فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۷۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش می کوشد ضمن معرفی مدل تلفیقی آلن –باتلر، روستاهای هدف گردشگری استان اردبیل را از منظر تکامل چرخه حیات گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد و بر اساس شاخص نقطه تکاملی آنها راهبردهای مناسب را جهت تحول در فعالیت های گردشگری پیشنهاد نماید.
این بررسی از نوع مطالعات بنیادی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش تحلیل-توصیفی انجام گرفته است. جامعه آماری مشتمل بر جامعه محلی روستاهای فوق و گردشگران آنها می باشد. حجم جامعه نمونه برابر 210 خانوار برآورد شده است. روش انتخاب جامعه محلی به صورت تصادفی سیستماتیک و گردشگران به صورت تصادفی ساده می باشد. نتایج این بررسی نشان می دهد که مقاصد مورد مطالعه هنوز در مراحل آغازین چرخه تکاملی گردشگری پایدار قرار گرفته و تا رسیدن به مرحله بلوغ و تثبیت فاصله قابل توجهی وجود دارد. شاخص نقطه تکاملی منطقه مورد مطالعه دوره آغاز گردشگری را نشان می دهد. در این مقاله، تدوین راهبردها بر اساس چارچوب رویکرد تلفیقی آلن-باتلر تدوین شده و آموزش جامعه محلی، توسعه خدمات زیربنایی و شناسایی ظرفیت ها و جاذبه های گردشگرپذیر در روستاهای بیله درق و گنزق و گسترش نظام تبلیغات و اطلاع رسانی در روستاهای بوسنیج و گنزق پیشنهاد شده است.
نقش گردشگری خانه های دوم در تغییرات کالبدی _ فیزیکی نواحی روستایی (مطالعه موردی : دهستان برغان شهرستان ساوجبلاغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری خانه های دوم یکی از الگوهای مهم گردشگری در نواحی روستایی است که بر فضای روستایی در ابعاد مختلف، به ویژه کالبدی فیزیکی، تأثیر مثبت و منفی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی پیامدهای کالبدی فیزیکی گردشگری خانه های دوم و روش تحقیق توصیفی تحلیلی بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شد و روایی آن به صورت صوری و پایایی آن با آلفای کرونباخ 80/0 به تأیید رسید. همچنین داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تجزیه و تحلیل شد. جامعة آماری تحقیق شامل چهار روستای دهستان برغان، با 550 نفر جمعیت، است. نمونه ها (150 N=) با استفاده از فرمول کوکران از بین مردم روستا به صورت تصادفی انتخاب شدند. معماری خانه های روستایی با کارکردهای مختلف آن ها تناسب دارد؛ مثل کارکرد اتاق، انبار، محل خشک کردن محصولات باغی، آغل حیوانات، و ... در حالی که خانه های دوم فقط کارکرد استراحتی و تفریحی دارند. این الگو عمدتاً بر سبک معماری خانه های ساکنان نیز تأثیر گذاشته، موجب کاهش فضاهای معیشتی درون بافت خانه های آنان شده، و ساختاری نامتناسب با کارکرد روستا به وجود آورده است. یافته ها بیانگر آن است که در دهه های اخیر با پیامدهای کالبدی گوناگون مانند تغییر کاربری باغات و مزارع، بافت سنّتی مسکن روستا، کاهش دسترسی ساکنان به زمین های مسکونی، معماری ناهمگون با محیط همراه بوده و منجر به بروز ناهماهنگی در چهره و ساختار محیطی آن شده است.
ارزیابی توانمندی ها و قابلیت های ژئوتوریستی روستای کندوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئوتوریسم از ترکیب واژه های ژئو (زمین) و توریسم (گردشگری) پدید آمده است و به شکلی از گردشگری گفته می شود که دارای جاذبه های زمین شناسی، ژئومورفولوژی، میراث فرهنگی و زیباشناسی مکان جغرافیایی است. هدف این تحقیق ارزیابی توان ژئوتوریستی روستای کندوان واقع در شهرستان اسکو می باشد. برای رسیدن به این هدف در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. در روش توصیفی ابزار کار محققان مطالعات اسنادی و میدانی بوده و در مرحله بعد با استفاده از نظر کارشناسان و توریست ها توان ژئوتوریستی روستا ارزیابی گردید. در نهایت برای تجزیه تحلیل داده ها مدل دینامیکی به کار گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص ارزش علمی ژئوتوریستی روستا برابر با 88/22، شاخص ارزش های مازاد 08/29 و ضریب آسیب پذیری منطقه نیز 47/2 به دست آمده است. در نهایت توان ژئوتوریستی روستا بر اساس معیار کمی (مقدار 45/54 ) و معیار کیفی مدل، خوب ارزیابی گردید.
ارزیابی و مقایسه سطح توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی و شهری از دیدگاه ساکنان محلی: مطالعه موردی شهرستان مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت وضعیت توسعه یافتگی، قابلیت ها و تنگناهای سکونتگاه ها در برنامه ریزی ناحیه ای بسیار اهمیت دارد. از این رو، تحقیق حاضر، با رویکردی توصیفی- تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و میدانی، به ارزیابی و مقایسه سطح توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی و شهری از دیدگاه ساکنان محلی پرداخته است. بدین منظور، شهر مینودشت و چهارده روستای اطراف آن به عنوان سکونتگاه های نمونه انتخاب و بررسی شدند. در راستای سنجش سطح توسعه یافتگی سکونتگاه های مورد مطالعه، با استفاده از روش دلفی و با مشارکت دوازده کارشناس، 46 شاخص استخراج شد. نتایج تحقیق نشان داد که در اکثر شاخص های مورد مطالعه، وضعیت توسعه یافتگی مینودشت نسبت به روستاهای مورد مطالعه بهتر است و در این زمینه، به لحاظ آماری، تفاوت معنی دار وجود دارد؛ همچنین، بر مبنای شیوه تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی، سکونتگاه های مورد مطالعه به پنج خوشه تقسیم می شوند.
تحلیلی بر تأثیر ابعاد توسعه پایدار اجتماعات محلی بر توسعه گردشگری طبیعی با نظرسنجی از ساکنان روستایی شهرستان نقده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کلی مطالعه تأثیر ابعاد توسعة پایدار اجتماعات محلی بر توسعة گردشگری طبیعی در اجتماعات روستایی شهرستان نقده، از توابع استان آذربایجان غربی صورت گرفته است. جامعة آماری این پژوهش، ده روستای دارای جاذبه های طبیعی در شهرستان نقده است که از میان آنها 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. این پژوهش «توصیفی- تحلیلی» است و گردآوری دادهها با استفاده از روش های مشاهده، مصاحبه با کارشناسان و با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل خوشه ای سلسلهمراتبی، آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد روستاهای حسنلو، بالیقچی، گرده قیط و درگه سنگی، بهعلت برخورداری از پتانسیل های طبیعت گردی، در بالاترین سطح پایدار (فراجذاب) قرار دارند و روستاهای طالقان و ساخسیتپه، بهعلت فقر منابع طبیعی، در مکان ناپایدار (فروجذاب) واقع شده اند. در گروه بندی شاخص های مورد مطالعه با استفاده از تحلیل خوشه ای به روش ادغام «وارد» بر نمره های شاخص های ابعاد سه گانه توسعه پایدار، چهار خوشه در هر بعد مشخص شد که بهترتیب عبارت اند از: بعد اقتصادی (اشتغال و درآمد، برنامه ریزی دولتی، ارتقای کیفیت زندگی و کشاورزی)، بعد اجتماعی (دانش و مشارکت، رضایت و الگوبرداری، امنیت و تبلیغات و اطلاع رسانی) و بعد اکولوژی- زیست محیطی (حفاظت از منابع طبیعی، حساسیت های زیست محیطی، تغییر کاربری اراضی و خدمات ارتباطی و زیرساختی). درنهایت، نتایج آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون توکی از دیدگاه اجتماعات محلی نشان داد که بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 5229/4، از اهمیت بیشتری در توسعه گردشگری طبیعی برخوردار است. برایناساس، می توان گفت توسعه از طریق ابعاد متعدد خود (اقتصادی- نهادی، اجتماعی- فرهنگی، اکولوژیکی- زیست محیطی) توسعه گردشگری طبیعی را محقق می سازد.
تعیین ارزش تفرجگاهی روستای توریستی کندوان به روش هزینه سفر منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تقاضای روزافزون مردم به مراکز تفریحی، تحلیل های اقتصادی و اجتماعی و بررسی کامل خواسته های مردم برای فراهم آوردن امکانات و تسهیلات لازم، امری ضروری است. روستای کندوان از توابع شهرستان اسکو واقع در استان آذربایجان شرقی به دلیل دارا بودن جاذبه های زیاد، از مناطق توریستی و گردشگری مهم کشور محسوب می شود. لذا مطالعه ارزش توریستی آن می تواند در پیش بینی نیازها، رفع کمبودها و توسعه گردشگری در منطقه مؤثر باشد. در این مطالعه از روش هزینه سفرمنطقه ای برای ارزش گذاری اقتصادی تفرجگاه کندوان استفاده شده است. این روش بر مبنای استفاده از نقشه و خصوصیات اقتصادی- اجتماعی بازدیدکنندگان از تفرجگاه و نیز افزایش هزینه و مسافت دسترسی به منطقه است. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 124 بازدیدکننده از منطقه مذکور در نوروز سال 1391 جمع آوری گردید. نتایج نشان دادند مقدار هزینه سفر با تعداد بازدیدکنندگان رابطه منفی دارد. 82 درصد بازدیدکنندگان، حاضر به پرداخت مبلغی برای استفاده از روستای مذکور هستند. میانگین تمایل به پرداخت افراد 2657 تومان و ارزش تفرجی روزانه روستای کندوان 329500 تومان برآورد گردیده است.
سنجش وضعیت توسعه کارآفرینی گردشگری در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش لاریجان شهرستان آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد بسیار مهم نظریه های توسعه پایدار روستایی، توسعه اقتصادی در کنار توسعه اجتماعی و اکولوژیک است. در این میان، گردشگری در جوامع روستایی، نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی آن ها دارد. یکی از مهم ترین عوامل توسعه گردشگری در روستاها، توجه به کارآفرینی گردشگری است. بدین صورت که کارآفرینی گردشگری، با ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهره برداری بهینه از منابع، نقش مهمی در رشد اقتصادی روستاها و درنتیجه در توسعه روستایی دارد. متنوع سازی اقتصاد روستایی، تنها با القا از بیرون محقق نمی شود. کارآفرینان محیط های روستایی باید خود فرصت ها و منابع بالقوه و بالفعل را بشناسند و با استفادة بهینه از آن ها تنوع اشتغال و اقتصاد را برای محیط روستایی به ارمغان بیاورند. از این رو، این مطالعه با هدف ارزیابی توسعه کارآفرینی در بحث گردشگری روستایی انجام گرفته است. محدوده مورد مطالعه شامل روستاهای بخش لاریجان شهرستان آمل در استان مازندران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جامعة مورد مطالعه، شامل مشارکت کنندگان در فعالیت های گردشگری منطقه است که از میان آن ها 80 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. مطابق نتایج، شاخص های دسترسی به زیرساخت های فیزیکی، فضای اجتماعی و میزان اعتمادبه نفس، مطلوبیت بالایی در روستاهای مورد مطالعه دارند، اما شاخص های دسترسی به آموزش، مشاوره و تجربیات، مهارت و دانش، دسترسی به سرمایه، نوآوری و خلاقیت، آینده نگری، تولید، فروش و بازاریابی تولیدات، در وضعیت مناسبی نیستند.
ارزیابی پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گردشگری خانه های دوم (مطالعه موردی: روستاهای ییلاقی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین انواع گونه های گردشگری روستایی موجود در کشور، گردشگری خانه های دوم مهم ترین شکل آن است. در این نوشتار تلاش شده عوامل مؤثر اقتصادی و اجتماعی حاصل از گردشگری خانه دوم با توجه به نظرات پرسش شوندگان از گسترش این نوع گردشگری در روستاهای مورد مطالعه، شناسایی شود. مطالعه مورد نظر در روستاهای ییلاقی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل انجام گرفته است. پژوهش پیش رو از دید هدف کاربردی و از نوع پژوهش های پس رویدادی است. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه ای گردآوری شده است که روایی آن با استفاده از فرمول کرونباخ با 80 درصد به تأیید رسیده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان دائمی روستا، ساکنان خانه های دوم در روستا و مسئولان امر گردشگری هستند. در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی با حجم نمونه 60 نفر (روش کوکران) استفاده شده و برای تحلیل متغیرهای آن، متناسب با نوع داده ها، از نرم افزار اس.پی.اس.اس. استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گردشگری آثار مثبت و منفی مختلفی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی منطقه برجای گذاشته است، مهم ترین آنها با توجه به دیدگاه کلی پرسش شوندگان درخصوص گسترش این نوع گردشگری در منطقه، به ترتیب در بُعد اقتصادی، افزایش شغل های فصلی مرتبط با گردشگری و در بُعد اجتماعی، افزایش امکانات محلی و افزایش رفتارهای ضد اجتماعی و متضاد با فرهنگ بومی است. بیشترین واگرایی در دیدگاه پرسش شوندگان در زمینه تأثیرگذاری عوامل اجتماعی و بیشترین همگرایی در زمینه تأثیرگذاری عوامل اقتصادی گردشگری خانه های دوم مشاهده شد. مسئولان بیشترین موافقت را با گسترش خانه های دوم داشتند و در رتبه بعدی، ساکنان خانه های دوم و مردم محلی، مخالف ترین گروه با گسترش این نوع گردشگری بوده اند. ساکنان دائم در روستا با وجود آگاهی از آثار مثبت اقتصادی حاصل از گردشگری، به دلیل آثار منفی آن بر ابعاد اجتماعی منطقه، با تداوم روند کنونی گسترش گردشگری مخالف هستند.
ارزیابی توانمندی ها و کاربری های ژئومورفوسایت ها (مطالعه موردی: ژئومورفوسایت های شهرستان طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئوتوریسم، شاخة جدیدی از گردشگری مسئولانه است که با هدف حفاظت از میراث زمین و همچنین ارتقای سطح زندگی جوامع بومی، حفظ ارزش های فرهنگی و توسعة اقتصادی، بر استفاده از جاذبه های زمین شناختی و ژئومورفولوژیکی تأکید می کند. مجموعة میراث ژئومورفولوژیکی، فرهنگی و گردشگری ژئوتوریسم، در قالب مکان هایی نمایان شده است که به عنوان ژئومورفوسایت از آن ها یاد می شود. شهرستان طبس با وجود فرایند های مختلف زمین شناسی، مجموعة متنوعی از این ژئومورفوسایت ها را در خود جای داده است. به دلیل قرارگیری منطقة طبس بین دو ناحیة بزرگ کویری ایران (دشت لوت و کویر مرکزی)، مناطق کویری و بیابانی طبس تقریباً در حاشیه قرار گرفته است و بسیاری از توانمندی های آن هنوز به صورت علمی بررسی نشده است. در این پژوهش، بنا بود تا ضمن شناسایی مناطق ژئوتوریستی شهرستان، ژئومورفوسایت های منطقه نیز شناسایی شوند؛ براساس مجموعه ای از ارزش های علمی، حفاظتی و گردشگری ارزیابی شوند و سپس با توجه به کاربری های متناسب با گردشگری و توسعة اقتصادی، اولویت بندی شوند. پس از جست وجوهای گوناگون، درنهایت 50 ژئومورفوسایت برای ارزیابی انتخاب شدند و از بین روش های ارزیابی ژئومورفوسایت ها، از روش GAM استفاده شد. در ارزیابی کلی ژئومورفوسایت های شهرستان، ژئومورفوسایت های «رخنمون های درنجال»، «سرزمین سیاه» و «مخروط افکنه های شتری»، به عنوان بهترین ژئومورفوسایت ها برای کاربری های ژئوتوریستی تعیین شدند و می توان آن ها را به عنوان یک کالای اقتصادی به گردشگران ارائه کرد. ضمن اینکه حفاظت میراث زمین در طبس به صورت بالفعل صورت نمی گیرد و از منظر اقتصادی و اجتماعی، جامعة بومی طبس، سهم بسیار اندکی در گردشگری دارد.
بخش بندی گردشگری در نواحی روستایی با تاکید بر عوامل انگیزشی: مورد مطالعه حوضه آبریز رودخانه کُلان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: گردشگری یکی از برجسته ترین راهبردهای نوین اقتصادی برای توسعه نواحی روستایی شناخته می شود. همانند سایر بخش های اقتصادی بخش گردشگری نیز متشکل از نظام عرضه و تقاضا است، و ایجاد تعادل میان عرضه و تقاضای گردشگری شرط لازم برای پویایی سیستم گردشگری و ایجاد رشد و توسعه اقتصادی است. بخش بندی بازار گردشگری متداول ترین شیوه در زمینه مطالعه و شناخت ساختار تقاضای گردشگری است، که به بهره گیری مطلوب از منابع عرضه گردشگری در راستای نیازهای واقعی و گوناگون گردشگران کمک می کند. این پژوهش به بخش بندی گردشگران در منطقه نمونه گردشگری حوضه آبریز رودخانه کُلان شهرستان ملایر می پردازد. جامعه آماری گردشگرانی است که به قصد تفریح و گردش و گذران اوقات فراغت به محدوده مورد مطالعه سفر می کنند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی محقق ساخته است و به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 200 مورد پرسشنامه از گردشگران بدست آمد. آمار توصیفی، و روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل خوشه ای برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار رفت. بر مبنای نتایج تحلیل عاملی 7 عامل اصلی انگیزشی گردشگری در سطح منطقه شناسایی شد، شامل: روستاگرایی، وابستگی و تعلق مکانی، آسایش و استراحت، طبیعت گردی و ورزش، تفریحات گروهی، خرید تولیدات روستایی، هیجان و تازگی، معنویت و خلوت؛ بر اساس این عوامل انگیزشی نتیجه نهایی بخش بندی گردشگران نشان می دهد که بازار تقاضای گردشگری در منطقه قابل تقسیم به 7 بخش است. این نتایج می تواند در راستای بهره گیری بهینه از انواع منابع موجود در منطقه، توسط مدیران و مسئولان محلی، و همچنین صاحبان کسب و کارهای گردشگری، متناسب با نیازهای واقعی بخش های متنوع بازار گردشگر روستایی به کار گرفته شود.
بررسی اثرات مختلف گردشگری در توسعه روستایی: مطالعه موردی شهرستان رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش گردشگری در توسعه روستایی در شهرستان رامسر انجام شد. جامعه آماری مورد نظر شامل دو گروه بودند که به روش نمونه گیری تصادفی از طریق جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند، یک گروه شامل گردشگرانی که به شهرستان رامسر سفر کرده بودند (120 خانوار از مجموع 250 خانوار) و گروه دیگر شامل ساکنان محلی شهرستان که به گردشگران خدمات رسانی می کردند (130 خانوار از مجموع 240 خانوار). پرسشنامه ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات بود. بر پایه یافته های پژوهش، اکثریت افراد محلی (2/86 درصد) و گردشگران (1/92 درصد) تأثیر عوامل اقتصادی را در توسعه روستایی در حد متوسط تا خیلی زیاد عنوان کردند. نتایج آزمون t نشان داد که بین نقطه نظرات دو گروه در زمینه اثرات اقتصادی و اجتماعی، و فرهنگی گردشگری تفاوت منفی و معنی دار در سطح یک درصد وجود دارد؛ به دیگر سخن، به طور کلی، میانگین های اثرات یادشده را گردشگران بالاتر از افراد محلی گزارش کردند، ولی در خصوص عوامل زیست محیطی بین دیدگاه های این دو گروه تفاوت معنی دار وجود نداشت. اکثریت گردشگران (67/80 درصد) و افراد محلی (70 درصد) تأثیرات زیست محیطی گردشگری در جوامع روستایی را در حد متوسط تا خیلی زیاد عنوان کردند.
تحلیل و تبیین پایداری توسعه گردشگری در من اطق روست ایی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرست ان دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارادایم توسعة پایدار به عنوان رویکردی بنیادین برای توسعة فعالیت های گردشگری از جمله گردشگری روستایی، توجه محققان و برنامه ریزان این حوزه را به خود جلب کرده است. توسعة پایداری گردشگری حاصل تلاش در دستیابی به توسعة پایدار در تمام زمینه هاست. در این حوزه، موضوع شایان توجه، تبیین و تحلیل پایداری توسعة این فعالیت است؛ چراکه از این طریق می توان عوامل و شاخص های مؤثر در پایداری را شناسایی کرد و در راستای برنامه ریزی مناسب، برای تقویت و کاهش این عوامل گام برداشت. برهمین اساس، در این مقاله به ارزیابی پایداری توسعة گردشگری در روستاهای بخش مرکزی شهرستان دماوند استان تهران اقدام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز بر مبنای دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شد. در روش پرسشنامه ای ، داده های مورد نیاز در قالب سه نوع پرسشنامة سرپرست خانوار، مدیران محلی و گردشگران، در سطح شش روستای نمونه گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل واریانس یک طرفه) و روش های غیر آماری (بارومتر و رادار پایداری) به کار گرفته شده است. نتایج نشان از آن دارد که توسعة گردشگری روستایی در ناحیة مورد مطالعه در سطح پایداری ضعیف قرار دارد که البته در بین روستاهای نمونه، از لحاظ وضعیت پایداری گردشگری، تفاوت معنادار آماری دیده می شود. همچنین نتایج بیانگر آن است که بین میزان پایداری گردشگری روستاها با معیارهای فاصله از کلان شهر تهران، میزان جمعیت و تعداد گردشگران، رابطة مستقیم معنادار آماری وجود دارد.
ارزیابی و سطح بندی دهستانهای شهرستان دالاهو بر اساس توان منابع گردشگری در جذب توریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه فعالیت توریستی با انگیزه گردشگری غالباً منوط به جاذبه های متنوع طبیعی، فرهنگی، و تاریخی است. کشورهای پیشتاز در بخش گردشگری یا به لحاظ چشم اندازهای طبیعی مانند دریاچه ها، سواحل آفتابی و کوهستان های پر برف، یا به لحاظ قدمت تاریخی خود و یا به لحاظ عناصر دیگر و ایجاد برخی جاذبه های مصنوعی و همچنین ایجاد ساختاری سازمانی و فراهم آوردن بستر سرمایه گذاری های گسترده توانسته اند به تقاضای وسیعی از نیازهای گردشگران پاسخ داده، از تأثیرات و دستاوردهای آن نیز به همان اندازه بهره مند شوند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و سطح بندی برنحوه توزیع فضایی جاذبه ها و عوامل مؤثر در جذب گردشگر در دهستانهای شهرستان دالاهو در استان کرمانشاه انجام شده است. با شناخت توانمندیها وجاذبه های متعدد طبیعی و محیطی منطقه برنامه ریزی صحیح در زمینه توسعه پایدار گردشگری در منطقه امری ضروری است. در این تحقیق که یک پژوهش توصیفی- تحلیلی وپیمایشی است محقق با به کار بردن روش TOPSIS، یکی از مدل تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) به بررسی نحوه توزیع فضایی جاذبه ها و سطح بندی دهستانهای شهرستان در جذب گردشگری پرداخته است. نتایج پژوهش نشان از آن دارد که دهستان بان زرده در منطقه ریجاب بالاترین شاخص ایده آل برابر با +cli 71/ 0 را در جذب گردشگری در میان دیگر دهستانها داشته است.
برنامه ریزی راهبردی گردشگری روستایی با استفاده از ماتریس ارزیابیIFE و EFE (مطالعه موردی: بخش سامان- شهرستان شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه نواحی روستایی نیازمند برنامه ریزی و اجرای راهبردهای کارآمد در زمینه های مختلف از جمله گردشگری است. پژوهش حاضر با تدوین راهبرد توسعه گردشگری روستایی و به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، و از نوع پیمایشی انجام شده است. سه گروه (خانوارهای روستایی، گردشگران، مسئولان) در انجام این پژوهش مشارکت داشته اند. بخش سامان دارای 23 روستاست که از 8 روستا با مجموع 2848 خانوار بر اساس پتانسیل ها و جاذبه ها و موقعیت جغرافیایی شان، 150خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری جامعه محلی انتخاب شدند. و از جامعه آماری گردشگران نیز بر مبنای برآورد تعداد گردشگران در طول یک هفته (600 نفر)، 60 نفر و از مسئولان به تعداد 20 نفر (تقریباً همه آنها) انتخاب شدند. این پژوهش در چند مرحله و با تحلیل SWOT انجام گرفته و در آن به ارائه راهبرد برای توسعه گردشگری پرداخته شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در ماتریس ارزیابی داخلی و خارجیIE ، راهبردهای تدافعی به عنوان راهبردهای اجراشدنی در بخش سامان مطرح اند، که از بین آنها بهترین راهبردWT2 با امتیاز 36/7 با نام «زمینه سازی و تشویق مردم به مشارکت در جهت توسعه و تجهیز روستاها از نظر زیرساختارها، تسهیلات و تجهیزات توریستی با حمایت های دولتی» انتخاب و معرفی شد.
ارزیابی شاخص های گردشگری پایدار روستایی از منظر جامعه محلی و گردشگران (مطالعه موردی: شهرستان نیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی بواسطه پیوندها و تعاملاتی که با محیط زیست و جاذبه های طبیعی و جوامع محلی بر قرار می کند، پیامدهای قابل توجهی در ابعاد مثبت و منفی از خود در محیط های انسانی و طبیعی بر جای می گذارد. از جمله این پیامدها، تأثیرات رواج گردشگری بر پایداری جوامع محلی است، پیامدی که اگر چه ظواهر آن تا حدودی مشخص است چارچوب های روش شناختی محدودی در این حوزه ارائه شده است. مناطق روستایی شهرستان نیر به دلیل موقعیت نسبی و شرایط مساعد جغرافیایی در سال های اخیر گردشگران زیادی را جذب نموده و این امر پیامدهایی را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در این روستاها ایجاد کرده است. هدف این پژوهش سنجش تأثیرات فعالیت های گردشگری بر شاخص های توسعه پایدار جامعه مورد مطالعه می باشد. این پژوهش بنیادی- اکتشافی بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با روش های توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته است. داده های مورد نیاز در این پژوهش با استفاده از فیش برداری و پرسشنامه گردآوری شده اند. به منظور تحلیل جامع وضعیت شاخص ها، داده های مورد نیاز از طریق دو گروه متفاوت جامعه محلی وگردشگران گردآوری شده است. محدوده مورد مطالعه چهار روستای هدف گردشگری شهرستان نیر (1553 نفر) است. حجم جامعه نمونه با استفاده از فرمول کوکران 155 نفر برآورد گردید. که به صورت نسبی در بین گروه های هدف پخش شده است. به منظور تحلیل موضوع، چارچوبی از 83 شاخص (اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی) به تفکیک جامعه محلی و گردشگران و متناسب با مدل سنجش پایداری پرسکات آلن تدوین و انتخاب شد. نتایج حاصل از مقایسه ی نظرات بین جامعه محلی و گردشگران نشان می دهد که تفاوت قابل توجهی بین نظرات گردشگران و جامعه محلی در ارتباط با شاخص های پایداری وجود دارد به گونه ای که جامعه محلی شاخص های گردشگری را پایدارتر از گردشگران ارزیابی می کنند. اما مجموعاً پایداری شاخص های مورد مطالعه در محدوده این تحقیق متوسط ارزیابی شده است.
رتبه بندی زمینه های توسعه گردشگری در نواحی روستایی، با استفاده از تاپسیس خاکستری (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منابع طبیعی و جاذبه های گردشگری ایران گنجینه ای است که برای استفاده بهینه از آن باید توجه گردشگران داخلی و خارجی به جاذبه های روستایی گسترش یابد و روش های مدیریت مؤثر و کارآمد مناسب اتخاذ شود. بهره برداری بهینه از فرصت های موجود در زمینه گردشگری، مانند هر فعالیت دیگری مستلزم انجام مطالعات اصولی و طرح برنامه های مبتنی بر تحقیقات و مدیریت علمی است. از اساسی ترین فعالیت های علمی در حوزه گردشگری، ارزیابی منابع قابل توسعه در این زمینه است. نواحی روستایی دارای منابع و جاذبه های فراوانی است که قابلیت سرمایه گذاری دارد. بنابراین برای فراهم کردن بستر مناسب سرمایه گذاری، شناسایی این نواحی در گام نخست ضروری است و بهترین مکانیسم برای این شناسایی به کارگیری روش های مختلف و دقیق علمی است. شهرستان ورزقان دارای جاذبه های فراوان گردشگری است که تا به حال توجه چندانی به آن نشده است، لذا با ارزیابی دقیق جاذبه های گردشگری و معرفی آن به سرمایه گذاران بخش گردشگری می توان شاهد شکوفایی مناطق روستایی شهرستان از نظر گردشگری بود. جامعه آماری مقاله تمام جاذبه های مطرح شهرستان است که سالانه گردشگران به آنجا مراجعه می کنند. شاخص های مورد بررسی با رویکرد فضایی مکانی برای ارزیابی با توجه به اسناد و منابع موجود مدنظر قرار گرفت و با استفاده از تئوری خاکستری- که یکی از روش های تصمیم گیری تحت شرایط عدم قطعیت است- با تلفیق این روش با تاپسیس به ارزیابی جاذبه های گردشگری، نواحی روستایی مستعد سرمایه گذاری در بخش گردشگری شهرستان ورزقان را مشخص کرده است. براساس نتیجه به دست آمده جاذبة جنگل های ارسباران به عنوان بهترین گزینه بین سایر جاذبه ها برای سرمایه گذاری انتخاب شده است.
ارزیابی و اولویت بندی مؤلفه های آمیخته بازاریابی تأثیرگذار در توسعه گردشگری روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان فومن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری در مناطق روستایی اهمیت ویژه ای یافته است و راهی برای رفاه جوامع محلی تلقی می شود. با وجود مزایای بسیار زیاد گردشگری روستایی برای توسعه روستاها، باید برنامه ریزی خاصی برای جذب گردشگر انجام شود. از این رو در این تحقیق وضعیت آمیخته بازاریابی شامل هفت مؤلفه مکان، برنامه ریزی و مدیریت، شواهد و امکانات فیزیکی، تبلیغات، مردم و کارکنان، قیمت و محصول در روستاهای شهرستان فومن بررسی شد. روستاهای این شهرستان با وجود داشتن امکانات بالقوه، جاذبه های گردشگری فراوان و نزدیکی به کانون های پرجمعیت شهری، فرصت بسیار مناسبی برای توسعه گردشگری دارند. با وجود این، تاکنون اقتصاد گردشگری در این روستاها جایگاه واقعی خود را نیافته است. در این راستا با پیمایش میدانی و روش تحقیق توصیفی تحلیلی داده ها بر اساس پرسش نامه محقق ساخته 46 سؤالی گردآوری و موضوع از دیدگاه 40 تن از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان بررسی شد. پردازش داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های دوجمله ای، همبستگی و فریدمن صورت گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده وضعیت نامطلوب بیشتر شاخص ها، به ویژه در مؤلفه های تبلیغات و مردم و کارکنان در عین اهمیت زیاد آن ها در بازاریابی گردشگری روستایی منطقه است.
شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط با محوریت گردشگری روستایی مطالعة موردی: بخش کن شهرستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز، گردشگری روستایی نقش مهمی به عنوان عامل تولیدی و اشتغا ل زایی و منبع جدید درآمدی در جوامع روستایی ایفا می کند. به همین دلیل شناسایی عوامل تأثیرگذار بر این صنعت اهمیت می یابد. به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری و رونق کسب وکارهای گردشگری از دیدگاه مردم محلی، پژوهشی در نواحی روستایی بخش کن (دهستان سولقان) صورت گرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان دادند که بیشترین انگیزة گردشگران از حضور در نواحی روستایی بخش کن، بازدید از جاذبه های طبیعی و مکان های زیارتی بوده است. جز در منطقة امام زاده داود، فعالیت بنگاه های گردشگری در اشکالی مانند مراکز تفریحی، رستوران ها، مراکز عرضة خدمات اقامتی، مراکز خرید، راهنمایی گردشگران، فروش محصولات دامی و کشاورزی، حمل ونقل گردشگران، فروش صنایع دستی و عرضة غذاهای محلی در مناطق روستایی رشد و توسعة چندانی نداشت. از دیدگاه اهالی ازجمله مزیت های منطقه در ایجاد و توسعة کسب وکار گردشگری، فاصلة کم تا شهر تهران و جاذبه های طبیعی و زیارتی منطقه معرفی شدند و درمقابل، فصلی بودن گردشگری و تبلیغات و اطلاع رسانی کم درخصوص جاذبه های گردشگری منطقه از مهم ترین مسائل پیش روی گسترش و رونق فعالیت بنگاه های گردشگری عنوان شد. از میان عوامل استخراجی در آزمون تحلیل عاملی، عامل زمینه ای-زیرساختی با مقدار ویژة 78/5 مؤثرترین عامل در شکل گیری و گسترش فعالیت های بنگاه های اقتصادی با محوریت گردشگری منطقه شناخته شد. همچنین میان عوامل شناسایی شده همبستگی مثبت مشاهده شد.
سنجش کیفیت محیط روستاهای گردشگری (مطالعة موردی: بخش آسارا- شهرستان کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة گردشگری در نواحی روستایی از مؤلفه های گوناگونی تأثیر می پذیرد که از جمله می توان به کیفیت محیطی این نواحی که در رضایتمندی ساکنان محلی و گردشگران مؤثر است، اشاره کرد. ارتقای کیفیت محیطی روستاهای گردشگری مستلزم شناخت و سنجش کیفیت محیطی روستاست. در پژوهش حاضر، کیفیت محیطی روستاهای گردشگری بخش آسارا بررسی شده است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی (ابزار پرسشنامه) استفاده شد. در روش پرسشنامه ای، داده های مورد نیاز در قالب دو نوع پرسشنامة سرپرست خانوار و گردشگران در سطح پنج روستای نمونه گردآوری و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که از دیدگاه هر دو جامعة نمونة پژوهش، کیفیت محیطی روستاها بالاتر از حد متوسط است. البته از نظر گردشگران، وضعیت کیفیت محیطی روستاهای مطالعه شده مناسب تر از ارزیابی مردم بود. نتایج نشان دادند که براساس دیدگاه گردشگران، بین شاخص ها ی کیفیت محیطی مطالعه شده، شاخص کیفیت عملکردی ساختاری بیشترین تأثیر را بر جذب و توسعة گردشگری داشته است.
ارزیابی توان توسعه گردشگری بیابان و تأثیر آن بر ابعاد اجتماعی- اقتصادی و کالبدی در سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه روستاهای شهرستان خور و بیابانک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه «پایدار» امروزه به طور گسترده ای به منظور توصیف جهانی که در آن نظام های انسانی و طبیعی تواماً بتوانند تا آینده ای دور ادامه حیات دهند، به کار گرفته می شود. توجه به این مسئله و لزوم ارزیابی توان اکولوژیکی و ظرفیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مباحث مختلف توسعه به خصوص گردشگری، برنامه ریزان توسعه را ملزم به شناسایی منابع از ابعاد مختلف و بهره برداری درست و عقلانی از آن ها می کند. در این راستا پژوهش پیش رو با هدف توسعه گردشگری پایدار به مطالعه و ارزیابی توان توسعه گردشگری در شهرستان خور و بیابانک پرداخته است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی تحلیلی مبتنی بر روش های کتابخانه ای و میدانی است، بدین صورت که ابتدا با بهره گیری از روش سیستمی و مدل های ارزیابی توان اکولوژیکی دکتر مخدوم، توان اکولوژیکی منطقه ارزیابی گردید. در مرحله بعد، با استفاده از مدل مقایسه زوجی ساعتی ارزش گذاری شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی صورت پذیرفت و ظرفیت های اقتصادی- اجتماعی منطقه گردشگری شهرستان خور و بیابانک با بهره گیری از مدل ELECTRE، به لایه های اطلاعاتی قبل اضافه گردید؛ و در نهایت با استفاده از مدل برنامه ریزی راهبردی SWOT راهکارهای اساسی جهت توسعه بخش گردشگری منطقه مورد مطالعه، ارائه گردید. نتایج حاصل از مطالعات صورت گرفته حاکی از آن است که این محدوده دارای پتانسیل بالایی برای توسعه گردشگری بیابان و گردشگری قومی- فرهنگی بوده و می توان از طریق برنامه ریزی منطقی و عقلانی در راستای ظرفیت و پتانسیل منطقه و توجه بنیادین به مفاهیم و آموزه های گردشگری پایدار، مقدمات توسعه هرچه بیش تر گردشگری منطقه را فراهم نمود.