در دوره سلطنت محمود دوم و عصر تنظیمات، زمینه برای شکل گیری نسلی از متفکران تجددخواه عثمانی موسوم به نوعثمانیان فراهم شد که آرای انتقادی خود علیه دولت را صورت بندی کردند. الگوی بدیلی که نوعثمانیان برای شیوه حکومت عرضه کردند، آبشخور غربی داشت و در مقایسه با اصلاحاتی که تا آن زمان پیشنهاد شده بود، وجوه متمایز معینی داشت. یکی از چهره های برجسته ای که در شکل گیری و تأثیرگذاری جریان فکری نوعثمانیان نقش پررنگی ایفا کرد، مصطفی فاضل پاشا، شاهزاده منتقد مصری بود. وی در نامه ای به سلطان عبدالعزیز، ساختار اقتصادی و سیاسی دولت عثمانی را به پرسش گرفت. محتوای این نامه که به «مکتوبی از پاریس» شهرت یافته است، از دو منظر قابل بررسی است؛ نخست نقد ساختار اقتصادی و سیاسی عثمانی و دوم ارائه راهکارهایی چون ضرورت الگوگیری از غرب، بسط «حریت» و پذیرش حکومت مشروطه یا به تعبیر آن روزگار «نظام سربستانه». در این مقاله کوشش شده است تا از طریق تحلیل انتقادی محتوای این نامه در زمینه تاریخی و گفتمانی نگارش آن، ابعادی از تلاش متفکران نوعثمانی در جهت نقد ساختار قدرت و ارائه الگوی بدیل سیاسی بررسی شود.