برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم تابستان 1398 شماره 9 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مناطق صعب العبور کوهستانی یکی از مقاصد جذاب گردشگری هستند؛ که به دلیل دسترسی دشوار به این مناطق کمتر موردتوجه قرار می گیرند. بهترین راه دسترسی به این مناطق استفاده از شبکه ریلی است، شبکه ریلی می تواند موجب حفاظت از محیط طبیعی و سکونتگاهی گردد و از آلودگی های محیطی و ورود بیش ازحد جمعیت به این مناطق جلوگیری نماید. با توجه به این موضوع هدف از این پژوهش تبیین الگوی توسعه گردشگری اکولوژیک در مناطق صعب العبور کوهستانی به وسیله محور ریلی است. محور ریلی تهران-مازندران به دلیل قدمت و پیشروی آن در دل مناطق کوهستانی و داشتن قطار گردشگری فعال به عنوان نمونه مورد مطالعاتی این پژوهش انتخاب شد. برای شناخت و تحلیل وضعیت موجود محور ریلی و مناطق مجاور آن از مطالعات اسنادی، کتابخانه ای در کنار پیمایش های میدانی و برای آگاهی ازنظر ذی نفعان و کنشگران این پژوهش از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. سپس با بهره گیری از این موارد، الگوی توسعه منطقه تدوین شد. در این توسعه ایستگاه های راه آهن نقش کانون توسعه گردشگری در یک منطقه را فراهم می نمایند. ایستگاه هایی که دارای بیشترین ظرفیت توسعه بودند به عنوان کانون های توسعه گردشگری اکولوژیک انتخاب شدند. این کانون ها با تشکیل یک مجموعه گردشگری اعم از جاذبه های طبیعی، روستایی و تاریخی نقش محور توسعه منطقه را پیدا می کنند و نواحی پیرامونی خود را با ایجاد یک شبکه گردشگری رشد می دهند. با این عمل علاوه بر توسعه اقتصادی سکونتگاه ها و رونق گردشگری، حفاظت و نگه داری از محیط زیست نیز به بهترین نحو انجام می پذیرد و بدین ترتیب گردشگری اکولوژیک در مناطق کوهستانی با محوریت مسیر ریلی تحقق می یابد.
نووارگی اجتماعی در تعامل دوسویه شهروندی و فضای هیبریدی شهرهای قرن بیست ویکم، نمونه موردمطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه درک کامل شهر، نیازمند حرکت از میان جهان واقعی به دنیای مجازی و برعکس است. فضای شهری، بستری است که روابط اجتماعی و حیات مدنی در آن جریان می یابد. تکنولوژی به عنوان جزء جدایی ناپذیر از زندگی، شهرها را تحت تأثیر تغییراتی بنیادین و کارکردی قرار داده و به نوعی ویژگی نوین آنها در قرن بیست ویکم شناخته می شود. این دگرگونی ها، دو فضایی شدن زندگی و به تبع، شهروندانی با استحاله رفتاری را در پی داشته است. به بیان دیگر فضای شهری هیبریدی، شهروندی با عملکرد دوگانه واقعی-مجازی را خلق کرده است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، کیفی و از نظر هدف، کاربردی است. جمع آوری داده ها علاوه بر مطالعات میدانی و اسنادی، از طریق پرسشنامه آنلاین به صورت تصادفی ساده صورت گرفته است. ازآنجاکه جامعه موردمطالعه نامحدود بوده، تعداد نمونه بر اساس فرمول کوهن 559 تعیین که جهت اطمینان بیشتر 660 پرسشنامه آنلاین از 22 منطقه شهر تهران تکمیل شده است. روایی پرسشنامه از طریق پرسشنامه آزمون به تعداد 35 عدد و پایایی با آلفای کرونباخ سنجیده شده است. تحلیل یافته ها نشان می دهد که همبستگی و رابطه معنادار و متقابلی میان متغیرهای پژوهش شامل روابط اجتماعی، کالبد شهر و شهروندان وجود دارد و از برآیند این تعاملات فضای هیبریدی در تهران به عنوان نماد شهر قرن بیست ویکمی خلق شده و فناوری نقش تسهیلگر ارتباطی را در این بین بازی می کند؛ این تعاملات هر روز بیش از روز قبل تقویت شده و نووارگی اجتماعی در حال شکل گیری است.
بررسی و ارزیابی طرح های توسعه شهری بر اساس رویکرد عدالت فضایی (نمونه موردی: طرح ساماندهی فرحزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و ارزیابی طرح های توسعه مبتنی بر نظریه های عدالت فضایی یکی از موضوعاتی است که در برنامه ریزی شهری ایران مغفول مانده است. هدف این مقاله تدوین چارچوب معیارهای عدالت فضایی و ارزیابی طرح ساماندهی محله فرحزاد بر اساس آن معیارها به روش کیفی است. ازآنجاکه ارزیابی طرح های توسعه شهری با رویکرد عدالت فضایی مدنظر است با توجه به ماهیت موضوع عمدتاً از روش تحلیل ثانویه استفاده شده است. مبتنی بر یافته های پژوهش اصول عدالت فضایی در قالب 12 مفهوم شامل، مشاوره با مردم، مشارکت محوری، نفی محرومیت و حاشیه نشینی، رعایت حقوق مردم، توزیع عادلانه منابع، آزادی، برابری فرصت ها، نیاز به سهیم شدن در منفعت عمومی، استحقاق، همه شمولی و فراگیری، تنوع و تفاوت شناسایی شد. تحلیل محتوای اسناد طرح ساماندهی محله فرحزاد بیانگر آن است این طرح به میزان کمی با برخی از معیارهای عدالت فضایی مانند مشارکت محوری، مشاوره با مردم، استحقاق، توزیع عادلانه منابع، آزادی، برابری فرصت ها انطباق دارد، درصورتی که معیارهای نفی محرومیت و حاشیه نشینی، همه شمولی و نیاز بهسهیم شدن در منفعت عمومی در برنامه ریزی ساماندهی محله فرحزاد جایگاه پائین تری داشته است. طرح ساماندهی محله فرحزاد طرحی کالبدی است که تنها برخی از معیارهای موردنظر عدالت اجتماعی مبتنی بر لیبرالیسم را موردتوجه قرار داده است.
ارائه شاخص مکانی جهت ارزیابی فرسودگی بافت های شهری به کمک سیستم اطلاعات مکانی و تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده شهرنشینی باعث شده است تا شهرها آرایش فضایی جدیدی به خود اختصاص دهند و بافت های قدیمی شهرها کمتر مورد توجه قرار گیرند. این عدم توجه، مشکلات اقتصادی-اجتماعی و زیست محیطی فراوانی را در این بافت ها به همراه داشته و باعث تبدیل آن ها به بافت های فرسوده شهری شده است. بنابراین، امروزه تشخیص بافت فرسوده یکی از گام های اولیه برای برنامه ریزی مدرن شهری می باشد. هدف این مقاله ارائه یک شاخص مکانی یکپارچه بوده تا بتوان به کمک آن میزان فرسودگی بافت های شهری را تشخیص داد. البته این شاخص شامل مجموعه ای از معیارهای مکانی همچون ریزدانگی بافت، قدمت بناها و نفوذپذیری می باشد که جهت محاسبه آنها از سامانه اطلاعات مکانی استفاده شده است. اما در این معیارها، نفوذپذیری نیاز به توجه بیشتری در مدل سازی نسبت به تحقیقات صورت گرفته دارد، لذا در این تحقیق سعی شده است که این معیار به کمک توسعه نشانگرهای دسترسی، اتصال و ترافیک معابر به صورت جامع تری ارزیابی گردد. سپس به منظور تولید یک شاخص یکپارچه برای ارزیابی بافت فرسوده، معیارها بر اساس نظرات افراد خبره و به کمک تصمیم گیری چند معیاره با یکدیگر ترکیب شده اند. در نهایت، به منظور نمایش نتایج فرسودگی، مقادیر حاصل از این شاخص در سطح محله های منطقه 7 تهران در پنج کلاس از فرسودگی خیلی کم تا خیلی زیاد نمایش داده شده است. مقایسه نتایج مقادیر ارائه شده با بلوک های فرسوده شهری معرفی شده توسط شهرداری، بازدیدهای میدانی از منطقه و اقدامات شهرداری جهت بهسازی بافت، کارایی بالای روش پیشنهادی را تصدیق می کند.
واکاوی ﭼﺎلش های ﻣﺪیﺮیﺖ ﺷﻬﺮی ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺟﺪیﺪ ایرانی بر اساس مدل سازی معادلات ساختاری ( SEM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای جدید در ایران عمدتاً برای کاهش بار جمعیت و تراکم فعالیت های اقتصادی از شهرهای بزرگ ایجاد شدند. اما باوجود پیش اندیشگی، مدیران شهری برای تحقق این اهداف با چالش های زیادی مواجه شدند. مدیریت مناسب این چالش ها برای رسیدن به سطحی قابل قبول از انسجام در مدیریت شهرهای جدید، مستلزم واکاوی و ارزیابی این چالش ها و شناخت رابطه و میزان تأثیرآنها بر همدیگر بصورتی سیستماتیک و هدفمند است، هدف این تحقیق؛ این واکاوی و اثرسنجی است. به این منظور در تحقیق حاضر از روش مدل سازی معادلات ساختاری برای مسیریابی و تعیین ضرایب تأثیر عوامل اصلی استفاده شده است که درآن پیمایش در قالب پرسشنامه کارشناسان به عنوان ابزار اصلی است. رابطه نسبتاً قوی، مثبت و معنی دار میان تمامی چالش های شناسایی شده وجود دارد و بیشترین میزان مربوط به تأثیر چالش «نهادی-اداری» بر چالش «تسهیلات-خدمات» است اما همین چالش خود به میزان چشمگیری متأثر از چالش «مالی-بودجه» است و این چالش نیز متأثر از چالش «سیاست گذاری و برنامه ریزی» است. به همین ترتیب میزان تأثیر سایر چالش ها بر همدیگر مشخص شده است. نتایج این تحقیق به عنوان یک راهنما؛ ضمن نشان دادن نقاط کانونی موردتوجه برای اصلاح و بهبود در نظام مدیریت شهری شهرهای جدید پایه های مناسبی برای طراحی الگوی مدیریت شهری منسجم در این شهرها به منظور ارتقای کیفیت رندگی شهروندان را فراهم می نماید.
بازتعریف شاخص های مکانی ارتقاء دهنده پایداری اجتماعی با رویکرد راهبرد بازآفرینی شهری در بافت تاریخی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وسعت بافت های تاریخی و فرسوده در ایران و کم توجهی به لایه های اجتماعی در تشخیص این گونه بافت ها، لزوم پرداختن به حوزه های اجتماعی و مکان را روشن می سازد. رویکرد اخیر، «بازآفرینی شهری» است که دید جامعی به بافت های تاریخی و حفاظت آن دارد. هدف این پژوهش بازتعریف شاخص های مکانی ارتقاء دهنده پایداری اجتماعی با رویکرد بازآفرینی شهری در بافت تاریخی شهر سنندج می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی و نوع آن کاربردی می باشد. نمونه گیری به صورت تصادفی بوده و با فرمول کوکران، 400 نفر برای پرسشگری انتخاب شدند. داده های بدست آمده از طریق نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که شاخص های تنوع فعالیتی، تراکم و فشردگی، طراحی منظر محله به ترتیب با ارزش عددی «0.854، 0.748، 0.871» بیشترین تأثیر را بر ابعاد فعالیت پذیری، انسجام فضایی – کالبدی و عدالت مندی دارند. همچنین شاخص های مربوط به «هویت مندی» با میانگین عددی 0.730 و شاخص های مربوط به «عدالت مندی» با میانگین عددی 0.691 بیشترین تأثیر را بر پایداری اجتماعی بافت ناکارآمد مرکزی شهر سنندج دارند.