۱.
کلید واژه ها:
رسانه وابستگی خشنودی استفاده انتخاب تاثیر
الیهو کاتز در نظریه استفاده و خشنودی می گوید رسانه ها بر اساس نیاز مخاطبان عمل کرده و در تلاش برای رفع نیاز مخاطب هستند و مخاطبان به دنبال محتوایی اند که بیشترین رضایت را فراهم کند. اما بر اساس نظر منتقدان این نظریه بیش از حد بر فرد و نیازهای فردی تأکید داشته و جایگاه رسانه ها را نادیده گرفته است . پس از آن بال روکیچ و دی فلور رویکرد " نظریه وابستگی " را ارائه کردند. بر اساس آن نظریه افراد وابستگیهای متفاوتی به رسانه ها دارند. هرچه وابستگی رسانه ای فرد به پیام بیشتر باشد احتمال تغییر نگرش بیشتر است. اما این نظریه با مطلق انگاشتن نقش رسانه ها و نادیده گرفتن ویژگی های فردی و ارتباطات میان فردی، رسانه ها را در انجام تغییرات نگرشی و رفتاری، توانای مطلق می داند. به همین جهت نمی توان از نظریه وابستگی مخاطبان نیز به عنوان رویکردی متعادل یاد کرد. از این رو رویکردی ارائه می شود که همزمان هم به قدرت واقعی اثرات رسانه بر مخاطب توجه داشته باشد و هم اینکه توانایی روابط میان فردی و حق انتخاب رسانه توسط مخاطب را در نظر گرفته باشد. نظریه وابستگی و خشنودی بیان می کند که پذیرش یک رسانه توسط مخاطب در دو مرحله صورت می پذیرد. همه افراد مجموعه ای از وابستگی هایی دارند که فرد، رسانه ای که نزدیکترین معیارها به وابستگی های او را دارد انتخاب می کند. حال اگر رسانه نیاز های مخاطب را براورده کرده و مخاطب احساس رضایتمندی و خشنودی از محتوای رسانه کند همچنان مخاطب آن رسانه باقی می ماند. با این شرایط به دلیل تطبیق وابستگی فرد به تفکرات صاحبان رسانه و رضایتمندی او از محتوای رسانه ، اعتماد کامل از سوی مخاطب به رسانه به وجود می آید و محتوای آن رسانه اثرات قوی و تاثیر گذاری در مخاطب خواهد داشت.
۲.
کلید واژه ها:
سواد رسانه ای مک چسنی سواد اطلاعاتی
بسیاری از پیام های رسانه های جمعی، فرهنگ مدرن را تسخیر نموده اند. بسیاری از این پیام ها، با توجه به علایق و یا اهداف دریافت کننده ایجاد نمی شوند (پاتر، 2008). رسانه های جمعی خدمات عمومی ارایه نمی کنند. این کسب و کار بزرگ است. تصمیمات روزانه به طور فزاینده ای به توانایی "سواد اطلاعاتی" وابسته است تا بتواند دقت، ارزیابی، و تکمیل پیام های رسانه ای را به طور موثر افزایش دهد. اما امروزه فقدان مهارت های سواد اطلاعاتی - انتقادی به طرز شگفت آوری حس می شود (آشر و دوک، 2012). یکی از بررسی های اخیر نشان می دهد که مهارت های سواد اطلاعاتی می تواند به طور مؤثر از طریق آموزش در زمینه سواد رسانه ای توسعه پیدا نماید (وان و وورد، 2010). این پژوهش در تلاش است تا ارتباط بین سواد اطلاعاتی و سواد رسانه ای را مجددا بازبینی نماید. گذشته از بررسی های صورت گرفته توسط وان و وورد، نظریه رسانه شناسی (Media Ecology)، که توسط مک لوهان پیشنهاد شده و توسط پست من توسعه یافته است، برای این کار بسیار مناسب است. علاوه بر این، در این پژوهش اظهارات مک کومبس، برنامه های شاو، و نظریه ها نوئل- نیومن نیز به عنوان مرجع شناخته شده اند. از طرفی دیگر، تحقیقات پاتر در سواد رسانه ای؛ مک چسنی در اقتصاد رسانه ای؛ و دوک و آسیر در سواد اطلاعاتی نیز پایه و اساس این پژوهش را تشکیل داده اند. لازم به ذکر است که پژوهش های کمی برای این بررسی، تنها با استفاده از یک تحقیق مبتنی بر اینترنت صورت گرفته اند. داده های تجربی جمع آوری شده نیز در یک تحلیل از همبستگی آماری بین سواد اطلاعاتی و سواد رسانه ای مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج آزمون نشان می دهد که این دو متغیر، شواهد آماری بسیار ضعیفی از این موضوع را نشان می دهند. ضعف همبستگی و محدودیت های ذاتی در روش های آزمون نشان داده است که اجرای مطالعات اضافی خالی از لطف نخواهد بود. این دسته از تحقیقات مازاد می توانند با استفاده از روش های متناوب آزمون اجراء شوند. در نهایت امر، مقایسه ی بیشتری بین روش های متفاوتی (که به طور سنتی در تدریس دو ادعای مختلف مورد استفاده قرار می گیرند) پیشنهاد شده است.
۳.
کلید واژه ها:
تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی شبکه های اجتماعی فرصت ها و تهدیدها توسعه سیاسی جهان سوم
با اختراع تلفن همراه هوشمند و شبکه های اجتماعی که نمونه ای از فن آوری های نوین ارتباطات و اطلاعاتند، روند توسعه سیاسی کشورهای در حال توسعه تغییر یافته است. شبکه های اجتماعی اینترنتی یکی از مهمترین ابزارها برای نمود یافتن اثرات جهانی شدن است. این فضای مجازی عرصه وسیعی از اطلاعات و نمودهای مختلف معنایی را ایجاد می کند. پس از اختراع این شبکه ها، کاربران در اینترنت و شبکه های اجتماعی اقدام به ایجاد و تولید حجم عظیمی از اطلاعات که شامل متن، تصویر، فیلم و کلیپ های صوتی است نموده اند که توسط خود کاربران، تولید و بارگذاری می شود. این به اشتراک گذاری اطلاعات، کمک شایانی به توسعه سیاسی کرده است. اختراع تکنولوژی های نوین ارتباطی، انحصارطلبی رسانه ها را تغییر داده است و با اطلاع رسانی و شفاف سازی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بر تحولات سیاسی و اجتماعی موثر بوده است. این تکنولوژی های تازه، چندین کارکرد مهم دارند؛ جریانی آسان و به روز و کم هزینه برای برقراری ارتباط مردم با یکدیگر هستند، ارتباطی تعاملی و دوطرفه ایجاد می کنند که شباهتی با تلویزیون، رادیو و مطبوعات ندارد و مهمتر از همه اینکه خود کاربران می توانند در انتقال اخبار و اطلاعات مشارکت داشته باشند. وقایع سیاسی در سال های اخیر تحت تاثیر فناوری های نوین ارتباطی بوده اند. انقلاب های خاورمیانه در کشورهای جهان سوم و یا ناکامی کودتای نظامی ترکیه نیز با استفاده از شبکه های اجتماعی انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که فناوری های جدید ارتباطی مزایا و معایب فراوانی برای توسعه سیاسی کشورهای در حال توسعه دارند که می توان گفت مزایای آنها بیش از معایبشان می تواند مطرح باشد.
۴.
امروزه اهمیت سینما بر کسی پوشیده نیست. سینما از طریق هنجارها و ارزش های اجتماعی الگویی را در اختیار مخاطبانش قرار می دهد و جامعه و ارزش های آن را دستخوش تغییر می سازد. سینما به دلیل ابعاد فراگیرش به طور خاص از ارزش های ویژه ای برخوردار است. تصویر ارائه شده از هر گروهی در سینما، هم جنبه ایدئولوژیک دارد هم می تواند سبب شکل گیری عقاید عامه مردم نسبت به آن گروه باشد. امروزه سینما به یکی از مهم ترین عوامل جامعه پذیر کردن افراد بدل شده است.