فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۱۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
شباهت هایی جزیی میان نهاد کلیسای کاتولیک با سازمان روحانیت در شیعه، سبب گشت تا برخی این دو نهاد را یکسان بینگارند و همان اشکالات وارد بر رفتار آبای کلیسا در نهاد کلیسا، به ویژه در قرون وسطی را بر سازمان روحانیت شیعه وارد کنند. این مقاله براساس متون اصلی هرکدام از این دو مجموعه، به مقایسه امر وثاقت، میان این دو پرداخته و با بیان موارد تشابه و تفاوت میان آنان، به پاسخ شبهه یکسان انگاری میان این دو نهاد می پردازد. گرچه الهی بودن و اتصال به خدا از راه معصوم را از شباهت ها شمرده می شود، اما مصداق آن و همچنین نحوة توجیه این اتصال که مبنای وثاقت است، از اصلی ترین تفاوت ها بوده و یکسان انگاری آنان و درنتیجه ذکر اشکالات وارد بر نهاد کلیسا به سازمان روحانیت شیعه، مخالف اصل انصاف علمی است.
مقایسه ی نظریه ی اعتمادگرایی آلستون و پلانتینگا (با تأکید بر باورهای دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه ی روال باورساز تجربه ی دینی ویلیام آلستون و نظریه ی کارکرد صحیح آلوین پلانتینگا جزء نظریه های اعتمادگرایانه اند. مشخصه ی اصلی و وجه تمایز نظریه های اعتمادگرایانه از سایر نظریه های برون گرایانه در این است که این نوع نظریه ها مؤلفه های اصلی نظریه های برون گرایانه و درون گرایانه را با هم جمع نموده اند و ازاین رو، مبرّا از اشکال های وارد بر نظریه های درون گرایانه اند و باورهای صادقِ بیشتری را به دست می دهند. آلستون و پلانتینگا با استفاده از این رویکرد، روش معتبری را برای حصول باورهای دینی صادق پیش نهاده اند. البته این دو نظریه در مقایسه با هم، تفاوت های مهمی دارند که آن ها را از هم متمایز می نماید.
براساس نظریه ی روال باورساز تجربه ی دینی، فاعل شناسا با استفاده از فرایند درخور اعتماد تجربه ی دینی، می تواند به باورهای دینی صادق دسترسی داشته باشد، امّا براساس نظریه ی کارکرد صحیح فاعل شناسا، با به کارگیری حسّ الوهی می تواند باورهای دینی صادق را به دست آورد. البته تعداد باورهای دینی صادقی که از فرایند باورساز درخور اعتماد به دست می آید بیشتر از تعداد باورهای دینی صادقی است که از کارکرد صحیح حسّ الوهی حاصل می شود، زیرا از طریق روال باورساز، فاعل شناسا مجموعه ای از باورهای دینیِ صادقِ منسجم را کسب می نماید، امّا از طریق به کارگیری حسّ الوهی، فاعل شناسا فقط باور به وجود خدا را می پذیرد. در نظریه ی آلستون، مؤلفه ی مؤدّی به صدق بودن با تبیینی پیشینی، جای نشین مؤلفه ی توجیه شده است و همچنین فاعل شناسا دو شرط درون گرایانه ی باور، یعنی آگاهی و هنجارمندی را رعایت می نماید، ولی در نظریه ی پلانتینگا، مؤلفه ی ضمانت با تبیین پسینی، جای نشین مؤلفه ی توجیه شده و فاعل شناسا فقط ملزم به رعایت شرط هنجارمندی از شروط درون گرایانه است.
جزم گرایی در مبانی فکری از منظر ریچارد پاول و علامه جعفری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۴ شماره ۶۳
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
مقایسه ی دیدگاه ابن سینا و لایب نیتس پیرامون علت غایی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
علت غایی در سیر تفکر فلسفی همواره محل بحث و گفتگوی موافقان و مخالفان بوده است. پژوهش حاضر به روش مطالعات تطبیقی و با هدف دست یابی به شناخت بهتر این مسئله به مقایسه ی نگرش ابن سینا، فیلسوف مشائی مسلمان و لایب نیتس، فیلسوف عقل گرای غربی پرداخته است. ابتدا دیدگاه ابن سینا پیرامون علت و معلول، جایگاه علت غایی، رابطه ی آن با علت فاعلی و پاسخ به اشکال غایت افعال الهی و سپس دیدگاه لایب نیتس در زمینه ی علیت به طور کلی، جایگاه علت غایی و ضرورت آن و رابطه ی آن با علت فاعلی مورد بررسی قرارگرفته است. ابن سینا علت غایی را به عنوان یکی از علل وجودی معرفی نموده است و لایب نیتس در قالب اصل جهت کافی و مبتنی بر اصل کمال.لایب نیتس بر خلاف ابن سینا علت غایی را بر علت فاعلی برتری داده است. هر دو متفکر به نوعی احیاکننده ی علت غایی هستند؛ ابن سینا با پاسخ دادن به اشکالات علت غایی و لایب نیتس با پی بردن به نقص فلسفه ی دکارت و دفاع از حکمت الهی.
جایگاه هگل در پراگماتیسم آمریکایی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
این مقاله میکوشد جایگاه هگل را به طور مختصر در پراگماتیسم آمریکایی (کلاسیک و جدید) در دوبخش بررسی کند. بخش نخست به بررسی جایگاه هگل در پراگماتیسم کلاسیک و بخش دوم نیز به ارزیابی همین جایگاه در نئوپراگماتیسم می پردازد. در بین پراگماتیست های کلاسیک هر سه فیلسوف کلیدی در تبیین اندیشه های پراگماتیکی خود به هگل متوسل شده اند ولی هم رویکردی ایجابی به او داشتند و هم اعتراف نموده اند تا چه حد هگلی هستند؛ مثل دیویی که اصطلاح دیالکتیک هگل را به کار می برد و هم اینکه رویکرد سلبی به او دارند و برخی دیدگاه های او را که در تضاد با رویکرد پراگماتیکی است رد می کنند؛ مثل جیمز که فلسفه هگل را به امپریالیستی بودن متهم می نماید و معتقد است که امر جزئی و فردی را فدای امر کلی و انتزاعی می کند. در بین پراگماتیست های جدید نیز بیش از همه رورتی و براندوم در فلسفه خودشان رویکرد هگلی اتخاذ نموده اند. برای مثال رورتی تاریخ گرایی خود را مدیون هگل دانسته و دیالکتیک هگل را در بستر فرهنگ ادبی به نقد ادبی تعبیر نموده است. رابرت براندوم نیز به هگلی بودن خود آشکارا اعتراف نموده و بحث هنجاریت و اجتماعی بودن مفاهیم و نیز نظریه کل گرایی خود را وامدار هگل دانسته و از او تفسیر پراگماتیستی-تحلیلی ارائه داده است.
بر ترازوی نقد 2 (سنجش یک نقد)
منبع:
سروش اندیشه ۱۳۸۲ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه معرفی کتاب
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات کتابشناسی
تخیل در اندیشه ریکور و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
پژوهش حاضر، به بررسی دیدگاه های ریکور و ملاصدرا در مبحث خیال و نقش مؤثر تخیل به ویژه در حوزة معرفت می پردازد. گرچه مبادی دو فیلسوف در این باره متفاوت است، در حوزه های خاصی شباهت های قابل توجهی در اندیشه های این دو ظاهر می شود. ریکور که یکی از فیلسوفان معاصر حوزة هرمنوتیک است از مباحثی نظیر نشانه شناسی، زبان شناسی، ساختارگرایی، و معرفت شناسی رایج در فلسفة تحلیلی، برای غنی ساختن هرمنوتیک استفادة بسیار کرده است. بدین سبب، مسئلة زبان در اندیشة وی نقشی محوری دارد. تفاوت مبنایی اندیشة ریکور با ملاصدرا در مبحث تخیل، به این جهت است که در اندیشة ریکور، «زبان»، مبنای تبیین تخیل است. وی نقش تخیل در شناخت را از طریق زبان توضیح می دهد. اما ملاصدرا عمل تخیل در ایجاد معرفت را عمل قوه ای از قوای نفس می داند و مستقیماً به زبان نمی پردازد. اما به رغم این تفاوت مبنایی، هر دو فیلسوف تخیل را واسطه ای میان جهان اعیان و دنیای درون ذهن، می دانند و هر دو، این امکان را با مفهوم اجتماع دو امر متباین توضیح می دهند.
تبیین ناتورالیستیِ رؤیای صادقه: ارسطو و یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه روانشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تبیین ناتورالیستی از رؤیای صادقه یعنی آنکه این پدیده با صرف نظر از عوامل ماورالطبیعی تبیین شود. ارسطو در طبیعات کوچکو کارل گوستاو یونگ در آثار خود رؤیابینی را با رهیافت ناتورالیستی توضیح داده اند. این نوشتار بر آن است که با تدقیق در نظریات این دو متفکر، چگونگی نگرش ناتورالیستی به رؤیا را که برای اهل مابعدالطبیعه امری غریب است، نشان دهد. ارسطو و یونگ علیرغم اینکه هر یک به بستر تاریخی متفاوتی تعلق دارند، از حیث روش ناتورالیستی به معنای عام کلمه، وجه اشتراک دارند و به لحاظ محتوایی هر دو از مفهوم «مقارنت» برای تبیین رؤیای صادقه استفاده می کنند که به معنای انطباق تصادفی رویدادهای عینی با امور روان شناختی است. همچنین به نظر می رسد مفهوم یگانه انگاری خنثی نزد یونگ با نظریه ماده-صورت در نفس شناسی ارسطو، از برخی جهات قابل تطبیق است و این امر زمینه را برای رویکرد ناتورالیستی به رؤیا به عنوان یکی از صور آگاهی فراهم می سازد.
جستار گشایی در فلسفه غرب
حوزه های تخصصی:
کثرت ادیان از چشم انداز عرفان ابن عربی و شوان
حوزه های تخصصی:
ذاتیات انسان و نقش آن در علوم انسانى بررسى تطبیقى دیدگاه آیت اللّه مصباح و آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
در حوزه انسان شناسى، دو رویکرد عمده «انسان شناسى فلسفى» و «انسان شناسى تجربى» دنبال مى شود. این پژوهش به دنبال آن است که آراى دو انسان شناس معاصر را به نمایندگى از این دو رویکرد درباره ذاتیات انسانى مقایسه کرده، آثار اشتراکات و اختلافات مبنایى آنها را در علوم انسانى بررسى کند. ازاین رو از میان فیلسوفان مسلمان آراى آیت اللّه محمدتقى مصباح متکى بر منابع اسلامى و حکمت متعالیه، و از میان روان شناسان انسان گرا آراى آبراهام هارولد مزلو متکى بر فلسفه رمانتیک، فلسفه اگزیستانسیالیسم و دیدگاه تجربه گرایى را مدنظر قرار داده است. این پژوهش در نتیجه گیرى، متوجه اشتراکات محدود و ظاهرى و اختلافات بسیار و ریشه اى این دو متفکر درباره این مسائل اساسى شده است؛ به گونه اى که اختلافات یادشده موجب گردیده تا ایشان در مقام توصیف پدیده هاى انسانى، تبیین روابط میان آنها، تعیین موضوعات و مسائل تحقیق، و انتخاب ابزار و منابع شناخت، به گونه متفاوت بیندیشند، و در مقام دستور و تعیین هنجارهاى رفتارى نیز در ارزش گذارى، سیاست گذارى، و توصیه نسبت به رفتارها و مسائل انسانى، داورى هایى متعارض داشته باشند.
بر ترازوی نقد 1 (بررسی و نقد یک تحقیق فلسفی)
منبع:
سروش اندیشه ۱۳۸۲ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه معرفی کتاب
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات کتابشناسی
بررسی ارتباط «طور ورای عقل» ملاصدرا و «سپهر دین» کی یرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
آیا حوزه ای فراتر از عقل که منطق ناپذیر و احکامش ضد عقل باشد، وجود دارد؟ این پرسش همواره عرفان را به رویارویی در برابر فلسفه فراخوانده است. ازاین رو دو حوزه «عقل» و «طور ماورای عقل» و نسبت بین این دو همیشه موردتوجه عرفا، عرفان شناسان و دین پژوهان در غرب مسیحی و شرق اسلامی بوده است. ملاصدرا و کی یرکگور می پذیرند که عقل منبع معرفتی کامل برای درک حقایق نیست. کی یرکگور در مواجه با پارادوکس موجود در سپهر دین حکم به توقف عقل می دهد. ملاصدرا قلمروهای ادراکی و حوزه های معرفتی را در هر دو حوزه عقل و طور ورای آن، دارای هماهنگی و انسجام می داند. کی یرکگور زیست اندیشوری است که در تقسیم بندی خویش از مرحله های زندگی، سپهر دین را فراتر از اخلاق، عقل و زیبایی شناسی برشمرده است. از دیدگاه ملاصدرا و کی یرکگور سپهر دین و طور ورای عقل دارای هویتی رازآلود و تمثیلی است؛ تمثیلی که زبان شعری و ساخت های ادبی نیست بلکه یک طرز خاص از تفکر و یک روش خاص برای نیل به معرفت است. در این مقاله به بررسی همسانی ها و ناهمسانی های این دو شیوه ی زیست (سپهر دین و طور وراء عقل) از نگاه این دو پرداخته شده است.
انعکاس فلسفه فلوطین درحکمت صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فلوطین از حکمای یونان باستان است و کتابش اثولوجیا تأثیرات فراوانی بر فلسفهٔ اسلامی نهاده است. در بین حکمای مسلمان، صدرالمتألهین بیشترین استفاده را از آراء و نظریات او کرده است؛ به طوری که بسیاری از نظریاتِ خاصِ حکمت متعالیه، ریشه در آرای فلوطین دارد. برخی از آرای فلوطین عبارتند از: اعتقاد به ذومراتب بودن هستی، قاعدهٔ بسیط الحقیقه کل الاشیاء، قاعدهٔ الواحد، اعتقاد به ذومراتب بودن نفس و حضور مراتب وجودی در نفس آدمی، اعتقاد به حضور تمام موجودات عالم ماده در عوالم برین و... . اما دو فلسفهٔ فلوطینی وصدرایی دارای چه شباهت ها و تفاوت هایی است؟ نوشتار پیش رو درصدد است ضمن معرفی آراء و نظریات اساسی فلسفهٔ فلوطین و صدرالمتألهین، موارد مشابهت و افتراقِ این دو فلسفه را نشان دهد. ازجمله نتایج این تطبیق و مقایسه، کشف و درک میزان تأثیرپذیری حکمت متعالیه از فلسفهٔ فلوطین است.
مقایسه خطا در تجارب عرفانی بر اساس نظریه علم حصولی و حضوری علامه طباطبائی و برساخت گرایی استیون کتس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۴ شماره ۶۴
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تأثیر مبانی معرفت شناختی ویتگنشتاین بر ایزوتسو در تحلیل معنایی مفاهیم اخلاقی- دینی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایزوتسو متأثر از مبانی معرفت شناختی ویتگنشتاین، بر آن شد تا با استفاده از معناشناسی به زبان قرآن و تحلیل معنایی مفاهیم اخلاقی- دینی بر اساس جهان بینی قرآن بپردازد. از نظر او، تفاوت معنایی واژگان، به سبب گوناگونی کاربرد آن ها در حوزه معنایی است. اگرچه یک واژه از معنای اساسی و اولیه واحدی برخوردار است، با ورود به یک نظام خاص، مثلاً جهان بینی قرآنی، عناصر تازه معنا شناختی پیدا می کند. بر اساس روش معناشناسی ایزوتسو، هر واژه ای در بافت و زمینه ای خاص، مثلاً قرآن، با اخذ ویژگی های آن واژه و مشتقاتش و در نهایت ارائه انگاره معنایی، معنا می یابد. البته، مجموعه باورها، پیش فرض ها و پیش فهم های فرد بر انگاره ای که به دست می دهد، تأثیر می گذارد. در این نوشتار، با اشاره به روش معنا شناسی ایزوتسو در مفاهیم اخلاقی- دینی قرآن، به تحلیل مبانی معرفت شناختی ای که وی متأثّر از ویتگنشتاین بوده است، از جمله «دیدن به عنوانِ»، «اصل زمینه معنایی» و «نظریه کاربردی معنا»، می پردازیم.
«سخن گفتن از خدا» در الهیّات دنس اسکوتوس، با نگاهی به تأثیر آرای ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
مبحث «سخن گفتن از خدا» در عرصه معارف معاصر به طور عمده ذیل مباحث زبان دین مطرح می شود. یوهانس دنس اسکوتوس تحت تأثیر فیلسوف برجسته اسلامی ابن سینا و بر مبنای باور به اشتراک معنویِ «وجود»، به زبان اشتراک معنوی در سخن گفتن از خدا قائل است. اسکوتوس بحث از زبان مشترک معنویِ دین را ذیل تقسیم معرفت انسان به خدا، به معرفت طبیعی و معرفت فراطبیعی مطرح نموده، مفهوم «موجود نامتناهی» را کامل ترین مفهومی می داند که انسان در مرتبه معرفت طبیعی (عقلی) می تواند از خدا داشته باشد و به وسیله آن از خدا سخن گوید، لیکن معرفت حقیقی (معرفت به دور از هرگونه نقص و ابهام) به خدا و باورهایی از قبیل تثلیث، تجسد و ... در مسیحیت را تنها از طریق معرفت فراطبیعی آن هم فقط از نوع معرفت وحیانی ممکن می داند و در این موضع، رویکردی ایمان گرایانه را اتخاذ می کند، اگرچه در عین حال، ارائه استدلال عقلی و برهان بر برخی داده های وحیانی درباره خدا را تأیید می کند. مقایسه دیدگاه های اسکوتوس و ابن سینا در بحث از معرفت فراطبیعی، نشان دهنده همانندی ها و ناهمانندی های تفکرِ این دو فیلسوف در عقل گرایی و امکان سخن گفتن از حقایق وحیانی است.
تمایز وجود از ماهیت در فلسفه ی ابن سینا و تاثیر آن بر فلسفه قرون وسطای مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
دیدگاه ونسان برومر درباره تعارض دعا و علم مطلق الاهی و نقد آن از دیدگاه محمدحسین طباطیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر