مقالات
حوزه های تخصصی:
در فرایند بررسی اتحاد عناوین مختلف در اسناد روایی، بررسی امکان اتحاد و اختصار در نسب، ضروری است؛ خصوصاً اگر عناوین مورد بررسی، از عناوین پرتکرار در اسناد روایی باشند. چنان که تعدد عناوین یک راوی، گاه به اشتباه موجب اشتراک صاحبان این عناوین با راویان دیگر می شود که چه بسا در صورت تمییز ندادن بین آنان، به اعتبار برخی اسناد روایات آسیب زند. عنوان «محمد بن الفضیل» یکی از همین عناوین پرتکرار در اسناد روایی است. در اسناد روایی، دو عنوان «محمد بن الفضیل الصیرفی» و «محمد بن القاسم بن الفضیل» وجود دارد که عنوان دوم مربوط به نوه «الفضیل بن یسار» است. از آنجا که عنوان دوم به دلیل اینکه «الفضیل بن یسار»، فردی سرشناس و دارای جایگاه ویژه ای بوده، و از سوی دیگر نام «فضیل»، نامی نادر و دارای غرابت است، امکان اختصار در نسبِ «محمد بن القاسم بن الفضیل» به صورت «محمد بن الفضیل» وجود دارد، ولی شاهدی برای این امر وجود ندارد و نمی توان اختصار در نسبِ «محمد بن القاسم» را پذیرفت. در هر حال، عنوان «محمد بن الفضیل» که بدون هیچ قیدی در اسناد روایات آمده، شخصی ثقه است؛ زیرا افزون بر صفوان و دیگر بزرگان، کلینی و صدوق که هردو از محدثان آشنا به رجال بودند نیز در کافی و فقیه، روایات فراوانی را مشتمل بر این عنوان آورده اند. بنابراین اگر امکان «اختصار در نسب» نفی شود، از جهت وثاقت «محمد بن الفضیل» اشکالی نیست؛ ولی ممکن است نتیجه بررسی جریان قاعده «اختصار در نسب»، در امور دیگری مثل شناخت طبقات راویان و ارتباط استادی و شاگردی آنها و همچنین شناخت تحریفات و تصحیفات، اثرگذار باشد.
بررسی اسناد سدیر صیرفی و شواهد ضعف وی
حوزه های تخصصی:
«سدیر بن حکیم صیرفی» از راویانی است که در سند ده ها حدیث در منابع شیعه و عامه آمده، و وثاقت وی مورد بحث است. بازخوانی معاجم رجالی حاکی از سکوت غالب رجال شناسان درباره وثاقت وی است؛ هرچند در برخی منابع، گزارش هایی بازگو شده که ممکن است سندی بر ضعف سدیر شمرده شود. در کنار این گزارشات، وجود این نام در اسناد محرف، لزوم پژوهش دراین باره را افزون می کند. نگارنده با اشاره به نه نمونه از اسناد محرفی که عنوان سدیر در آنها به کار رفته، بر اساس شواهد و قراین، تحریف را به اثبات می رساند. نیز با تمرکز بر گزارش های ذم و ضعف سدیر، به ارزیابی صحت و سقم آن می پردازد. روایت عذافر صیرفی، روایت معلی بن خنیس و عبارت عقیقی بخشی از جمله این گزارشات اند که به نظر می رسد از لحاظ سند و محتوا با اشکال همراه اند. یادآور می شود که نویسنده، در مقاله ای دیگر، به دلایل وثاقت سدیر خواهد پرداخت.
فهرست ابن ندیم در آینه فهرست شیخ طوسی
حوزه های تخصصی:
از نکات بسیار ضروری و مهم در بررسی کتاب های رجالی، توجه به مصادر آنها است؛ به گونه ای که استفاده از این کتب بدون در نظر گرفتن مصادر آنها موجب برداشت های نادرست شده است. پاسخ به گزاره هایی از قبیل دلالت سکوت صاحب کتاب رجالی بر صحت حال راوی، دلالت تعدد ذکر یک عنوان بر متعدد بودن آن و بالعکس، جایگاه طرق در اثبات کتاب و روایات یک راوی و نقش آن در تعویض سند و گزاره هایی از این دست، همگی در گروی شناخت دقیق و صحیح از منابع کتاب ها و نسبتشان با یکدیگر است؛ زیرا بسیاری از اطلاعات موجود در آثار رجالی، برگرفته از آثار پیشینی است و این تأثیرپذیری خصوصاً در آثار شیخ طوسی بسیار روشن است. بدین جهت بررسی مصادر فهرست شیخ طوسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در همین راستا مقاله ای با عنوان «فهرست حمید در آینه فهرست شیخ طوسی» از همین قلم در شماره 4 مجله پژوهش های رجالی به چاپ رسید. مقاله پیش رو ابتدا به راه های کشف منبع در فهرست شیخ اشاره می کند و سپس به تطبیق اطلاعات فهرست شیخ با فهرست ابن ندیم به عنوان تنها مصدر باقی مانده از مصادر شیخ پرداخته شده و سعی در نشان دادن روش تعامل شیخ با این کتاب دارد، تا میزان اثرپذیری و اهمیت ابن ندیم نزد شیخ نیز تا حدودی روشن شود.
بررسی شذوذ و عُجمیت الفاظ روایات عمار ساباطی در دیدگاه آیت الله سید احمد مددی
حوزه های تخصصی:
دشواری های واژگانی، سبب سقوط پاره ای روایات از دایره استدلال و فتوا است. توجه به منظومه فکری راویان، فضای حاکم بر زمان صدور و شرایط دریافت روایت از راویان و کتب، روشی جهت بازگرداندن این روایات به دایره اعتبار است. گذار بر کتب فقهی، حاکی از آن است که اغلب روایات عمار به جهت غرابت واژگان و شذوذ در نقل، از دایره استدلال و فتوا کنار گذاشته شده است. بازگشت این حجم از روایات فقهی به دایره اعتبار، بی شک تأثیر به سزایی در حوزه استنباط و افتا دارد. آیت الله سید احمد مددی با ارائه تحلیلی از منظومه فکری عمار، راهی برای استفاده از روایات وی گشوده است. وی مشکل اساسی را در روایات منقول از کتاب ایشان می داند. قوت فقاهت عمار سبب شده که وی با بهره گیری از روایات پرشمار، بر اساس مدلولات مطابقی و التزامی روایات و در کنار هم گذاشتن آنها، دست به تدوین کتابی فتوایی بزند. این امر، تشخیص مضامین روایات را از نظرات اجتهادی عمار مشکل کرده است. تتبع در روایات عمار، آشنایی با احکام اختصاصی فطحیه و همچنین فتاوای مشهور فقیهان در دوران عمار و کمی پس از آن، می تواند تا حد زیادی راهگشای تشخیص متون و مضامین روایات از فتاوای عمار باشد.
واکاوی معنای تخلیط در دیدگاه دانشمندان نخستین رجالی
حوزه های تخصصی:
رجالیان نخستین، عبارات تخلیط و اختلاط و دیگر مشتقات آن را بدون تبیین معنایی که می تواند داشته باشد، به کار برده اند. ابهام موجود در معنای تخلیط، در باور دانشمندان اسلامی در اعتبارسنجی راویان و کتاب هایشان تأثیرگذار است. تحقیق پیش رو پس از بررسی معنای این ساختار، به سه معنای اصلی در ادبیات رجالیان از کاربست تخلیط/اختلاط می رسد: 1) فساد عقیده صاحب کتاب (غیر امامی بودن). 2) نداشتن دقت کافیِ صاحب کتاب، در نقل احادیث. 3) مباحث پیرامون غلو. با بررسی ادله و شواهد، می توان گفت دیدگاه اخیر درست است؛ زیرا در نود درصد موارد، کابرد واژه تخلیط و اختلاط به همان معنای غلو و مباحث پیرامون آن است. این معنا تنها در شش مورد، به روشنی قابل برداشت نیست. در این موارد با آوردن قراینی تلاش شده است مراد مؤلف از تخلیط/اختلاط فهم شود. در نهایت می توان این را نیز افزود که انتساب تخلیط توسط رجالیان، موجب خدشه در اعتبار راوی یا کتاب نمی گ ردد؛ زیرا به سبب اینکه مبنای این انتساب، قراین متن شناسانه است، این شهادت حدسی، نامعتبر است.
بازشناسی مبانی و اندیشه های رجالی آیت الله مکارم شیرازی از رهگذر هویت یابی قول رجالی
حوزه های تخصصی:
افزایش فاصله از عصر معصوم، نیاز به آرای رجالیان را افزایش داده و تأثیر آن را در دستیابی به منابع وحیانی فقه امامی دوچندان می کند. در این میان، بازشناسی هویت قول رجالی، اعتبار و میزان حجیت آن را معین کرده و گستره کاربست آن را در فرایند استنباط آشکار می سازد. دسته بندی قول رجالی در جرگه هریک از اخبار، شهادت و رأی خبره، دایره معیار و اعتبار را تحت تأثیر جدی قرار می دهد. اطمینان و وثوق خبری و مخبری قول رجالی و میزان کاربست تخصص و خبرویت، و حسی و حدسی بودن مخبربه و نیز میزان، در تعارض اقوال رجالیان، همگی متأثر از هویت قول رجالی متفاوت می باشد. به همین ترتیب است اعتبار قول رجالی در لوازم. نگارنده در این نوشتار درصدد بازیابی آراء آیت الله العظمی مکارم شیرازی در این زمینه ها است و تمام آثار منتشر شده ایشان، به روش توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای مورد مطالعه قرار گرفته است.