زیستن به شیوه کوچندگی و عشایری یکی از قدیمی ترین روش های زندگی بشری است که برای بهره برداری از منابع طبیعی و سازگاری با شرایط اقلیمی – جغرافیایی شکل گرفته است. دراین شیوه زندگی، مسکن که یکی از مهم ترین ضروریات زندگی است به گونه ای سیار و قابل حمل به همراه این مردمان درحرکت و جابجایی بوده. اما در مقاطع مختلفی به دلایل سیاسی، امنیتی، رفاهی، خدماتی و ... یکجا نشینی و اسکان این قبایل موردنظر و اعمال قرار گرفته است. این اقدام مخالفان و موافقان خود را داشته است و دارد. اولین بار اسکان عشایر در ایران از سال 1310 در زمان رضاخان شروع شد و در دهه های اخیر با دیدگاه دیگری قوت و قوام یافت. این اقدام منجر به ایجاد تازه آبادهایی برای اسکان عشایر گردیده است. این مقاله به بررسی روند و چگونگی تبدیل مسکن عشایری به کالبدی با مصالح سنگین بر روی نمونه تازه آبادگل افشان سمیرم اصفهان پرداخته است. حاصل این مطالعه به مثابه الگویی تجربه شده می تواند دست مایه ای نظری برای معماران علاقه مند به فعالیت در این زمینه را نیز فراهم آورد.
عدم وجود طرحی جامع برای توسعه و حفاظت از نوار ساحلی و کاربری های برنامه ریزی نشده و نامتناسب با نیازهای منطقه استفاده نادرست از ضوابط و مقررات طرح های تفصیلی درون شهری بر ای ساخت و سازهای نوار زیبا و جذاب ساحلی تخریب و قطعه قطعه کردن بیشتر افراضی ساحلی و اختصاصی یافتن آن به ویلاهای تک واحدی یا مجموعه های مسکونی برای اوقات فراغت ( مسکن دوم ) قشری از افراد جامعه به جای تخصیص این اراضی به اقامتگاه های گردشگری و مجموعه های تفریحی گردشگری برای استفاد عموم موجب تخریب شدید نوار ساحلی از دهه 1350 تا به امروز شده است هم زمان با این تخریب‘ عامل طبیعی دیگری نیز به صورت افزایش ارتفاع سطح آب دریا‘ آن را تشدید کرده است. همزمان با این تخریب‘ عامل طبیعی دیگری نیز به صورت افزایش ارتفاع سطح آب دریا‘ آن را تشدید کرده است. در این مقاله‘ مسائل و تنگناهای موجود محدوده ای از نوار سالحی که می تواند الگویی از سایر مناطق ساحلی باشد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته سپس اصول و معیار های کلی توسعه در بلند مدت و کوتاه مدت پیشنهاد و ضوابط ساخت و ساز ویژه ای برای آن ارائه گردیده است.
آب انبار را می توان یکی از مهمترین و بزرگترینسازه های آبی کشور دانست که ابتکار بنیان آن را از ایرانیان می دانند وشهر یزد دارای بیشترین شمارگان آب انبار در ایران است.
جلوه های متعدد و متنوعی از فرهنگ و تمدن باستانی ایران،پس از اسلام نیز به حیات خود ادامه داده و استمرار یافته اند.البته بسیاری از آنها مغایرتی با فرهنگ اسلامی ندارند و با آن نیز عجین و هماهنگ شده و به عبارت بهتر در خدمت آن فرهنگ در آمده اند.لذا ما در ایران،شاهد خدمات متقابل اسلام و ایران می باشیم (مطهری). در این میان،رودخانه ها،نقش موثر و جایگاه خاصی برای این استمرار فرهنگی دارند؛به عنوان مثال، می تواتن از زاینده رود نام برد که موجبات بقا و استمرار برخی از ویژگیها و جنبه های فرهنگی ایران باستان را در اصفهان و در دوره اسلامی فراهم نموده است و شواهد این مهم را می توان در اسامی برخی از دیه ها و مادیها ی اصفهان،راز و رمزهای طومار منسوب به شیخ بهایی و پل سی و سه چشمه و نیز مراسم جشن آبریزگان که هم چنان در عصر شاه عباس اول در ساحل زاینده رود، برگزار می شده و شاه و همراهان او از اطراف و روی پل مزبور به نظاره آن می پرداخته اند،ملاحظه کرد.