فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۱٬۷۰۴ مورد.
منبع:
تردید آذر ۱۳۷۷ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
بررسى ویژگى هاى مشترک انسان از دیدگاه قرآن و انجیل و استلزامات تربیتى مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
بررسى ویژگى هاى مشترک انسان از دیدگاه قرآن و انجیل و استلزامات تربیتى مربوط به آن
حل مسئله شر با تکیه بر نظریه انگیزش الهی(بررسی راهکار زاگزبسکی در حل مسئلة شر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة شر یکی از مهم ترین انتقاداتی است که امروزه باور عقلانی به وجود یک خدای خیرخواه، عالم مطلق و قادر مطلق را به مخاطره می اندازد. لیندا زاگزبسکی از جملة فیلسوفان معاصری است که تلاش دارد با نگاه تازه ای، به حل این مسئله بپردازد. او با پیش کشیدن «نظریة انگیزش الهی» نشان می دهد که خداوند سرچشمة وجودی تمام خوبی هاست و انگیزه های او به لحاظ وجودی و متافیزیکی پایة تمام اوصاف و ارزش های اخلاقی اند. زاگزبسکی با تمسک به این نظریه اثبات می کند که براهین منطقی و شاهدمحور شر در اثبات نتیجه شان ناکارامد هستند. او در ادامه تلاش می کند تا با پی ریزی نظریة عدل الهی اش، علل احتمالی تجویز شر از جانب خداوند را بیان کند و نشان دهد که خداوند به دلیل عشق به اشخاص برخی از شرور را تجویز کرده است.
مسئله شر در الهیات پویشی و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
589 - 607
حوزه های تخصصی:
بیشتر مباحثی که در اندیشه های فلسفی و کلامی غرب، درباره مسئله شر مطرح شده اند، به جنبه نظری آن، (آن گونه که در ساختار کتاب مقدس بیان شده است) توجه داشته اند. این مباحث اغلب با اشاره به منطقی بودن مسئله مذکور، ناسازگاری قدرت و علم مطلق خدا و رحمت واسعه او، وجود انواع مختلف شر در عالم را چالشی جدی پیش روی مؤمنان دانسته اند. الهیات پویشی به عنوان جنبش نوینی در مباحث کلامی - فلسفی با بهره گیری از دیدگاه های فلسفی وایتهد و پیروان او در مکتبشیکاگو، با ارائه تبیین و توصیف یکسره متفاوتی از تبیین سنتیِ مطرح در ادیان، به نوعی با تغییر دادن یا پاک کردن صورت مسئله مورد بحث، سعی در یافتن راه حلی برای پاسخگویی به مسئله شر داشته است. انکار قدرت مطلق خداوند و علم او به آینده، ارائه تفسیر متفاوتی درباره ارتباط میان خدا و جهان و نیز تفکیک شر ظاهری از شر واقعی، از مهم ترین مبانی الهیات پویشی در مواجهه با مسئله شر محسوب می شود. در جستار حاضر، برآنیم تا با تکیه بر آرای فلسفی و کلامی ملاصدرا، به ویژه اصالت وجود، تشکیک وجود، عدمی و نسبی بودن شر، رویکرد الهیات پویشی در مواجهه با مسئله شر را نقد و بررسی کنیم.
تعریف، عینیت و تعداد صفات جوهر الهی در اندیشه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
651 - 668
حوزه های تخصصی:
مسئله صفات خداوند هم در حوزه مباحث الهیاتی (کلامی) و هم فلسفی، اهمیت ویژه ای دارد و می توان از جهات مختلف معناشناختی، معرفت شناختی و هستی شناختی در خصوص آن به بحث نشست. اسپینوزا فیلسوف عقل گرای سده هفدهم که متافیزیک خود را مبتنی بر تصور خدا به عنوان علت اولی و تنها جوهر موجود می سازد، تصور تام خدا را به تصور صفات خداوند منوط می داند و از این مجرا به بحث های مختلفی در این زمینه می پردازد. در این تحقیق سعی بر این بوده است تا به پرسش هایی در زمینه تعریف، عینیت و تعداد صفات جوهر الهی در اندیشه اسپینوزا پاسخ های نظام مند داده شود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی و بر اساس تحقیق کتابخانه ای - اسنادی است. به اختصار می توان گفت که اسپینوزا در دیدگاه نهایی خود، صفات را معرفت پذیر، مقوّم ذات جوهر، عینی و ناوابسته به ذهن فاعل شناسا و از نظر عددی نامتناهی می داند. او همچنین بین صفات خدا و خصوصیات او قائل به تمایز است. همچنین نشان داده خواهد شد که دیدگاه اسپینوزا در بحث صفات، تغییراتی را نیز به خود دیده است.
رابطه باور و عمل دینی: دیدگاه جان کاتینگهام با تأکید بر نظر پاسکال درباره تقدم عمل دینی بر باور دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
273 - 285
حوزه های تخصصی:
کاتینگهام به پیروی از پاسکال معتقد است که دین به سبب آنکه از موجودی متعالی سخن می گوید که فراتر از درک و فهم عقلانی بشر بوده و بالطبع به دلیل استفاده از زبانی که آکنده از نماد، تمثیل، استعاره و حکایت است، اساساً امکان ندارد مورد تحلیل عقلانی واقع شود. به این ترتیب، اثبات یا انکار وجود خداوند از طریق صرفاً استدلال عقلانی ناممکن است. با وجود این، کاتینگهام از آنجا که با الهام از پاسکال، درکی عملی از دین دارد و دین را چیزی بیش از آموزه های نظری - عقیدتی می داند، از استدلالی عملی برای نشان دادن معقولیت باور به خداوند و نه برای اثبات وجود او استفاده می کند. از آنجا که آدمی با نظرورزی قادر به فهم خداوند نیست، راه مواجهه با خداوند نه نظری بلکه عملی است؛ با به کارگیری احساسات و عواطف و درگیری عملی با آموزه ها و باورهای دینی، می توان معقولیت باورهای دینی را دریافت و حضور خداوند در زندگی را حس کرد. بر این اساس، تغییر و تحول درونی منوط بر به کار بستن اعمال و ورزه های مورد توصیه ادیان و سنت های معنوی است.
تحلیلی انتقادی بر علم دینی پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن حاضر، هجمه ی سهمگین حوزه های گوناگون دانش را بر قلمرو ادیان شاهد بوده ایم. این مسأله نگرانی بسیاری را از سوی دانشمندانِ پیرو دین و همچنین خداباورانِ طرفدار علم برانگیخته است. ازاین رو، آلوین پلانتینگا، یکی از بزرگ ترین فیلسوفان معاصر دین، با ارائه ی نظریه ی معرفت خود، موضعی نو به باورهای دینی اتخاذ می کند. او با نقدهایی که متوجه دیدگاه پیشینیان می کند، گستره ی باورهای پایه را به طریقی وسعت می دهد، تا باورهای دینی را نیز دربرگیرد. پس از ارائه ی این دیدگاه، پلانتینگا در آثار متعدد خویش، تلاش می کند تا تضاد میان علوم معاصر و دین را به پیش فرض های الحادی نظریات علمی نسبت دهد. در ادامه ی این تلاش، او برساختن علمی دینی را پی می گیرد که علاوه بر اجتناب از عناصر الحادی، به کارگیری باورهای دینی را در اشتغال به فعالیت های علمی، به پیروان ادیان توصیه می کند. در این مقاله، ضمن تحلیل و بررسی علم دینیِ مدّنظر پلانتینگا، اشکالات عمده ای را بر آن وارد آورده ایم.
تأملی روش شناختی در تعیّن معرفتی پدیدارشناسی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پدیدارشناسی دین، نزد بسیاری از دین پژوهان مقبول افتاده است. این روی آورد تحت تأثیر پدیدارشناسی هوسرل، وارد گستره دین پژوهی شد. مؤلفه های بنیادینِ پدیدارشناسی دین عبارتند از: توصیف پدیدارهای دینی به صورت صرف و عاری از تبیین، تمرکز بر حیث التفاتیِ نهفته در پدیدارهای دینی، مقابله با تحویلی نگری، تعلیقِ همه پیش فرض ها و پیش دانسته ها و تلاش برای شهود ذاتِ دین. پدایدرشناسی دین، فاقدِ همه ابعاد یک نظام شناختاری کامل است؛ لذا نمی توان آن را یک دانش مستقلِ بهره مند از تعین معرفتی تامّ دانست. پدیدارشناسی دین در کارآمدترین حالت صرفاً یک روی آوردِ متعلق به مقام گردآوری است، نه یک دانش مستقل و نه روشی برای مقام داوری. توقف در توصیفِ صرف، غفلت از تبیین و توجیه، ناکارآمدی در پیشگیری و درمانِ تحویلی نگری، ابتنا بر مفاهیم کلی و مبهم، فقدان الگوی مطالعاتی مشخص و برنامه پژوهشی مدون، فقدان روش های کارآمد برای سنجش نظریه ها در مقام داوری و امعان در مقام گردآوری، موجب ناکارآمدی پدیدارشناسی دین به منزله منطق فهم دین شده است.
اخلاقِ ایمانی کی کگور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
معذوریت یا استحقاق پاداش برای پیروان قاصر ادیان دیگر با توجه به خاتمیت نبوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
یکی از باورهای قطعی مسلمانان این است که با رحلت پیامبر اسلام| باب نبوت و رسالت برای همیشه بسته شد و پس از آن حضرت، پیامبری ظهور نخواهد کرد (خاتمیت). پس از پیامبر اسلام، تبیین و تبلیغ دین ازسوی امامان معصوم و اوصیای بحق آن حضرت انجام خواهد شد. خاتمیت بر چند پایه استوار است؛ ازجمله اینکه دین اسلام، جاودانه، جامع و دارای مراتب است و کمال دین، آن را جاودانه نموده و پس از طی مراحل و مراتب مختلف به عنوان دین کامل در اسلام تجلی یافته است. اکنون این پرسش مطرح است که آیا پیروان قاصر ادیان دیگر نیز مانند مسلمانان به دلیل برخورداری از حجت و عمل بر طبق دین و آیین خود، استحقاق پاداش دارند یا اینکه تنها معذورند؟ برخی معتقدند پیروان قاصر ادیان دیگر، استحقاق پاداش ندارند و تنها معذورند و شماری نیز برآنند که آنها نه تنها معذورند، استحقاق پاداش را دارند و به بهشت می روند. این نوشتار با تأکید بر معذوریت پیروان قاصر ادیان دیگر، نگرش استحقاق پاداش آنان را نقد و ارزیابی کرده است.
خدا و مساًله شر
عوامل و معیارهای قانونی سازی عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسیحیان اولیه جز کتاب مقدس یهودی، کتاب مقدس دیگری نداشتند. رسولان و آبای رسول، برای تبیین سیرة حضرت عیسی و باورهای اولیه مسیحی، دست به نگارش زدند. هرچند آنان این نوشته ها را به عنوان متن مقدس ننوشتند، اما به مرور اعتبار و قداست پیدا کردند. اختلاف نظر در برخی نوشته ها و ظهور نوشته های گنوسی، موجب پدید آمدن نزاع های الهیاتی شد و کلیسا را بر آن داشت تا کتاب های رسمی و قانونی را معلوم کند. در روند قانونی سازی، نوشته های معتبر و رسولی از نوشته های غیرمعتبر یا غیررسولی جدا شدند و کلیسا با به کارگیری برخی معیارها، کتاب های رسمی یا قانونی عهد جدید را مشخص کرد. این پژوهش برآن است تا با استفاده از روش تحلیل تاریخی، علاوه بر بررسی عوامل و زمینه های قانونی سازی، معیارهای قانونی سازی را بررسی کند. معیارهای قانونی سازی عبارتند از: سنت رسولی، راست کیشی، قدمت، مورد استفاده قرار گرفتن، سازگاری با باورهای رایج کلیسا و الهام.
بنیادهای مابعدالطبیعی علم و دین در فلسفه پویشیِ خدامحور وایتهد
حوزه های تخصصی:
نظام مابعدالطبیعی وایتهد بر وحدت و هماهنگی امور و رویدادهای متحولی استوار است که در جهان ازلی خودبنیاد و در ارتباط دوسویه با امور ازلی دیگر نمایانگر اندیشه ای پویشی و درعین حال علمی است. از دیدگاه وایتهد، تبیین های علمی و دینی برای توصیف ریشه مابعدالطبیعی نظم و هماهنگی رویدادهای این جهان بسنده نیستند، بلکه دلیل کافی برای توجیه آن خداوندی است که خود متحول و سامان دهنده تحولات این جهان است، اما خالق آن نیست و علم و قدرت مطلق ندارد. در این مقاله می کوشیم با بررسی بنیادهای مابعدالطبیعی علم و دین در فلسفه پویشی وایتهد، نشان دهیم که دلیل کافی وایتهد برای تبیین وجود جهان در حال پویش، خود نابسنده و حتی از جهتی غیرضروری است؛ زیرا خداوندی که علم و قدرت مطلق برای خلق و اداره جهان و تحولات آن ندارد و خود متحول است، نمی تواند مبنای کافی و ضروری وجود آن باشد.
سیر تحول رویکردهای الهیاتی جدید و شاخصه های آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سیر تحولات الهیات معاصر از زمان شلایرماخر (به عنوان پایه گذار الهیات جدید) و تعریفی که متألهان از دین ارائه داده اند، بررسی خواهد شد. از نظر شلایرماخر دین صرفاً امری اخلاقی نیست، بلکه تجربه ای اسرارآمیز و ابطال ناپذیر است و عقل از ایمان جداست. کارل بارت تأکید کرده است که سخن از خدا از جنس و سنخ گزاره نیست، بلکه یک واقعه و رخداد است. راینهولد نایبور در سنت نوارتدوکسی نشان داد که عقل و ایمان دو بستر متمایز و منفک از هم هستند. برخی اگزیستانسیالیست ها مثل رودلف بولتمان و پل تیلیخ کوشیدند از کتاب مقدس اسطوره زدایی کنند و نشان دهند که گزاره های مربوط به خدا همه نمادین و هستند. در الهیات معاصر نگاه نقادانه، هرمنوتیکی، تکثرگرا، متن محور، تاریخی و غیرجزمی، به همراه نفی اقتدارگرایی غلبه دارد.
پژوهشی در مسئله تصور و تصدیق خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
411 - 432
حوزه های تخصصی:
از لحاظ نظری لاادری گرایان مدعی هستند که هیچ تصوری از خدا نداریم بمانند آنچه منون فیلسوف قرون وسطی در مناظره اش با سقراط گفته است، انسان راجع به آنچه دانایی و تصوری از آن ندارد، نمی تواند تحقیق یا جست وجو کند و اگر هم یافت، معلوم نیست همانی باشد که به دنبالش بوده است، لذا بنا بر قضیه مقبول و بدیهی «اگر چیزی غیرقابل تصور تلقی گردد، بی تردید تصدیق آن غیرممکن خواهد بود» نتیجه گرفته اند که خدایِ تصور ناپذیر، قابلِ تصدیق و اثبات نیست. در این جستار با واکاوی و بررسی مفهوم تصور و تصدیق و تعریف به رسم برای خدا با صفات ثبوتیه ای که لازم ذات است، تصور و سپس تصدیق خدا به واسطه علم حصولی بررسی و اثبات خواهد شد.
دین و پاسخ گویی به نیازهای زمان
حوزه های تخصصی:
اثبات وقوع معجزات از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ریچارد سویین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش برانگیزترین مباحث مربوط به معجزه، بحث اثبات وقوع معجزات است. قاضی عبدالجبار با استفاده از روش هایی همچون تواتر و اجماع و همچنین پردازش نظریه ای به نام «حال» در صدد اثبات این است که ما می توانیم نسبت به وقوع معجزات علم بدیهی و اکتسابی یقینی پیدا کنیم و وقایع تاریخی ای مانند معجزات با روش هایی مانند «حال» قابل اثبات هستند. سویین برن نیز در پاسخ به اشکالات هیوم و فلو، چهار ابزار خ اطرات واضح خودمان، شهادت و گواهی دیگران درباره تجارب گذشته اشان،آث ار فیزیکی و فهم کنونی ما از این که چه چیزهایی طبیعتاً غیرممکن و یا غیرمحتمل هستند را برای پی بردن به وقوع معجزات مطرح می کند و نشان می دهد گزاره های تاریخی به مانند گزاره های علمی آزمون پذیر هستند و اصولی برای این امر ارائه می کند که بسیار شبیه مباحث اجماع عبدالجبار می باشد. در مجموع شباهت آرای این دو متفکر ما را به میراث غنی و همچنان ناشناخته کلام اسلامی رهنمون می سازد.
ارزیابی باورهای دینی بر اساس فضیلت گرایی معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: