مقالات
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357(1979) سلطه امریکا بر ایران پایان یافت و دوره جدیدی در روابط این کشور با ایران آغاز شد. استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل از آن سال همواره به صورت کاملا خصمانه با ایران برخورد کرده اند. که مخرج مشترک تمام سیاستهای سلطه طلبانه، استحاله انقلاب اسلامی و سرنگونی جمهوری اسلامی ایران بوده است. در سالهای اولیه پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تلاش کردند تا از طریق دامن زدن به مسائل قومی و اختلافات مذهبی، ایران را تجزیه کرده و به یک کشور کوچک و فاقد نفوذ منطقه ای تبدیل کنند. از بهار 1359 تا شهریور همان سال، تجاوز نظامی طبس و کودتای نوژه را در قالب حمله مستقیم نظامی طراحی کردند که این نیز به شکست انجامید. از شهریور 1359 با حمایت تسلیحاتی، اطلاعاتی و مالی از عراق، این کشور را به تحمیل یک جنگ تمام عیار نظامی علیه ایران تحریک کردند. سپس از اوایل دهه شصت تا کنون، با طراحی و سازماندهی استراتژی جنگ نرم و فروپاشی تصمیم به تغییر از درون گرفتند تا بدین ترتیب توان ملی ایران و موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک آن را تضعیف کرده و ایران در صحنه بین المللی منزوی سازند. در این استراتژی، آنها با سازماندهی تهاجم فرهنگی، سیاسی، روانی و تبلیغاتی و تطهیر خود در افکار عمومی ملت ایران به ویژه در نسل جوان، حمله به مبانی اعتقادی و ارزشهای اسلامی و ملی را دردستور کار خود دارند و با القای ناکارآمدی نظام، کلیه دستاوردهای مثبت گذشته را به صورت اغراق آمیزی نفی می کنند.
نظام سلطه در اندیشه و دیدگاه مقام معظم رهبری
حوزه های تخصصی:
مبارزه با نظام سلطه و استکبار از اهداف و آرمان های بلند انقلاب اسلامی بوده و هست. و شاید بتوان مهمترین دشمن این انقلاب را همین نظام سلطه دانست. آشنایی با ماهیت نظام سلطه و استکباری و ویژگیها و نحوه عملکرد آن خصوصا از دیدگاه رهبر معظم انقلاب که پرچم دار مبارزه با نظام سلطه است از ضروریات بارز انقلاب اسلامی است. فلذا در مقاله حاضر، دیدگاه مقام معظم رهبری درمورد نظام سلطه با استناد به بیانات و مکتوبات ایشان، مورد بررسی قرار گرفته است. از منظر مقام معظم رهبری، نظام سلطه ویژگیهایی همچون سیاست کلان؛ بردگی ملت ها، تحمیل رویکردها به سایر ملل، پیشرفت سلطه گران، تبلیغات و بزرگنمایی، تهدید و ارعاب ملت ها، دفاع از اسرائیل، متکی به بنگاه های بزرگ اقصادی جهان، ریاکاری و نفاق دارد و ابزار نظام سلطه جهانی از دیدگاه رهبری شامل ابزارهای فرهنگی و تبلیغی، حقوق بشر، ع لم و ف ن آوری، سازمان بین المللی، ابزارهای اقتصادی، مداخله نظامی و ابزارهای امنیتی می باشد. موضع جمهوری اسلامی در برابر نظام سلطه در دیدگاه رهبری، گفتمان نظام اسلامی، فریاد و افشاگری علیه ظلم و سلطه، عدم پذیرش نظام سلطه گر سلطه پذیر و نابودی سلطه، تولید علم و تقویت ایمان، حفظ شعارهای ضد آمریکایی و مبارزه ی دائمی است. از دیدگاه ایشان، مبارزه ی با استکبار و نظام سلطه تعطیل پذیر نبوده و حتی جزو کارهای اساسی و جزو مبانی انقلاب است.
بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال روسیه پس از انقلاب اسلامی(2020-1997)
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی ایران و روسیه در طی دوره های مختلف از فراز و نشیب ها، چالش ها، فرصت ها و اتفاقات متفاوتی گذر کرده است و دستخوش نتایج متفاوتی در هر دوره زمانی بوده است. اما آنچه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی حائز اهمیت میباشد سیاستی است که ایران را نه زیر سلطه غربی ها و نه اینکه فرصتی به روسها برای اینکه یک سلطه طلبی جدید در کشور ایران داشته باشند قرار داده است. سیاست اصولی ایران در ارتباط با روسیه و غربی ها در چهار دهه اخیر حفظ شعار نه شرقی و نه غربی می باشد که در قانون اساسی هم از آن به صراحت یاد شده، لذا استقلال کشور اولویت اصلی سیاست خارجی ج.ا.ا می باشد و ایران باید از اقتدار روسیه در جهت پیشبرد اهداف امنیتی- نظامی، اقتصادی و فرهنگی در منطقه بهره جوید. بنابراین ایران مستقل و روسیه مقتدر که می توانند با حفظ و گسترش روابط خود، همکاری های قابل توجهی در جهت حفظ منافع داشته، از همه مهمتر دست تمامی کشورهای غربی و اروپایی که قصدی جز سودجویی و بهره مندی از منافع آنها را ندارند را قطع کنند. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه اخیر پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر چه اصول و بنیادهای استوار بوده و به چه دستاوردها و اهدافی رسیده است؟ یافته های این پژوهش نشان از تلاش های هر دو کشور در جهت عادی سازی روابط و گسترش و حفظ منافع و ارتقای جایگاه ایران در منطقه با توجه به سیاست های اعمالی در این دهه ها می باشد و از همه مهمتر ترسیم و پیشبرد آینده ای که در آن سطح همکاری ها به حداکثر رسیده و هر دو کشور در شرایط تحریم بتوانند رشد قابل توجهی در منطقه داشته و هدفی جز ایمن سازی منطقه نداشته باشند.
حکمرانی و توسعه اقتصادی در ایران
حوزه های تخصصی:
با پایان جنگ چهانی دوم، تلاش عمومی در میان اندیشمندان مختلف برای درک فرایند توسعه انجام پذیرفته است. در این بین حکمرانی به عنوان مفهومی جدید در ادبیات توسعه توجه را جلب نموده است. حکمرانی مطلوب دارای شاخص هایی است که می تواند موجبات توسعه اقتصادی را فراهم آورد. در این راستا هدف مطالعه حاضر بررسی حکمرانی و توسعه اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران است. فرضیه پژوهش این است که بهبود شاخص های حکمرانی می تواند اثرات معناداری بر ارتقاء شاخص های توسعه از قبیل درآمد سرانه بالاتر، امید به زندگی بالاتر، سطح بهداشت و سلامت بالاتر، گسترش فناوری اطلاعات در جامعه، آموزش عمومی و تخصصی مطلوب تر، نرخ باروری کمتر زنان، نرخ مرگ و میر کمتر کودکان، نرخ بیکاری پایین تر و افزایش رفاه اجتماعی داشته باشد. مدل نظری این پژوهش براساس نظریه دولت توسعه گرا است. نتابج پژوهش نشان می دهد که بهبود شاخص های حکمرانی مستقل از موقعیت جغرافیایی می تواند اثرات معناداری بر ارتقاء شاخص های توسعه و بنابراین افزایش رفاه اجتماعی داشته باشد، اما با بررسی مطالعات انجام گرفته می توان گفت که با توجه به نوع حکمرانی حاکم بر ایران، فرایند توسعه اقتصادی ایران در دوره های مختلف زمانی بعد از انقلاب، شرایط متفاوتی را سپری نموده است و در هر دوره ای هر یک از شاخص های حکمرانی وضعیت متفاوتی را سپری نموده اند.
تأثیر راهبرد اقتصاد مقاومتی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
درپی مجموعه تحریم های اعمال شده توسط نظام سلطه جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران، امنیت اقتصادی و به تبع آن امنیت ملی با تهدیدهایی مواجه شده است. مجموع شرایطی که در نتیجه تحریم ها به وجود آمده باعث شد كه عرصه جدیدی به نام اقتصاد مقاومتی برای استمرار و تجلی اقتدار ملی و اقتصادی كشور ترسیم شود. در این راستا سؤالی که مطرح می شود این است که استراتژی اقتصاد مقاومتی چه تأثیری بر امنیت ملی ایران دارد؟ فرضیه مقاله عبارت است از اینکه اقتصاد مقاومتی باعث ایجاد توان اقتصادی در داخل کشور می شود و این مسئله هم در تقلیل تهدیدات خارجی و هم ترمیم آسیب پذیری های داخلی و ارتقا ضریب امنیت ایجابی کشور نقش تعیین کننده ای دارد. توان اقتصادی هر کشوری نه تنها در حفظ استقلال و حاکمیت ملی نقش اساسی را بازی می کند، بلکه برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی بویژه برای کشورهای دارای اهداف وسیع سیاسی و ایدئولوژیک مهمترین عامل محسوب می شود، زیرا قدرت اقتصادی با تولید ثروت، منابع لازم برای افزایش و حفظ قدرت نظامی را ایجاد می نماید.
نقش روحانیت در ملی شدن صنعت نفت
حوزه های تخصصی:
صنعت نفت از موثرترین و بزرگترین صنایع در جهان و به ویژه ایران است. جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران یکی از رویدادهای تاریخی مهم حیات سیاسی است که طی آن ایرانیان به صحنه سیاست آمدند تا نه تنها ریشه استعمار خارجی رابرای همیشه بسوزند بلکه راه را برای عمران و آبادی کشور هموار نمایند. مقاله حاضر به نقش روحانیت در ملی شدن صنعت نفت می پردازد؛ حادثه ای در خور اهمیت و شایان توجه است، که باید به عنوان یکی از تجربه های مهم، مورد بررسی قرار گیرد. می توان نتیجه گرفت که ملی شدن صنعت نفت کشور عزیزمان ایران، که باعث قطع دست ایادی بیگانه از چپاولگری و تاراج این سرمایه ملی گردید، آن چه که نقش اساسی را در این راستا ایفا نمود، و آن را می توان به عنوان نکته ثقل این پیروزی شیرنی و بزرگ قلمداد نمود، ارتباط وثیق و محکم توده مردم با روحانیت، خصوصا آیت الله کاشانی (رحمه الله علیه) بود، که با روشنگری های خویش ملت را بیدار نمود و آنان را از خواب غفلت بیدار ساخت، و همین امر باعث گردید که حتی خواص جامعه مانند دکتر مصدق نیز فرصت عرض اندام داشته باشند و بتوانند به برکت این پشتوانه محکم در مقابل دربار و انگلیسی ها بایستند و صنعت نفت را ملی نمایند؛ و همچنین فضای باز سیاسی پس از شهریور1320، عرصه ی فعالیت را برای تمامی طبقات، ازجمله روحانیت فراهم آورد. در پی آن، روحانیون نیز قدرت از دست رفته ی خود را بازیافتند و در برابر جریان های مختلف از جمله ملی شدن صنعت نفت موضع گیری كردند تا صنعت نفت کشور ایران ملی گردد.