فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۸۴۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
طریقت صفوی در طول حیات خود تحولات دینی متمایزی را تجربه
نمود. تحولات و تطورات اندیشه دینی طریقت صفوی، از شیخ جنید
تا شاه اسماعیل، موضوع بررسی این مقاله است. این پژوهش با تکیه
بر منابع دوره صفوی و منابع دینی آیینهای مورد مطالعه و با رویکرد
توصیفی تحلیلی، چگونگی تحول اندیشه دینی طریقت صفوی را –
مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهد. میتوان گفت همه
پژوهشها و تحقیقات جدید، دورة نوین اندیشة صفویان را تأیید
مینمایند، منتها اختلاف در منشأ، آغاز و چگونگی تحول این دورة
جدید است. بنابراین موضوع اصلی این پژوهش، بررسی چگونگی
سیر این تحول، منشأ و نتایج برآمده از آن است. در این پژوهش
نشان داده شده که تحولات صورت گرفته طریقت صفوی، از دورة
شیخ جنید تا شاه اسماعیل، تحت تأثیر آیینهای اهل حق )کاکهیی(،
شبک و علویان بوده است.
بررسی جایگاه اقتصادی عتبات عالیات در روابط ایران و عثمانی در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده است جایگاه اقتصادی عتبات عالیات میان دو دولت صفویه و عثمانی بررسی شده و بازتاب آن در روابط سیاسی دو کشور ایران و عثمانی ارزیابی شود. در این مقوله درباره سه رکن اساسی بحث شده است: 1. زیارت عتبات (زوار)؛ 2. موقوفات؛ 3. دفن اموات. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در این دوران تسلط بر منطقه عراق، به ویژه عتبات عالیات و دستیابی به منافع اقتصادی آن، از جمله مباحث مهم برای دو دولت صفویه و عثمانی بود. چنان که ورود زائران ایرانی به اماکن مقدس عراق با رونق بازار، ایجاد کسب و کار، گسترش تجارت، رونق کاروانسراها و راهداری ها و رفع بیکاری همراه بود. در این وضعیت، ورود انبوه زوار نوعی «صادرات نامرئی» برای عراق بود که می توانست در رفع مشکلات اقتصادی مردم عراق کمک کند. در این میان، موقوفات و نذور سلاطین صفوی و عثمانی و زوار شیعه در عتبات عالیات، بر اهمیت اقتصادی این منطقه می افزود و رونق اقتصادی منطقه را موجب می شد. درآمد اقتصادی دیگری که این منطقه برای دو دولت عثمانی و صفوی داشت، دریافت وجوه متعدد برای کفن و دفن اموات و قیمت هنگفت زمین در آنجا بود.
شاه اسماعیل صفوی و شاهنامه صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاه اسماعیل حکومتی در ایران تأسیس کرد که شالوده اصلی آن را دیانت وملّیت تشکیل می داد. وی جهت ایجاد وحدت ملّی در ایران، مذهب تشیع را رسمیت بخشید. اوقصد داشت پیوند های ملّی را در ایران مستحکم تر کند. حضور ازبکان در نواحی شرقی و عثمانی درغرب، این ضرورت را ایجاب می کردکه حس میهن دوستی و وطن پرستی در ایرانیان بیش از پیش تقویت گردد. شاه اسماعیل عقیده داشت تقویت روحیه جنگاوری وسلحشوری در رویارویی با دشمن تنها با انگیزه های مذهبی تحقق پیدا نمی کند. آثار فراوانی که در دوره صفویه، به ویژه شاه اسماعیل اول به تأثیر از شاهنامه فردوسی پدید آمده، مؤیّد این است که فردوسی موردتوجه شاهان و درباریان و مهم ترین منبع الهام شاعران و هنرمندان این دوره بوده است. به گواهی تاریخ، شاه اسماعیل حامی اصلی آثاری است که با محوریّت شاهنامه فردوسی شکل گرفته است. نگارندگان در این پژوهش در پی پاسخ به چرایی این توجّه هستند. ازآنجاکه شاه اسماعیل شیعه مذهب است و بنا بر پیشینه اعتقادی خود به فردوسی به عنوان شاعری شیعه علاقه فراوانی داشته است، پیش فرض این تحقیق این است که شاهان صفوی به طور عام و شاه اسماعیل به صورت خاص به دلیل شیعی بودن به فردوسی توجه داشته اند. بررسی ها نشان می دهد غیر ازانگیزه های مذهبی، مصالح سیاسی وتمرکزگرایی عامل مهمّ توجه شاه اسماعیل به وحدت ملّی و احیای هویّت ملّی ایران و به تبع آن شاهنامه بوده است.
سیر تحول هنر خوشنویسی و انواع خطوط آن در مکاتب هنری عصر صفوی
حوزه های تخصصی:
خوشنویسی به عنوان یکی از هنرهای اسلامی- ایرانی در دوره صفویه هم زمان با رشد و اعتلای دیگر هنرها به شکوفایی رسید. یکی از شیوه های پرداختن به هنر خوشنویسی در عصر صفوی بازنگری در مورد مکاتب و خطوط مختلف خوشنویسی در این دوره است. سبک ها و مکاتب هنری شاخصی در شهرهای مختلف ایران تحت حکومت صفوی شکل گرفته اند، که در مجموع می توان هنر خوشنویسی این دوره را، در پنج مکتب مورد تحلیل و بررسی قرار داد. مکتب تبریز، با بهره گیری و ترکیب و تلفیق از سنت های هنری مکاتب هنری هرات، شیراز و ترکمانان (تبریز) شکل گرفت. مکتب قزوین، با انتقال پایتخت به قزوین در سال 955 ق، خوشنویسان تبریزی، در ابتدا مکتب قزوین را در ادامه مکتب تبریز تأسیس کردند. مکتب مشهد، ابراهیم میرزا هنرمندانی را که پس از روی گردانی شاه تهماسب از هنر، اخراج شده و یا مهاجرت کرده بودند، در مشهد پذیرا شد. پاسخ مثبت این هنرمندان به ابراهیم، منجر به شکل گیری مکتب هنری مشهد شد. مکتب شیراز، از قرن نهم هجری شروع شده و تا پایان سده ی دهم به فعالیت خود ادامه داد، هم از سبک ترکمانان و هم سبک صفوی بهره برده است. مکتب اصفهان، واپسین مکتب خوشنویسی عصر صفوی در اصفهان شکل گرفت. در این دوره، سنت ها و اقلامی که در گذشته برای خوشنویسی استفاده می شد، کماکان مورد استفاده خوشنویسان و علاقه مندان قرار داشت، اما قلم های جدیدتر تعلیق و نستعلیق در دربار و قلمرو صفویان اهمیت فراوان یافت. در اواخر دوره صفویه نیز، شاهد شکل گیری خط شکسته نستعلیق هستیم. بر این اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی– تحلیلی به مکاتب رایج در عصر صفوی و نقش آن ها در رشد و گسترش هنر خوشنویسی می پردازد.
دفاتر مالی در نظام دیوانسالاری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر دولتی برای نظامند شدن امور مالی خود نیاز دارد تا از یک تشکیلات منظم و مکتوب پیروی کند تا بر اساس آن بتواند درآمدها و هزینه های کشور را ساماندهی نماید. دولت صفوی نیز برای این مهم مناسبات مالی را طرح ریزی کرد که توسط مستوفی الممالک و دفترخانه به اجرا درمی آمد و موارد مربوط به آن در دفاتر مالی نوشته می شد.
شناسایی و معرفی این دفاتر و نقش و کارکرد آن در دیوان ازجمله اهداف این تحقیق است. مهم ترین مسئله این تحقیق شناسایی و ارزیابی عنصر تداوم در تشکیلات اداری دوره صفویه در بخشی از حوزه فرایندها و کارکردها یعنی دفاتر مالی است. که ازجمله مهم ترین ارکان در حوزه فرایندهای مالی محسوب می شدند. در این پژوهش تلاش شده است تا با روش توصیفی- تحلیلی- تطبیقی و در حوزه مطالعات کتابخانه ای، این دفاتر معرفی و میزان اقتباس تشکیلات اداری صفویه از دوره های پیشین و در حوزه کارکرد این دفاتر شناسایی و ارزیابی شود. اتکا اصلی این پژوهش، بر رسایل مربوط به سیاق و دفاتر مالی تشکیلات اداری آستان قدس رضوی در عصر صفوی است.
یافته های این بررسی نشان می دهد که تشکیلات اداری صفویه حداقل در حوزه کاربرد و چگونگی کارکرد این دفاتر عمدتاً از دوره پیشین اقتباس کرده است و عنصر تداوم در این حوزه کاملاً آشکار است. در این حوزه سه دفتر اصلی روزنامچه، اوارجه و توجیهات حداقل از قرن چهارم تا پایان صفویه و نیز – به اتکای داده های موجود تا سال ها پس از صفویه- از دفاتر اصلی مالی بودند که تقریباً با همان کارکرد در دوره صفویه وجود داشتند. بااین حال برخی تغییرات در این فرایند در حوزه عناوین دفاتر و محتوای آنان به خصوص در مورد دفاتر غیر از دفاتر سه گانه فوق صورت گرفته است.
تحلیل تاریخی مهاجرت سادات از ایران به هند در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سادات به عنوان گروهی با منزلت اجتماعی انتسابی، بنابر اتخاذ رویکردهای مذهبی شیعی از سوی حاکمان صفوی که خود نیز داعیه سیادت داشتند، در ابعاد مختلف سیاسی، اداری، اقتصادی و اجتماعی عصر صفوی، حامل نقش و جایگاه تاثیرگذاری بودند . با وجود این، در همین عصر شاهد مهاجرت معنادار آنها از ایران به هند هستیم . این پژوهش تلاش دارد تا علل و عوامل این مهاجرت را بررسی و تبیین نماید . یافته های این پژوهش که بر مبنای تبیین تاریخی انجام شده است، نشان می دهد، گرچه عوامل عمو می همچون تنگ نظری های فکری و مذهبی صفویان در قیاس با وسعت نظر گورکانیان، عدم اقبال مناسب حکام صفوی به مقوله هنر و ادبیات فارسی و در مقابل استقبال حکام گورکانی از ادیبان و هنرمندان، وجود جاذبه های اقتصادی در هند و حاکمیت خاندان های شیعی در دکن در مهاجرت فوق بی تاثیر نبوده، اما تنش های سادات با یکدیگر و تنش با حکومت صفوی نقش روشن و برجسته ای در شکل گیری این مهاجرت داشته است .
الگوها و مفاهیم تاثیرگذار در حوزه مناسباتی عصر صفوی با تکیه بر متن مکاتبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صفویان در طول حکومت خود ناچار از ایجاد ارتباط با همسایگان بوده اند. این پیوندها در مواقع متعددی به لحاظ اختلافات سیاسی و مذهبی طرفین چشم اندازی دوستانه نداشته است. صفویان به منظور بقای سیاسی و دفاع از چارچوب جغرافیایی و رویکردهای مذهبی خود علاوه بر روش های نظامی در عرصه دیپلماتیک نیز روش پویا و پر تحرکی را دنبال نمودند. نامه های متعددی که از این دوره بر جای مانده است نشانگر فعال بودن عرصه های دیپلماتیک صفویان است. هدف این نوشتاردستیابی به برخی اصول و معیارهای کاربردی در مناسبات خارجی عصر صفویه با تکیه بر متن مکاتبات سیاسی است. فرضیه تحقیق بر این دیدگاه استوار است که ظاهراً صفویان درتقابل و یا تعامل با همسایگان منطقه ای خود ضمن رعایت و تاکید بر برخی اصول ثابت در مواردی از روشی تاکتیک پذیر و منعطف نیز برخوردار بودند. ماحصل این پژوهش نشان می دهد که حکومت صفویه در عرصه دیپلماتیک یک سیاست پویا و تاثیرگذار را در دستور کار خود داشته است. حجم نامه های ارسالی به مناطق مختلف موید این نگرش است. در عین حال تعمق در متن نامه ها حاکی از وجود گونه ای از رویکردهای پایدار و اصولی در مناسبات خارجی بوده است. ضمن این که متناسب با شرایط حاکم بر روابط طرفین گونه ای از انعطاف در ادبیات سیاسی نامه ها به چشم می خورد که به نوعی تامین منافع و مقاصد مورد نظر صفویان را نشان می دهد.
کیفیت بازنمایی اندیشه ایرانشهری در سنت تاریخ نگاری عصر صفوی (مبانی تکوین دگرباره امر سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر صفوی دوره ای مهم در صورتبندی گفتمان هویت سیاسی- اجتماعی ایران است. در این دوران، پس از سال ها فترت، حکومتی مستقل، فراگیر، انحصاری، قدرتمند و دارای ایدئولوژی ویژه سیاسی شکل گرفته و با کاربست سخت و نرم افزارهای قدرت جامعه را همسو با خویش متحول نمود. مدارهای سازنده سیاست و امر سیاسی در عصر صفوی دستخوش بازاندیشی و مفصل بندی دگرباره گردید. در این دوره اندیشه و عمل سیاسی- اجتماعی ایرانیان، صورتی آمیزه ای و درهم پیچیده یافت. از دید نگارندگان، اندیشه و کنش سیاسی صفویان، از پنج کیان تصوف، تشیع، ایران بودگی (بازیابی مفهوم ایران و سنت شاهی آرمانی ایرانی)، سنت خلافت اسلامی و موج نوپدید مدرنیته و تمدن غرب سازمان یافته بود. نوشتار پیش رو با به پرسش گرفتن این مبنای نوین حکومت داری، به دنبال فهم کیفیت احیای سنت ایرانشهری در اندیشه سیاسی دوران صفوی است. در این راستا و بر پایه فرضیه نوشتار، در عصر صفوی در پارادایمی ترکیبی، گونه ای خاص از امر سیاسی، هویت سیاسی- اجتماعی و مبنایی نوین برای مشروعیت سیاسی بنیاد نهاده شده که در سنت تاریخ نگاری آن نمود جدی یافته و متضمن احیا و بازتولید اندیشه سیاسی ایرانشهری یا شاه آرمانی ایرانی گردید. برای تدقیق بیشتر و یافتن پیکره ای قابل احصا، تمرکز بر روی سه اثر مهم عالم آرای عباسی، نقاوه الآثار و عالم آرای شاه اسماعیل است. چارچوب نظری نوشتار مبتنی بر رهیافت تحلیل گفتمان (انتقادی) به ویژه خوانشی است که نورمن فرکلاف از آن ارائه می دهد.
بررسی علل و پیامدهای سرکوب کردهای برادوست و فتح قلعه دم دم در دوران حکومت شاه عباس اول صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران صفویان ایلات و طوایف کرد نقش مهمی در
فعالیتهای سیاسی ایفاء میکردند و میتوان گفت این نقش در
دوران حکمرانی شاه عباس اول اهمیت بیشتری داشت. یکی از
این ایلات، کردهای برادوست بودند که در مناطق شمالغربی
ایران و در نواحی ارومیه و اشنویه سکونت داشتند؛ این در حالی
بود که پیش از شاه عباس اول قلمرو ایلیاتی کردهای برادوست
در سرزمین عثمانی قرار داشت. کردهای برادوست در دوران
حکومت شاه عباس اول به اوج شهرت رسیدند، چرا که در این
زمان حاکم آنها، امیرخان برادوست، از حکام مورد احترام شاه
عباس محسوب میشد. امیرخان برادوست در یکی از نبردهای
صفویان علیه دشمنان آسیب دید و از آن پس به امیر چلاق
برادوست معروف شد. وی قلعهای قدیمی و مشهور را که قلعه
دمدم نام داشت، به عنوان مقر حکومتی خود برگزید و پس از
مدتی علیه حکومت مرکزی عصیان کرد و به جنگ با نیروهای
صفوی پرداخت که درنهایت به دستور شاه عباس و بعد از مدتی
طولانی سرکوب گردید. مقاله حاضر در نظر دارد به بررسی علل
سرکشی کردهای برادوست و چگونگی سرکوب آنها در دوران
شاه عباس اول بپردازد.
چگونگی کنش پادشاهان صفوی با طبقه کشاورز و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی کنش پادشاهان صفوی با طبقه کشاورز و روستایی، یا به عبارت دیگر میزان رعیت مداری این حاکمان، از موضوعاتی است که ابعاد آن چندان شناخته شده نیست. چنین کنشی در این مقاله از دو منظر مورد مطالعه قرار می گیرد : یکی از منظر وضع دادرسی و رفع ستم از رعایا و دیگر از دیدگاه توجه به وضعیت زیستی آنان (و به طور مشخص تر کم و کیف بخشش ها، کاهش و تخفیف های مالیاتی و بیگاری ها). بر این اساس، این پرسش بنیادی در اینجا مطرح است که کنش وکارکرد پادشاهان صفوی در این موارد با طبقه کشاورزان چگونه بود و چه تاثیری بر زندگی آنان داشته است؟ در این رابطه باید گفت که در دوره صفویان، در مجموع مالیات ها و بیگاری ها بر دوش رعایا سنگینی می کردند. لذا کاهش و بخشش های مالیاتی و نیز دادرسی هایی که در هر دوره ای توسط پادشاهان صفوی کما بیش صورت می گرفت، می توانست تا اندازه ای از این فشارها بکاهد. برای بررسی موضوعات یادشده، نخست چگونگی کنش شهریاران صفوی با طبقه کشاورز، در سه دوره متفاوت (متقدم، میانی و پایانی) مورد مطالعه قرار می گیرد تا تصویر روشنتری از آن بدست دهد. سپس در پایان نیز با ارزیابی این داده های تاریخی، یک تحلیل کلی از نتایج و تاثیرات چنین کنشی بر وضع این طبقه ارائه خواهد شد.
بازشناسی توحیدخانه در ایران عهد صفوی: زوال نظام خانقاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توحیدخانه به عنوان یک نهاد معنوی و اجرایی وابستگی های منحصر به فردی با تاریخ فکری- سیاسی صفویان در ایران دارد. چنانکه طلوع و غروب آن اصطلاح را تنها باید در میان متون همان دوره جستجو کرد. پیش از اقتباس و انتشار این اصطلاح در جامعه صفوی، به رغم ساختار فارسی و عربی آن، بیشتر در فرهنگ عثمانی معنا و گسترش یافته بود. بر همین اساس توحیدخانه رابطه جداناپذیری با فرهنگ تصوف و قلندری در آناتولی داشت و در قرون متمادی مستقلانه و به دور از هیجان ها و ارتباطات سیاسی فعالیت می کرد. اما صفویان از نقطه پیدایش حکومت با عاریت گرفتن مفهوم توحیدخانه به تأسیس عبادتگاه دیگری غیر از خانقاه اردبیل در پایتخت های سیاسی خود و شهرهای ایران اندیشیدند و برای آن در ساختار حکومتی خود شبه نهادی را به وجود آوردند که در سازوکار آن اصولی همچون نظارت بر عملکرد صوفیان، ایجاد وحدت رویه در بلاد مختلف، آشناسازی صوفیان با فرهنگ و سنت مذهب رسمی، اجرای رسوم طریقتی در همسویی با تشیع و حفظ و تقویت رابطه ایمانی صوفیان با شاهان صفوی پیش بینی شده بود. این کنشِ حکومتی به تدریج طریقت صفویه را از سنت و نظام خانقاهی جدا ساخت و توحیدخانه مروج آداب و رسومی گردید که تنها ذکر و ثنا در پایداری حقوق الهی پادشاهان صفوی در سلطنت و مذهب داری برای صوفیان قزلباش جزو اصلی ترین عبادات طریقتی و معنوی آنان شناخته می شد. صفویان آگاهانه در سایه توحیدخانه به ستیز با نظام خانقاهی برآمدند بدون آنکه به نیازهای احتمالی خود در جذب توانمندی های صوفیان در سال های سخت اندیشیده باشند. پژوهش حاضر با چنین رویکردی به بازخوانی روایات تاریخی در فراز و فرود مفهوم توحیدخانه در عهد صفوی می پردازد.
روابط و مناسبات حکومت صفویه با الکای هُورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الکای هورامان یا به نقل از منابع عصر صفوی «اُورمان»، از جمله حکومت های محلی ناشناخته تاریخ ایران است که سابقه تشکیل آن به سال 393 ق/1003 م باز می گردد. سلاطین هورامان در دوران اوج قدرت خود، نواحی بین شهرزور تا نزدیک سنندج را زیر سلطه داشتند. با نگاه به نقش عثمانی ها و خاندان اردلان در این منطقه، روابط سلاطین این ناحیه با حکومت صفویه نیازمند تحلیل و بررسی است؟ پرسشی که این مقاله حول محور آن شکل گرفته، این است که چه عواملی باعث توجه حکومت صفوی به الکای هورامان و گسترش روابط با آن ها شد؟ این پژوهش با تکیه بر داده های منابع تاریخی و رقم های حکومتی و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی نوشته شده است. پژوهش می کوشد نشان دهد که صفویان ضمن سپردن حکومت هورامان به حاکمان این ناحیه، به آن ها در مقابل خاندان اردلان در کردستان و بابان ها در سلیمانیه استقلال دادند و این گونه، در پی آن بودند تا با حمایت و نظارت مستقیم بر آن ها، از موقعیت ژئوپلتیکی ناحیه هورامان در مقابله با عثمانی ها استفاده کنند؛ همچنین آن ها را رقیبی برای خاندان اردلان قرار دهند که روابط پنهانی شان با بابان های سلیمانیه، صفویان را به طور کامل به آن ها بی اعتماد کرده بود.
نقش سلطان ابراهیم میرزا در روند هنر عصر صفوی (۹۶۳ تا 984 ق/۱۵۵۶ تا 1576 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آغاز قرن 10 ق/16م، سرزمین ایران تغییرات گوناگونی را در عرصه سیاست و اجتماع و اقتصاد تجربه کرد. تغییراتی که با روی کار آمدن سلسله صفویه و بر تخت نشستن شاه اسماعیل اول در سال 907 ق/1051 م، به تدریج رخ داد و سلسله صفوی را طلایه دار ورود ایران به دوره مدرن کرد. در بررسی تاریخ عصر صفوی، فرهنگ و هنر از جمله عرصه هایی است که شایسته توجه و امعان نظر فراوان است. شاهان و شاهزادگان سلسله صفوی برای هنر و هنرمندان اهمیت و جایگاه درخور توجهی قائل بودند و بیشتر آن ها به عنوان افرادی هنرمند و هنردوست و هنرپرور در تاریخ ایران شناخته شده اند. شاهزاده سلطان ابراهیم میرزا صفوی از جمله شخصیت های برجسته عرصه فرهنگ و هنر عصر صفوی بود. او تحت تاثیر تربیت دوران کودکی و حضور در دربار مهذّب و هنرپرور شاه تهماسب، به مراتب والای هنر و ادب دست یافت و به دنبال انتصاب به حکومت مشهد، ذوق و توان و آموخته های خود را از طریق حمایت بی شائبه و همه جانبه از هنرمندان و هنردوستان به وجهی نیکو به نمایش گذاشت. ابراهیم میرزا از این طریق، روحی تازه ای در کالبد هنر عصر صفوی دمید؛ تا آنجا که دربار ایالتی مشهد و کتابخانه سلطنتی این شهر تحت سرپرستی شاهزاده ابوالفتح سلطان ابراهیم میرزا، به مدت تقریبی دو دهه، در عرصه هنرآفرینی و هنرپروری در شمار طلایه داران بود. هفت اورنگ جامی مهم ترین دستاورد کارگاه ایالتی مشهد و نمایانگر تلاش و اشتیاق ابراهیم میرزا در حمایت از هنرمندان و ایجاد آثار هنری نفیس و ارزشمند بود.
تحلیل زمینه های معاهده زهاب و پیامدهای آن بر دولت صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناسبات دولت صفویه با همسایه غربی خود، یعنی دولت عثمانی، از همان زمان شاه اسماعیل اول توأم با کشمکش و درگیری های نظامی بود. جنگ چالدران در سال 920 ق/1514م نقطه عطف این ستیزه ها بود که درگیری های درازمدت بعدی را در پی داشت. شاه عباس اول در دوران حکومت خود، چند بار توانست عثمانیان را شکست دهد؛ اما با مرگ او در سال 1038 ق/1629م و در آغاز سلطنت شاه صفی، بار دیگر عثمانیان در حمایت از شاهزاده ای شورشی و فراری گرجی، به ایران لشکر کشیدند. با این اقدام، پادشاه صفوی درگیر جنگی ده ساله شد که سرانجام، به شکست او و جدایی بغداد و بین النهرین از حاکمیت صفویه انجامید. این دوره از جنگ ها با انعقاد معاهده صلح زهاب در سال 1049 ق/1639م به انتها رسید و به حدود یک سده و نیم ستیز بین دو همسایه پایان داد. در این مقاله، افزون بر شناخت عوامل دشمنی و ستیزه های دیرینه صفویان و عثمانیان، به منازعات این دو همسایه در ایام زمامداری شاه صفی پرداخته شده است؛ سپس زمینه های برقراری معاهده زهاب و پیامدهای آن در اوضاع داخلی و سیاست خارجی دولت صفویه تبیین و تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان داده که انعقاد معاهده زهاب بین ایران و عثمانی در عصر شاه صفی، سیاست داخلی و خارجی ایران را تحت تأثیر قرار داده و پیامدهای درازمدتی برای دولت صفوی در پی داشته است.
تحلیلی بر مردم نگاری جامعه ایرانی عصرصفوی به روایت سیاحان فرنگی بررسی موردی: سفرنامه پیترو دلاواله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روزگار صفویان از نگاه جامعه شناسی و انسان شناسی شایسته توجه فراوان است. دوره ای که در آن بنیان های اجتماعی، مذهبی، تاریخی و جغرافیایی این مرز و بوم دستخوش دگرگونی های فراوان گردید. پژوهش حاضر، به بررسی یکی از مهم ترین سفرنامه های دوره صفوی یعنی سفرنامه دلاواله پرداخته تا ضمن بیان گزارشی ملموس از وضعیت اجتماعی ایران عصر صفوی به تحلیل مردم نگاری ایرانیان آن روزگار نیز بپردازد. هدف مقاله پاسخ به این پرسش اصلی است که برخی از مهم ترین ممیزه های فرهنگی ایرانیان که در سفرنامه دلاواله مورد توجه قرار گرفته است، کدامند؟ بنابراین در این پژوهش کوشش شده آداب و رسوم، عقاید و سنن بومی ایران قرن یازدهم هجری، از نگاه یک بیننده فرنگی معرفی گردد، تا از این رهگذر برخی نکات ارزشمند و تازه از فرهنگ کهن ایرانی استخراج شده در مسیر کشف غوامض تاریخی، فرهنگی و ادبی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل تاریخی عملکرد قزلباشان قبل و بعد از تشکیل دولت صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کلی از نقش قزلباشان در استقرارنهایی دولت صفوی در قالب سه محور قابل بررسی است: مرحلةاول شکل گیری ارتباط آنان با طریقت صفوی است؛مرحله دوم با تداوم و گسترش تعاملاتشان باشیوخ صفوی، ارتباطی سازماندهی شده در راستای اهداف صفویان برقرارنموده و به توسعه و تحکیم آن پرداختند وآخرین مرحله نیز به فعالیت عملی آنان در جهت به قدرت رسانیدن شیوخ صفوی مربوط می شود. گروه های ترکمنی که بعداً با عنوان قزلباش شناخته می شدند همه گونه مساعدت و همراهی با تشکیلات صفوی اِعمال کردند و باعث شدند تا تشکیلات صفوی با گذر از مراحل مختلف به موفقیت نهایی دست یابد. پس ازتشکیل حکومت صفوی قزلباشان به عنوان نخبگان اصلی حکومت با نهاد حاکمیت همکاری خود را ادامه دادند.این تعاملات در ادوار مختلف تاریخ صفویه رویه مختلفی را پشت سر نهاد.درخصوص این تغییررویه، ضروری است تحولات درون حکومتی صفویه با نگاهی تحلیلی مورد ارزیابی قرار گیرد. این تحولات در دو محور کلی قابل بررسی است: در محور نخست با اشاره به نقش تأاثیرگذار قزلباشان در برپایی دولت صفویه، به تحلیل موقعیت برجسته آنان درنهادحاکمیت پرداخته می شود. امّا در ادامه روند حکومت، شرایط و اقتضائات زمانی که می توان در سه متغیرتأثیرگذار""نیازهای سیاسی-اداری، مناسبات و سیاست خارجی، مسائل مذهبی""به تبیین موضوع پرداخت باعث تغییرجایگاه آنان درنهادحاکمیت شد. با توجه به این عوامل بود که موقعیت برجستة قزلباشان - چه به صورت محسوس و هدفمند و چه به صورت نامحسوس - از طرف حکومت به عناصر جایگزین انتقال یافته و جایگاه آنان دچار تغییر وتحولاتی گردید.بر این اساس رهیافت پژوهشی مقاله آن است کهپس از استقرار حکومت صفویه، نخبگان حکومتی دیگری- علما ونیروی سوم- به حمایت از نهاد حاکمیت پرداختند و نهاد حاکمیت نیز بنا به مقتضات زمانه گرایش به آن عناصر را مصلحت ضروری خویش دانسته و نقش درجه اولی از جانب قزلباشان به آنان محول گردید وقدرت بلامنازع از قزلباشان سلب شد. ولی با این حال قزلباشان تاآخرحکومت صفوی در ساختار حکومت به عنوان نخبگان فعال حضور داشتند.
پژوهشی درباره کاربرد مواد خوراکی در رساله های برجای مانده آشپزی از روزگار صفویه: مطالعه موردی «کارنامه» و «ماده الحیوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محتوای آنچه انسان در طول زندگی روزمره به عنوان مواد خوراکی به کار می گیرد، نقش مهمی در زندگی و تندرسی او دارد. چنانکه غلبه گونه ای ویژه از مواد خوراکی مانند گوشت قرمز، روغن یا از سوی دیگر حبوبات و سبزیجات می تواند کیفیت خوراک او را نشان دهد. این مقاله در تلاش است تا با استفاده از مطالب دو رساله آشپزی برجای مانده از ایران عهد صفوی (شاه اسماعیل اول و شاه عباس اول) ضمن استخراج نوع مواد خوراکی گوناگون در هر دو رساله، غلبه گونه های مواد خوراکی را مشخص نموده و به سپس به مقایسه آنها با یکدیگر بپردازد.
پرسش این تحقیق عبارت است از اینکه چه تفاوتی در به کارگیری دسته های مواد خوراکی در هر دو رساله دیده می شود و در این میان چه موادی بیشتر به کار رفته است؟ به نظر می رسد، تفاوت محسوسی در به کار گیری مواد خوراکی در هر رساله دیده می شود و از جمله گوشت قرمز و حبوبات بیشترین کاربرد را در مواد خوراکی در هر دو رساله داشته است. یافته ها نشان می دهد، آشپز دوره شاه عباس اول در مقایسه با آشپز دوره شاه اسماعیل اول در خوراک های معرفی شده خود از گوشت قرمز کمتر و از حبوبات بیشتر استفاده می کرده است.
بررسی شناخت مفاهیم هنر معماری اصفهان در سفرنامه های عصر صفوی و چگونگی انتقال آنها به اروپا؛ مطالعه موردی سفرنامه های دلاواله، تاورنیه، شاردن، سانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موقعیت خاص ژئوپلتیکی و جاذبههای طبیعی و تاریخی ایران، توجه
بسیاری از سیاحان را به خود جلب کرده است. در دوره صفویه شاهد حضور
سیاحان اروپایی بسیاری در اصفهان هستیم که سفرنامههایی را پیرامون
بناهای تاریخی اصفهان و چگونگی معماری آنها به نگارش درآوردهاند و
ضمن مقایسه معماری بناهای اصفهان با بناهای اروپایی، نکات درخور
نگرشی را گوشزد کردهاند که توجه به آنها میتواند به شناسایی مفاهیم و
اندیشههای منتقل شده در این عصر کمک کند. چرایی نگرش سیاحان
عصر صفوی به هنر معماری این دوره، چگونگی توصیف بناها و معماری
آنها و کشف عناصر و مفاهیم کلیدی در سفرنامهها که راه را برای مطالعه
سبکشناسی هنری در دورههای بعد فراهم آورد، از سؤالاتی هستند که این
پژوهش درصدد یافتن پاسخهایی برای آن است.
یافتههای پژوهش حاکی از آن است که نگرش و دیدگاه سیاحان
اروپایی به معماری اصفهان و پرداختن آنها به شناسایی مفاهیم و
اندیشههای معماری در سفرنامههای عصر صفوی، چگونگی انتقال این
مفاهیم از طریق انتشار سفرنامهها را در اروپا فراهم آورد و همچنین
تصاویری که برخی از سیاحان از آثار تاریخی اصفهان برداشتهاند و تأثیری
که این تصاویر در هنر و معماری غرب داشته است، زمینههای نفوذ و
انتقال اندیشههای سبک معماری ایران عصر صفوی را در اروپا با خود به
همراه داشت. در این پژوهش بر آن هستیم تا با روش توصیفی و تحلیلی
به بررسی شناخت و انتقال اندیشههای هنر معماری اصفهان عصر
صفوی، از منظر سفرنامهها بپردازیم.
بررسی اوضاع سیاسی ریشهر از ظهور صفویه تا پایان دوره طهماسب اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه تاریخی بندر ریشهر در شبه جزیره بوشهر به چندین هزار سال قبل از میلاد منتهی می شود. در زمان پادشاهی عیلام، این منطقه لیان نام داشته و به لحاظ اقتصادی و سیاسی، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. در دوره ساسانیان لیان تغییر نام پیدا کرده و ریشهر نام گرفت. در این دوره ریشهر به اوج رونق و شکوفایی در زمینه های سیاسی، نظامی و اقتصادی رسید. با ورود اسلام به ایران، ریشهر نیز به مانند مناطق دیگر توسط اعراب فتح شد و به مدت هفت قرن در سکوت و ابهام قرارگرفت ، تا سرانجام در دوره صفویه به دنبال تحولات سیاسی و اقتصادی و رونق خلیج فارس و حضور پرتغالی ها مجددا در تاریخ مطرح گردید. در این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی ضمن نگاهی به پیشینه ریشهر و تحولات این منطقه تا روی کار آمدن صفویان به بررسی جایگاه ریشهر در تحولات صفویه از ظهور این سلسله تا پایان حکومت شاه طهماسب اول پرداخته خواهد شد..