اسلام و پژوهش های تربیتی
اسلام و پژوهش های تربیتی سال یازدهم بهار و تابستان 1398 شماره 1 (پیاپی 21) (مقاله پژوهشی حوزه)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، دستیابی به نگاهی کلی در زمینه وضعیت و جایگاه ارزش ولایت فقیه، در اهداف و محتوای برنامه درسی رسمی است که با رویکرد کیفی و به روش فراترکیب انجام شده است. منابع داده ها، گزارش های رسمی از تعداد 23 پژوهش مرتبط با موضوع است که در بیش از یک دهه اخیر در کشور منتشر شده اند. یافته های فراترکیب نشان می دهد که: الف. در پژوهش های مورد بررسی، ارزش «ولایت فقیه» در چارچوب های مفهومی چون ارزش های انقلاب اسلامی، مهدویت، گفتمان دینی، فرهنگ ایثار و شهادت، تربیت دینی و سیاسی و هویت دینی، ملی و انقلابی بررسی شده است؛ ب. اهداف مرتبط در سطوح مختلف هدفگذاری، به میزان کافی در نظر گرفته شدهاند. با این حال، اهداف مورد نظر بیشتر در حیطه شناختی تمرکزیافته و به حیطه های عاطفی و روانی حرکتی و حتی سطوح بالای حیطه شناختی، به میزان بسندهای توجه نشده است؛ ج. یافتههای بیشتر پژوهشها نشان میدهند محتوای مرتبط با ولایت فقیه، از نظر کمی و کیفی، برای تحقق اهداف مربوط از کفایت لازم برخوردار نیستند.ارزیابی نهایی فراترکیب از وضع موجودِ بازنمایی این ارزش در کتابهای درسی نشان میدهد که با توجه به تعدد و تنوع اهداف آموزشی، انتظار تحقق همه اهداف در محتوای همه کتابها، واقعبینانه نیست، بنابراین، هرچند این بازنمایی نیاز به تجدید نظر دارد، اما در تحقق اهداف خود تا حدودی توفیق نسبی داشته است.
تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی از نظر توجه به مؤلفه های تربیتی نامه 31 نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل کتاب های درسی دوره ابتدایی، در خصوص توجه به مؤلفه های تربیتی نامه 31 نهج البلاغه می باشد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه آماری پژوهش، کلیه کتاب های درسی دوره ابتدایی می باشد که در سال1397 منتشر شده است. سه عنوان کتاب هدیه های آسمان، فارسی و مطالعات اجتماعی با 15 جلد، به صورت هدفمند در نمونه تحقیق قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که در مجموع، در دوره ابتدایی 315 مرتبه به مؤلفه های تربیتی نامه 31 نهج البلاغه اشاره شده است. در این دوره، به ترتیب به مؤلفه های «پذیرش رهبری پیامبران و جانشینان ایشان» با 75 فراوانی، «شناخت خدا، توحید و یکتا پرستی و یاد خدا» با 60 فراوانی، «انجام واجبات» با 29 فراوانی، «دعا» با 21 فراوانی، «نیکی کردن به دیگران» با 19 فراوانی، «یادگیری علوم سودمند» با 15 فراوانی، «شناخت همسایه و احترام به آنها» با 13 فراوانی، «شناخت آداب دوستی و رعایت حقوق دوستان» با12 فراوانی بیشترین توجه شده است. همچنین به مؤلفه های «ضرورت یاد مرگ»، «توکل»، «پرهیز از بخل»، «پرهیز از حرص و آز و هواپرستی و تکیه بر آرزوها»، «عبرت آموزی از حوادث روزگار و تاریخ»، «میزان قرار دادن نفس در ارتباط با دیگران» و «میانه روی در امور»، هیچ اشاره ای نشده است.
تبیین و تحلیل تاریخی - حدیثی شاخصه های نظام آموزشی و تربیتی امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هر نظام فکری و آموزشی برای ماندگاری خود، باید مجموعه ای از اندیشه ها و اعتقادات، ارزش ها، اخلاقیات و نیز قوانین و رفتارها را در فرآیند آموزشی خویش، با استفاده از نظام و سازمانی هدفمند به مخاطبان خود منتقل کند. در پاسخ به این سؤال که آیا شیعیان از نظام آموزشی تربیتی کارآمدی برخوردار بوده اند که با استفاده از آن و امکانات و توان فرهنگی، برای انتقال معارف متعالی خویش به مخاطبان بهره برده باشند؟ این مقاله، پس از تعریف نظام آموزشی و تحلیل ویژگی ها و کارکردهای آن، به صورت عام و تبیین شاخصه های آموزشی امامیه در پنج قرن نخست هجری و نیز با تجزیه و تحلیل تاریخی حدیثی، با برشماری فعالیت های آموزشی شیعیان، به تبیین شاخصه های نظام آموزشی ایشان، با استفاده از منابع تاریخی و روایی و با روشی تحلیلی و توصیفی پرداخته است؛ پس از بررسی و تحلیل منابع، این نتایج حاصل گردید که نظام آموزشی تربیتی امامیه، علاوه بر تمایزات و استقلال ماهوی خویش، همواره بر مرجعیت و علوم اهل بیت علیه السلام و همچنین مبانی، محتوا و روش آموزشی خاص ایشان استوار بوده است.
مقایسه رویکرد دل مشغولی و آموزه های اخلاقی قرآن؛ به کارگیری روش تأیید در تربیت اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های تربیت اخلاقی، تأیید است که در آن، مربی، شخصیت یا رفتار متربی را به بهترین شکل ممکن ارزیابی کرده، کارهای او را به بهترین انگیزه های واقعی ممکن نسبت می دهد. این پژوهش، با هدف بررسی و بیان دیدگاه قرآنی، درباره روش تأیید در تربیت اخلاقی، انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و مقایسه ای است؛ بدین منظور، ابتدا روش های تربیت اخلاقی در رویکرد دل مشغولی، با مراجعه به کتاب ها و مقالات مرتبط، بیان شده است. سپس، روش های تربیت اخلاقی قرآن، با مراجعه به آیات قرآن و کتاب های مرتبط، استخراج شده، در سه محور اندیشه، احساس و رفتار ارائه گردیده است. در نهایت، با بررسی آموزه های اخلاقی دینی، دیدگاه قرآنی، درباره روش تأیید بیان شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که قرآن کریم، روش تأیید را به چند شکلِ ایجاد حس فضیلت جویی، عزتمندی و شرافت در انسان، بیان کرامت ذاتی انسان و استفاده از روش های تغافل و توبه به کار گرفته است.
تحلیلی بر معناشناسی واژگان قرآنی در حوزه تربیت؛ ترسیم شبکه معنایی آن در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، به منظور دستیابی به واژگان قرآنی حوزه تربیت و حوزه های معنایی آن، از رویکرد همزمانی استفاده کرده است. این پژوهش، به روش اسنادی و کتابخانه ای و به شیوه ای تحلیلی از نوع تحلیل معناشناسانه تدوین یافته است. لذا روش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی است. ازاین رو، ابتدا حوزه های معنایی تربیت در دو محور مربی و متربی بررسی و پس از استخراج واژگان کلیدی هر حوزه بر اساس نص آیات قرآن کریم، به ترسیم شبکه معنایی آن در قرآن کریم پرداخته است. در این شبکه، مشاهده می شود که برخی واژگان حوزه مربی در عین اینکه در نص آیات قرآن کریم در یک مرتبه به عنوان مربی مطرح شده اند، در مرتبه ای دیگر، در همان نصوص آیات، نقش متربی را دارند. تنها واژه «الله» است که در این شبکه، نقش ثابتی داشته و در رأس واژگان حوزه مربی خودنمایی می کند. آنچه در نهایت در این شبکه، به روشنی قابل دستیابی است، اینکه از بین واژگان حوزه مربی در قرآن کریم، توجه قرآن بر واژه «الله» است و در بین واژگان حوزه متربی، توجه بر واژه «انسان» است.
مقایسه مبانی تربیت عفیفانه در مسیحیت با اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
غریزه جنسی به عنوان یک سرمایه الهی، اگرچه نقش مثبتی در رشد و سلامت انسان دارد، اما در صورت عدم کنترل، آثار جبران ناپذیری را در جامعه به دنبال خواهد داشت. ازاین رو، ادیان توحیدی برای مدیریت این غریزه سازوکارهای متفاوتی پیش بینی کرده اند. اکنون این پرسش مطرح است که مسیحیت و اسلام، چه تدابیری برای کنترل این میل درونی اندیشیده اند؟ این پژوهش با مطالعه دیدگاه های بین ادیانی، شیوه های مهار شهوت جنسی را برای وصول به حیاتی پاک و سالم ارائه می دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که تربیت جنسی در تعالیم مسیحیت، فارغ از هویت جنسی و سن، متأثر از رهبانیت و زهدپیشگی بوده است. اما اسلام، با اعتقاد به عاملیت جنس و سن در تربیت، دارای راهکارهای نظری و عملی، از دوره جنینی تا انتهای حیات انسانی می باشد. در مجموع می توان گفت: با وجود تفاوت در آموزه های جنسی مسیحیت و اسلام، هر دو بر پرورش و تقویت فضیلت اخلاقی عفت تأکید داشته، و خویشتن داری غایت تربیت جنسی این ادیان توحیدی است. هرچند مصادیق عفاف گرایی در ادبیات اخلاقی مسیحیت، دستخوش تحولات بوده است.