"هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و ذهنی بر نگرش مردان نسبت به نقش زنان در جامعه شهر شیراز میباشد. پس از بررسی تحقیقات داخلی و خارجی و مروری بر نظریههای فمینیستی، کارکردگرایی و کنش متقابل نمادی، یک چارچوب نظری تلفیقی با استفاه از نظریه کالینز برپا گردیه که بر پایه آن یک مدل تجربی، شامل تأثیر 12 متغیر مستقل بر نگرش مردان نسبت به نقش زنان جامعه، به دست آمد/ روش تحقیق در این مقاله، پیمایشی است.جامعه مورد مطالعه، مردان 18 سال به بالای ساکن در خانوارهای شیراز اعم از متأهلین و مجردین است که یک نمونه 700 مردی، از 700 خانوار براساس نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند.در این تحقیق 12 فرضیه از الگوی پژوهش در نظر گرفته شده که با استفاده از آمار استنباطی رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته عبارتند از:بین منزلت شغلی و نگرش مردان رابطه معنیدار است، بین طبقه اجتماعی و نگرش نیز رابطه معنیدار میباشد؛مردان با تحصیلات بالا نسبت به نقش زنان در جامعه نگرش مثبتتری دارند، تفاوت تحصیل مردان با زنان، دو عامل ذهنی انتظار فایده و ارزیابی فایده، دارای رابطه معنیداری با نگرش مردان میباشد؛همچنین کسانی که دارای مشاغل بالاتری میباشند، دارای نگرش مثبتتری نیز هستند؛بالاخره اینکه بین سن، تفاوت سنی، درآمد، تفاوت منزلت شغلی، وضعیت تأهل و بعد خانوار پاسخگو با نگرش وی نسبت به نقش زنان در جامعه، رابطه معنیداری وجود ندارد.
"