آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

تجزیه و تحلیل اجزاء و عناصر سازنده­ی متن یک داستان، زمینه­ی شناخت بیشتر آن را فراهم می­آورد و نقاط قوت و ضعف آن را باز می­نمایاند. در پژوهش حاضر طرح داستان ""یوسف و زلیخا""ی جامی به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده­ی آن، از دیدگاه چند تن از ساختارگرایان بررسی و تحلیل شده است. در این داستان، ابتدا وضعیت متعادل برقرار است؛ یوسف به دنیا می­آید و زلیخا در خواب بر او دل می­بندد. سپس حادثه رخ می­دهد؛ یوسف خواب می­بیند و این روند تغییر می­کند و وضعیت نامتعادل شکل می­گیرد. بعد از رسیدن قهرمان به هدفش، (پیامبری) وضعیت متعادل سامان یافته­ای شکل می­گیرد. هدف از انتخاب این موضوع، انطباق نظریات ساختار گرایان بر این نوع ادبی (داستان غنایی) است.

تبلیغات