پژوهشنامه حقوق کیفری

پژوهشنامه حقوق کیفری

پژوهشنامه حقوق کیفری سال پنجم بهار و تابستان 1393 شماره 1 (پیاپی 9) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی اجمالی مبانی، شرایط و آثار واخواهی در امور کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 316 تعداد دانلود : 108
ضرورت رسیدگی غیابی به برخی از جرایم و همچنین اهمیت حفظ حقوق محکوم علیه غایب، قانونگذار را بر آن داشته که در جهت جمع بین این دو مصلحت، حق واخواهی را برای شخص محکوم علیه غایب شناسایی کند. فلسفه پذیرش واخواهی در آرای غیابی از طرف قانونگذار، به یکی از معیارهای دادرسی عادلانه یعنی «ضرورت حق دفاع و حضور متهم در دادرسی» بازگشت دارد. در پرتو این حق لازم است که اوقات دادرسی به اطلاع متهم رسیده و متهم یا وکیل وی بتوانند با حضور در جلسه دادرسی دفاع لازم را مطرح نمایند. در صدور آرای غیابی، فرض قانون در مورد واخواهی این است که وقتی متهم در محکمه حضور نداشته، رسیدگی صحیحاًَ انجام نشده و دفاع متهم استماع نگردیده و حقیقت بر دادگاه مکشوف نشده است و باید امکان دیگری به محکوم داده شود تا از خود دفاع کند. درخواست متهم در این قالب که واخواهی نامیده می شود، بر مبنای اصول دادرسی عادلانه به ویژه حق بر حضور در دادرسی های کیفری و اصل حق دفاع طرح می شود و واجد آثار و احکام متعدد و مهمی چون تعلیق و توقف حکم صادره، تسریع در دادرسی، عدم سقوط حق تجدیدنظرخواهی، ممانعت از تشدید مجازات، معافیت از پرداخت هزینه اعتراض و... است که در این مقاله پس از اشاره مختصر به مبانی و مفهوم رسیدگی غیابی و موارد جواز آن، به اجمال مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
۲.

مطالعه تحلیلی ویژگی های شخصیتی نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 852 تعداد دانلود : 749
بزهکاری و رفتار مجرمانه فرایند پیچیده و چندبعدی است که تحت تاثیر متقابل عوامل محیطی و زمینه های سرشتی فردی قرار دارد. این رفتارها به عنوان اعمال و نگرش هایی تعریف می شوند که هنجارهای اجتماعی و حقوق فردی یا خصوصی دیگران را نقض میکنند. با توجه به عواقب رفتارهای بزهکارانه از جمله مخاطرات فردی و اجتماعی و هزینه های اقتصادی آن، درک دلایل مشارکت برخی نوجوانان در رفتارهای ضدّ اجتماعی و عدم مشارکت برخی دیگر از نوجوانان، از اولویت های پیشگیری از آسیب های اجتماعی در جامعه به حساب میآید. علی رغم چندبعدی بودن رفتارهای بزهکارانه، الگوی رفتاری ضدّاجتماعی و بزهکارانه تا اندازه ای می تواند از طریق برخی از ویژگی های شخصیتی تبیین گردد. یکی از جهت گیری های مهم در مطالعه رفتار مجرمانه، بررسی پیوند بین تمایلات یا گرایشات شخصیتی با ارتکاب جرم و رفتارهای بزهکارانه است. بر این اساس رفتار مجرمانه متاثر از برخی صفات شخصیتی است. نتایج پژوهش های مختلف حاکی از آن هستند که صفات شخصیتی روان گسستگیگرایی، برون گرایی، و روان آزردگی گرایی به طور مثبت پیش بینی کننده بزهکاری هستند. برخی دیگر از پژوهش ها نیز بحث کرده اند که صفات اصلی شخصیت مانند تکانشگری، نیاز به برانگیخته شدن یا هیجان طلبی بهتر از ویژگی های روان گسستگی گرایی، برون گرایی، و روان آزردگی گرایی، پیش بینی کننده بزهکاری هستند. به طور خاص هیجان پذیری منفی بالا یعنی گرایش به تجربه کردن حالت های عاطفی اجتنابی و فقدان بازداری، رفتارهای ضدّ اجتماعی و بزهکارانه را پیش بینی می کنند. بدین ترتیب با توجه به این که شناخت بهتر صفات شخصیتی افراد بزهکار می تواند در درک، ارزیابی، و طراحی برنامه های مداخله ای به ما کمک کند؛ مقاله حاضر با هدف بررسی و شناسایی عمیق تر رگه های شخصیتی و سایر زمینه های روان شناختی مانند توانمندی های شناختی افراد بزهکار تلاش می کند پیشنهادها و راهکارهای لازم در ارتباط با اقدامات پیشگیرانه از چنین آسیب های اجتماعی را ارائه نماید.
۳.

جرم انگاری وکیفرگذاری در پرتو اصول محدودکننده آزادی در نظریه لیبرال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 209 تعداد دانلود : 433
جرم انگاری و کیفرگذاری در نظام های کیفریِ مبتنی بر نظریه لیبرال، در چارچوب معیارها و محدودیت های خاص و با تکیه بر مبانی نظری معین و رجوع به ملاحظات هنجاری و ارزشی مشخصی انجام می گیرد. کیفر در چنین سامانه ای در پرتو ارزش هایی چون آزادی، مدارا و خودمختاری،که در واقع مولفه های سازنده هر نظریه لیبرالی هستند، مشروعیت یافته و توجیه می شود.گرانیگاه تفکر لیبرال، تعیین و ترسیم کیفر بر اساس اصول محدودکننده آزادی و دفاع از نوعی جرم انگاری و کیفرگذاریِ حداقلی است.این محدودسازی و کمینه خواهی، در بیشتر موارد به دستاویز اصل ضرر به غیر، به عنوان مشهورترین و مهم ترین اصل محدودکننده آزادی، صورت می گیرد. مقاله حاضر بر آن است تا به دستاویز مبانی نظری لیبرالیسم و مولفه های سازنده آن، قلمرو و حدود جرم انگاری وکیفرگذاری رادر نظریه لیبرال تبیین نماید.
۴.

گونه شناسی جرایم علیه خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 954 تعداد دانلود : 333
خانواده نخستین کانون اجتماعی است که در زندگی جمعی انسان شکل گرفته و مهم ترین نقش را در توسعه و رشد مراحل حیات بشر از ابتدا تا کنون و تا فرجام زندگی، نسبت به سایر نهادهای اجتماعی داراست، با این وجود، متاسفانه امروزه به دلیل عوامل مختلفی، نهاد مقدس خانواده دچار تزلزل و بحران شده است و کمتر به زنان و کودکان که از مهمترین ارکان این نهاد به شمار می آیند بها داده می شود. حمایت های قانون گذار در زمینه شناخت مسایل مربوط به خانواده و حل معضلات مبتلا به آن می تواند گام بزرگی در جهت جلوگیری از آسیب پذیری و تزلزل خانواده باشد، لذا دولت ها اقدامات مختلفی را برای حمایت از کیان خانواده اتخاذ می کنند. یکی از این اقدامات، جرم انگاری رفتارها و اعمالی است که موجودیت خانواده و اعضای آن را تهدید می نماید. این جرم انگاری، حمایت کیفری از کلیت نهاد خانواده و نیز اعضای خانواده را رقم می زند. این حمایت کیفری، به ویژه نسبت به افرادی از خانواده که از بیشترین میزان آسیب پذیری رنج می برند یعنی زنان و کودکان، اعمال شده و واجد اهمیت است. دراسناد بین المللی نیز حمایت های جدی در این زمینه صورت گرفته است. این نوشتار ضمن بررسی انواع جرایم که به هر نحو، خانواده را تهدید می نماید به راهکارهای مقابله با این تهدیدات در حقوق ایران پرداخته و در این رابطه، نگاهی نیز به اسناد بین المللی نموده است.
۵.

واکاوی ادلّه و مستندات اصل «عدم عطف قوانین کیفری به ما سبق» در نظام حقوقی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 562 تعداد دانلود : 911
طبق اصلی پذیرفته شده در همه نظام های حقوقی مدرن، قوانین مصوّب متاخر نمی توانند در اعمال گذشته تاثیر داشته باشند؛ یعنی نمی توان افرادی را که پیش از تصویب قانون، رفتاری انجام داده اند، به استناد قانونی که پس از آن وضع شده مجرم دانست. حقوقدانان کیفری از این اصل با عنوان «اصل عدم عطف قوانین کیفری به ما سبق» یاد می کنند. این اصل در حقوق اسلام نیز در ضمن آیات و روایات متعدد، و در قالب قواعدی چون قاعده جب، قاعده قبح عقاب بلابیان، و اصل اباحه قابل شناسایی و بررسی است. از دیگرسوی برخی از حقوقدانان معاصر با استناد به آیاتی از قرآن کریم استثنائاتی را برای قاعده مزبور برشمرده اند و قائل به تخصیص این اصل در حقوق اسلام گردیده اند. این موارد غالباً مورد توجه فقهای امامیه قرار نگرفته و در کتب فقهی بیشتر احکام فقهی مربوط به آنها و احیانا شان نزول آیات مذکور بیان گردیده است؛ و در رابطه با عطف شدن یا عدم عطف آنها به سابق، چیزی بیان نشده است. در این نوشتار سعی گردیده است با شناسایی مبانی این اصل در حقوق اسلام، و تبیین و تحلیل آنها، موارد ادعایی تخصیص این اصل در حقوق اسلام نیز مورد نقد و بررسی قرار بگیرد.
۶.

تبیین روان شناختی تکاملی قتل عمد(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 745 تعداد دانلود : 926
روان شناسی تکاملی، رویکردی است شناختی به رفتارهای اجتماعی که ذهن را ثمره سازگاری انسان با ضرورت های بوم شناختی و اجتماعی خویش می بیند و تلاش می کند تا کارکرد تکاملی رفتارهای انسان، از جمله رفتارهای خشونت آمیز او را درک کند. این رویکرد از لحاظ روش شناختی دارای شیوه ای تلفیقی است. شیوه ای که رفتارهای انسان را نتیجه تعامل متقابل عوامل سرشتی و محیطی در مسیری چندین هزار ساله می داند و توضیح می دهد که علت و نحوه شکل گیری رفتار با بررسی دستگاه شناختی انسان، که نشانه های بسیاری از گذشته این موجود پیچیده به همراه دارد، قابل شناسایی است. روان شناسی تکاملی به جای اینکه رفتارهای خشن، نظیر قتل عمد را به عنوان ناهنجاری شناسایی کند به دنبال پاسخی برای چرایی شکل گیری مقدمات روان شناختی چنین رفتارهایی در محیط آبا و اجدادی انسان است و پاسخ های قابل تاملی برای توضیح الگوهای ثابت در نمودارهای مرتبط با قتل عمد دارد. الگوهایی که نشان می دهند قتل عمد غالباً توسط مردان جوانی رخ می دهد که از دسترسی به فرصت های اجتماعی و اقتصادی مشروع محرومند. این رویکرد با توجه به تمرکزی که بر روی جنس و سن به عنوان عوامل تعیین کننده در رشد انسان دارد، می تواند فرضیه های جرم شناختی مناسبی برای توجیه رفتارهای خشن انسان مطرح کند. مقاله حاضر به شیوه ی توصیفی و تحلیلی با استفاده از تحقیقات موجود، چگونگی تبیین قتل عمد توسط روان شناسی تکاملی را بیان می کند.
۷.

امنیتی شدن جرم شناسی: راهبردها و آثار آن برحقوق کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 331 تعداد دانلود : 631
امروزه با پیدایش اشکال نوین بزهکاری، به ویژه انواع جرایم تروریستی و سازمان یافته، دولتها در راستای تامین امنیت و مبارزه با جرم تا بدانجا پیش می روند که اصول و موازین حقوق بشری، در نگاه آنان، به تشریفاتی دست و پا گیر تبدیل شده که مانع از اجرای سریع عدالت کیفری و تامین امنیت می شوند. دراین میان، با افزایش قابل ملاحظه بزهکاری، جرم شناسی نیز با دل نگرانی تامین نظم و امنیت، بازگشت به دوره جرم محوری حقوق کیفری را، راه حل معمای جرم دانست و رویکردی امنیت محور اتخاذکرد. در رهیافت جرم شناسی امنیت گرا، سعی می شود با استفاده از راهبردی افتراقی، بزهکاران مزمن با سازوکارهای کیفری و افراد خطرناک با سازوکارهای جرم شناختی پیشگیری وضعی از جامعه طرد شوند. در پرتو ایجاد این فضا، گفتمان دشمن انگاری متهمان و مجرمان آثار فراوانی بر سیاست کیفری کشورهای مختلف گذاشته است. به نحوی که در این رویکرد، بسیاری از مقررات حقوق کیفری با تاثیرپذیری از اندیشه های جرم شناسی های نوین، مبتنی بر حاکمیت امنیت شد. به عبارت دیگر، با الگوی کنترل جرم در این فرایند برخی از حقوق بشری متهمان به بهانه تامین امنیت نادیده گرفته می شوند. در این نوشتار با تبیین جرم شناسی امنیت مدار راهبردها و تاثیرات این رویکرد بر حقوق کیفری مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.
۸.

راهکارهای دستیابی به بزه کاری واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 148 تعداد دانلود : 314
کاهش رقم سیاه و نزدیک شدن به آمار واقعی جرایم برای دیدی واقع بینانه تر، خواسته هر سیستم قضایی است که از این طریق به هدف نهایی خود یعنی تبیین یک سیاست جنایی منسجم دست پیدا کند. پژوهش حاضر در مقام پاسخگویی به این سوال است که آیا امکان ترغیب افراد جامعه به گزارش جرایم ارتکاب یافته وجود دارد یا خیر؟ چگونگی استفاده از ابزارهایی که از مفهوم سیاست جنایی در راستای ترغیب تمام افراد جامعه به امر گزارش بزه برای کاستن از رقم سیاه به دست می آید، هدف اصلی پژوهش حاضر است. آمارهای به دست آمده که از اعتبار بالایی برخوردار است می تواند برای برنامه ریزی سیاست جنایی منسجم مورد توجه قرار گیرد. در گفتار اول، پس از مقدمه، در مورد ترغیب اصحاب دعوی و گفتار دوم در مورد ترغیب افراد غیرمداخله کننده به گزارش جرایم بحث شده است.
۹.

محدودیت های دفاع مشروع در برابر پلیس در حقوق ایران «با نگاهی به نظام حقوقی فرانسه»(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 64 تعداد دانلود : 344
نهاد دفاع مشروع از دیرباز وارد قوانین کیفری کشورهای مختلف جهان شده است. اما در فرض دفاع در برابر پلیس، با توجه به این که وظایف و اختیارات آنها در بسیاری از موارد در تعارض با حقوق و آزادی های اشخاص قرار می گیرد اتفاق نظر وجود ندارد و نظریه های گوناگونی ارایه شده است. برخی از حقوقدانان نظریه اطاعت مطلق، بعضی دیگر مقاومت مطلق و عده ای نیز دیدگاه بینابین را اتخاذ نموده اند. مطابق قانون مجازات اسلامی چنانچه مامورین مذکور از حدود وظایف خود خارج شده و تعرضی غیر قانونی برحقوق اشخاص وارد آورند؛ شایسته حمایت قانونی نبوده و با وجود شرایطی دیگر، طرف مقابل حق دفاع خواهد داشت. لذا ضابطه و معیار تفکیک دو عنوان دفاع مشروع و تمرد از یکدیگر، خروج یا عدم خروج مامور از حدود وظایف خود می باشد. اما قانونگذار ایران با محدود نمودن موضوعات قابل دفاع در برابر نیروهای انتظامی، به این نحو که مقاومت در برابر تعرضات غیرقانونی آنها در «آزادی تن» و « ضرب» را نپذیرفته، دیدگاه مختلط را برگزیده است. به نظر می رسد این موضع منطقی نبوده و نیازمند بازنگری است. در حقوق فرانسه نیز چنین محدودیتی وجود ندارد و راهکارهای دیگری برای محدود کردن دفاع پیش بینی شده است. این پژوهش سعی برآن دارد تا از منظر قوانین دو کشور ایران و فرانسه، رویه قضایی و دیدگاه اندیشمندان، امکان یا عدم امکان، شرایط و محدودیت های دفاع در برابر پلیس را بررسی نماید تا هم یاریگر مسئولین و دست اندرکاران این حوزه باشد و هم با تحلیل انتقادی این مواضع، راهنمای قانونگذار در جهت رفع نواقص و خلاهای احتمالی در آینده شود.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶