رهپویه هنرهای نمایشی

رهپویه هنرهای نمایشی

رهپویه هنرهای نمایشی دوره دوم پاییز 1401 شماره 5

مقالات

۱.

بررسی تشبیهی و تنزیهی وضعیت های نمایشی ژرژ پولتی در قصص قرآن (نمونه بررسی: وضعیت های تعقیب، جاه طلبی، معما و رقابت های خویشاوندان)

تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۵۶
قرآن به عنوان معجزه خاتم پیامبران (ص) برای هدایت بشر ارسال شده است. خداوند متعال برای عبرت گیری مخاطبان، بسیاری از نکات را در قالب قصه نازل کرده تا خوانندگان با تفکر در آنها با مسائل مختلفی آشنا شوند. فیلمنامه نویسان در بسیاری از موارد، شناخت کافی به قصه های قرآنی پیدا نکرده و ازاین رو با تعداد زیادی اقتباس ناموفق از قرآن روبرو می شویم. باتوجه به اهمیت قصص قرآن در درک برخی پیام های خداوند و فرایند پیچیده اقتباس از این داستان ها، مؤلفان به سراغ درک موقعیت های نمایشی قصه ها بر اساس نظریه ژرژ پولتی رفتند. هدف این بررسی تشبیهی و تنزیهی با روش تحلیل محتوا، شناسایی و تبیین این وضعیت ها در قصص قرآن بر اساس رویکرد دینی و روایت شناسی برای هدایت نویسندگان است. نتایج نشان می دهد که تمامی وضعیت های نمایشی پولتی قابل ردیابی در قصه های قرآن کریم هستند، اما داستان های قرآنی، ظرفیت های بیشتری نسبت به این پیرنگ ها دارند. موقعیت های نمایشی رهایی، بلا، رقابت فرادست و فرودست، جاه طلبی، تعارض با یک خدا و رقابت های خویشاوندان، پرتکرارترین وضعیت های نمایشی در قصص قرآنی هستند. در ادامه پژوهش، چهار موقعیت نمایشی پیچیده و پرتکرار روایت ها یعنی تعقیب، جاه طلبی، معما و ماجراهای خویشاوندان مورد تحلیل و واکاوی در قصص قرآنی قرار گرفتند و تمام عناصر داستان نویسی در این روایت ها به طور کامل قابلیت ردیابی و اقتباس را داشتند. رویکرد یک جانبه دینی یا دراماتیک هیچ کدام به تولید هنر دینی منجر نمی شود. نویسندگان نه تنها باید تسلط بیشتری به عناصر دراماتیک قصه های قرآن داشته بلکه با رویکرد بینارشته ای با سازوکار تشبیهی و تنزیهی تفاوت درام رایج و درام دینی را در امر اقتباس لحاظ کنند.
۲.

بازنمایی مرگ در سینمایی دهه ی شصت و نود هجری در ایران، با تکیه بر نظریه نوربرت الیاس

تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
پژوهش به روش توصیفی تحلیلی با هدف بررسی تطبیقی بازنمایی مرگ در فاصله ی زمانی سه دهه (دهه ی شصت تا نود) در سینمای ایران و تغییرات محتوایی و بصری آن، و نیز ماهیت انتولوژیک مرگ در سینمای ایران می باشد. مبانی نظری تحقیق متکی بر نظریه ی نوربرت الیاس در باره ی مرگ و تفاوت های آن در دو جامعه ی سنتی و مدرن می باشد. الیاس معتقد است در جوامع سنتی مرگ امری رویت-پذیر بود، اما در جوامع مدرن مرگ پنهان می شود. جامعه ی آماری پژوهش 127 فیلم از دو دهه ی شصت و نود می باشد (تمامی فیلم هایی که مرگ در آن ها اتفاق افتاده است) 43 فیلم مربوط به دهه ی شصت و 84 فیلم مربوط به دهه ی نود می باشد. جامعه ی نمونه به نسبت فیلم های ساخته شده در این دو دهه، 6 فیلم از دهه ی شصت و 12 فیلم از دهه ی نود به صورت تصادفی ساده انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که فیلم های دهه ی شصت رویکرد سنتی و پیشامدرن در بازنمایی مرگ اتخاذ کرده اند. رویت پذیربودن مرگ، حضور خانواده در لحظه ی احتضار، آرامش و عدم ترس در وقت جان دادن و پذیرش مرگ، رویکرد غالب در بازنمایی مرگ در این دهه بوده است. نتایج مربوط به دهه ی نود نشان می دهد که بازنمایی مرگ در فیلم ها مبتنی و منطبق با مرگ مدرن است؛ عدم نمایش جسد، ناخوشانیدی و ترس از مرگ، اضطراب ناشی از مرگ، عدم پذیرش و تلاش برای زنده ماندن مهمترین نشانه هایی بارنمایی مرگ در این دهه هستند. بر اساس پژوهش، تغییرات به وجود آمده ناشی از تغییرات اجتماعی و تغییرات فرمی و محتوایی در سینما می باشد.
۳.

مؤلفه های ساختاری انیمیشن دوبُعدی تجربی در فیلم دنیای دیوانه دیوانه دیوانه (1354) نورالدین زرین کلک

تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۸۸
تفاوت فیلم های تجربی از فیلم های رواییِ سینمای متعارف را از دو منظر نوعِ روایت و فرم سینمایی می توان بررسی نمود. فیلم انیمیشن تجربی بر اساس این دو مفهوم از فیلم انیمیشن شخصیت محور متمایز می شود. یکی از تمهیدات فیلم های انیمیشن تجربیِ دوبُعدی، استفاده ی خلاقانه از طراحی و نقاشی است که فارغ از کلیشه های مرسوم، به بازنمایی ایده های دیداری-مفهومی برآمده از ذهن هنرمند می پردازد. هدف این مقاله بررسی مؤلفه های ساختاری فیلم انیمیشن دوبُعدی تجربی و بازشناسی آن ها در اثر منتخب این پژوهش است. با توجه به ماهیت داده ها، روش پژوهش کیفی در نظر گرفته شده که فرایند بررسی به صورت توصیفی–تحلیلی و با رویکرد مقایسه ای انجام شده است. هم چنین بر مبنای نظریه های روایت و تعاریف فرم، ارتباط ساختار شکلی با محتوای فیلم انیمیشن دوبُعدی تجربی بررسی می شود. در بررسی مؤلفه های این فیلم انیمیشن مشخص شد که زمان، روایت و تدوین آن به صورت مرسوم و غیرتجربی است اما بازنمایی و سرپیچی از قواعد ژانری به شکلی تجربی در فیلم رخ داده است. بنابراین مقاله به این نتیجه-گیری رسیده است که اگر عنصر مسلط در فیلم انیمیشن تجربی (دو بُعدی) غیرمتعارف و تجربی باشد، می توان آن فیلم را تجربی برشمرد، هرچند سایر مؤلفه های آن متعارف باشد؛ همچنین محتوای مفهومی اثر می تواند غیرآوانگارد یا غیرتجربی باشد در صورتی که عنصر مسلط و فرمال فیلم کاملاً تجربی باشد.
۴.

جذابیت های کلانشهر برلین مدرن و ظهور ژانر فیلم خیابانی وایمار: مطالعه موردی فیلم خیابان (1923)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۲۵
در مطالعات فیلم سال های اخیر، ارتباط میان سینما و کلانشهر مدرن مورد توجه نظریه پردازان قرار گرفته است. در این رویکرد، همچنین بر شباهت های میان تجربه نظاره گری سینمایی و تجربه شهری تاکید می شود. غالبا از برلین دوره وایمار به مثابه یکی از درخشان ترین تبلورهای مدرنیته شهری یاد می شود. در این دوره، در سینمای آلمان ژانر جدیدی به نام «فیلم شهری» ظهور پیدا می کند. یکی از زیرشاخه های فیلم شهری، ژانر «فیلم خیابانی» بود که از آن با اصطلاح «ملودرام شهری» وایمار نیز یاد می شود. در آثار این ژانر، غالبا سکون، آرامش، و امنیت خانه در تضاد با حرکت، آشوب و هذیان شهر قرار می-گیرد. از فیلم خیابان (1923) ساخته کارل گرونه، غالبا به عنوان الگوی تمام عیار ژانر فیلم خیابانی وایمار یاد می شود. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، در ابتدا می کوشد به تبیین مشخصه های کلانشهر برلین مدرن به مثابه بستر پیدایش ژانر فیلم خیابانی بپردازد. سپس با تمرکز بر فیلم خیابان، نحوه بازنمود تجربه حضور شخصیت اصلی فیلم در میان فضاهای شهر مدرن به مثابه یک پرسه زن، و نظاره گری وی به منظرهای شهری مورد مطالعه قرار می گیرد. این پژوهش که از مشخصه میان رشته ای برخوردار است و در تقاطع مطالعات سینمایی و مطالعات شهری قرار می گیرد، این نکته را آشکار می سازد که الگو های به نمایش در آمده در فیلم از تجربه پرسه زنی مرد در میان فضاهای شهری و نظاره گری پراکنده اندیش وی به مناظر و جذابیت های شهر مدرن با الگوهای نظاره گری سینمایی قابل تطبیق است.
۵.

بازنمایی مرگ در نمایشنامه «مردی که به عصا تبدیل شد» کوبو آبه بر اساس فلسفه مکتب کیوتو

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۹۷
مرگ موضوعی است که همواره مورد توجه اندیشمندان و نویسندگان بوده است. فلاسفه مکتب کیوتو چون نیشیتانی کیجی و تانابه هاجیمه با استفاده از آیینهای شرق آسیا و آرای فلاسفه وجودی چون هایدگر، نیستی و مرگ را در فلسفه خود مورد توجه قرار داده اند. کوبو آبه، نویسنده معاصر ژاپن، با دور شدن از سنت های کشورش و بهره بردن از تئاتر ابزورد و فلسفه اگزیستانسالیسم، به دغدغه های انسان مدرن پساجنگ، پرداخته است. پژوهش های صورت گرفته در داخل و خارج از ایران، بیشتر آثار آبه را بر مبنا فلسفه اگزیستانسیالیسم و تئاتر ابزورد تحلیل و بررسی کرده اند. لذا این پژوهش با رویکردی توصیفی_ تحلیلی، سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد: بازنمایی مرگ در نمایشنامه (مردی که به عصا تبدیل شد) آبه بر اساس فلسفه مکتب کیوتو به چه صورت است؟ نتایج این تحقیق نشان می دهد، آبه همچون نیشیتانی، تانابه و هایدگر، شخصیت هایش را در مواجهه با مرگ قرار داده تا با تجربه دلشوره، به درک روشنی از خود حقیقی شان برسند. او مانند نیشیتانی معتقد است که انسان در مواجهه با پوچی زندگی، یا خود را غرق زندگی رمه ای کرده و از هستی خود غافل می ماند یا تاب نیاورده و دست به خودکشی می زند. آبه با سرزنش هر دو گروه، تنها راه رهایی انسان را، پی بردن به آزادی خویش می داند.
۶.

کارکرد دیجیتال میکاپ در سینمای معاصر

تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۹۶
اهمیت جلوه های بصری دیجیتال در سینمای معاصر سبب شده تا مطالعه و بررسی علوم و فنون این فناوری کارآمد موضوعی حائز اهمیت قلمداد شود. در سینمای امروز استفاده از جلوه های ویژه بصری برای خلق شخصیت های دیجیتالی در حال گسترش و توسعه است به گونه ای که گاه برای مخاطب تشخیص شخصیت واقعی از دیجیتالی غیرممکن است. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی در پی ارزیابی حوزه مطالعاتی کمتر شناخته شده در ایران پیرامون دانش دیجیتال میکاپ در سینما است. از این روی مراحل شکل گیری دیجیتال میکاپ و عناصر تأثیرگذار بر آن در طول جریان تولید و فیلمبرداری دسته بندی و واکاوی شده است. مسئله اصلی پژوهش جستار ویژگیهای گریم دیجیتالی در آفرینش، حفظ زیبایی شناسی و واقع نمایی تصاویر می باشد. روش تحقیق کیفی با رویکردی تحلیلی و براساس منابع کتابخانه ای مکتوب، تصویری و شنیداری است. از این روی جهت آشکارسازی مسئله پژوهش فیلم «مورد عجیب بنجامین باتن» از موارد مطلوب گزینش و تحلیل شده است.