آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۵

چکیده

در توماس زیبایی امری متافیزیکی است و با وجود پیوند دارد، از اینرو می توان وجود را ریشه و اصل زیباییِ اشیاء تلقی کرد. صورت نیز مفهومی کلیدی در زیبایی شناسیِ تومایی و اساسِ زیباییِ امور است. هر چیزی که وی راجع به زیبایی می گوید، بیانگر ابتنای آن بر صورت است. در نظام تومایی صورت شیء، با فعلی ت آن شیء مرتبط است. صورت، معیارِ درونیِ زیبایی شیء است. همچنین سه معیارِ عینیِ زیبایی که توماس ذکر می کند، هر یک، صراحتا یا به طور تلویحی، به مفهوم صورت اشاره می کند. از طرف دی گر، توماس زیبایی را با شناخت مرتبط دانسته و ادراک امر زیبا را ادراکی شناخت ی قلمداد می کند. فعلِ «دیدن» یا فعل «ادراک کردن» فعلی است که فاعل شناسا در طی آن یک واقعیت صوری را درک می کند. پس از نظر توماس، عمل ذهن شناساننده، شکل دهنده زیبایی است و صورت حلقه اتصالِ ذهنِ شناسنده زیبایی و شیء زیبا و به عنوان واسطه ای است که ذهن، ش یء را از طری ق آن می شناسد. پس می توان صورت را واسطه عین و ذهن تلقی کرد؛ زیرا صورت، هم جنبه معقول شیء زیبا است و هم اصل ساختاری شیء انضمامی است و با مؤلفه های عینی زیبایی در ارتباط است.    

تبلیغات