فلسفه (دانشگاه تهران)

فلسفه (دانشگاه تهران)

نشریه فلسفه سال 46 بهار و تابستان 1397 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

پژوهشی در بنیان های فلسفی مفهوم هژمونی لاکلاو، دریدا و امکانی بودن صورت بندی های گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امر اجتماعی دال شناور دال برتر هژمونی لاکلاو دریدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۴ تعداد دانلود : ۶۰۲
مفهوم «هژمونی» دارای بنیان های فلسفی نظری و ساحات معنایی متفاوتی است. این مفهوم را صرفاً و لزوماً نباید به شیوه ای ادراک نمود که در راه ادراک آن به شیوه هایی دیگر انسداد حاصل آید. در ادراک این مفهوم نباید در مغاک فروبستگیِ متافیزیکی فروغلطید و «یک» شیوه ادراک را بر سایر شیوه ها غالب دانست. فلذا، پژوهش حاضر درصدد واسازی این گرایش به «امر واحد» است تا بر راه ادراک مفهوم هژمونی به «یکی از شیوه های ممکن» پرتو افکند. این چنین، تمرکز این پژوهش بر اندیشه ارنستو لاکلاو قرار دارد تا بدین طریق بنیان های فلسفی مفهوم مذکور در فلسفه ژاک دریدا مورد واکاوی قرار گیرند و دال های برسازنده مفصل بندی این مفهوم در مقام ساحات معنایی آن مکشوف گردند. همان گونه که خواهیم دید، دال های مذکور حول دالّ برتر یا نقطه گره گاهی «امکانی بودن» مفصل بندی می گردند و مفاهیم دریدایی «امر تصمیم ناپذیر» و «امر لمس ناپذیر» به عنوان بنیان های فلسفی آن ها قلمداد می شوند. امّا، این امکانی بودن به معنای عدم قطعیّت یا بی ثباتی یا عدم برخورداری از یک بنیان هستی شناختی نیست. لذا، امکان ناپذیربودن، تصمیم ناپذیربودن و لمس ناپذیربودنِ هژمونی را باید به معنای عدم برخورداری آن از «بنیاد غایی» و نه «بنیاد» قلمداد نمود و توجّه را بر سرشت آپوریایی و حضور در عین غیاب و غیاب در عین حضور آن متمرکز نمود.
۲.

زمینه های گذر به وجود به مثابه بنیان آگاهی در شلینگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شلینگ خودآگاهی وجود فلسفه این همانی فلسفه منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۹ تعداد دانلود : ۴۰۷
تفکرات و جهت گیری هایفلسفی شلینگ در طول دوران حیاتش دستخوش تغییر و دگرگونی بسیاری قرار گرفت؛ اما به یک معنی می توان اذعان داشت که همگی در چهارچوب یک طرح بنیادین قرار می گیرند، چرا که وجود یا این همانی مطلق در معرض تعاطی فکر واقع نمی گردد. شلینگ از اواسط دهه 1790 به تلاش های فیشته برای بازبینی فلسفه استعلایی کانت، که نقش اول را در ساخت جهان شناخت پذیر به فعالیت آگاهی داده بود، به همراه یک اشتغال دائمی به این اعتقاد اسپینوزایی عطف توجه کرد که فلسفه باید از یک مطلق خود اکتفا شروع کند. او درانتهای این قرن، فلسفه طبیعت را بسط می دهد که عبارت است از تعمیم مفهوم فعالیت سوژه به ایده تولیدگری همه طبیعت و اجتناب از اینکه حتی طبیعت غیر جاندار را درتضاد با فکر زنده باشد. او در اوایل ۱۸۰۰ به فلسفه زندگی اینهمانی توجه کرد که مطابق آن یک سیستم کامل باید بیانگر این باشد که ذهن و ماده، ایده آل و رئال صرفاً درجات یا جنبه های مختلف یک چیز هستند. از این رو شلینگ در این دوره از فیشته جدا می شود چرا که به نظر او فیشته نتوانسته است فراتر از دایره خود آگاهی، به وجودی برود که بنیان آگاهی بوده، آگاهی فقط یک جنبه از آن است.
۳.

زیست جهان و پارادوکس سوبژکتیویته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیست جهان پارادوکس سوبژکتیویته سوژه تجربی سوژه استعلایی سوژه استعلایی انضمامی اپوخه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۰ تعداد دانلود : ۸۸۲
هوسرل با متمایز کردن روش شهودی خود از آن چه روش رجعی کانت می نامد به دنبال رسیدن به یک معرفت استعلایی اصیل است. به نظر هوسرل مقولات کانتی صرفاً منجر به یک معرفت صوری و فاقد محتوای انضمامی درباره ی قلمرو استعلایی می شوند. برای هوسرل تنها راه روشن سازی قلمرو استعلایی برای آن که توضیح دهد سوژه چگونه بخشی از جهان و همچنین دخیل در تقویم جهان است بازگشت به زیست جهان است. این بازگشت او را با پارادوکسی مواجه می سازد؛ اگر سوژه ی استعلایی حقیقت غایی و بنیادین است، پس جهان و هرچه در آن است معنای خود را از آن می گیرد، سوژه ای که از سوی دیگر در جهان است. سوبژکتیویته ی استعلایی چگونه می تواند هم سوژه ای برای جهان باشد و هم ابژه ای در جهان؟ سعی این نوشتار برآن است که نشان دهد چگونه تحلیل هوسرل از معنا و کارکرد زیست جهان، و نحوه های آشکار شدن اگو در جریان اپوخه، قلمرو استعلایی را در انضمامیت تام اش آشکار می کند و به حل این پارادوکس می انجامد.
۴.

ترکیب اتحادی ماده و صورت و مسأله اتحاد عاقل و معقول(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ملاصدرا وحدت عاقل و معقول ترکیب اتحادی ماده و صورت عقل هیولانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۳ تعداد دانلود : ۵۶۱
اتحاد عاقل و معقول در موضعی که معقول مغایر ذات عاقل باشد از ابداعات فلسفه صدرایی به شمار می رود. در تبیین کیفیت هستی شناختی این اتحاد، برخی مقصود از آن را، تحقق عاقل و معقول به وجودی یکتا و از جهتی یکتا و برخی دیگر، تحقق معقول برای عاقل به نحوی می دانند که معقول از شئون وجودی عاقل باشد. یکی از براهین بر اثبات این مطلوب، برهان ماده و صورت است. در این برهان با فرض هم سنخی پذیرش صورت توسط ماده و معقول توسط عقل و اتحادی دانستن ترکیب ماده و صورت، اتحاد عاقل و معقول اثبات می شود. ولی برخی این برهان را ناتمام دانسته، سنخ اتحاد عاقل و معقول را شدیدتر از اتحاد ماده و صورت می دانند. این مقاله با تدقیق محل نزاع، نشان می دهد که این اختلاف به دلیل دو دریافت متفاوت از ترکیب اتحادی ماده و صورت است؛ از این رو اولاً برهان ماده و صورت در برابر خدشه های وارد بر آن قابل دفاع بوده و ثانیاً با توجه به دو دریافت از حقیقت ترکیب اتحادی ماده و صورت و حقیقت وحدت عاقل و معقول، این برهان به دو نحو تقریر می شود که هر تقریر، به اثبات یکی از دریافت ها از حقیقت اتحاد عاقل و معقول می انجامد.
۵.

آیا اصل طرد شق ثالث یک شرط سلبی برای حقیقت است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصل طرد شق ثالث منطق عمومی هوسرل کانت برهان کانتور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰ تعداد دانلود : ۴۴۹
کانت منطق را به دو حوزه کلی منطق عمومی و منطق استعلایی تقسیم می کند. منطق عمومی نسبت به اعیان خنثی است و صرفا قواعد انسجام خود اندیشه و از این رو صرفا شرایط سلبی حقیقت را بیان می کند. اما آیا اصل طرد شق ثالث که می گوید از بین یک گزاره و نفی آن یکی درست است یک شرط صرفا سلبی برای حقیقت است؟ در این مقاله نشان می دهیم که چنین نیست. در این راستا هم به لحاظ تاریخی به برهان کانتور اشاره می کنیم و هم به تحلیل ماهیت این اصل با استفاده از پدیده شناسی استعلایی می پردازیم. با مقایسه دیدگاه های مهم ارائه شده درباره این اصل یعنی دیدگاه های هوسرل، براوئر و هیتینگ، و همچنین از خلال تحلیل قصدی ادات نفی از آن رو که در اصل طرد شق ثالث فراخوانده می شود، نسبت این اصل با منطق صوری را مورد بحث قرار می دهیم.
۶.

دلوز: میل و بازگشت قانون در متافیزیک شدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماشین میل درون مانایی ادیپ بدن بدون اندام اسکیزوفرنی پارانویا قانون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۱ تعداد دانلود : ۶۸۴
اساس نظریه ی میل دلوز بر مفهوم ایجابیت و آفرینش استوار است. این نظریه در مقابل نظریه ی رایج روانکاوی فروید درباره ی میل است که در آن میل ورزی مبتنی بر یک فقدان اولیه و ازلی، یعنی تجربه ی اختگی و از دست دادنِ مادر با دخالتِ ممنوع کننده ی پدر، است. دلوز با همکاری گتاری، با پایبندی به درون ماندگاری اسپینوزایی، می کوشند تبیینی از میل به دست دهند که در آن دخالت هیچ نیروی بیرونی و متافیزیکی ای از نوع ادیپِ فروید منجر به کلیت بخشی ساختار میل و تکراری شدن مصادیق میل ورزی نشود. بدین منظور آنها صورت بندی ماشینِ میل را پیش می کشند. وجهِ آفرینشگر و پیشامدمحور عملکرد ماشین میل دلوز در برابر قانونمندی و اجبارِ بنیادین برسازنده ی نظریه ی میل فروید قرار می گیرد. همچنین درحالی که سوژه ی اصلی و بهنجار در نظریه ی میلِ فرویدی هیستریک است، در صورت بندی ماشین میل، فرض بر شیزوفرنیا است. درحالی که فروید سوژه ی شیزوفرن را یک اختلال و انحراف از معیار می داند، دلوز آن را هماهنگ ترین شکل سوبژکتیویته با سرشت خلاق هستی می انگارد. به زعم دلوز مرکزیت یافتنِ سوژه ی هیستریک در نظریه ی میل فروید، ناشی از تحمیل الگوی ادیپ است. حال آن که سوژه موجودیت پیشین ندارد، بلکه نتیجه و باقی مانده ی خود میل ورزی است.
۷.

آیا رنج بد است؟ درک پارفیت و نیچه درباره رنج(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رنج نیک بد خواست قدرت لذت مقاومت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۸ تعداد دانلود : ۵۰۵
درک پارفیت استدلال می کند که باور هنجاری پایه «هر رنجی فی نفسه بد است»، باوری است شهودی و لذا مورد توافق همه ی آدمیان در شرایط ایده آل. در این میان نیچه، به عنوان فیلسوفی که بارها رنج را نیک دانسته یا از خوبی رنج و درد سخن گفته، در برابر پارفیت می ایستد. پارفیت با ارائه ی تفسیری ابزارانگارانه از موضع نیچه می کوشد نشان دهد که نیچه در واقع مخالف «هر رنجی فی نفسه بد است» نیست و آن دسته از عبارت های وی در این باره را که می توان جدی گرفت باید به برداشتی ابزارانگارانه فروکاست. در این مقاله نشان می دهم که در پرتو تفسیری روانشناسانه از خواست قدرت چونان میلی مرتبه دومی برای چیره گشتن بر یک مقاومت می توان عبارات نیچه درباره ی نیکی رنج را به گونه ای فهمید که در آن باور هنجاری «دست کم برخی رنج ها فی نفسه نیک هستند» معنا پیدا می کند چرا که رنج به عنوان مقاومت یا مانعی در برابر یک میل مرتبه نخستی چیزی جز یکی از مؤلفه های اصلی خواست قدرت نیست، و ارزشی فی نفسه دارد. بر این اساس، تفسیر ساده انگارانه ی پارفیتی بیانگر موضع واقعی نیچه نیست.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۶