فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۱۷ مورد.
۲۱.

تبیین ناتورالیستیِ رؤیای صادقه: ارسطو و یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یونگ ارسطو ناتورالیسم پیشگویی رؤیای صادقه مقارنت اتفاقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه روانشناسی
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 893 تعداد دانلود : 913
تبیین ناتورالیستی از رؤیای صادقه یعنی آنکه این پدیده با صرف نظر از عوامل ماورالطبیعی تبیین شود. ارسطو در طبیعات کوچکو کارل گوستاو یونگ در آثار خود رؤیابینی را با رهیافت ناتورالیستی توضیح داده اند. این نوشتار بر آن است که با تدقیق در نظریات این دو متفکر، چگونگی نگرش ناتورالیستی به رؤیا را که برای اهل مابعدالطبیعه امری غریب است، نشان دهد. ارسطو و یونگ علیرغم اینکه هر یک به بستر تاریخی متفاوتی تعلق دارند، از حیث روش ناتورالیستی به معنای عام کلمه، وجه اشتراک دارند و به لحاظ محتوایی هر دو از مفهوم «مقارنت» برای تبیین رؤیای صادقه استفاده می کنند که به معنای انطباق تصادفی رویدادهای عینی با امور روان شناختی است. همچنین به نظر می رسد مفهوم یگانه انگاری خنثی نزد یونگ با نظریه ماده-صورت در نفس شناسی ارسطو، از برخی جهات قابل تطبیق است و این امر زمینه را برای رویکرد ناتورالیستی به رؤیا به عنوان یکی از صور آگاهی فراهم می سازد.
۲۲.

بررسی تطبیقی مسألة رابطة وجودی دو سویة خدا و جهان از دیدگاه هارتشورن و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا الهیات پویشی صفات خداوند تعالی و حلول چارلز هارتشورن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : 335 تعداد دانلود : 93
هارتشون در تبیین رابطة فعال و دو سویه خدا با جهان از ایده تعالی و تنزه خداوند دست می کشد و با ایجاد تحولاتی در باب اوصاف الهی از جمله علم مطلق می کوشد تا مبانی الهیاتی جدیدی را برای ارتباط خداوند با جهان فراهم آورد. ملاصدرا نیز تفسیر خاصی از رابطة دو سویة خدا و جهان به دست می دهد؛ تفسیری که در آن تعالی خدا به همراه حضور وجودی در جهان حفظ شده است و حلول از هر دو سوی (= حلول خدا در جهان و حلول جهان در خدا) انکار می شود. پرسش پایة این جستار آن است که رابطة وجودی خدا و جهان از دیدگاه هارتشورن و ملاصدرا چگونه است. دستاوردهای این جستار عبارتند از: برخلاف دیدگاه هارتشورن، در فلسفة صدرایی قطب انتزاعی خدا انکار می گردد و خدا یکسره خارجیت و واجب و قائم به ذات معرفی می شود. همچنین، در الهیات هارتشورن، قطب عینی خدا در پویش و خدا متأثر از مخلوقات است، اما در فلسفة ملاصدرا این پویش انکار می شود و حرکت منحصر در طبیعت و وجود انسان می شود و نه خدا که مفارقاتِ تجدد پذیر، یعنی نفوس، متأثر از دعای بندگان هستند. افزون برآن، در فلسفة ملاصدرا برخلاف الهیات هارتشورن، هیچ گونه از حلول برای خدا متصور نیست.
۲۳.

رابطه سعادت و فضیلت از دیدگاه ارسطو و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سعادت خیر اخلاق ارسطو فضیلت فارابی سیاست کمال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  8. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : 528 تعداد دانلود : 696
تبیین مسئله سعادت و فضیلت در نظام فکری ارسطو به عنوان معلم اول و فارابی به عنوان معلم ثانی گره-گشای مهم ترین مسائل حکمت عملی یعنی اخلاق و سیاست بوده است. مسئله ی اساسی این نوشتار بیان رابطه ی فضیلت و سعادت است. اطلاق عنوان کمال اول به فضیلت و کمال ثانی به سعادت و حصول سعادت از طریق فضیلت بر مبنای رعایت حدوسط، در نگرش این دو فیلسوف مشایی بهترین رابطه لحاظ شده این دو مسئله است. از طرفی به کارگیری طرح مدینه ی فاضله توسط فارابی و تأکید بر آن به این دلیل بوده که تحقق سعادت فردی منوط به سعادت اجتماع است و این مسئله را بیان می کند که فارابی سعادت را در نظام اجتماعی هم به صورت کامل به کاربرده است. هردو فضیلت را برحسب جنس ملکه و برحسب نوع حدوسط می دانستند. باوجوداین اشتراکات اختلافاتی در دیدگاه این دو فیلسوف وجود دارد که مهم ترین آن ها تفاوت در نگرش این دو متفکر بوده است؛ ارسطو سعادت را مسئله ای اخلاقی و نه دینی دانسته، ولی فارابی سعادت را مسئله دینی و اخلاقی قلمداد کرده و اساس هستی شناسی خود را بر مبنای توحید بنانهاده است. نقطه افتراق دیگر این دو فیلسوف در تحقق سعادت است که ارسطو سعادت را به این دنیا محدود می داند ولی فارابی علاوه بر سعادت دنیوی به سعادت قصوی معتقد است که همان قرب به کمال خداوند است و در این دنیا محقق و حاصل نمی شود. فارابی با این تفکر به سعادت جنبه و حیثیتی عرفانی بخشیده است. علاوه بر این در مشهورترین تقسیم فضیلت که مشترک بین ارسطو و فارابی است، ارسطو بر نقش فضایل عقلانی در تحصیل سعادت اعتقاد داشته اما فارابی هرچند سعادت را درگرو کسب فضایل دانسته، درعین حال مهم ترین نقش را به فضایل اخلاقی داده است و به سعادت اجتماعی در قالب مدینه ی فاضله توجه بیش تری نموده است.
۲۴.

بازخوانی نسبت مثل افلاطون و ارباب انواع شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت هستی مثل ارباب انواع عقول عرضی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : 377 تعداد دانلود : 912
به رغم آن که شیخ اشراق به سبب باور به ارباب انواع یا عقول عرضی، فیلسوفی افلاطونی در جهان اسلام محسوب می شود، مقایسة نظریة مثل در اندیشة افلاطون با نظریة رب النوع ها در حکمت اشراق حکایت از آن دارد که، در عین برخی شباهت های کلی، تفاوت هایی نیز میان این دو فیلسوف در خصوص مبادی عالی اشیا وجود دارد. در جستار حاضر ضمن تبیین مقصود این دو فیلسوف از مثل و ارباب انواع به مقایسة این دو نظر پرداخته ایم و به چند مورد از شباهت ها و اختلافات ایشان در این خصوص اشاره خواهیم کرد. همچنین، به عنوان یکی از موضوعات اصلی مورد بحث در این جستار، به مقایسة نظر این دو فیلسوف در باب مثل و ارباب انواع، از دو منظر هستی شناسی و معرفت شناسی، خواهیم پرداخت.
۲۵.

کانت به روایت دیلتای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانت دیلتای نقد عقل محض نقد عقل تاریخی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : 234 تعداد دانلود : 197
با اینکه دیلتای کانت را در « نقد عقل محض» پیشگام خود دانسته و طرح ابتکاری خود را  به تبع کانت ، «نقد عقل تاریخی» نامیده است معهذا او را در عقلانی سازیِ سوژه انسانی ناکام می داند. وی نه فقط بر بُعد شناختی سوژه ، بلکه بر بُعد ارادی و احساسی آن هم تاکید می کند و کانت را به عقلانی کردنِ سوژه متّهم می کند .از سوی دیگر طرح کلان نقد وی برخلاف کانت به علوم طبیعی محدود نشده و شامل علوم انسانی هم می گردد. دیلتای دو نقد عمده را بر معرفت شناسی کانتی وارد می کند ؛ نخست اینکه این معرفت شناسی واجد تلقی ای بسیار عقلانی از تجربه است به گونه ای که از ابعاد عاطفی و ارادی تجربه غفلت کرده و نوعی نظر ورزی گسسته از جهان است در حالی که تجربه چیزی  فراتر از آن است و مشروط  و محوی در همة قوای  شناختی ، عاطفی و ارادی ماست ، دوم آنکه موضع استعلایی کانت غیر تاریخی و بلکه فراتاریخی است .درواقع طرح اصلی دیلتای ، تکمیل طرح بنیادهای معرفت شناختی علوم طبیعی ( عقل محض ) توسط کانت و توسعه آن به حوزه علوم انسانی ( عقل تاریخی )  به مدد عبور از سوژه پیشینی ِصوری عقل زده کانتی به سوژه تاریخیِ ریشه دار در شبکه حیاتی است.
۲۶.

گونه شناسیِ ""شک"" در اندیشه غزالی و دکارت

کلید واژه ها: غزالی روش کوجیتو دکارت شک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 974 تعداد دانلود : 636
واکاویِ مفهوم ""شک""، که در تقابل با ""یقین"" قد علَم کرده، در سامانه فکریِ دو اندیشمند شرق و غرب، محمد غزالی و رُنه دکارت، ضروری می نماید. این گفتار در ابتدا به تنقیح و تحدید حدود شک دست زده؛ سپس، گونه شناسی و تلقیِِ هر یک از این دو عالِم نسبت به شک را بررسی کرده؛ و در نهایت، به مقابله آن مفهوم و ترسیم چگونگیِِ گذار غزالی و دکارت از گردنه صعب-العبور شک پرداخته است. این جستار بر آن است تا نشان دهدکه اولاً: خط سیر شک غزالی از شک استدلالی به شک روانی- مزاجی تغییر مسیر داده، ولی دکارت در همان شک استدلالی متوقف شده است؛ و ثانیاً: قلمروِ شک غزالی، از آنجا که علاوه بر سپهر فلسفه به سپهر شک عقیدتی- دینی نیز کشیده شده است، بسی فراخ تر از شک صرفاً فیلسوفانه دکارت است.
۲۷.

خودانگیختگی در فلسفه نقّادی کانت و فلسفه لایب نیتس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آزادی لایب نیتس کانت خودانگیختگی خودانگیختگی نسبی خودانگیختگی مطلق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : 773 تعداد دانلود : 763
خودانگیختگی، مفهوم اصلی در مبحث آزادی در نظام فلسفی کانت و لایب نیتس است. لایب نیتس این مفهوم را شرط ضروری آزادی و اختیار می داند و عموماً آن را در جایگاه نفی و ردّ هر نوع ضرورتی تعریف می کند. طبق نظر لایب نیتس هر جوهری صرفاً علّت حالات خودش است؛ بنابراین هر تغییری که در آن رخ دهد به گونه ای خودانگیخته حادث می شود. مفسّران فلسفه لایب نیتس، دو نوع خودانگیختگی را در فلسفه او مشخّص کرده اند: خودانگیختگی مونادی و خودانگیختگی عامل. کانت از سنّت لایب نیتسی این دیدگاه را پذیرفت که خودانگیختگی نه تنها اصل درونی عمل است، بلکه ذهن را جوهر اندیشنده می شناساند، اما با معرّفی دو نوع خودانگیختگی مطلق و نسبی، این مفهوم را تبیین می کند. فاهمه وقتی به متعلّق تجربه ای که باید در مقولات آورده شود، ارجاع می کند به صورت نسبی خودانگیخته است. عقل در قانون گذاری، پیروی و ترویج قانون اخلاقی مطلقاً خودانگیخته است، اما همین عقل وقتی در تأثیر اصول ناهمگون و تجربی طبیعت حسّی باشد، به شکل نسبی خودانگیخته است. قوّه حکم نیز وقتی بتواند تنها به متعلّق تجربه واقعی ارجاع شود، به صورت نسبی خودانگیخته است.
۲۸.

بررسی هم سنج عقلانیت در آرای سیدحسین نصر و ریچارد رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقلانیت سنت گرایی همبستگی نوعمل گرایی ریچارد رورتی سیدحسین نصر علم مقدس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 152 تعداد دانلود : 77
ریچارد رورتی فیلسوفی نوپراگماتیسم و ضدذات گرا و سیدحسین نصر فیلسوفی سنت گرا، هر دو از برجسته ترین رهبران فکری در فلسفه معاصر هستند. آن ها با به چالش کشیدن بنیادها و معیارهای عقلانیت در فلسفه مدرن، به ویژه آن دسته از معیارهایی که موجب گسترش روزافزون عقلانیت علمی می گردد، خواهان بسط عقلانیت در حوزه های دیگری از تلاش های بشری، حوزه هایی چون ادبیات، هنر و علوم انسانی بر اساس دغدغه ها و نگرش های فلسفی خویش هستند. با بررسی دقیق وجوه ناهمسان و همسان آرای فلسفی نصر و رورتی درباره عقلانیت و نقد هر یک، محدودیت ها و کاستی های فلسفه مدرن پیرامون مفهوم عقلانیت درک می گردد؛ محدودیت ها و کاستی هایی که نیازمند ایجاد دگرگونی های جدی و بسط و تعدیل هستند. این دگرگونی و تعدیل آرا در فلسفه نصر با تمرکز بر جنبه های بی زمان و سرمدی انسان، با راهیابی حقیقت مطلق به سایر علوم صورت می پذیرد و در فلسفه رورتی با تمرکز بر جنبه های تاریخی و زمانی با خلق همبستگی و روابط دموکراتیک میان همه انسان ها. دیدگاه های نصر و رورتی، با وجود تفاوت های بنیادینی که دارند، با آشکار ساختن آسیب های عقلانیت مدرن، رهگشای حل بسیاری از مسائل در فلسفه معاصر گشته اند.
۲۹.

امکان فلسفه تطبیقی بر مبنای راه حل شیانگ لانگ جانگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قیاس ناپذیری فلسفه تطبیقی وضعیت تطبیقی حالت بیناپارادایمی مقایسه میان فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 493 تعداد دانلود : 121
یکی از اشکالات وارد به امکان فلسفه تطبیقی، قیاس ناپذیری سنت های فلسفی است. مقصود از قیاس ناپذیری آن است که فرهنگ های متفاوت بستر رشد نظام ها یا اندیشه هایی می شوند که از لحاظ ساختار مفهومی، روش ها و ابزار مورد استفاده با یکدیگر تفاوت های اساسی دارند، و از این رو، نمی توان نظریات فلسفی را به شکلی بین فرهنگی مورد مقایسه قرارداد. شیانگ لانگ جانگ ریشه امکان ناپذیری مقایسه را نبود وضعیت تطبیقی می داند. مراد از وضعیت تطبیقی، وضعیتی است که در آن مقایسه کننده همزمان بر موارد مورد مقایسه و نسبت بین آنها اشراف داشته باشد تا بتواند مقایسه ثمربخشی داشته باشد. مقاله می کوشد که نشان دهد که برای تحقق امکان فلسفه تطبیقی پژوهش گر باید با قرار گرفتن در حالت بیناپارادایمی وضعیت تطبیقی را پدید آورد. قرار گرفتن در حالت بیناپارادایمی رهاکردن خود از محدودیت های درون پارادایمی و به فعلیت رساندن پتانسیل «در میان قرار گرفتن» است. با قرار گرفتن در حالت بیناپارادایمی و ایجاد وضعیت تطبیقی می توان به مقایسه ای ثمربخش بین سنت های فلسفی دست یافت.
۳۰.

نقد هیدگر بر مفهوم جهان در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دازاین سوژه تکنولوژی جهان تصویر جهان در جهان هستن امر تودستی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
تعداد بازدید : 229 تعداد دانلود : 810
یکی از مهم ترین فیلسوفان مورد توجه هیدگر در طول کار فکری اش دکارت است. هیدگر در مواضع مختلفی با دکارت مواجه می شود و او را مورد نقد قرار می دهد. یکی از مهم ترین مفاهیم دکارتی که مورد انتقاد هیدگر قرار می گیرد، مفهوم «جهان» است. نزد دکارت جهان به کمیّت و امتداد تقلیل می یابد و بدل به ابژه ای می شود که تنها در نسبت با سوژه معنا و منزلت دارد. هیدگر در هستی و زمان تصور جدیدی از جهان را طراحی می کند و به نقد تصور دکارتی جهان می پردازد. جهان هیدگر درواقع شبکه ی روابطی است که زندگی دازاین را برمی سازند. دازاین در جهان قرار دارد نه جهان در ذهن دازاین. جهان زمینه ای است که در آن برقرارکردن نسبت با امر تودستی ممکن می شود و معنا می یابد. پس از این، در چند اثر از دوران متأخر نیز هیدگر مفهوم دکارتی جهان را نقد می کند. هیدگر در نوشته هایی همچون «عصر تصویر جهان» و «پرسش از تکنولوژی»، از بدل شدن جهان به تصویر و منبع انرژی یاد می کند که درواقع محصول تصور دکارتی از جهان هستند. در این مقاله بر آن ایم مفهوم جهان را در اندیشه ی این دو فیلسوف مطالعه کنیم و در این اثنا انتقادات هیدگر به تلقی دکارتی و نتایج برآمده از آن برای دنیای مدرن را، با ابتناء به سه اثر یادشده از وی، مورد بررسی قرار دهیم.
۳۱.

قلمرو شناخت عقل نظری و محدودیت های آن ازنظر دکارت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا دکارت عقل نظری محدودیت شناخت خدا خطای عقل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 101 تعداد دانلود : 688
مقایسه ی قلمروی شناخت عقل نظری و محدودیت های آن در سه بخش، صورت گرفته است. اول، ثابت و ازلی بودن یا مخلوق و مجعول بودن اصول و احکام عقلی که به نظر ملاصدرا، اصول عقلی فی نفسه ثابت و ازلی هستند، اما ازنظر دکارت، این اصول، مخلوق و تحت اراده ی خداوند هستند. دوم، محدودیت عقل در شناخت خداوند که ازنظر ملاصدرا، درک مفهومی عقلی و مابه ازائی از خداوند نمی توان داشت. وی راه حقیقی شناخت خداوند را شهود می داند، اما به نظر دکارت، مفهوم خداوند واضح ترین و متمایزترین مفهوم ذهنی است، هرچند درک احاطی به آن ممکن نیست. سوم، پژوهش درباره ی اموری که پیش زمینه ی بروز خطا و درنتیجه، ایجاد محدودیت در شناخت عقل هستند، ازجمله اشتغال به امور محسوس و هوای نفس، پیش داوری و تقلید و لزوم به کارگیری روش علمی صحیح در درک حقایق.
۳۲.

بررسی ارتباط «طور ورای عقل» ملاصدرا و «سپهر دین» کی یرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل وحدت وجود قلب پارادوکس طور وراء عقل سپهر دین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : 503 تعداد دانلود : 603
آیا حوزه ای فراتر از عقل که منطق ناپذیر و احکامش ضد عقل باشد، وجود دارد؟ این پرسش همواره عرفان را به رویارویی در برابر فلسفه فراخوانده است. ازاین رو دو حوزه «عقل» و «طور ماورای عقل» و نسبت بین این دو همیشه موردتوجه عرفا، عرفان شناسان و دین پژوهان در غرب مسیحی و شرق اسلامی بوده است. ملاصدرا و کی یرکگور می پذیرند که عقل منبع معرفتی کامل برای درک حقایق نیست. کی یرکگور در مواجه با پارادوکس موجود در سپهر دین حکم به توقف عقل می دهد. ملاصدرا قلمروهای ادراکی و حوزه های معرفتی را در هر دو حوزه عقل و طور ورای آن، دارای هماهنگی و انسجام می داند. کی یرکگور زیست اندیشوری است که در تقسیم بندی خویش از مرحله های زندگی، سپهر دین را فراتر از اخلاق، عقل و زیبایی شناسی برشمرده است. از دیدگاه ملاصدرا و کی یرکگور سپهر دین و طور ورای عقل دارای هویتی رازآلود و تمثیلی است؛ تمثیلی که زبان شعری و ساخت های ادبی نیست بلکه یک طرز خاص از تفکر و یک روش خاص برای نیل به معرفت است. در این مقاله به بررسی همسانی ها و ناهمسانی های این دو شیوه ی زیست (سپهر دین و طور وراء عقل) از نگاه این دو پرداخته شده است.
۳۳.

خدا در فلسفه ارسطو و ابن سینا: مدخلی بر تفاوت بنیادین فلسفه ابن سینا از فلسفه ارسطو

نویسنده:

کلید واژه ها: وجود واجب الوجود فلسفه اسلامی ارسطو ابن سینا خداوند فلسفه یونانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
  8. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : 228 تعداد دانلود : 815
پس از نهضت ترجمه در جهان اسلام، مسلمانان اندیشه های فیلسوفان یونانی را دریافت نمودند و با تامل در باب میراث فلسفی آنان فلسفه ای را که موسوم به فلسفه اسلامی است، ایجاد کردند. مهمترین تفاوت مبنایی که میان فلسفه یونانی و فلسفه اسلامی وجود دارد و موجب ایجاد دو فلسفه مستقل شده است، فهمی دیگر از وجود و وجودشناسی متفاوت است. در این نوشتار برای فهم این دو نوع وجودشناسی به مقایسه دیدگاه دو فیلسوف شاخص، ارسطو و ابن سینا، درباره خداوند و صفات او می پردازیم. خداوند در فلسفه ارسطو، محرک نامتحرک و غایت نهایی عالم است و صفت بارز او فکرِ فکر است. بدین جهت، خداوند خالق ماسوای خود نیست و با آنها رابطه ای وجودی ندارد. ابن سینا به پیروی از فارابی با تمایز نهادن میان وجود و ماهیت، و واجب و ممکن، خداوند را به عنوان واجب الوجود و وجود محض که در راس سلسله علل قرار دارد و ماسوای او ممکن الوجود و وابسته به او هستند، معرفی نمود و اینچنین فهمی دیگر از وجود درانداخت. گرچه این نوشتار تصدیق می کند که فلسفه ارسطو مایه فکری فلسفه ابن سینا را فراهم آورده است بطوریکه در صورت نبود فلسفه ارسطو فلسفه ابن سینا نیز وجود نمی داشت، اما فلسفه ابن سینا با توجه به وجود شناسی متفاوت، اختلاف مبنایی با فلسفه ارسطو دارد.
۳۴.

تحلیل «وجود» کانتی از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: وجود حکمت متعالیه معقول ثانی فلسفی شیخ شهاب الدین سهروردی دیوید هیوم ایمانوئل کانت کریستین ولف

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : 154 تعداد دانلود : 133
هدف اصلی این پژوهش تحلیل «وجود» نزد کانت با کمک گرفتن از دیدگاه ولف، هیوم، و فلاسفه اسلامی درباره وجود است. با توجه به این که کانت در نقد عقل محضدر دو موضع به تحلیل «وجود» می پردازد، ابتدا در بخش تحلیل استعلایی در مبحث «مقولات محض فاهمه»، به منزله یکی از مقولاتِ وجهه نظر «جهت»، و دیگربار در بخش دیالکتیک استعلایی در نقد برهان وجودی، این مقاله با هدف ارائه تبیینی جامع و منسجم از این دو موضع نشان می دهد که کانت در دیالکتیک استعلایی، برای اجتناب از ایدئالیسم جزمی و ایدئالیسم شکاکانه، داده شدگی وجود را متأثر از هیوم برای نقد برهان وجودی به کار می گیرد، اما در تحلیل استعلایی که بر فهم ما از وجود متمرکز است، متأثر از ولف که برای او وجود امری فرعی و مجهول است، وجود را از مراتب علم ما به گزاره ها می داند. هم چنین با برقراری نوعی هم ارزی ابتدایی میان «اصالت وجود در حکمت متعالیه» و «داده شدگی وجود نزد هیوم»، و «اصالت ماهیت و اعتباری بودن مفهوم وجود نزد سهروردی» و «متمم بودن آن نزد ولف» از ابزارهای مفهومی برای تحلیل وجود در حکمت متعالیه و حکمت اشراق، هم چون «معقولات ثانیه فلسفی»، «زیادت وجود بر ماهیت»، و «جهات ثلاث» برای تبیین وجود نزد کانت کمک گرفته می شود.
۳۵.

وجوه اشتراک و افتراق فکری هوس رل و دک ارت(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: هوسرل یقین دکارت تعلیق تقویم شک من استعلایی اپوخه من روان شناسانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : 964 تعداد دانلود : 523
فلسفه هوسرل با همه پیچیدگی ها و جهت گیری های خاص خود، متأثر از آموزه های دکارت است؛ به طوری که روح کلی اندیشه های او را باید دکارتی دانست. برای فهم بهتر و دقیق تر فلسفه هوسرل می توان به میراث وی از دکارت توجه و وجوه اشتراک و افتراق فکری آن دو را ذیل هدف، روش و پیشرفتشان بررسی کرد. شباهت و تفاوت اصلی هردو در استفاده از شک، ظرفیت و امکانات آن است.
۳۶.

جایگاه هگل در پراگماتیسم آمریکایی

نویسنده:

کلید واژه ها: کل گرایی نئوپراگماتیسم هگل دیالکتیک تاریخ گرایی پراگماتیسم کلاسیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
تعداد بازدید : 87 تعداد دانلود : 92
این مقاله میکوشد جایگاه هگل را به طور مختصر در پراگماتیسم آمریکایی (کلاسیک و جدید) در دوبخش بررسی کند. بخش نخست به بررسی جایگاه هگل در پراگماتیسم کلاسیک و بخش دوم نیز به ارزیابی همین جایگاه در نئوپراگماتیسم می پردازد. در بین پراگماتیست های کلاسیک هر سه فیلسوف کلیدی در تبیین اندیشه های پراگماتیکی خود به هگل متوسل شده اند ولی هم رویکردی ایجابی به او داشتند و هم اعتراف نموده اند تا چه حد هگلی هستند؛ مثل دیویی که اصطلاح دیالکتیک هگل را به کار می برد و هم اینکه رویکرد سلبی به او دارند و برخی دیدگاه های او را که در تضاد با رویکرد پراگماتیکی است رد می کنند؛ مثل جیمز که فلسفه هگل را به امپریالیستی بودن متهم می نماید و معتقد است که امر جزئی و فردی را فدای امر کلی و انتزاعی می کند. در بین پراگماتیست های جدید نیز بیش از همه رورتی و براندوم در فلسفه خودشان رویکرد هگلی اتخاذ نموده اند. برای مثال رورتی تاریخ گرایی خود را مدیون هگل دانسته و دیالکتیک هگل را در بستر فرهنگ ادبی به نقد ادبی تعبیر نموده است. رابرت براندوم نیز به هگلی بودن خود آشکارا اعتراف نموده و بحث هنجاریت و اجتماعی بودن مفاهیم و نیز نظریه کل گرایی خود را وامدار هگل دانسته و از او تفسیر پراگماتیستی-تحلیلی ارائه داده است.
۳۸.

تاثیر افلاطون در آرای معرفت شناختی شیخ اشراق

۳۹.

هرمنوتیک و فهم متن از نگاه گادامر و شهید مطهری

کلید واژه ها: تفسیر گادامر هرمنوتیک مطهری هرمنوتیک فلسفی فهم متن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : 842 تعداد دانلود : 77
هرمنوتیک دانشی است که به فرآیند فهم یک اثر می پردازد تا راهی بهتر برای فهم اثر ارائه کند و در مواردی هرمنوتیک به معنای تفسیر به کار می رود که دقیق نیست. رویکردهای اولیه به علم هرمنوتیک معطوف به تفسیر متن بوده که در دوره حاکمیت مذهب بیشتر متون دینی مورد توجه و تفسیر قرار می گرفته است. پس از آن دوره هرمنوتیک فلسفی است که نماینده های آن هایدگر و گادامر هستند که نگاهی وجودی به فهم و تفسیر دارند و این دوره هرمنوتیکی با گادامر کمال می یابد و دوره شکوفایی و اوج هرمنوتیک است. سپس دوره هرمنوتیک مدرن است که بیشتر رویکردی انتقادی به هرمنوتیک فلسفی است. هرمنوتیک با شکل خاص و گسترده ای که میان فیلسوفان غربی وجود دارد در میان مسلمان نبوده است، اما گاهی برخی بحثها قرابت و نزدیکی با بحث هرمنوتیک دارد. مطهری به عنوان یکی از حکمای نوصدرایی در بحث فهم متن، خاصه متن قرآن سخنان مهمی بیان داشته که حاکی از اهمیت بحث فهم و تفسیر متن است. ایشان معتقد بودند در فهم متن نباید به ظواهر متن اکتفا کرد و باید برای رسیدن به درک مقصود مؤلف به ورای ظاهر متن رفت و مراد او را از تألیف آن متن دریافت کرد. البته از نظر مطهری رسیدن به این مهم به ویژه در متون مقدس مستلزم روش شناسی خاصی است. این مقاله بر آن است تا هرمنوتیک فلسفی گادامر و فهم متن و شرایط آن از نگاه مطهری را بایکدیگر مقایسه کند.
۴۰.

بررسی تطبیقی انسان خودشکوفای مازلو با ویژگیهای انسان در حکمت متعالیه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت متعالیه انسان روانشناسی صدرالمتالهین ملاصدرا خودشکوفایی مازلو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : 678 تعداد دانلود : 518
بررسی ویژگی های انسان خودشکوفای مازلو با اوصاف انسان در حکمت متعالیه به طور تطبیقی، دربردارنده اشتراکاتی است که دید مازلو و ملاصدرا را بیش از پیش به هم نزدیک می کند. برخی از جهات اشتراک ملاصدرا و مازلو در مسئله را می توان در طبقه بندی نیازها، اعتقاد به شهود، زاویه نگاه، معناداری زندگی، فارغ بودن از قشر و طبقه، اعتقاد به خود حقیقی، تغییر در ملاک لذت و توجه به استعدادهای ذاتی دانست. همچنین، این تطبیق نشان دهنده تفاوت هایی از جمله اختلاف روش ملاصدرا و مازلو، کل نگری ملاصدرا و جزء نگری مازلو، توجه ویژه ملاصدرا به عوالم برتر و فاصله نقطه اوج انسان در نظر ملاصدرا با انسان خودشکوفا است که ریشه در دیدگاه روان شناسانه مازلو و دیدگاه فلسفی وحدت وجودی حکمت متعالیه ملاصدرا دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان