مقالات
حوزه های تخصصی:
انسان موجود مختاری است که برای انجام هر کارِ اختیاری هدفی دارد. هدف های انسان به دو دسته آلی و اصالی تقسیم می شوند. به یک معنا، هدف های اصالی انسان معنای زندگی وی هستند. با توجه به این که منابع انسان برای رسیدن به هدف محدود است، لازم است برای رسیدن به معنای زندگی برنامه ریزی شود. انتخاب هدف (معنای) زندگی و راه رسیدن به آن هدف که سبک زندگی افراد را تشکیل می دهد، به جهان بینی افراد بستگی دارد. خداوند در قرآن کریم انسان را به سه دسته خداناباور، خداباور دنیاخواه و خداباور آخرت و دنیاخواه تقسیم می کند. پرسش اصلی این پژوهش آن است معنای زندگی انسان خداباور آخرتخواه و راه (برنامه) رسیدن به آن از دیدگاه قرآن چه باید باشد. برای برنامه ریزی از مدل مدیریت راهبردی اسوات استفاده شده است. با تحلیل قرآن، متون روایی و تفسیری هدف انسان آخرت خواه استخراج و سپس نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای وی بررسی و با توجه به آن برای رسیدن به هدف زندگی برنامه ریزی می شود. برای این کار نخست راهبردها استخراج، سپس اهداف بلند و کوتاه مدت و در نهایت اعمال جزیی استخراج می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که هدف فرد آخرت خواه رسیدن به بالاترین مقام قرب یا حداقل ورود به بهشت باشد. مهم ترین نقاط قوت انسان عبارت اند از: فطرت که خود شامل میل به جاه و عزّ و استعلا، میل به خلود، حب جمال و میل به حق است. عقل، محبت و عشق، ترس و خشیت، تقلید، امید و آرزو، توان جسمی، شرم و حیا، ایمان، علم، تواضع، توکل. نقاط ضعف انسان عبارت است از: حب دنیا، عجله، جهل، غفلت، خجالت، تعصب و تقلید کورکورانه، تنبلی، ناامیدی، ترس منفی، حقد و حسد، بخل، قساوت قلب، کینه، نفاق، غم و حزن، حب به باطل و انحراف به سوی آن، سوءظن، کفر، اعراض از حق، دروغگویی، اعتماد به نفس. فرصت های انسان عبارت است از: عمر و جوانی، هدایت خداوند، قرآن، امامت، دعا، عبادت و ذکر، توبه، شفاعت. برای برنامه ریزی، فرد باید نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای خود را بشناسد و از نقاط قوت و فرصت ها برای رشد استفاده کند. از نقاط قوت برای غلبه بر تهدیدها و از فرصت ها برای غلبه بر ضعف ها استفاده کند و تمام تلاش خود را باید به کار بگیرد تا ضعف و تهدیدهایش از بین برود و جزء مخلَصین قرار گیرد. همچنین باید فرد تلاش کند تا مانند کسانی که هیچ نقطه قوتی ندارند نباشد که این افراد ختم اللّه علی قلوبهم هستند.
تبیین نقش تغذیه بر اخلاق و سلامت روان در رهیافت سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث از سلامت و ابعاد آن سال هاست که اندیشه دانشمندان و صاحب نظران علوم تغذیه و دانش پزشکی را به خود جلب کرده است و پیشرفت های علمی و فناوری های نوین جهان معاصر، ارتباط مجموعه ای از عوامل را با سلامت به خوبی تأیید نموده اند. الگوی تغذیه به دلایل وجدانی، تجربی و وحیانی، بر ابعاد جسمی و روانی انسان تأثیرگذار است؛ به طوری که پایه و بنیان یک زندگی موفق همراه با سازندگی و پشتکار را تشکیل می دهد. در این میان، سبک زندگی مؤمنانه، الگوی تغذیه را با نگرش ها و ارزش های توحیدی گره زده، زمینه برخورداری از روانی سالم و تکامل انسان را فراهم می آورد. هدف از پژوهش پیش روی، بررسی نقش تغذیه بر سلامت روان در چارچوب سبک زندگی اسلامی است. جمع آوری داده ها با مراجعه به منابع تفسیری و حدیثی صورت گرفته است. جهت تحلیل داده ها و پاسخ به سؤالات پژوهش از روش تحلیلی اسنادی و مفهومی استفاده شد. یافته ها نشان داد دقت در انتخاب الگوی تغذیه ای سالم مبتنی بر آموزه های وحیانی بر شاخص های سلامت روان از قبیل آرامش، پرهیز از خشم و غضب، پرهیز از افسردگی، خوش خلقی و سیرتی نیکو تأثیری مثبت برجای می گذارد. علاوه بر این، تأیید رابطه بین جسم و روان و ضرورت تأمین نیازهای جسمانی در راستای شکل گیری و جهت دهی نیازهای روانی، تأمین بهداشت و سلامت روان و بیان ارزش و توجه ویژه به جایگاه تغذیه در سبک زندگی اسلامی از یافته های دیگر این پژوهش است.
ارائه مدل ساختاری- تفسیری عوامل مؤثر بر سبک زندگی نشاط محور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و شاخص اصلی مؤثر بر سبک زندگی نشاط محور و ارائه مدل ساختاری- تفسیری آن انجام گرفته است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و گردآوری داده ها توصیفی از پیمایش بوده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه است. ابتدا مؤلفه های سبک زندگی نشاط محور مشخص شده و مصاحبه با خبرگان و متخصصان انجام گرفته، سپس با استفاده از متدلوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری- تفسیری روابط بین این مؤلفه ها تعیین و تحلیل شده است؛ در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC نوع مؤلفه ها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مؤلفه ها مشخص شده است. در این راستا نتایج پژوهش نشان می دهد عوامل سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی، دین داری، مصرف فرهنگی، فعالیت های اوقات فراغت، حقوق شهروندی، هویت فردی، هویت جمعی و مدیریت بدن از ابعاد و شاخص های سبک زندگی نشاط محور به شمار می آیند. همچنین دو عامل سرمایه اجتماعی و سرمایه اقتصادی به ترتیب مجموع با میزان قدرت نفوذ 9 بیشترین تأثیر و اوقات فراغت، حقوق شهروندی و مدیریت بدن به ترتیب مجموع میزان قدرت نفوذ 3 کمترین تأثیر را دارند.
ارائه روشی دلالت پژوهانه در مطالعات سبک زندگی اسلامی مبتنی بر روابط معنایی واژگان قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر برآن است تا با استفاده از الگوهای روابط معنایی واژگان قرآنی، راهی را در بررسی های قرآن و سبک زندگی پیشنهاد نماید. روش ارائه شده در این مقاله تلفیقی از چهار شاخه مطالعات سبک زندگی، روش شناسی، معناشناسی، دلالت پژوهی است. ابتنای این روش بر مفردات قرآن است؛ بنابراین بر پایه روابط مفهومی بین واژگان قرآن می کوشد تا دلالت هایی را برای سبک زندگی اسلامی به دست آورد. مراحل این روش عبارت اند از: تحلیل دو یا چند واژه موردنظر بر اساس مدل های روابط مفهومی. در گام بعد، هریک از اجزای مدل ها، یک بار به تمام اجزای مدل واژه دیگر عرضه می شود. از عرضه این دو، آنچه دنبال می شود کوشش در جهت دست یابی به دلالت هاست. برای اطمینان از میزان صحت و درستی دلالت های یافته شده لازم است با پژوهش در آیات قرآن و احادیث اهل بیت و دستاوردهای عقل بشری، میزان اعتبار و صحت دلالت های استخراج شده ارزیابی می شود.
بررسی تحلیلی ابعاد مختلف ازدواج سفید درایران (مؤلفه ای از سبک زندگی غربی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائل مستحدثه و غیرمنتظره در جامعه ایران معاصر در دهه کنونی، پدیده موسوم به «ازدواج سفید» است. ازدواج سفید به عنوان مؤلفه ای انضمامی از سبک زندگی مدرن، با مختصات ویژه تقریباً هیچ تناسب معنا داری با نیازها، انتظارات، اقتضائات، زیرساخت های فرهنگی، الگوها و قواعد هنجاری و تجربه های زیسته جامعه ایران به عنوان یک جامعه مذهبی دارای اکثریت مسلمان، برخوردار از حاکمیت دینی و ملتزم به شریعت اسلامی ندارد. به دلیل همین ناهمخوانی است که این پدیده به رغم نوظهور بودن و کمیت وقوعی بسیار محدود آن (عمدتاً در برخی کلان شهرها و در میان شمار اندکی از شهروندان) حساسیت های بسیار زیادی را در سطح عموم برانگیخته و اندیشمندان علوم اجتماعی را در جهت یافتن علل و دلایل مؤثر در تکون و بسط تدریجی و آرام آن و نیز آثار و پیامدهای مختلف آن به فرضیه سازی و نظریه پردازی برانگیخته است. نوشتار حاضر سعی دارد با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با ارجاع به منابع کتابخانه ای، مصاحبه اکتشافی با برخی از کارشناسان و نیز مشاهدات عینی، این پدیده را تا حد امکان، از ابعاد مختلف موردبررسی و تحلیل قرار دهد.
رابطه بین سبک زندگی وتأخیر سن ازدواج در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین سبک زندگی و تأخیر سن ازدواج در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز انجام پذیرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر بالای 24 سالِ مشغول به تحصیل در سال 98-1397 در کلیه رشته های علوم انسانی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در دانشگاه آزاد اسلامی بود. از این تعداد، 185 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به تکمیل پرسشنامه پرداختند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته با 24 آیتم در حیطه های مختلف مرتبط با سبک زندگی و تأخیر سن ازدواج بود. داده های پژوهش حاکی از رابطه معنادار بین نوع سبک زندگی و تأخیر سن ازدواج در دانشجویان بوده است.p<0/001 نتایج حاکی از آن است که نقش متغیرهایی چون سبک زندگی، سطح تحصیلات، اشتغال، ترس از آینده و الگوپذیری و تأخیر افتادن سن ازدواج جوانان پررنگ است و همگی از عوامل زمینه ساز تأخیر در ازدواج هستند.