رهبری آموزشی کاربردی
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم تابستان 1400 ویژه نامه دومین همایش ملی مدرسه آینده (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
با نام گرفتن قرن 21 به عنوان قرن اطلاعات و ارتباطات جهان به سرعت در حال حرکت به سمت پیشرفت در عرصه تکنولوژی می باشد. امروزه دیگر روش های سنتی آموزش به تنهایی جوابگو نمی باشند لذا سیستم آموزشی نیز باید خود را با حرکت جهان هماهنگ سازد.قبل از وقوع تغییرات ناگهانی در سیستم آموزشی پیش زمینه های لازم جهت تغییرات باید وجود داشته باشد و با استفاده از مقدمه چینی های مناسب آموزش به سمت آموزش های نو پیشروی کند. یکی از ابزار های مهم برای این نوع زمینه سازی محتوای کتاب های درسی می باشد که بتوانند دانش آموزان را به خوبی با جهان جدید ارتباطات آشنا سازند. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر گذاری کتب زبان انگلیسی دوره متوسطه دوم بر روند آمادگی برای آموزش به روش سیار می باشد. روش استفاده شده در این پژوهش تحلیل محتوا توصیفی می باشد.. جامعه آماری پژوهش کلیه کتاب های زبان انگلیسی دوره متوسطه دوم می باشد و در آن انتخاب نمونه ها به صورت جهت دار و هدایت شده انجام گرفته است. نمونه شامل کتاب زبان انگلیسی پایه دهم می باشد. بنابراین پژوهش کتب درسی زبان انگلیسی دوره متوسطه دوم می تواند یکی از عوامل زمینه ساز و ذهنیت ساز برای ورود به فضای آموزشی سیار برای دانش آموزان بوده باشد.
انواع خطاهای دیکته نویسی در دانش آموزان ابتدایی و راهکارهای بهبود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های مرتبط با فعالیت های آموزشگاهی و یکی از بحث های مهم و مورد توجه متخصصان و روان شناسان در زمینه ی اختلال های یادگیری که به چالشی فراروی متولیان امر آموزش و تربیت تبدیل شده است خطای دیکته نویسی می باشد. ناتوانی های یادگیری و از جمله مشکلات دیکته نویسی عامل اصلی بسیاری از مشکلات تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی به شمار می روند و وجود اشکالات متعدد در مهارت های نوشتاری و به ویژه در دیکته نویسی از جمله مسائلی است که معلمان مدارس ابتدایی با آن مواجه هستند. لذا ضعف املاء یکی از دغدغه هایی است که نیاز به کنکاش و بررسی دارد. تجزیه و تحلیل، شناسایی و دسته بندی نوع غلط های دیکته ی دانش آموز و خطاهای شایع در این زمینه توسط مربی و انجام فعالیت هایی خاص برای غلبه بر آن می تواند در حذف یا تعدیل مشکلاتی که در نوشتن دیکته کودکان دبستانی مشاهده می شوند مؤثر باشد. با توجه به موارد مذکور و با عنایت به این که اولین گام در برطرف کردن هر ضعفی شناخت و ریشه یابی آن است؛ نویسندگان پژوهش حاضر از طریق روش کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات از مقالات علمی، منابع چاپی و الکترونیکی در دسترس و نیز بر اساس تجربیات و شواهد موجود در این حوزه به بررسی انواع خطاهای دیکته نویسی در دانش آموزان دبستانی و ارائه ی راهکارهایی در این رابطه پرداخته اند.
تاملی در وضعیت عاطفی مدارس آینده با تمرکز بر عنصر شادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق بررسی عوامل اثرگذار در تضعیف و بی توجهی به حوزه عاطفی مدارس با توجه به عنصر شادی بود. تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع بنیادی هم چنین از نظر ماهیت توصیفی، از نوع پیمایشی می باشد، جامعه آماری این تحقیق شامل معلمان دوره ابتدایی منطقه 1 در شهر ارومیه می باشد. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 200 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بعد از چند بار انتخاب خوشه های مدرسه، کلاس و در نهایت معلمان، انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود که ضریب پایایی آن 89/. به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها هم ضمن استفاده از آمار توصیفی از آزمون تی تک نمونه ای و آزمون فریدمن هم استفاده شد. پس از تحلیل داده ها مشخص شد که از نقطه نظر معلمان انتظارات زیاد جامعه و والدین، استاندارد های پایین فضاهای آموزشی، تاکید زیاد بر نمره، طراحی نامناسب برنامه های درسی و شیوه های نادرست ارزشیابی جزء عوامل مؤثر بر تضعیف بعد عاطفی مدارس هستند. همچنین در رتبه بندی این عوامل، استاندارد های پایین فضاهای آموزشی و شیوه های نادرست ارزشیابی در رتبه های اول و دوم اثرگذاری بر فضای شاد مدارس قرار گرفتند و تاکید زیاد بر نمره در پایین ترین رتبه قرار گرفت. هم چنین در بخش پایانی یافته های این تحقیق معلمان چشم انداز روشنی را در آینده از نظر وضعیت عاطفی مدارس تصور نمی کردند و معتقد بودند که در آینده وضعیت بدتر از شرایط حاضر خواهد شد.
شناسایی عوامل در اجرای مطلوب برنامه درسی مجازی دوره ابتدایی از دیدگاه والدین درپایه اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش مجازی مشارکت و مداخله والدین را بیش از پیش افزایش می دهد. به ویژه در شرایطی که تمام زمان به این نوع آموزش اختصاص یابد. پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل موثر در اجرای برنامه درسی مجازی از دیدگاه والدین پایه اول و دوم دوره ابتدایی می باشد. جهت انجام این پژوهش، از رویکردکیفی و روش پدیدار شناسی استفاده شده است و مصاحبه نیمه ساختار یافته، به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات می باشد. جامعه این پژوهش تمامی اولیا منطقه 13 و 15 استان تهران بوده که از این جامعه به صورت تصادفی نمونه ای 15 نفری تا به اشباع داده ها انتخاب شد. مضامین اصلی و فرعی آن با روش کدگذاری استخراج گردید. یافته ها شامل سه مضمون اصلی : نقش والدین ،نقش معلمان و نقش زیر ساخت های شبکه ی اجتماعی می باشد. که هر کدام شامل تعدادی زیر مضمون می باشد که عبارتند از: نقش والدین (آگاهی والدین از روش های آموزشی و روانشناسی، علاقه مندی به آموزش فرزندان، نقش های دیگر مادر)، نقش زیر ساخت های شبکه اجتماعی (قطع و وصل شدن مداوم، عدم جذابیت برنامه، کمبود امکانات برنامه ها و سرعت کم شبکه) و نقش معلمان و اهمیت آن در فعالیت آموزش مجازی. تحلیل نتایج نشان می دهد والدین برای اجرای موفق در آموزش مجازی، نقش خود را وابسته به فعالیت معلم می دانند.
مدل سازی روابط فرهنگ نوآوری و مدیریت مشارکتی با میانجی گری جو سازمانی مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش طراحی و ارزیابی مدل فرهنگ نوآوری و مدیریت مشارکتی با میانجی گری جو سازمانی مثبت بوده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه معلمان ومدیران دوره ابتدایی و متوسطه اول و دوم شهرستان سرعین بوده است که در سال تحصیلی 98-97 مشغول به تدریس و فعالیت بوده اند. برای انتخاب نمونه، با استفاده از جدول مورگان و با روش تصادفی طبقه ای از بین 276 نفر نمونه 162 نفری انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها سه پرسشنامه فرهنگ نوآوری دابنی (2008)، جو سازمانی سیگل و کایمر (1978) و مدیریت مشارکتی فیضی (1386) بود. روایی پرسشنامه ها با توجه به ضرایب آلفای کرونباخ به ترتیب 96/0، 82/0 و 85/0 به دست آمده است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS و LISREL بهره گرفته شد. در سطح آمار استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحلیل نشان دادند که بین فرهنگ نوآوری و مدیریت مشارکتی با میانجیگری جو سازمانی رابطه مثبت وجود دارد. اما بین فرهنگ نوآوری و مدیریت مشارکتی رابطه مثبت و معناداری وجود ندارد.
واکاوی صلاحیت های حرفه ای آموزگاران دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی و شناسایی و تعیین صلاحیت های حرفه ای آموزگاران به منظور ارائه یک چارچوب مفهومی طراحی و اجرا شد. روش پژوهش، از نوع ترکیبی اکتشافی است که به شیوه متوالی در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. ابتدا در مرحله کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از متخصصان و صاحب نظران و آموزگارن دوره ابتدایی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند،بعد از انجام مصاحبه و کد گذاری و دستیابی به زیر مؤلفه ها و مؤلفه ها، ابعاد صلاحیت حرفه ای آموزگاران شامل 4 بعد دانشی، مهارتی، فردی و توانایی شناسایی شدند. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش کلیه آموزگاران استان البرز (7000 نفر) بودند که از بین آنها تعداد 364 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه محقق ساخته صلاحیت های حرفه ای آموزگاران استفاده شد. به منظور بررسی اعتبار و میزان دقت پرسشنامه، از اعتبار صوری و اجماع صاحبنظران استفاده گردید. برای پایایی و سازگاری درونی گویه های پرسشنامه از مقیاس آلفای کرونباخ استفاده شد که با انجام یک پیش آزمون بر روی 30 پاسخگوی تصادفی انتخاب شده مبادرت شد. به منظور توصیف و تحلیل داده های گردآوری شده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد ها، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون کلموگروف- اسمیرنوف، T مستقل و تحلیل واریانس فریدمن) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، در سطح معناداری 01/0 بین میانگین رتبه ابعاد صلاحیت حرفه ای آموزگاران در هر دو وضعیت موجود و مطلوب تفاوت معنی داری وجود دارد. در هر دو وضعیت، ابعاد صلاحیت حرفه ای آموزگاران به ترتیب عبارتند از :بعد دانشی، بعد مهارتی، بعد فردی، بعد توانایی. همچنین میانگین نمره این ابعاد بر حسب وضعیت موجود و مطلوب با هم تفاوت معنی داری دارد به طوریکه میانگین بعد دانشی بر حسب وضعیت موجود و مطلوب به ترتیب (90/52) و (48/92)، میانگین بعد مهارتی بر حسب وضعیت موجود و مطلوب به ترتیب (28/40) و (69/69)، میانگین بعد توانایی بر حسب وضعیت موجود و مطلوب به ترتیب (95/31) و (76/56)، میانگین بعد فردی بر حسب وضعیت موجود و مطلوب به ترتیب (88/39) و (46/69) می باشد. که این اعداد نشان می دهد وضعیت موجود ابعاد صلاحیت حرفه ای آموزگاران با وضعیت مطلوب تفاوت دارد. این تفاوت برای بعد دانشی، مهارتی و توانایی در سطح 99/0 (01/0˂p)، و برای بعد فردی در سطح 95/0 معنی دار است (05/0˂p). نتایج این پژوهش می تواند دریچه های جدیدی را برای توجه بنیادی به صلاحیت حرفه ای آموزگاران و ایجاد تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه بهسازی منابع انسانی بگشاید.
تجربه زیسته معلمان مدارس غیرانتفاعی شهر اصفهان از مشکلات دانش آموزان مقطع ابتدایی در کلاس های بر خط در دوره شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل ادراک معلمان مدارس غیرانتفاعی شهر اصفهان از مشکلات دانش آموزان مقطع ابتدایی در کلاس های بر خط در دوره شیوع ویروس کرونا بود. این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و طرح نظریه مبنایی صورت گرفت. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، پس از انجام 35 مصاحبه اشباع داده ها حاصل شد. تحلیل عمیق دیدگاه های معلمان، موجب شناسایی و دسته بندی 23 کد باز در قالب 4 مشکل آموزشی (3 کد باز)، اقتصادی (2 کد باز)، فیزیولوژیکی (2 کد باز)، روانشناختی و رفتاری (16 کد باز) گردید. از بین کدهای شناسایی شده عدم ارتباط چهره به چهره با معلم و خستگی ذهنی دانش آموز در مشکلات روانشناختی و رفتاری، افت شدید یادگیری دانش آموزان فعال در مشکلات آموزشی، نداشتن اینترنت و بسته در مشکلات اقتصادی و آسیب های ناشی از اتصال زیاد به اینترنت از دیدگاه معلمان جدی ترین مشکلات دانش آموزان در طول آموزش بر خط بوده است.
نشانگرهای یک رهبر آموزشی موفق؛ یافته های یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناسایی نشانگرهای یک رهبر آموزشی موفق در مدرسه و در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل استادان رشته مدیریت آموزشی دانشکده های علوم تربیتی دانشگاه های دولتی و نیز مدیران شاخص مدارس متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 است. از میان جامعه آماری، ۳۰ نفر از طریق نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از کدگذاری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رهبر آموزشی موفق برای مدارس متوسطه شهر شیراز دارای ۳۶ نشانگر در ۵ مقوله تعیین جهت، مدیریت فرهنگ و جو سازمانی، نظارت و ارزیابی آموزشی، مدیریت بر فرایند یاددهی – یادگیری در مدرسه، و رشد و توسعه حرفه ای است.
نقش رهبری اصیل در اثربخشی مدیریت مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام آموزش و پرورش از مهم ترین نهادهای رسمی کشور است که به طور بالقوه ظرفیت عظیمی برای رشد و توسعه جامعه داشته و می تواند نقش ارزنده ای در تحقق آرمان ها و چشم اندازهای علمی و تربیتی داشته باشد؛ اما ایفای این نقش مهم مستلزم فراهم نمودن اسباب و شرایط مطلوبی است که یکی از مهمترین این عوامل، نقش تعیین کننده ی مدیران مدارس است. در دنیای فعلی، نقش مدیران به گونه ای جدید بازتعریف شده است و مدیران مدارس، رهبران آموزشی محسوب می شوند که هدایت گران مجموع عوامل آموزشی مدرسه در نظر گرفته شده و نقش بی بدیلی در اثربخشی اهداف آموزشی نظام آموزش و پرورش ایفا می کنند. تاکنون نظریات متنوعی در خصوص رهبری سازمان ها از جمله سازمان های آموزشی مانند مدارس مطرح شده اند و یکی از مهمترین سبک ها در این زمینه، مدل رهبری اصیل است که در برگیرنده مؤلفه ها و ابعاد مؤثری در هدایت و رهبری نظام آموزشی مدرسه محسوب می گردد؛ لذا در این مقاله با استفاده از روش تحلیل استنادی، تلاش شد تا نقش رهبری اصیل در اثربخشی مدیریت مدرسه، مورد شناسایی و تحلیل قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان داد که رهبران اصیل در سه بعد ارتباط با خود، ارتباط با همکاران، دانش آموزان و سایر ذینفعان و همچنین ارتباط با مدرسه، در اثربخشی مدیریت مدرسه نقش آفرینی می کنند.
تدوین الگوی توسعه حرفه ای معلمان مقطع متوسطه دوم شهر اردبیل بر مبنای برنامه درسی (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدارس بهتر از معلمانی که در آنها تدریس می کنند نیستند و توسعه حرفه ای کلید اصلی پیشرفت معلمان و رشد حرفه ای آنها است. پژوهش حاضر باهدف تدوین الگوی توسعه حرفه ای معلمان در برنامه درسی و به صورت کیفی و به شیوه تحلیل مضمون انجام شده است. بدین منظور با 14 نفر از اساتید رشته علوم تربیتی در شهر اردبیل که به صورت هدفمند و قضاوتی انتخاب شده اند، مصاحبه نیمه ساختاریافته، انجام شده است. در این پژوهش از روش شبکه مضامین استفاده شد. روایی و پایایی پژوهش با استفاده از روش گوبا و لینکن (1985) بررسی و مورد تائید قرار گرفت. پس از تکمیل فرایند مصاحبه ها و کدگذاری، تعداد 67 مضمون پایه، 18 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر در خصوص توسعه حرفه ای معلمان شناسایی شد. مضامین اصلی عبارت بودند از: 1. عوامل فردی ، 2. عوامل سازمانی، 3. عوامل مدیریتی. بررسی الگوها و مدل های ارائه شده برای توسعه حرفه ای مربیان و معلمان نشان داد که این الگوها تمامی جنبه ها و مولفه های توسعه حرفه ای را مدنظر قرار نداده اند از این رو، پژوهش حاضر الگویی را شناسایی و ارائه می کند که شامل مولفه های سه گانه ی فردی، سازمانی و مدیریتی و روابط متقابل بین این مولفه ها بوده و با ویژگی های معلمان مقطع متوسطه سازگار می باشد.