فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳٬۲۷۵ مورد.
۱۰۵.

تحلیل محتوای ارتباطات غیر کلامی در بین کمدین های سینمای صامت کلاسیک هالیوود(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 40
برخی از روش های بنیادینِ ”مطالعات رسانه ای“ بررسی جنبه های زیباشناختی، نشانه شناختی و محتوا کاویِ ارتباطات غیرکلامیِ ”تصاویر سینما“ به مثابه یِ رسانه جمعی توده وار است. سینما از آغازین روزهای پدید آمدن، تنها یک وظیفه مهّم ارتباطی بر عهده داشته است و آن هم برقراریِ ارتباط با ”مخاطب“. بازیگران سینمای کمدی ”صامت“ از همان ابتدا موفق شدند که این وظیفه ارتباطی را عملی سازند. آنان با به کار گیریِ مؤثر حرکات و رفتارهای غیرکلامی به ارزش واقعی و اصیلِ ”سینمای صامت هالیوود و شیوه های بازیگریِ“ آن معنا دادند و این ژانر سینمایی را توأم با ابعاد تفریحی، سرگرم کننده و خنده آورش غٍنا بخشیدند ودر بین ”مخاطبان جهانی“ که هر کدام دارای فرهنگ هایِ متفاوتی بودند، شناساندند. نظریه ها و پژوهش های کلاسیک و معاصر مربوط به کمدی، نشانه شناسی و ارتباطات غیرکلامی؛ فعالیت تاریخی، هدف مند و تأثیرگذار این کمدین هایِ مشهور را به تأیید می گذارد. این مقاله با طرح مفهوم و درک نشانه شناسانه یِ ارتباطات غیرکلامی در بین کمدین هایِ برگزیده ی سینمای کلاسیک صامت هالیوود، علل و چرایی وضعیت موفقیت آمیز آنان را به آزمون و توضیح می گذارد.
۱۱۴.

فیلم مردمشناسی با نگاهی به فیلم ""علف

۱۱۵.

بررسی فیلمنامه روز هشتم نوشته ی ژاکو وان دورمال (قسمت دوم و آخر): آشنایی با آموزه های روانشناسانه ی کارل یونگ و میشل فوکو

۱۲۰.

پلکان اودسا و موسیقی: خوانشی بر خویشاوندی ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: موسیقی فیلم ریتم سکانس پلکان اودسا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 834 تعداد دانلود : 846
این مقاله با مطالعه موسیقی یکی از مهمترین سکانس های تاریخ سینما، یعنی سکانس پلکان اودسا از فیلم رزمناو پوتمکین، ساخته سرگئی آیزنشتاین، به تشریح این مساله میپردازد که چگونه در این فیلم نظام مونتاژ مبتنی بر ریتم حکم میکند که موسیقی همراه شونده با آن نیز از نظام ساختاری ریتمیکی برخوردار باشد. از آنجاکه آیزنشتاین با ذهنیتی موسیقایی روی مونتاژ این سکانس کار کرده بود، موسیقیدانان بسیاری مشتاق به تبدیل این نظام تصویری به معادل صوتی آن بودند که از میان آن ها، این مقاله به آثار ادموند مایزل، نیکلای کریوکف و دمیتری شوستاکوویچ، میپردازد. به منظور بررسی ارزش زیبائیشناختی کار این موسیقیدانان و نحوه همراهیشان با این فیلم از نظریه های تئودور آدورنو و هانس آیزلر، دو صاحب نظر موسیقی فیلم استفاده شده است. این مقاله استدلال میکند که تنها راه انطباق درست موسیقی با فیلم تطابق ساختاری و هم خوانی حسی مونتاژِ فیلم و ریتمِ موسیقی است، آنچه که آدورنو و آیزلر «خویشاوندی ساختاری» میخوانند. بر همین اساس هرگاه تحولاتی بر سر این فیلم، به ویژه بر سر این سکانس آمده است، خویشاوندی ساختاری بهم ریخته است. این مقاله نتیجه میگیرد که دلایل توفیق بعضی از قطعات، همکاری نزدیک بین کارگردان و موسیقیدان یا دریافت حسی مبتنی بر مونتاژ این سکانس بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان