مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم قابل طرح در مدلهای رشد اقتصادی فرضیهی همگرایی است. به این معنی که مناطق فقیر با نرخ رشد درآمد سرانهی بالاتری نسبت به مناطق ثروتمند، تمایل به حرکت به سمت تعادل بلندمدت دارند. فرضیهی همگرایی شامل دو نوع همگرایی بتا و سیگما است. پژوهش حاضر این فرضیه را برای استانهای ایران در سالهای 1379 تا 1386، بررسی میکند. نتایج بهدستآمده وجود همگرایی بتا در بین استانهای ایران را تأیید میکند. اما، نتایج برای همگرایی سیگما نشاندهندهی نبود این نوع همگرایی در بین استانهای ایران است. به این معنی که پراکندگی درآمد سرانه در بین استانهای ایران در این سالها افزایش پیدا میکند.
مهاجرت داخلی یکی از عواملی است که میتواند بر رشد اقتصادی استانها و درنهایت، بر همگرایی بین آنها اثرگذار باشد. بنابراین، در این تحقیق اثر مهاجرت بین استانی بر همگرایی درآمد سرانهی بین آنها نیز بررسی شده است. نتایج نشانمیدهد خالص ورود مهاجرت رابطهی مستقیم با رشد تولید سرانهی استانها دارد و با وارد کردن متغیر خالص ورود مهاجرت به معادلهی همگرایی، ضـریـب بتـا افزایـش پیدا میکـند که نشاندهندهی اثر منفی مهاجرت بر همگرایی در بین استانهای ایران است. بنابراین، مهاجرت شکاف بین استانها را افزایش میدهد.
تحلیل عوامل اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی مؤثر بر تقاضای بیمه ی عمر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیمهی عمر به عنوان ابزاری برای سرمایهگذاری و همچنین، به منظور غلبه بر مشکلات ناشی از مرگ سرپرست خانواده و پیری و کهولت است. در بسیاری از کشورها با بیمههای عمر، منبع مالی عظیمی درکل جامعه از حق بیمههای گرفته شده بهدست میآید که میتوان برای توسعهی خود صنعت بیمه و یا دیگر بخشها و خدماترسانی بیشتر استفاده کرد. با وجود پیشرفت همه جانبهی این بیمه در کشورهای توسعه یافته و حتی بسیاری از کشورهای در حال توسعه، محصولات بیمهی عمر که نیاز مبرم زندگی امروز است، در سبد مصرفی خانوادههای ایرانی جایگاه مطمئنی بهدست نیاورده است.
پژوهش حاضر، عوامل مؤثر بر گسترش بیمهی عمر کشور را بررسی میکند و مطالعهای میدانی است که جامعهی آماری آن سه استان تهران، مازندران و آذربایجان شرقی است. در این راستا، بهصورت تصادفی و از داخل خوشه های یاد شده نمونهای گزیده شده است.
برای بررسی عوامل مؤثر، متغیرهای مربوط به این عوامل به دو گروه اصلی اقتصادی- اجتماعی و روانشناختی تقسیم و اطلاعات آن بهوسیلهی 73 شاخص با پرسشنامه گردآوری شده است. بر مبنای اطلاعات گردآوری شده نتایج نشان میدهد که تقاضای بیمهی عمر طبق اطلاعات نمونهای، رابطهای منفی با متغیرهای سلامت انتظاری فرد، حق بیمهی پرداختی، انتظارات تورمی مثبت، درجهی ریسکگریزی، ارزیابی فرد از سلامت روانی خود، تمایل به ابراز اعتقادات فردی در جمع و درآمد دارد و متغیرهای اعتقاد به ارث گذاشتن، خوشبینی اقتصادی، اعتقاد به بهبود اوضاع اقتصاد ملی در آینده، سن فرد، اشتغال همسر و میزان مطالعهی افراد روی تقاضای فرد برای بیمهی عمر تأثیر مثبت دارد. در کنار عوامل گفته شده نکتهی جالب توجه این است که افراد برای خرید بیمهی عمر متأثر از تبلیغات شرکتهای بیمه نیستند و بیشتر معرفی بیمهی عمر از سوی دوستان و یا آشنایان در خرید بیمهی عمر از سوی ایشان تأثیر دارد. نکتهی دوم مربوط به نوع شغل افراد است که شاغلین بخش دولتی تمایل بیشتری نسبت به شاغلین بخش خصوصی برای خرید بیمهی عمر دارند.
مدل سازی الگوی رفتار بین نسلی از عملکرد بانکداری ذخیره ی جزئی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تاریخچهی بانکداری ذخیرهی جزئی به همراه اعتبار بانکی و بررسی ساختار عملکردی این شیوهی بانکداری، دستاوردی جدید از شکلگیری پول اعتباری و ساز وکارهای ایجاد و نتایج آن بر بخش واقعی اقتصاد بهوجود میآورد.
تفاوتهای سررسیدی میان سپردهپذیری و وام دهی، خلق پول اعتباری از هیچ و تأثیرات آن بر سطح عمومی قیمتها در کنار ناپایداری اقتصادی؛ از جمله مباحثی است که اندیشمندان بنام و منتقد بانکداری ذخیره جزئی به آن توجه دارند. در این مقاله ضمن بیان دیدگاهها و اندیشههای بانکداری ذخیرهی جزئی، تأثیرات این شیوهی بانکداری بر رفتار مصرفی و انباشت سرمایه تحلیل میشود. ویژگی این پژوهش نوآوری و گسترش یک مدل بین نسلی از رفتار مصرفی بهینه در بسترعملکرد بانکداری ذخیرهی جزئی با تکیه بر دیدگاه موریس آله (1947)است. بهینهسازی مدل، اثباتمی کند در وضعیت پایا ناپایداری مصرف و همچنین ناپایداری در انباشت سرمایه در بستر عملکرد بانکداری ذخیرهی جزئی، امکان بروز دارد.
بررسی روابط قیمتی نفت خام در بازارهای اسپات و آتی ها بر اساس ریسک مبنا و ذخیره ی نفت خام با استفاده از مدل GARCH(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از یک سو، ماهیت دوگانهی نفت خام به عنوان یک کالای فیزیکی و دارایی مالی و از سوی دیگر، وجود عوامل متعدد تأثیرگذار بر بازارهای اسپات و آتی های نفت خام موجب شده است که تحلیل روابط متغیرهای اصلی این بازارها پیچیده تر شود. هدف اصلی این مطالعه، بررسی روابط قیمت های نفت خام در بازارهای اسپات و آتی ها و اثرگذاری موجودی ذخایر و ریسک مبنای تعدیل شده بر اساس نرخ بهره بازارهای مالی بر تغییرات قیمت های مذکور است. به منظور انجام این مطالعه، سری زمانی اطلاعات ماهانه مربوط به قیمت اسپات و آتی های نفت خام WTI ، ذخایر تجاری نفت خام و ریسک مبنای تعدیل شده در دورهی زمانی ژانویه 1986 تا دسامبر 2010، استخراج شده است. همچنین، با توجه به وجود نوسانهای غیرقابل پیش بینی و عدم اطمینان در متغیرهای بررسی شده، در این مطالعه از رویکرد مدل سازی GARCH استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رابطهی مثبت و معنی داری میان تغییرات قیمت آتی ها و تغییرات قیمت اسپات نفت خام وجود دارد. همچنین، تغییرات ریسک مبنا می تواند از یک تا سه دورهی گذشته بر قیمت های آتی ها و اسپات اثرگذار باشد و میزان موجودی ذخایر نفت خام با یک دوره وقفه، اثر منفی بر تغییرات قیمت اسپات نفت خام دارد.
بررسی تأثیر هزینه ی آموزش بر سرمایه ی انسانی و رشد اقتصادی با استفاده از الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف برنامهریزان اقتصادی افزایش رشد اقتصادی در کنار افزایش بهرهوری نیروی کار است. سرمایهگذاری (هزینه) بر روی آموزش میتواند این دو هدف عمده را تأمین کند. هدف این پژوهش بررسی اثرات افزایش هزینهی آموزش بر سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی با استفاده از یک مدل تعادل عمومی محاسبهپذیر است لذا، بر مبنای آمار و اطلاعات اقتصادی سال1380 و همچنین ماتریس حسابداری اجتماعی همین سال، سه سناریوی متفاوت برای رشد هزینهی آموزش در نظر گرفته شده و اثرات آن بر سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی برآورد میشود.
نتایج بهدست آمده نشان میدهد که رشد هزینهی آموزش بر سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی اثر مثبت دارد. افزایش 50 درصدی هزینهی آموزش در دوره اول 81/3 درصد سرمایهی انسانی را افزایش داده و به میزان 8/5 درصد به رشد اقتصادی افزوده است. در دورهی دوم به ترتیب 4/5 درصد و 3/7درصد سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی را افزایش داده است. هرچند جدا کردن اثرات رشد اقتصادی در دورهی اول، به عوامل سرمایهی انسانی و فیزیکی، نشان از نبودن ارتباط میان سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی است اما دردورهی دوم جداسازی اثرات رشد اقتصادی عوامل، نشاندهندهی ارتباط میان رشد اقتصادی و سرمایهی انسانی است.
بهینه سازی ترکیب ارزی ذخایر رسمی در دورهی 2007-1999 (مطالعه موردی : اقتصادهای نفتی خاور میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بخشهای اصلی سیستم پولی بینالملل مدیریت ذخایر ارزی اسـت که سطح و ترکیب ارزی بهینهی ذخایر خارجی را تعیین میکند. در اقتصادهای نوظهور بویژه کشورهای صادر کنندهی نفت خام در طول چند سال اخیر ذخایر ارزی قابل توجهی انباشته شده است. هرچند، این اقتصادها برای ذخایر ارزی خود به تنظیم قواعدی که ترکیب آن بهینه باشد تمایل دارند؛ با این حال، دستیابی آنها به چنین اهدافی سؤال برانگیز است. با وضعیت کنونی اقتصاد جهانی؛ از جمله وقوع بحرانهای مالی، نوسانهای ارزش برابری ارزهای ذخیرهی عمده و امکان ساماندهی جدید در همگرایی ارزهای جدید، تعیین ترکیب ارزی بهینهی ذخایر خارجی از مهمترین مباحث اقتصاد مالی و اقتصاد بینالملل است.
در این پژوهش از یک الگوی بهینهسازی پویا بر مبنای رهیـافت میانگین- واریانس و رهیافـت هزینهی مبادله برای ترکیب ارزی ذخایر رسمی اقتصادهای برگزیدهی نوظهور و اقتصادهای برگزیدهی نفتی خاورمیانه در دورهی زمانی 2007-1999 استفاده شده است. نتایج بهدست آمده از اجرای این تحقیق، پیشنهاد میکند که اقتصادهای برگزیده به منظور کمکردن ریسک کاهش ارزش ذخایر خارجی و بهبود توانایی در پرداخت بدهیهای خارجی، در ترکیب ارزی ذخایر رسمی خود تجدید نظر کنند.
اثرات نامتقارن نوسان های نرخ واقعی ارز بر صادرات غیرنفتی ایران رویکرد غیرخطی مارکوف- سویچینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه بررسی اثرات نامتقارن نرخ ارز واقعی بر صادرات غیرنفتی در ایران در دوره ی زمانی 1353-1386 است. بنابراین، در راستای هدف تحقیق، ابتدا شوک های مثبت و منفی نرخ ارز با استفاده از مدل غیرخطی مارکوف- سوئیچینگ بررسی شده است. برای براورد مدل غیرخطی نرخ ارز بر اساس مقدار تابع راست نمایی، مدل MSIH با سه رژیم از میان حالت های مختلف مدل MS برگزیده شد. در مرحله ی بعد، مدل اصلی تحقیق با استفاده از روش های هم انباشتگی جوهانسن- جوسیلیوس و DOLS براورد شد. بر اساس نتایج به دست آمده متغیرهای درامد خارجیان، درامد ناخالص داخلی، رابطه ی مبادله و درجه ی باز بودن تجاری، اثر مثبت و معنی دار بر صادرات غیرنفتی داشته که با مبانی نظری و مطالعات تجربی سازگار است. هر دو شوکهای مثبت و منفی نرخ ارز نیز تأثیر منفی و معنی دار بر صادرات غیرنفتی بر جای گذاشته است. بر اساس آزمون والد و LR اثرات شوکهای گفته شده نامتقارن بوده، به گونه ای که شوک های مثبت به گونه ای معنی دار بیشتر از شوک های منفی، صادرات غیرنفتی را متأثر می سازد .
بررسی عوامل مؤثر بر جانمایی صنعتی در ایران (مطالعه موردی: صنایع الکترونیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع شاخه اقتصاد خرد، بررسی رفتار بنگاهها، افراد و دولت به عنوان اجزای خرد اقتصاد است. براساس دیدگاه تولیدکننده، رفتار عقلایی ایجاب میکند که بنگاه به دنبال حداکثر سازی سود خود باشد. به دلیل اثرگذاری بر هزینهها و درآمدها و در نتیجه، سود نهایی، یکی از نخستین پرسشهای عقلایی در زمینهی جریان تولید، تعیین محل و مکان مناسب برای سایت بنگاه است. در تحلیل عوامل مؤثر بـر مکانگزینی فعالیتهای اقتصادی، دیدگاههایی متعدد در طول دو قرن اخیر بیان شده است. این دیدگاه بر عوامل مختلفی تأکید میکند که میتوان در دو دسته مؤثر بر عرضه و تقاضا تقسیم بندی کرد.
پژوهش حاضر، عوامل مؤثر بر جانمایی فعالیتهای تولیدی و صنعتی را بررسی کرده و عوامل مؤثر بر مکانیابی صنایع الکترونیک در مناطق ایران را تحلیل و اهمیت آنها را تعیین میکند. به این منظور، ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر جانمایی صنعتی (25 عامل) و کمیسازی و فضاییسازی متغیرها، با توجه به اینکه باید تعداد متغیرهای توضیحی در مدلهای اقتصادسنجی لاجیت و پروبیت کاهش یابد، از سه سناریو، با کاربرد روش آنالیزی اجزای اصلی استفاده شده است.
نتایج مدل، نشاندهندهی تأثیر مهم متغیرهای توان توسعهی صنعتی منطقه و نیز امکان ایجاد، حفظ و نگهداری تأسیسات در منطقه بر مکانیابی صنایع الکترونیک در استانهای کشور است. همچنین، تأثیر منفی درآمد اهالی منطقه و مناطق اطراف بر جانمایی این دسته از صنایع، میتواند به دلیل نسبت بالای ارزش به وزن در محصولات مورد نظر و بنابراین، تحرکپذیری و تجارتپذیری بالای این محصولات باشد.