت نگاری چالش های توسعه مدیریت مقصد گردشگری هوشمند در مشهد است. روش شناسی : پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و از لحاظ روش در گروه پژوهش های کیفی قرار دارد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش روایت نگاری ( با استفاده از نرم افزار MAXQDA ) و روش دلفی استفاده شده است. یافته ها : تحلیل روایت های متخصصان، در خصوص چالش های توسعه مدیریت مقصد گردشگری هوشمند در مشهد، 7 مضمون سازمان دهنده شامل (عدم نظام یکپارچه جهت مدیریت و بازاریابی مقصد گردشگری در مشهد، فشارهای سیاسی، سیستم متمرکز توسعه، محصولات مقصد گردشگری، قوانین نادرست، فرهنگ و آموزش، کمبود امکانات مالی) و 32 مضامین پایه را نشان داده است. سپس بر اساس روش دلفی، اختلاف میانگین فازی زدایی در دو مرحله نظر سنجی از حد آستانه کمتر شده، و از دیدگاه خبرگان چالش های مطرح شده مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری و پیشنهادات : شناسایی چالش های مطرح شده در پژوهش حاضر علاوه بر آن که مزیت رقابتی را در ناحیه مشهد ایجاد می کند، از تداخل مسئولیت ها و شکاف ها جلوگیری می کند، و با ایجاد فرهنگ گردشگری در مقصد منجر به افزایش درآمد گردشگری می گردد، و در نهایت اگر با برنامه ریزی صحیح و مدیریت مقصد گردشگری چالش ها رفع گردند، توسعه پایدار محقق می گردد و این اطمینان را می دهد که پایداری اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی مقصد حفظ شود.
نقش مدیریت شهری در توسعه پایدار گردشگری شهری (مطالعه موردی شهر جم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : امروزه گردشگری به عنوان بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی را دربرمی گیرد، مدیران شهری در رونق گردشگری نقش مهمی دارند، هدف مطالعه حاضر بررسی نقش مدیریت شهری در توسعه پایدار گردشگری در شهر جم بود. روش شناسی : پژوهش حاضر، کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش (۳۱۴۳۶ نفر) و نمونه آماری360 نفر(40 مدیران و 320 شهروند) بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. روایی پرسشنامه محقق ساخته، توسط خبرگان و کارشناسان متخصص، به تأیید گردید و پایایی پرسشنامه(81/0) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از نرم افزار SPSS26 استفاده شد. یافته ها : نتایج آزمون ضریب همبستگی(در سطحα=.01) نشان داد که همبستگی مدیریت یکپارچه شهری و دستیابی به توسعه پایدار گردشگری با ضریب (405/0)؛ همبستگی همکاری مدیریت شهری و دستیابی به توسعه پایدار گردشگری با ضریب (392/0) و نظر مدیران و شهروندان، در خصوص نقش مدیریت شهری در توسعه پایدار گردشگری شهری با ضریبt (840/0)، معنادار است. نتیجه گیری و پیشنهادات : نتایج نشان داد که مدیران نسبت به شهروندان نگاه مثبت تری نسبت به تاثیر مدیریت یکپارچه شهری در دستیابی به توسعه پایدار گردشگری دارند. مدیریت شهری شهر جم در نهادهای دولتی می توانند نسبت به، فراهم نمودن زمینه توسعه و بهبود وضعیت گردشگری با توجه به ظرفیت های موجود، توجه و اقدام نمایند. نوآوری و اصالت : این پژوهش به دنبال بررسی رابطه بین مدیریت شهری با توسعه پایدار گردشگری شهری شهر جم بود و با توجه به اهمیت و ضرورت تحقیق سعی شد ضمن بیان مفاهیم و مبانی نظری مرتبط با موضوع مطالعه، پس از جمع بندی یافته ها، به ارائه راهکارهای مناسب بپردازد.
بررسی مدل توسعه گردشگری روستایی و پایداری توسعه جوامع محلی (مطالعه موردی: دهستان زیرراه)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : گردشگری به عنوان ابزاری کارآمد با اثر بر بنیان های اقتصاد روستایی می تواند نقش مهمی را در پایداری اجتماعی نواحی روستایی ایفا کند. این پژوهش به دنبال تعیین نقش گردشگری در پایداری اجتماعی نواحی روستایی دهستان زیرراه می باشد. روش شناسی : پژوهش حاضر، کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات اسنادی و پیمایشی بدست آمده است. جامعه آماری این پژوهش ساکنان دهستان زیرراه (8248 N =) و نمونه آماری 384 نفر می باشند. به منظور بررسی و تحلیل استنباطی از روش های آماری ضریب همبستگی، رویکرد پیشرفته معادلات ساختاری استفاده شد. تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای spss22 و Amos22 انجام و میزان خطای نوع اول (α) برای آزمون دو دامنه برابر با 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها : همه مؤلفه های مؤثر بر توسعه گردشگری روستایی، به جز عامل بهداشت و زیست محیط، با ضریب استانداردشده بالای 860/0 قادرند که حداقل 74 درصد از واریانس مدل نهایی توسعه گردشگری روستایی را تبیین کنند یافته های حاصل در سطح 001/ معنادار می باشند. نتیجه گیری و پیشنهادات : نتایج پژوهش در ناحیه موردمطالعه نشان دهنده آن است که در ابعاد اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی نیاز به برنامه ریزی و توجه بیشتر دولت و مسئولین در دهستان زیرراه می باشد. نوآوری و اصالت : این پژوهش به دنبال بررسی عوامل توسعه گردشگری با تاکید بر پایداری و توسعه جوامع روستایی در دهستان زیرراه، بود و با توجه به اهمیت و ضرورت تحقیق سعی شد ضمن بیان مفاهیم و مبانی نظری مرتبط با موضوع مطالعه، پس از جمع بندی یافته ها، به ارائه راهکارهای مناسب بپردازد.
اثربخشی گردشگری شهری بر پایدارسازی کسب و کارها (مورد مطالعه: شهر زابل)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : شهر زابل با داشتن سرمایه های گردشگری تاریخی، فرهنگی و انسانی از مناطق مهم گردشگری کشور به شمار می رود و برخی از فعالان عرصه گردشگری در قالب گونه های متعدد، در کسب و کارهای مختلف اشتغال دارند و توان تاریخی و انسانی شهر زابل را به مقصد گردشگری شهری تبدیل کرده اند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر اثربخشی گردشگری شهری بر پایدارسازی کسب و کارها در شهر زابل است. روش شناسی : پژوهش حاضر بر حسب نوع روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی است. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و به منظور رتبه بندی هر یک از مولفه های پایدارسازی از مدل های ترکیبی (F-ARAS + F-COPRAS) استفاده شده است. یافته ها : نتایج نشان داد، وضعیت مولفه های پایدارسازی کسب و کارهای خرد (اشتغال زایی، توانمندسازی، تناسب با محیط زیست) با مقدار میانگین به دست آمده بالاتر از حد متوسط عدد (3)، مطلوب ارزیابی شد، و بین این 3 مولفه و گردشگری شهری در سطح معناداری کمتر از 05/0، ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. نتایج آزمون های تعقیبی (Post Hoc) و (Tukey HSD)، جهت بررسی وضعیت پایداری هر یک از کسب و کارها نشان داد، تحولات کسب و کارها ناشی از گردشگری شهری با مقدار 55/3 بیشترین میزان را به خود اختصاص است. در نهایت نتایج رتبه بندی نشان داد، مولفه های توانمندسازی با مقدار 76/71، اشتغال زایی با مقدار 55/71، تناسب با محیط زیست با مقدار 41/71، بیشترین و کمترین میزان تاثیرپذیری را از گردشکری شهری به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری و پیشنهادات : توسعه گردشگری در شهر زابل توانسته منجر به رشد اقتصادی و اشتغال زایی شده است. با ورود گردشگران، تقاضای نهایی برای محصولات گردشگری این منطقه افزایش یافته و بخش های گردشگری برای پاسخ به این تقاضا برای نیروی کار نیز افزایش یافته است، و در کاهش بیکاری برای جوانان، کاهش بیکاری فصلی ناشی از خشکسالی تاثیرگذار است.
تحلیلی بر نقش بر ارزش ویژه برند هتل با تأکید بر رشد و شکوفایی در صنعت گردشگری
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : تحقیق حاضر با هدف تحلیلی بر نقش ارزش ویژه برند هتل با تأکید بر رشد و شکوفایی در صنعت گردشگری انجام شده است. روش شناسی : روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی و ابزار گردآوری اطلاعات بصورت مطالعات کتابخانه ای می باشد، لذا از مقالات به روز، کتاب های معتبر، اسناد کتابخانه ای و منابع معتبر اینترنتی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. یافته ها : یافته ها حاکی از آن است که تجربه خوب مهمانان باعث شکل گیری ارزش ویژه برای برند هتل می شود، همان طور که تجربه ناخوشایند باعث تخریب برند هتل در ذهن مهمانان می شود.افراد برای انتخاب برند هتل نیازی به تجارب گذشته ندارند و از طریق رسانه ها و تبلیغات دهان به دهان می توانند هتلی خاص را انتخاب کنند و این موضوع اهمیت ارزش ویژه برند را می رساند. نتیجه گیری و پیشنهادات : نتایج حاکی از آن است که هتلی که دارای ارزش ویژه برند قوی است می تواند مواردی از جمله افزایش واکنش مطلوب مهمانان به تغییرات قیمت،توسعه برند،افزایش وفاداری مهمان، صبرو بردباری مهمانان در شرایط بحرانی،سودآوری بالاتر و ارزش بالاتر بازار را انتظار داشته باشد. و همچنین پیشنهاد می شود که صاحبان برند به ارزش ویژه برند هتل توجه داشته باشند از جمله مزایای این امر برای صاحبان برند عبارت است از: توانایی ارائه قیمت های مناسب تر نسبت به هتل های رقیب،توانایی کسب سهم بازار بیشتر،توانایی حفظ مشتریان از طریق ایجاد وفاداری به برند و کاهش هزینه های بازاریابی است. نوآوری و اصالت : نوآوری و اصالت مطالعه حاضر در این است که بر نقش ارزش ویژه برند هتل با تأکید بر رشد و شکوفایی در صنعت گردشگری توجه شده است و نتایج آن می تواند برای مدیران هتلها و ... مفید واقع شود.
مؤلفه های بازاریابی تأثیرگذار بر تصویر از مقصد گردشگری (مطالعه موردی: گردشگران گنبد سلطانیه، استان زنجان)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : ب رای اطمین ان از رضای ت گردش گران و چگونگ ی تمای ات رفت اری بع دی آنه ا، نی از اس ت تصوی ر مقص د پ س از بازدی د به منزله تس ریع کننده ای ب رای بازاریاب ی مقص د ارائ ه ش ود. شهر سلطانیه، ازلحاظ گردشگری دارای توانهای مناسب تاریخی، طبیعی و فرهنگی است که تاکنون آن چنانکه باید و شاید از و آن در جهت شناسایی توانشان و همچنین در جذب جهانگردان و ایرانگردان موردتوجه قرار نگرفته است. روش شناسی : پژوهش حاضر، ب ا ه دف بررس ی شناخت تصویر از مقصد گردشگران از گنبد سلطانیه،شناخت رابطه بین بازاریابی و تصویر از مقصد گردشگران ورودی به گنبد سلطانیه و همچنین ارائه پیشنهاداتی جهت ارتقای تصویر از مقصد گردشگران ورودی به گنبد سلطانیه است. جامعه آماری تحقیق حاضر گردشگران بازدید کننده از گنبد سلطانیه می باشد، با توجه به مشخص نبودن تعداد گردشگران از فرمول کوکران نامتناهی جهت مشخص شدن تعداد نمونه استفاده شد و تعداد نمونه لازم ۳۸۴ بدست آمد، جهت تکمیل پرسشنامه نیز از روش تصادفی ساده استفاده شد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنانه) و جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آمار توصیفی،و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای ،آزمون فریدمن ،آزمون فریدمن آزمون و معادلات ساختاری) استفاده شد. یافته ها : میانگین عددی نشان می دهد، بالاترین میانگین عددی مربوط به بعد جاذبه با امتیاز 3.27و کمترین نیز مربوط به بعد سرویس با امتیاز 2.43 می باشد. در ادامه تحلیل نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد، براساس آماره تی مورد آزمون و براساس مطلوبیت عددی که برابر با 3 می باشد تمامی ابعاد تصویر از مقصد غیر از بعد جاذبه و محیط منفی ارزیابی می شود.
نقش توسعه کارآفرینی گردشگری در تحقق ابعاد اقتصادی مقاومتی(مطالعه موردی: روستاهای دهستان گلین شهرستان گیلانغرب)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه گردشگری روستایی نقش مهمی در توسعه ی اجتماعی- اقتصادی روستاها دارد و می تواند در استقلال اقتصادی و اقتصاد مقاومتی نقش ایفا نماید. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش توسعه کارافرینی گردشگری در تحقق ابعاد اقتصادی مقاومتی در روستاهای دهستان گلین شهرستان گیلانغرب می باشد. روش شناسی: تحقیق حاضر از لحاظ هدف (نوع استفاده) یک تحقیق کاربردی است. روش مورد استفاده در این تحقیق یک روش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری مورد پژوهش در این تحقیق شامل کلیه متخصصین، کارشناسان و اساتید دانشگاهی مرتبط با گردشگری و کارافرینی در سطح شهرستان گیلانغرب می باشد. تعداد نمونه برابر 125 نفر بر اساس کل سرشماری و به شیوه تصادفی در دسترس تعیین شدند. یافته ها: نتایج بیانگر آن بود که به طور کلی توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر اقتصاد مقاومتی تاثیر مثبت و معنادار داشته است و توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر سایر ابعاد اقتصاد مقاومتی تاثیر داشته به گونه ای که توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر مدیریت دانش، توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر کیفیت مداری، توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر مناسب سازی، توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر مهندسی فرهنگ تاثیر مثبت و معنادار داشته است. بر این اساس توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر مدیریت دانش بیشترین تاثیر و توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر مهندسی فرهنگ کمترین تاثیر را داشته است نتیجه گیری و پیشنهادات: در مجموع کارآفرینی گردشگری در اقتصاد مقاومتی نقش دارد و می تواند اثرات قابل توجه ای در ابعاد گوناگون آن داشته باشد. نوآوری و اصالت: نوآوری پژوهش در این است که رابطه گردشگری و اقتصاد مقاومتی را از لحاظ موضوعی بررسی نموده که در تحقیقات گردشگری کمتر به این دیدگاه پرداخته شده است. همچنین از لحاظ روش شناسی نیز از مدلسازی استفاده شده است.