فلسفه (دانشگاه تهران)

فلسفه (دانشگاه تهران)

نشریه فلسفه سال 47 بهار و تابستان 1398 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

زیبایی و ارتباط آن با صورت در نظام فلسفی آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی وجود صورت آکوئیناس نظام فلسفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 174 تعداد دانلود : 196
در توماس زیبایی امری متافیزیکی است و با وجود پیوند دارد، از اینرو می توان وجود را ریشه و اصل زیباییِ اشیاء تلقی کرد. صورت نیز مفهومی کلیدی در زیبایی شناسیِ تومایی و اساسِ زیباییِ امور است. هر چیزی که وی راجع به زیبایی می گوید، بیانگر ابتنای آن بر صورت است. در نظام تومایی صورت شیء، با فعلی ت آن شیء مرتبط است. صورت، معیارِ درونیِ زیبایی شیء است. همچنین سه معیارِ عینیِ زیبایی که توماس ذکر می کند، هر یک، صراحتا یا به طور تلویحی، به مفهوم صورت اشاره می کند. از طرف دی گر، توماس زیبایی را با شناخت مرتبط دانسته و ادراک امر زیبا را ادراکی شناخت ی قلمداد می کند. فعلِ «دیدن» یا فعل «ادراک کردن» فعلی است که فاعل شناسا در طی آن یک واقعیت صوری را درک می کند. پس از نظر توماس، عمل ذهن شناساننده، شکل دهنده زیبایی است و صورت حلقه اتصالِ ذهنِ شناسنده زیبایی و شیء زیبا و به عنوان واسطه ای است که ذهن، ش یء را از طری ق آن می شناسد. پس می توان صورت را واسطه عین و ذهن تلقی کرد؛ زیرا صورت، هم جنبه معقول شیء زیبا است و هم اصل ساختاری شیء انضمامی است و با مؤلفه های عینی زیبایی در ارتباط است.    
۲.

علم انسان به اشیاء خارجی از دیدگاه جان لاک و محقق لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جان لاک محقق لاهیجی ذات اسمی شبح محاکی معرفت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 299 تعداد دانلود : 11
مسأله شناخت و میزان معرفت انسان به اشیاء از مسائل مهم تاریخ تفکر و فلسفه است. از ج مله فلاسفه ای که به مبحث شناخت و میزان معرفت بشر پرداخته اند، حکیم ملاعبدالرزاق لاهیجی (م 1072 ه.ق) و جان لاک (1704-1632 م) هستند. محقق لاهیجی معتقد به نظریه ای است که در فلسفه اسلامی از آن به «شبح محاکی» یاد می کنند. وی در کتاب شوارق الإلهام بیان می کند که ما در هنگام علم به اشی اء به ذات و حقی قت آن ها دست نمی یابیم؛ بلکه به شب حی که از شیء خارج ی حکای ت می کند، نائل می شویم. جان لاک نیز در اثر ارزشمند خویش، جستار در فهم بشر ، دو معنای متفاوت ذات را از هم باز می شناسد و میان ذات واقعی و ذات اسمی اشیاء تمایز قائل شده و علم ما به اشیاء را در حدود ذات اسمی آن ها می داند. شباهت نظر لاهیجی و لاک از این حیث است که هر دو توان بشر را محدودتر از آن می دانند که به حقیقت و ذات اشیاء دست یابد؛ اما در مورد ماهیت علم و ادراک با یکدیگر اختلاف دارند.
۳.

ساختار آزادی: سیستم یا فوگ؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سیستم فوگ هستی رخداد اثر هنری شعر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 387 تعداد دانلود : 354
اگرچه تغایر ظاهری میان آزادی و سیستم همواره در طول تاریخ اندیشه، زمینه ساز مباحث متعددی بوده است، اما این فیلسوفان ایدئالیست آلمانی بودند که برای نخستین بار، نسبت میان این دو مفهوم را به نحوی صریح صورت بندی کردند. در اینجا سیستم که ضامن انسجام شناخت است، بنیادی سوبژکتیو و عقلانی است؛ اما هایدگر در اندیشه متاخر خود از مفهوم سیستم که ساختار آن براساس نظمی ریاضیاتی تعیین می شود ولذا دلالت های مطلقا سوبژکتیو دارد، عبور می کند و به جای آن مفهوم فوگ را برای اشاره به ساختار باشندگی هستی به کار می گیرد.  اگرچه بر فوگ، همان انتظام سیستم حکم فرمایی نمی کند، اما این ساختار هم نظم خاص خودش را دارد. ویژگی ممتاز این نظم، قائم به ذات بودنِ اجزاء فوگ درعین وحدت آنهاست. به عبارت دیگر، این نظمی است که در آن آزادی هر جزء حفظ می شود و حتی این آزادی، وحدت درونی کل فوگ را تقویت می کند. بدین سان، مفهوم فوگ به هایدگر مجال می دهد تا ساختار منظمی را به اندیشه درآورد که نه تنها در برابر آزادی قرار نمی گیرد، بلکه اصلا اساس و بنیان آن آزادی است.
۴.

بررسی تحویل اصالت و اعتباریت به صدق و عدم صدق بر واقع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا اصالت وجود اعتباریت ماهیت صدق بالذّات بالعرض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 654 تعداد دانلود : 483
بر اساس تلقی رایج، در نظریه اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، دو وصف اصالت و اعتباریت ، به ترتیب به صدق بالذات و صدق بالعرض بر واقعیت خارجی تحویل برده می شوند و در نتیجه نه تنها تحقق ماهیت در خارج بلکه واقع نمایی مفاهیم ماهوی نیز انکار می گردد. این تفسیر از اصالت وجود هیچ شاهدی از کلمات صاحب نظریه نداشته بلکه آشکارا با کلمات وی در تعارض بوده و بنابراین قابل استناد به صدرالمألهین نمی باشد. منشاء این برداشت نادرست را می توان در نحوه طرح بحث و برخی ادله توسط صدرا و نیز پیشفرض ملازمه میان صدق و تحقق خارجی نزد قائلان به این تفسیر جستجو کرد. این دیدگاه گذشته از تعارض جدی با شهود متعارف و فقدان دلیل کافی، به موجب فقدان انسجام درونی و برخی لوازم غیر قابل قبول، حتی با قطع نظر از حیث تفسیری و به مثابه یک نظریه مستقل فلسفی نیز قابل قبول نمی باشد.
۵.

شأن وجودشناختی هنر و صنعت نزد هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر صنعت وجود تخنه پوئسیس گشتل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 417 تعداد دانلود : 267
در مقام تعریف غالبا صنعت را مجموعه ابزار و وسایلی می دانیم که توسط صنعتگر تولید شده است. همچنین است نگاه مان به هنر؛ مجموعه آثاری همچون نقاشی، شعر و غیره که هنرمند آن ها را به وجود آورده است. در نگرشی موجودشناسانه تعریف های انسان مدار از این قبیل صحیح هستند، اما اگر در پی ذات یا حقیقت چیز ها باشیم و بخواهیم شأن وجودشناسانه آن ها را تعیین کنیم تعریف های صحیح کافی نیستند؛ چرا که ذات هر چیز عبارت است از آن چه امکان داده تا آن چیز همان که هست باشد. بر این اساس، ذات صنعت و هنر نمی تواند تنها از شخص صنعتگر یا شخص هنرمند و نیز از دست ساخته های آن ها تعین پذیرفته باشد. در این نوشتار تلاش شده تا شأن وجودشناختی هنر و صنعت بر اساس نسبت انسان با وجود از نگاه هیدگر معلوم گردد؛ و با در نظر گرفتن این نکته که وی دوره های گوناگون تاریخ را اعصار وجود می داند و معتقد است وجود در اعصار گوناگون به انحاء متفاوت از جمله پوئسیس و گشتل خود را مکشوف کرده است، به این پرسش پاسخ داده شود که چرا این متفکر دوران یونان باستان را عصر هنر و روزگار کنونی را عصر صنعت نامیده است.
۶.

نقش پدیدارشناسی روح هگل درتکوین جامعه شناسی معرفت مانهایم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آگاهی تاریخ باوری حقیقت ایدئولوژی کلیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 767 تعداد دانلود : 403
هگل سیر تحول روح را باتحول در آگاهی حسی، خودآگاهی، عقل،روح، دین وعلم مطلق تشریح می کند. در این مسیر آگاهی به روش دیالکتیکی دربستر تاریخ حرکت می کند. لذا معرفت امری تحولی، خود یابنده و پویا تلقی می گردد. از سوی دیگر مانهایم معرفت را از منظری متفاوت در موقعیت های اجتماعی آن مورد توجه قرارمی دهد. به نظر او توجه به مبنای وجودی معرفت، آن را از ناب و ایستا بودن خارج و در بستر اجتماعی قرار می دهد.براین اساس می توان گفت هگل معرفت را دربستر تاریخی و مانهایم آن را دربستر اجتماعی قرارمی دهند و از معرفت شناسی مرسوم در عصرخود فراترمی روند. این مقاله بانگاهی به رویکرد پدیدار شناسی هگل می کوشد تاثیر پذیری مانهایم از وجه نظرات مزبور را مورد توجه قراردهد. به عبارتی مفهوم معرفت نزد مانهام  چه نسبتی با ویژگی های شناخت فلسفی هگل  دارد. نتایج این تحقیق نشان می دهد مانهایم  با طرح مفاهیم اساسی هم چون تاریخ، ایدئولوژی، آگاهی کاذب، کنش وکردار، کلیت، معرفت وحقیقت که درسیر تکوین جامعه شناسی او نقش مهم دارند ازپدیدارشناسی روح هگل تاثیر پذیرفته است. بدین ترتیب می توان گفت مانهایم مفاهیم هگلی  آگاهی و دانش را درحیطه جامعه شناسی معرفت خود بسط وتوسعه داده است.
۷.

درباره تاریخ مشهور مسئله اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصالت وجود ابن سینا سهروردی میرداماد صدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 219 تعداد دانلود : 280
در میان معاصران، روایت تاریخی مشهوری برای مسئله اصالت وجود مفروض دانسته شده است که طبق آن نقش های اصلی از آنِ ابن سینا، سهروردی و صدرا است و میرداماد نقش مکمل روایت را به عهده دارد: ابن سینا، در تقابل با متکلمان اشعری، قائل به زیادت وجود بر ماهیت در ذهن می شود؛ سهروردی این تمایز را در خارج انکار می کند؛ میرداماد این مسئله را به شکل مسئله دَوَران اصالت میان وجود و ماهیت تنظیم می کند؛ و در نهایت، صدرا نظریه اصالت وجود را پدید می آورد. استدلال خواهد شد که این روایت تاریخی در همه بخش هایش دچار نقص ها و اشتباهات تاریخی است. اولاً به لحاظ تاریخی محل نزاع بوده و هست که آیا ابن سینا مدعی زیادت وجود و ماهیت در ذهن بوده است یا در خارج. ثانیاً، نزاع تاریخی بر سر زیادت خارجی یا ذهنی وجود در میان شارحان و مفسران ابن سینا دامنه وسیعی داشته است. ثالثاً، سهروردی تنها یکی از فیلسوفانی است که در این نزاع وارد شده و علیه تابعان مشائیان استدلال کرده است. رابعاً، تنها متنی که بر اساس آن طرح مسئله اصالت وجود به میرداماد منسوب شده است، منحول است؛ و خامساً، میرداماد و صدرا در همین نزاع کهن وارد شده و  بر سر حل آن اختلاف نظر داشته اند.
۸.

بررسی ماهیت زبان در فلسفه زبان فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فارابی ماهیت زبان ما فی الضمیر الفاظ انواع قول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 861 تعداد دانلود : 559
تلاش جستار حاضر آن است که رویکرد فارابی را نسبت به موضوع زبان در حیطه فلسفه زبان دریابد. در این راستا، نخستین چالش پیش رو، پرسش از چیستی ماهیت زبان است. فارابی با طرح سه معنای نطق، در پی بیان سطوح مختلف زبانی است. درجات سه گانه نطق یا زبان، ارتباطِ بیان الفاظ و کلمات را با قوای ادراکی موجود در نفس انسان و نیز قوه تعقل آشکار می نماید. فارابی تعریف معینی از زبان ارائه نمی دهد، بلکه زبان نزد وی تعبیرِ زبان از مافی الضمیر همراه با قصد گوینده است. همچنین، یکی از مراتب زبان، قوه تعقل فطری است. اگرچه رابطه الفاظ و معقولاتِ آن الفاظ، وضعی و قراردادی است، اما رابطه معقولاتِ الفاظ با جهان خارج بر اساس طبیعت انسانی، و مشترک میان انسان ها است. فارابی معتقد است، معقولاتِ موجود در نفس (آثارِ حاصل در نفس، که همان ادراکات خیالی و عقلی هستند) به نوعی جهان خارج را تعریف می کنند؛ و این دیدگاه فارابی را می توان تفسیر او از نظریه مطابقتِ صدق دانست. نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که رویکرد فارابی نسبت به زبان، شناخت شناسانه است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۵