فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۰۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
هم زمان با شکل گیری حکومت اموی، برخی از سیاست مداران و دولت مردان برجسته بودند که در استحکام و تثبیت پایه های این حکومت تازه تاسیس اقدامات زیادی انجام دادند. ضحاک بن قیس فهری یکی از این افراد بود که از زمان حکومت یزید بن ابی سفیان در منطقه شام، به این منطقه رفت و در خدمت حاکمان اموی به فعالیت پرداخت. نام ضحاک در رویدادهای زمان سه خلیفه نخست، جز در برخی فتوحات، ثبت نشده است. اما مقارن خلافت امیرالمومنین نقش برجسته او در قوام حکومت اموی نمایان می شود. ضحاک در این دوره از فرماندهان معاویه در جنگ صفین بود و پس از این جنگ نیز نقش مهمی در غارت های منطقه عراق داشت. با به حکومت رسیدن یزید بن معاویه نقش ضحاک در حکومت اموی پررنگ تر شد و در زمان حکومت معاویه بن یزید می توان گفت که او بزرگ ترین و قدرت مندترین رجل سیاسی این دوره بود. از همین زمان او به عبدالله بن زبیر که در مکه شورش کرده بود متمایل شد.
پس از آن که امویان در شورای جابیه بر حکومت مروان حکم توافق کردند، عازم جنگ ضحاک بن قیس شدند. ضحاک که از حامیان عبدالله بن زبیر کمک گرفته بود، در مرج راهط آماده جنگ شد؛ اما به شدت شکست خورد و کشته شد.
خاتون بخارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی شخصیت و زندگی خاتون بخارا، اولین و آخرین زنی که بر منصب بخاراخداتی نشست و هم زمان درگیر رقبای داخلی و حملات پی در پی فاتحان عرب بود، اطلاعاتی ارزشمند درباره حیات سیاسی و اجتماعی بخارا به دست می دهد. داستان روابط عاطفی خاتون با سعید بن عثمان، فرمانده عرب که در شعری برجای مانده، به رغم ابهاماتش دارای ارزش ادبی و تاریخی فراوان است. در این نوشتار ضمن گزارش تلاش های محققان معاصر در خوانش این شعر، سعی شده با لحاظ پاره ای ازحوادث تاریخی و برخی ملاحظات زبانی، خوانش دیگری از این شعر ارایه شود.
تعامل حیات فکری و سیاسی در دوره امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان در طول تاریخ، نقش موثری در حیات سیاسی جوامع داشته اند. به همین جهت حکومتگران با آگاهی از نقش و جایگاه مهم آنان، برای سهولت سلطه بر جامعه و کسب مقبولیت و مشروعیت، تعامل با اندیشمندان و همراه ساختن حیات فکری جامعه را با حکومت ضروری می دانسته اند؛ اما این تعامل دوجانبه همیشه به سود طبقه حاکم نبوده، بلکه گاهی تفکر گروهی از اندیشمندان در مقابله با حکومتگران، موجب تضعیف یا حتی سقوط آنان گردیده است. مقاله حاضر، تعامل حکومتگران اموی و اندیشمندان جامعه را بررسی می کند و چگونگی شکل گیری، هدف و تاثیر گذاری هر یک از گروه های فکری مانند اهل حدیث، مرجئه، جبریون و قدریه را در دوره امویان تبیین می نماید و مدلل می سازد که اندیشمندان جامعه اسلامی درتعامل با خلفای اموی یکسان عمل نکرده اند. چنان که گروهی از اندیشمندان در خدمت خلفای اموی قرار گرفته و به ابزاری برای توجیه حکومت آنان تبدیل شدند، و در مقابل، گروهی دیگر به نقد خلفا و خلافت اموی پرداختند و منشا تغییر و تحولاتی در جامعه اسلامی گردیدند.
مامون و محنه
حوزه های تخصصی:
مجادلات کلامی در سده های دوم و سوم هجری چنان بالا گرفت که انسجام فکری جامعه اسلامی را تهدید نمود. یکی از عمده ترین موضوعهایی که در این روزگار، مسلمانان را ? در رد و قبول _ دو بخش نمود، مساله خلق قرآن بود. منازعات و مجادلاتی که بر سر این موضوع در گرفت، سرانجام منجر به دخالت دستگاه خلافت و اتخاذ سیاست محنه از سوی مامون گردید. این سیاست بی سابقه و بی نظیر در تاریخ اسلام - که او چهار ماه پیش از مرگش به اجرای آن فرمان داد - از سوی جانشینانش، معتصم و واثق پی گرفته شد و قریب به شانزده سال اساس کار دستگاه خلافت در رویایی با اهل حدیث قرار گرفت. این اقدام بی سابقه مامون، توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه تمدن و فرهنگ اسلامی را به خود جلب نموده، و موجب پدید آمدن آرا و فرضیه های گوناگون پیرامون این حادثه شده است. این مقاله می کوشد تا در تبیین انگیزه های مامون از اتخاذ سیاست محنه، ابتدا سه فرضیه: 1- متاثر بودن خلیفه از معتزله؛ 2- تاثیرپذیری او از تشیع؛ 3- اقتدارگرایی خلیفه در برابر اهل حدیث، را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد و سپس با تضعیف دو مفروض نخست، به تقویت فرضیه سوم روی آورد تا در پرتو بررسی داده های تاریخی، نتایج منقّحی را به دست دهد.
نقش زمان و مکان در اثرپذیری دهقانان از فتوح اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی خلفای مسلمان اموی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی خلفای مسلمان عباسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی طاهری اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی طاهری اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی سامانی اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی سامانی اقتصادی
با ورودِ اعرابِ مسلمان به ایران و انقراضِ اشرافِ درجه اوّلِ ساسانی، دهقانان به عنوان حکّامِ محلی و کدخدایانِ روستاها اداره بخش مهمی از جامعه ایران را به دست گرفتند. و از آنجا که آنان امیدی به بازگشتِ نظامِ قدیمیِ ساسانی نداشتند، تصمیم به برقراریِ ارتباط با نیروهای اسلامی گرفتند. اعرابِ مسلمان نیز که در ابتدا از دهقانان برای نظارت بر کشور یاری طلبیده بودند، با حکّامِ محلی صلح کردند و به آنان مسئولیتی را که در دوره ساسانی داشتند سپردند. در این روند، دهقانانِ نواحیِ غربیِ قلمروِ ساسانی با دهقانانِ نواحیِ داخلی و شرقی از نظرِ اسلام پذیری و ارتباط با اعراب یکسان نبودند. زمانِ فتوح و فاصله جغرافیایی از مرکزِ خلافتِ اسلامی در این میان موثر بوده است. ورود اعراب و ترک ها در سده های اوّل و سوّم مهم ترین عاملِ زوالِ دهقانان در ایران بود. روش این پژوهش و جهت گیری شیوه گردآوری داده ها، تاریخی بوده است.
زاویه ای دیگر: همراهی مردم، منطق پذیرش حکومت (نگاهی به سیره پیشوایان دین در عرصه حکمرانی)
حوزه های تخصصی:
مروری بر نقش و عملکرد دهقانان در ابتدای دوره اسلامی
حوزه های تخصصی:
دهقانان در مفهوم مالکان، صاحبان و رییسان دیه ها از عصر ساسانی، و به طور مشخص از دوره خسرو انوشیروان تا سده های 4 و 5 هـ.ق نقش و نفوذ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مهمی در ایران داشته اند. این گروه اجتماعی که در عهد ساسانیان به عنوان بخشی از نجبازادگان درجه دوم، در پائین ترین لایه ی اشراف قرار داشتند، اداره امور محل خویش را به طور موروثی به عهده گرفته و وظیفـه گردآوری خراج و جزیه را بر عهده داشتند. آنان واسطه ی حکومت و جماعت پرشمار مالیات دهندگان روستایی بودند. پس از سقوط حکومت ساسانی و تسلط عرب ها مسلمان بر ایران، مقام و موقعیت دهقانان نه تنها کاهش و زوال نیافت، بلکه با نابودی اشراف بلندپایه، جایگاه و مرتبه خود را به طور نسبی حفظ کردند. اینان به مثابه رئیس و رهبران جمعیت های ده نشین و حتی شهرنشین از طریق تعامل و سازش با فاتحان عرب، ضمن آن که مقام اجتماعی و مسؤولیت های سابق خود را حفظ کردند، با تدابیر معقول مانع از خونریزی و تخریب بیشتر روستاها و شهرهای ایران توسط مهاجمان گشتند. اینان نقش مؤثری در انتقال آداب و رسوم و سنت های فرهنگی و اجتماعی، و حتی شیوه و رویه های اداری دوره ی باستان به عصر اسلامی ایفا کردند. آنان تا چندین قرن پس از سقوط حکومت ساسانی با علاقه مندی داستان ها و روایت های کتبی و شفاهی تاریخ ایران باستان را پیوسته حفظ و از نسلی به نسلی دیگر منتقل نمودند.
اصول و قواعد پژوهشی تاریخ (مطالعه موردی واقعه کربلا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
توجه به قواعد پژوهش، در سیر مطالعات تاریخی از جمله مهمترین عوامل در دست یابی به حقایق تاریخی و ارایه تحلیل های نو می باشد. این اصول بیان گر یک چهار چوب خاصی است که در صورت تخطی از آن، نه تنها از سطح عملی پژوهش کاسته، بلکه منجر می شود پژوهشگر برخلاف متن تاریخ، مطالبی را به اشتباه مبنا قرار داده و بر اساس آن در صدد بررسی و تحلیل مباحث تاریخی بر آید. هر اندازه پژوهشگر به این اصول بیشتر توجه داشته باشد، پژوهش از استحکام و نو آوری بیشتری برخوردار و در رفع ناسازگاری های موجود در تاریخ دارای راه کار مناسب می باشد. حادثه کربلا، از جمله وقایع تاریخی است که در طول زمان به علت عدم توجه به قواعد و اصول پژوهش، دچار تحریفات، تعارضات و مطالب خلاف واقع شده، که در ضمن بیان این اصول و با نگاهی انتقادی، مواردی از این گونه سهو قلم های رخ داده در این حادثه بیان می گردد. مثلا ذکر یکی از قاتلین امام حسین بنام ابوالجنوب یا قلمداد کردن سلیمان بن عوف، قاتل یکی از یاران آن حضرت، در شمار شهدای کربلا، از جمله این اشتباهات می باشد.
آیین پارسی: شاه نامه این سند جاودانه گی ایران: زمینه های فکری و فرهنگی داستان های حماسی در ایران
طلقاء و نقش آنان در تاریخ اسلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ریشه ی اختلاف و دشمنی میان بنی امیه و بنی هاشم را در قرن ها پیش از ظهور
اسلام، در شبه جزیره عربستان، باید جستجو کرد. گر چه این طوایف هر دو از اعراب
مستعربه در برابر اعراب عاربه بوده و نسب آنان به عدنان، از فرزندان اسماعیل بن ابراهیم
می رسید و به همین سبب به اعراب عدنانی هم معروف شده اند، لکن منشأ اصلی اختلاف
این دو طایفه معروف اعراب عدنانی را، دوره حیات قصی بن کلاب، از اجداد آنان، باید
دانست. در عین حال، در دوره های بعد، به ویژه دوره ی حیات فرزندان عبدمناف، یعنی
هاشم و عبدشمس، اختلافات آنان، وارد مرحله تازه ای شد و از شدت بیشتری برخوردار
گردید، و به همین سبب، جانشینان آن دو نیز در مقاطع مختلف تاریخی، در مقابل هم قرار
گرفتند. به طوری که عبدشمس با هاشم، امیه با عبدالمطلب، حرب با عبدالله، ابوسیفان با
پیامبر (ص)، معاویه با امام علی (ع) و امام حسن (ع) و یزید با امام حسین (ع) به مقابله
پرداختند.
امویان و تشدید ناامنی در ولایات ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عملکرد عباسیان در قبال قیام های ضد اموی زید و یحیی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زید بن علی و پسرش یحیی در سال های پایانی حکومت اموی قیام کردند. زید با هدف دعوت مردم به کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) آماده خروج شد. گروه هایی با او بیعت کردند، اما در جریان قیام به بهانه های مختلف زید تنها ماند و بسیاری از کسانی که به وی وعده یاری داده بودند، در عمل کمکی به وی ننمودند. در جریان قیام یحیی در خراسان نیز نیروهای طرفدار خاندان عباسی در محل حضور داشتند که پس از کشته شدن وی مدعی خونخواهی او شدند. با وجود آن که عباسیان مدتها پیش از قیام زید دست به کار دعوت شده بودند، اما به هنگام قیام های مذکور- که هر دو در محل هایی رخ داد که نیروهای عباسیان حضور داشتند- از یاری آنها خودداری کردند. آنان با برگزیدن مشی «حرکت در حاشیه» خود را از خطرات متوجه قیام های فوق برکنار داشتند، اما با ادعای خونخواهی زید و یحیی در دوران دعوت و سال های نخستین حکومت خود را با آن مرتبط نشان دادند. بیرون بردن هواداران عباسی از کوفه در قیام زید، دادن دستور عدم همکاری به هواداران خود در هر دو قیام و تنها گذاشتن زید و یحیی از نشانه های عدم همکاری آنان با قیام های مذکور بود.
آموزش و نهادهای آموزشی در عصر امویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
روابط خلفای بنی امیه با امپراطوری روم شرقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
قیام ابن اشعث
حوزه های تخصصی:
طبقات اجتماعی در عصر امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقات اجتماعی،نقش عمده ای در حوزه های مختلف زندگی ایفا می کنند.چگونگی تعامل و جایگاه واقعی در هرکدام می تواند به ترقی و تعالی جامعه کمک کند یابرعکس،موجبات شماری از ناهنجاری ها و بی ثباتی در حوزه های فرهنگ،سیاست ،اقتصادو ...را فراهم سازد.حضور طبقات مختلف اجتماعی در جوامع اسلامی صدر اسلام ،واقعیتی انکار ناپذیر است که هرچند به موجب تعالیم دینی،احدی را بردیگری امتیازی نیست مگر به تقوا،اما همین طبقات هم به توسعه و ترقی تمدن شکوهمند اسلامی مددرسانده و هم در برخی دوره ها جامعه را به مرز بی ثباتی و آشوب کشانده اند.این پژوهش به بررسی طبقات اجتماعی صدر اسلام خصوصا روزگار امویان می پردازد و به طور مشخص از چهار طبقه اشراف،آزادگان،موالی و بردگان سخن می گوید؛ضمن آن که پایگاه اجتماعی هر یک از این طبقات را درجامعه اسلامی آن روزگار نمودار می سازد.
نگاهی به قیام مختار
حوزه های تخصصی: