فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۲۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
چکیده در دوره صفوی منصب شیخ الاسلامی یکی از نهادهای مهم دینی به شمار می رفت. معمولا در پایتخت و در مراکز ایالت ها یک شیخ الاسلام نیز وجود داشت. از ابتدای دوره صفوی تا دوره حکمرانی گنجعلی خان( حک:1035 1005ق/ 1626 1596م) اطلاعی از نام شیخ الاسلام های کرمان در دست نیست. از سال 1059ق/1649م زمان روی کار آمدن شیخ الاسلام، شاه عبدالعلی، ( د.1077ق/1667م) گزارش های تاریخی، اطلاعات مفصل تری از نحوه انتخاب و کارکردها و فعالیت های آنان به دست می دهند. انتصاب افراد به مقام شیخ الاسلامی در ایالت کرمان علاوه بر شایستگی های علمی و مقبولیت عمومی معمولا موروثی بود. براساس گزارش های منابع موجود اغلب اقدامات و فعالیت های سیاسی و اجتماعی شیخ الاسلام های کرمان به دو شیخ الاسلام، شاه عبدالعلی و پسرش میرزا مظفر محدود می شود. تعرضات و دخالت های این دو شیخ الاسلام کرمان، شاه عبدالعلی، و میرزا مظفر حسین با حکام وقت ایالت و اختلافاتشان با کلانتر و داروغه اسباب عزل خود یا وزرای کرمان، میرزا هاشم، و میرزا محمد هادی، فراهم نمود. شیخ الاسلام ها نیز بر عزل و نصب قاضی ایالت و امور حقوقی و عقود و ایقاعات و وقف نامه ها و دریافت جزیه از زرتشتیان نظارت و در برنامه های دینی و فعالیت های اقتصادی و معدنی ایالت حضور داشتند و به مثابه نماینده دولت صفوی علاوه بر آنکه اخبار دولت مرکزی را به اطلاع همگان می رساندند، همه حکام و نمایندگان سیاسی در بدو ورود خود نزد آنان می رفتند و نسبت به آنان ادای احترام می نمودند.
تحلیلی بر مناسبات خاندان اردلان با دولت مرکزی صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حکومت های محلی کُرد که با وجود سده ها استقلال داخلی، در اوایل حکومت شاه عباس اول به تابعیت دولت مرکزی صفویه تن داد حکومت اردلان کردستان است. به دلیل موقعیت راهبردی کردستان اردلان در مرز ایران و عثمانی، اردلان ها که تا پیش از این، به انقیاد هیچ کدام از دولتین(ایران و عثمانی) در نیامده بودند، با پذیرش تابعیت رسمی دولت ایران در زمان شاه عباس اول، فصل جدیدی در تاریخ سیاسی خود رقم زدند. در محدودة زمانی 1019 تا 1046ه .. ق. که شامل بخشی از دوران سلطنت شاه عباس اول و اوایل سلطنت شاه صفی در ایران است، کردستان اردلان تحت امارت دو تن از مقتدرترین امرای محلی، هه لوخان و پسرش احمدخان اردلان قرار داشت. در این پژوهش تحولات سیاسی کردستان در دورة مذکور و مناسبات این امرای محلی با دولت مرکزی ایران مورد بررسی قرار گرفته و در صدد ارائة پاسخ های مناسب به پرسش های زیر برآمده است: 1. به رغم اشتراک مذهبی بنی اردلان با امپراطوری عثمانی، علل گرایش حکومت محلی اردلان به دولت مرکزی ایران در این دوره چه بوده است؟، 2. کردستان و حکام آن از دورة شاه عباس اول در مراتب سیاسی اداری دولت صفویه چه جایگاهی یافتند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست تمرکزگرایی صفویان از یک سو و موقعیت جغرافیایی قلمرو اردلان در اوایل حکومت شاه عباس اول از دیگر سوی، نقش مؤثری در ادغام و جذب حکومت محلی اردلان در دولت مرکزی داشته است. از این ایّام، حکام اردلان در جایگاه والی نقش مهمّی در نظام اداری صفویان ایفا کردند.
بررسی پدیده راهزنی در سده هشتم هجری با تأکید بر روایات صفوه الصفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت راهزنان به دلیل ماهیت این گروه همواره در سایه ابهام باقی مانده است. در صورتی که ماهیت راهزنان هر چه بوده باشد، به عنوان یکی از گروه هایی که با فعالیت های خود بخش های تمدنی و اقتصادی و به طورکلی امنیت جامعه و اقتدار حکمرانان را تحت تأثیر قرار می دادند، قابل بررسی و ملاحظه است. علاوه بر این روزگار حکمرانی مغول ها به ویژه در اواخر دوره ایلخانی در ایران دوره ویژه ای از جهت رشد و افزایش شمار گروه های راهزنی و شیوع مسأله راهزنی محسوب می شود.
از طرفی نیز مطالب اطلاعات متون تاریخ نگاری تاریخ میانه ایران و اسلام از جهت توجه به این گروه بسیار اندک بوده و هرگونه تحقیق درباره راهزنان و سایر مباحث اجتماعی مرتبط با آنان مستلزم توجه به متون دیگری نظیر متون ادبی، عرفانی است. در این میان صفوه الصفا عنوان یکی از تألیفات مهم تذکره ای در دنیای تصوّف در اواخر عهد ایلخانی، در لابلای مطالب خود اطلاعاتی در مورد وضعیت و تشکیلات درونی راهزنان در دسترس قرار می دهد که تاکنون مورد توجه شایسته محققان قرار نگرفته است. هدف این مقاله بررسی روایات متعدد صفوه الصفا درباره پدیده راهزنی و تحلیل آن ها به منظور شناخت حیات و فعالیت های تشکیلات راهزنان است.
وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی با تکیه بر دیدگاه سفرنامه نویسان
حوزه های تخصصی:
سفرنامه ها منابعی مهم برای شناخت تاریخ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک جامعه هستند؛ از جمله مسائل مورد توجه سفرنامه نویسان، بررسی روابط اجتماعی در درون یک جامعه است. زنان و بررسی وضعیت آنها نیز مورد توجه سفرنامه نویسان بوده است. با توجه به منابعی که به صورت سفرنامه در دوران صفویه بر جای مانده اند اطلاعات مهمی در ارتباط با تاریخ اجتماعی و به خصوص زنان حرمسرا این دوره میتوان بدست آورد .در واقع هدف از این تحقیق بررسی وضعیت اجتماعی زنان در دوران صفویه با تکیه بر سفرنامه نویسان این دوره ،در مسائلی چون: پوشش،سرگرمی ها ،فعالیتهای اقتصادی،زنان دربار در مقایسه با بقیه اقشار زنان جامعه می باشد این مقاله، پژوهش توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای گردآوری شده است.سوال اصلی تحقیق این است که وضعیت اجتماعی زنان در دوران صفویه چگونه بوده است؟
سادات لاله تبریز در گذار به عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شروع حکمروائی صفویه بیش تر با نظر به رسمیت یافتن تشیع، تمرکز و یکدست شدن حاکمیت سیاسی و درگیری با عثمانی و ازبکان مورد مطالعه قرار می گیرد. اما افراد و گروه های مختلفِ درون قلمرو صفوی، چگونه با شرایط جدید مواجه شدند و سیاستهای حکومت صفوی چه عاقبتی برای آنها رقم زد؟ تا آنجا که به موضوع ما مربوط می شود، از همان آغاز سادات به طور وسیع از سوی حکومت در مناصب رسمی بکار گرفته شدند، حتی منصب صدارت به انحصار آنها درآمد. اما شیوخ صوفیه چون در امور معنوی و برخی در حوزه قدرت دنیوی، رقیب بالقوه شاه صفوی تصور می-شدند، چندان مورد اعتماد نبودند. رسمیت یافتن تشیع باعث شد هرکسی به صرف باورهای غیر شیعی اش عنصری مشکوک تلقی شود، بویژه که عثمانی و ازبکان همواره باورهای مذهبی را توجیه کننده درگیری های نظامی خود با صفویه می دانستند. با این مقدمات، هدف این مقاله پی گیری تحولاتی است که خاندان لاله در دوران پرآشوب قرن دهم، در جامعه صفوی از سر گذرانده اند. آنها از خاندان های سرشناس تبریز در قرن دهم و برخوردار از امتیاز سیادت بودند. بزرگ این خاندان، بدرالدین احمد، شیخی صوفی از سلسله کبرویه و خلیفه سید عبدالله برزش آبادی در آذربایجان بود. پدرش مرید خواجه علی صفوی بود و یکی از پسرانش مدت کوتاهی صدارت شاه اسماعیل را داشت. سادات لاله در نیمه دوم قرن دهم، به تسنن متهم بودند و احتمالاً به همین سبب مورد سوءظن قرار گرفته و به اصفهان تبعید شدند. مجموعه اینها نشان می دهد مطالعه موردی تاریخچه این خاندان تا چه حد می تواند ما را در فهم تحولات این دوره یاری دهد.
روابط کردها با دولتین صفوی و عثمانی از شاه اسماعیل اول تا پایان پادشاهی شاه عباس اول(1038-907 ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایلات کرد از همان آغاز حکومت صفویان تا سقوط این سلسله از جایگاه در خور توجهی برخوردار بودند. هر چند حضور و قدرت کردها در هر دوره از حکومت صفویان متفاوت بود به این معنی که گاهی نقشی پررنگ و اساسی و گاهی ضعیف و بی تأثیر داشتند اما این یک واقعیت غیر قابل انکار است که کردها در دوران صفویان از اهمیت بسزایی برای حکومت مرکزی برخوردار بودند. چرا که محل زندگی این قوم در منطقه ای واقع شده بود که بیش از پیش به اهمیت آن ها می افزود و این عامل مهم هم مرزی و همسایگی با دولت عثمانی بود. از آن جا که ایلات کرد در قلمرو دو حکومت صفویان و عثمانی ها ساکن بودند، در نتیجه کردها گاهی در سیاست های اتخاذ شده از سوی دولتین مزبور مؤثر واقع می شدند. هدف از انجام این تحقیق تبیین نقش مناطق کرد نشین به عنوان یک منطقه مهم مرزی است که بین دو دولت قدرتمند آن روزهای جهان اسلام یعنی ایران و عثمانی قرار گرفته بود.روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی می باشد که از منابع تاریخی دست اول بهره برده شده است
گرجیان شوشتر در دوره صفویه ( ۱۱۴۴-۱۰۴۲ق./ ۱۷۳۲-۱۶۳۴م.)
حوزه های تخصصی:
بازتاب گرایش های اجتماعی، اقتصادی و مذهبی در منابع محلی گیلان در عصر صفوی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی بازتاب گرایش های اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و برخی دیگر از آداب و رسوم مردم گیلان در منابع محلی گیلان در عصر صفوی می پردازد. بنابراین اساس این پژوهش بر روی سه منبع محلی تاریخ گیلان در دوره صفوی گذاشته شده است که عبارت اند از: تاریخ گیلان و دیلمستان از سید ظهیرالدین مرعشی، تاریخ خانی از علی بن شمس الدین لاهیجی و همچنین تاریخ گیلان عبدالفتاح فومنی. اگرچه بنای بیشتر متون تاریخ نگاری قدیمی و سنتی ایرانی بر روی مسائل سیاسی و عمدتا نظامی گذاشته شده است که آن نیز بیشتر حول محور شخص پادشاه و سلطان می چرخد، اما از لابه لای این متون می توان سوای حوادث سیاسی، مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی و مذهبی را نیز پیدا کرد که سهم زیادی در شناخت هر چه بهتر آن دوران دارد.
تاریخ گیلان در دوره صفویه به دلیل ویژگی های خاص خود در این دوره تحولات زیادی را در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی پذیرفته است که بر زندگی مردم نیز تأثیرات فراوانی بر جای نهاده است. بنابراین مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که تحولات مختلف گیلان در دوره صفوی در منابع مورد نظر چه انعکاسی داشته است؟ و تأثیر این تحولات بر زندگی مردم چگونه بوده است؟
بررسی تطبیقی مسائل اجتماعی در تواریخ محلی و سلسله ای عصر شاه عباس اول صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم آگاهی های موجود در باب اجتماع عصر صفوی، که عمدتاً از سفرنامه ها و گزارش های اروپاییان معاصر حکومت صفوی فراهم آمده است، ممکن است بتوان در تواریخ محلی و سلسله ای نیز شواهدی از موضوعات اجتماعی یافت. به لحاظ تاریخ نگاری، در عصر شاه عباس، دو دسته از منابع - تواریخ محلی و سلسله ای - به نگارش درآمده اند. در پژوهش کنونی، گزیده ای از گزارش های اجتماعی مشترک در این تواریخ، بررسی تطبیقی شده است. رویکرد هر یک از مورخان به بحث طبقات اجتماعی، روابط شاه و حاکمان محلی با مردم، پیامدهای اجتماعی رویدادهای نظامی - همچون حملة ازبکان به شرق ایران- و یا بلاهای طبیعی - ازجمله قحطی، سیل و زلزله و عواقب اجتماعی آن- مسئلة توجه به خرافات و... ازجمله مسائلی است که در این مقاله ، به چگونگی بازتاب آن در تواریخ محلی و سلسله ای عصر شاه عباس اول توجه شده است.
نوع و میزان بازتاب پدیده های اجتماعی، در آثار یادشده و نیز تأثیر خاستگاه اجتماعی و جایگاه شغلی نویسندگان هر یک از آنها در نوع این بازتاب، مسئله اساسی این پژوهش حاضر است. مقاله بر آن است به این پرسش ها پاسخ دهد که هر یک از تواریخ یادشده در موضوعات اجتماعی مورد نظر، به چه نکاتی توجه داشته اند؟ این توجه به چه سبب و با چه ملاحظاتی بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان گزارش های اجتماعی مندرج در تواریخ محلّی بیش از تواریخ سلسله ای است و نوع آن گزارش ها نیز، با توجه به جایگاه شغلی مؤلفانشان، با هم متفاوت است.
دریچه ای به تاریخ اجتماعی طایفه دره شوری قشقایی در دوره صفویه ( بر مبنای اسناد )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مقاله از منظر سند پژوهی، تحلیل سه سند از سه تیره در دوره صفویه در بخش وردشت سمیرم است که امروزه آن تیره ها جزو طایفه دره شوری از ایل قشقایی محسوب می شوند. که در راستای این تحلیل ابتدا بر پایه سه منبع تاریخی به سابقه حضور قشقایی ها در دوره صفویه پرداخته شده است.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش بر مبنای اسناد، منابع کتابخانه ای ، تحقیقات میدانی، و به شیوه توصیفی-تحلیلی نوشته شده است.
یافته ها و نتایج: بر طبق مستندات پیدا شده و اطلاعات تاریخی سابقه حضور ایل قشقایی به قرن 8ه.ق بر می گردد، اما در دوره صفوی، این ایل از سلطنت شاه عباس اول از نظر تاریخی بیشتر مطرح و چهره مشخص تری پیدا کرد طایفه دره شوری و برخی تیره های مورد اشاره در اسناد تا اواخر حکومت صفویه هنوز جزو ایل قشقایی نبوده اند
بررسی تحلیلی رقابت گرجیان با ائتلاف ترکان و تاجیکان در دوره شاه صفی (1038-1052 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود نیروهای گرجی به تشکیلات صفویان که عمدتاً از اسرای گرجستان و از عناصر غیرمسلمان و نومسلمان بودند، رقابت در دربار صفویان از حالت سنتی خارج شد. دو گروه پایه گذار سلسله صفویان؛ یعنی ترکان و تاجیکان از ابتدای تشکیل این سلسله دچار تضادها و رقابت هایی بودند. رقابت ترکان و تاجیکان از جمله مشهورترین رقابت های درباری تاریخ ایران محسوب می شود. ماهیت رقابت ها از زمان شاه عباس اول به بعد شکل تازه ای به خود گرفت و ضلع سومی به نام نیروی سوم به این عرصه اضافه شد. این امر سبب اتحاد نیروهای قدیمی گردید.
اوج رقابت های میان گرجی ها و جناح ائتلافی ترکان و تاجیکان در زمان شاه صفی بود. در این مقطع هنوز قزلباش ها و تاجیکان تمام قدرت خود را به نفع گرجی ها از دست نداده بودند. با مرگ شاه عباس اول، راه برای احیای قدرت آنها فراهم گردید. آنها فرصت به دست آمده را غنیمت شمرده، تا با استفاده از آن نیروهای گرجی را به طور کامل از تشکیلات صفوی خارج کنند. این مسأله سبب ائتلافی بی سابقه بین ترکان و تاجیکان شد، که این ائتلاف باعث توطئه های وسیعی از سوی آنها برای براندازی گرجیان گردید. در این میان شاه نیز به دلیل آنکه گرجی ها وابستگان به شخص شاه بودند، از آنها حمایت می کرد. این امر سبب شد تا دامنة توطئه های جناح ترک و تاجیک، خطر را متوجه شاه نیز بنماید. پایان این رقابت ها با پیروزی قاطع جناح گرجیان همراه است. در این پژوهش سعی برآن است تا با تکیه برمنابع تاریخی، به بررسی رقابت های میان جناح گرجیان با جناح ترک و تاجیک پرداخته شود.
بررسی جایگاه اجتماعی تربیتی ﻟَﻠِﻪ در دوران صفوی: امیران قزلباش و غلامان حرمسرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﻟَﻠِﻪ به عنوان یک اصطلاح رایج در متون عصر صفوی، مفهوم نوینی بشمار نمی رود، اما کاربرد فراگیر آن در همان عهد، از اعتبار تاریخی و اجتماعی فراوان آن حکایت می کند. غروب تدریجی آن نیز که پس از صفویه اتفاق افتاد مبین این واقعیت است که حیات آن به محیط معنوی آن روزگار وابستگی شدیدی داشته است. در پژوهش حاضر، این پرسش مطرح است که للگان چه کسانی بودند و در تشکیلات حکومتی صفویه چه وظایفی را برعهده داشتند؟ در پاسخ به سؤال مذکور، این مدعا را تقویت می سازد که للگان اعم از امیران قزلباش و غلامان حرمسرا در ساختار حکومت صفویه به عنوان معلمان تجربه گرا و ذی نفوذی مطرح بودند که رسالت آداب آموزی شاهزادگان را برعهده داشته و آنان را برای مسئولیت پذیری در ساختار قدرت آماده می ساختند. این موقعیت خاص، فرصت های مهمی را برای آنان فراهم ساخت تا در حوادث مهم سیاسی به ویژه در انتقال قدرت و سلطنت به شاهزادگان تربیت یافته ی خود، چگونگی اداره ی ولایات، مقابله با شورش های داخلی و یا تهاجمات بیگانه به مرزهای کشور نسبتاً در گستره ی وسیعی نقش آفرینی کنند. پژوهش پیش رو با این رویکرد، و با تأکید بر روش توصیفی و تحلیلی به بررسی این موضوع اختصاص یافته است.
پیامد های تهاجمات ازبکان بر من ق خراسان در دورة صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقة خراسان یکی از مهم ترین کانون های بحران در دورة صفوی بود. این منطقه به سبب موقعیت حساس و
مهمی که داشت، همواره، مورد توجه همسایگان ایران، به ویژه ازبکان، قرار می گرفت. ازبکان به عنوان وارثان
چنگیز و سپس تیموریان، خراسان را سرزمین موروثی خود می انگاشتند. در مقابل، صفویان نیز به عنوان
جانشینان حکومت های رسمی ایران، این سرزمین را جزیی از قلمرو خود می شمردند. این عامل، در کنار عوامل
مذهبی، زمینه های برخورد های طولانی مدت صفویان با ازبکان را فراهم کرد. تقریباً یک دهه پس از ایجاد
دولت صفوی، مناسبات این دو به صورت منازعات سیاسی و مذهبی بروز یافت. این منازعات در همة ادوار
دولت صفوی تداوم داشت و از رهگذر آن، منطقة خراسان متحمل آسیب های جدی شد. حیات سیاسی،
اجتماعی، اقتصادی و مذهبی منطقة خراسان، که تا پیش از یورش های ازبکان طریق اعتلا می پیمود، بر اثر
تهاجمات پیوستة آنها دچار رکود و رخوت شد.پرسش محوری این پژوهش بر این اصل استوار است که
تهاجمات ازبکان چه تاثیراتی بر ساختار سیاسی و شرایط اجتماعی، اقتصادی و مذهبی منطقة خراسان داشته
است؟نتایج این تحقیق نشان می دهد که یورش های پیوسته ازبکان به مناطق آباد خراسان تمامی ابعاد حیات
انسانی در این منطقه را تحت تاثیر خود قرار داد و روند رشد و ارتقای فضای کلی خراسان را متوقف کرد و یا
کاهش داد.
تأثیر منازعات عصر صفویه بر شالوده های شهری و منابع اقتصادی (907 – 1052 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت صفویان در شرایطی شکل گرفت که امپراتوری عثمانی در مناطق غربی و خانات ازبک در شرق قلمرو ایران تمایلات توسعه طلبانه ای را دنبال می کردند. اختلافات جغرافیایی و تعارضات مذهبی باعث پدیدآمدن جنگ های طولانی بین صفویان با این دو قدرت منطقه ای شد. این منازعات بخش بزرگی از مناطق جغرافیایی ایران را تحت تأثیر قرارداد و آسیب های اقتصادی و اجتماعی را برای ساکنان به دنبال داشت. مسئله عمده در این نوشتار دریافت و آشکارکردن میزان آسیب های ناشی از جنگ های دوره صفویه در مناطق شرقی و غربی بر برخی از زیرساخت های اقتصادی و سازه های شهری و روستایی است.
بر این اساس، پرسش عمده این نوشتار عبارت است از اینکه اقدامات تهاجمی دشمنان و سیاست های دفاعی صفویان الگوهای اقتصادی و جمعیتی کشور را تا چه میزان تحت تأثیر قراردادند. روش انجام پژوهش حاضر مبتنی بر توصیف، تحلیل و استنتاج از داده های منابع تاریخی است. یافته های پژوهش نشان می دهد تداوم جنگ ها و اقدامات تهاجمی دشمنان در کنار سیاست های دفاعی صفویان، در آشفتگی و تخریب ساختارهای اقتصادی و همچنین کاهش جمعیت منطقه بسیار مؤثر بوده و کندی فرآیند تولید را در پیامد نهایی خود به همراه داشته است.
موقعیت اجتماعی واقفان در عصر صفویه به استناد وقف نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس آثار مکتوب باقی مانده از دوران صفویه، بی گمان وقف یکی از شکوفاترین دوران خود را در این زمان داشته است. شاهان صفویه از پیشقدمان وقف های بزرگ، به حساب می آیند و به تبع بسیاری از حاکمان مناطق، درباریان و افراد خیرخواه نیز املاک و اموال فراوانی را در سرتاسر مملکت وقف کردند. با توجه به گستردگی و پراکندگی پژوهش های صورت گرفته در زمینه وقف در دوره صفویه، در این مقاله سعی شده براساس وقف نامه های منتشر شده (اصل وقف نامه یا رونوشت آن و برخی اسناد مرتبط به وقف)، و با استفاده از منابع دیجیتال، با تأکید بر برخی از وقف نامه های مشهد (آستان قدس رضوی)، به عنوان یکی از مهم ترین و قدیمی ترین مراکز مذهبی مورد توجه واقفان، و اردبیل (بقعه شیخ صفی الدین) با پیشینه غنی از وقفیات خانقاهی، موقعیت و طبقات اجتماعی واقفان در آن زمان مورد بررسی قرار گیرد.
چشم اندازی بر الگوهای مدیریت نظامی در جنگ های دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های عمده حکومت صفویان غلبه تفکر نظامی گری در نیمه اول این دوره بود. روند غلبه آنها بر مخالفان داخلی و لزوم رویارویی با دشمنان قلمروهای شرقی و غربی چنین الگویی را بر ساختار سیاسی جامعه دوره صفویه تحمیل نمود. این ماهیت نظامی، حکومت صفویه را به مسیری هدایت نمود که بخش عمده ای از اندیشه و توان نظامی خود را بر این زمینه متمرکز نمایند. برآیند این روند باعث شد در سیر تحولات این دوره ساختار نظامی صفویه دگرگونی های قابل توجهی را تجربه نماید و از الگوهای سنتی به سوی یک مدل متمرکز متمایل شود. آن چه که شاهان صفوی را به عنوان فرماندهان اصلی عرصه های جنگی در این خصوص تشویق نمود، شکل گیری و تداوم جنگ های نسبتاً پایدار بود. بر همین اساس آن ها ضمن تلاش برای ترمیم ساختار نظامی خود، در رویارویی های طولانی مدت، مبتنی بر شرایط و موقعیت های پیش آمده و بر اساس توان نظامی، تاکتیک های خاصی را در جهت تقابل با دشمنان انتخاب می کردند و ظاهراً در این خصوص انعطاف خوبی را بروز می دادند. این نوشتار به شکل عمده در پی پاسخگویی به این سوال بر خواهد آمد که: صفویان در سازماندهی جنگ های خود ازچه الگوها و شیوه هایی بهره می بردند؟
نقش قهرمانه ها در عصر دوم عباسی (232 - 334 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم آنکه اطلاعات و آگاهی های ما از حرمسرا در عصر عباسی بسیار اندک است و نیز حضور زنان مسلمان در عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تا پیش از عصر دوم عباسی، چندان که باید نظام مند نیست، در عصر دوم عباسی (232 - 334 ق)، به ویژه ایام خلافت مقتدربالله (295 - 320 ق)، با پدیده ای به نام قهرمانگی مواجه می شویم. قهرمانه عنوان زنانی بود که واسطه حرم با دربار خلفا بودند و بسته به توانایی و نفوذشان، وظایف گوناگونی به آنان محول می شد. آنان (قهرمانه ها) با بهره گیری از ضعف خلافت و وجود خلأ قدرت، موفق شدند به اعمال نفوذ در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بپردازند. روش تحقیق در این نوشتار، روش تاریخی با رویکردی اجتماعی مبتنی بر بهره گیری از اطلاعات منابع، مقایسه آنها با یکدیگر و تحلیل متون است. در این مقاله سعی بر آن است با بررسی این پدیده و معرفی چندتن از قهرمانه های معروف عصر خلیفه مقتدربالله، به موضوع حضور زنان در عرصة سیاست و ملکداری پرداخته شود